Niloofar Masoomi
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۶/۱۳
خیلی اهل خوندن نمایشنامه نیستم، اما با این کتاب حتما دنبال خواهم کرد.
به شدت بی نظیر و عااالی نوشته شده و ترکیب طنز و درام به خوبی درش پیداست.
اونقدر جالبه که زمانی که به خنده می افتی با خودت می گی چه چیز این موضوع خنده داره در حالی که از روی طنز ماجرا نیست که می خندی از شدت پیش پا افتاده بودن موضوع که سرش بحث میشه خنده ات می گیره.
در کل حس دوگانگی خیلی خوبی داره و پیشنهاد میشه
برگرفته از goodreadsفکر کنم بیش از حد درگیر این نمایشنامه شدم. اول اجرای صوتیش رو گوش دادم (که به دشمنم هم پیشنهادش نمیکنم)، بعد خود نمایشنامه رو خوندم و در نهایت دیشب فیلمش رو دیدم.
خط داستانی خیلی سادهای داره و قرار نیست چیز خیلی هیجانانگیزی باشه، اما به اندازهی خودش قابل تامله. پرسشی که مطرح میکنه اینه که آیا ما واقعا همونقدر متمدن هستیم که تظاهر میکنیم هستیم و یا بهتره بگم دوست داریم باشیم، یا با اینهمه ادعای روشنفکری زندگی ما در نهایت رو لبهی یه پرتگاهه که با کوچیکترین آشفتگیای میتونه سقوط کنه؟
بهنظرم کتاب رو اول بخونید، بعدش فیلم پولانسکی رو ببینید که من واقعا دوسش داشتم. پایان فیلم کمی با پایان نمایشنامه متفاوته (و بهنظرم پایان فیلم بهتر و روشنکنندهتره)، اما اکثر دیالوگها مشابه نمایشنامهست.
واقعا اگر ما دست از اینکه بخوایم همهچیز رو در غالب تمدن و منطق امروزی تعریف کنیم برداریم و اجازه بدیم طبیعت خودش همهچیز رو پیش ببره بهتر نیس؟
برگرفته از goodreadsAmir Ataei
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۴/۷
نمایشنامه خون نیستم . معمولا وقتی سراغ نمایشنامه می رم که خیلی تاپ باشه و بهم پیشنهاد بشه و یا حالم طوری باشه که نیاز به تغییر اساسی در سبک مطالعه م داشته باشم .
درباره ی خدای کشتار هر دو مورد بود . یعنی هم حال و روزم طوری بود که نیاز داشتم از این دنیای واقعی بکنم و وارد وادی دیگه ای بشم و هم دوست نازنینی بهم پیشنهاد داد یه نمایشنامه خوب و کم حجم می تونه حالت رو بهتر کنه .
با کاراکتر ها خیلی همزاد پنداری پیدا کردم مخصوصا با ورونیک .
تقریبا کتاب رو با بی علاقه ای شروع کردم ول بعد 10 صفحه دیگه نتونستم پایین بذارمش .
الان خیلی مایلم که نمایش این اثر یا فیلمش رو ببینم . برای نمایشش امیدی ندارم ولی فیلمش رو حتما خواهم دید .
برگرفته از goodreadsچندنفر از ماها "وانمود" میکنیم به کسی که نیستیم و کسیکه میدونیم توسط اکثریت جامعه مورد قبول هست ویا وانمود میکنیم که تو چارچوب عمومی "آدم باشخصیت و معمولی" جا بشیم؟!
چندنفر از ما فکر میکنیم که با تکرار و تقلید یکسری رفتارهای معین، تو تعریف شخصیت داشتن جا میگیریم!؟
این کتاب میخواد بگه که اگر ما هرچقدر هم وانمود کنیم، هرچقدر هم تقلید و ظاهرسازی کنیم، تهتهش همونی هستیم که درونمون هست. همون چیزی هستیم که درون خودمونیم و میدونیم چی هست و البته هرچقدر هم سعی کنیم بگیم ما متمدن هستیم، بازهم تهش انسانیم و همگی خویهای وحشی انسان بودن رو به ارث بردیم.
بعضیها بهتر از بقیه وانمود میکنن، که خب تو جامعهای که همه دنبال ظاهر هستن، همیشه این آدما موفقترن.
همه میخوایم بگیم انسانها فرهنگ دارن، متمدن هستن، ولی واقعیت اینه که انسانها متمدن نیستن، میتونن براش تلاش کنن، میتونن بهش نزدیک بشن ولی همه و همهی اینها به یه تلنگر بستگی داره. در یک لحظه، در یک چشم بهم زدن میتونیم به خوی اولیهی خودمون برگردیم، منتها (متاسفانه یا خوشبختانه) این نقطه و لحظه برای هر انسانی یک جای مختلفی قرار داره.
و این کتاب من رو تو هدفش کمی گمراه هم میکنه.
آیا میخواد صرفا نشون بده که ظاهرسازی برای متمدن بودن هم جایی میشکنه و فاجعه به بار میاره و همهچیز اعم از فرهنگ و شعور برمیگرده به ذات انسان؟ یا میخواد یکبار دیگه انسان بودن رو بهمون متذکر بشه که ما هرچقدر هم تلاش کنیم و آموزش ببینیم، بازهم تهش به ذات و خوی انسان بودن خودمون برمیگردیم؟
سحر
بهمن ۱۴۰۰
برگرفته از goodreadsJ.J. Rodeo
2 out of 5 stars
۱۳۹۲/۱/۳۰
اجرای این نمایش نامه را روی صحنه تئاتر شهر، با بازی اشکان خطیبی و چند بازیگر دیگر تماشا کردم. پیش از این، «زندگی در سه» را از رضا خوانده بودم و آن را نیز چندان دوست نداشتم. خدای کشتار نیز تکه ای از زندگی روزمره شخصیت ها و رویارویی آنان بر سر ستیزه بچه هایشان را بر می گفت و به تدریج، این رویارویی کوچک، ابعادی ژرف تر از خویشتن و اندیشه شخصیت ها را رو می کند. از دید من، حتّی آن بخش های ژرف و ناگفتنی های زندگی چهار شخصیت داستان، گیرا نبود.
برگرفته از goodreadsخدای کشتار نمایشنامه ای درمورد دو خانواده است که برای رفع مشکل بچه هاشون کنار هم جمع شدن و خیلی آروم و متمدنانه با هم بحث میکنند ولی با گذشت زمان این آرامش به خشونت تبدیل میشه و هر کس خود واقعیش رو نشون میده
درست مثل آدم های متظاهریه که در نگاه اول خیلی با فرهنگ و ایده آل یه نظر میان ولی با گذشت زمان آنچنان رفتاراشون تغییر میکنه که اصلا شبیه اون آدم اول نیستند..
برگرفته از goodreadsبینظیره این نمایشنامه.
من شخصیتپردازیها رو دوست دارم و خیلی بیشتر، جابهجاییشونو در تهاجم و تدافع در مقابل و کنار همدیگه. مثل بازیکنهای یه بازی، مثل مهرههای یک صفحه تغییر موقعیت میدن.
فیلم پولانسکی هم نهتنها حقشو بهخوبی ادا کرده بلکه زیباییش رو دوچندان کرده.
درواقع اگر فیلم رو ببینید با نخوندن نمایشنامه چیزی رو از دست ندادهاید.
برگرفته از goodreadsSayeh_qalam
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۱۲
کتابی دیگر از یاسمینا رضاست که البته من ترجمه ی ساناز فلاح فرد از انتشارات نیلا را خوانده ام.
کتابی با نثر روان، فضای حاکم به داستان بسیار نزدیک به نمایشنامه ی سه روایت از زندگی اش است.
روابطِ بین افراد در کارهایی که از یاسمینا رضا خوانده ام به وضوح قابلِ رؤیت بوده و همین خواننده را تا انتهای داستان می کشاند.
خدای کشتار، نمایشنامه ی معروفی که از این نویسنده به چاپ رسیده، موردِ اقبالِ کارگردانانِ سینما و تئاتر از جمله کارگردانانِ ایرانی همچون علی سرابی و علیرضا کوشک جلالی قرار گرفته است.
داستان، روایتِ دو زوجی ست که پسرانشان با هم به نزاع برخاسته اند و اکنون این دو پدر و مادر یکدیگر را برای رفعِ این مسئله ملاقات میکنند و داستان به گونه ای خاص در این گفتگو ها ادامه پیدا میکند...
برگرفته از goodreadsبین سه و چهار دودلم. هنرمندانه بود و با ریتم درستی پیش میرفت اما نسبت به ایدهی اصلی بدبینم.
اگر نویسنده در پس دیالوگها و ترسیم تنش میخواهد بگوید تلاشهای انسان برای متمدن سازی یا حتی متمدن جلوه دادن خودش بیهوده بوده و آدم آدم بشو نیست، همراه نیستم و به سه ستاره اکتفا میکنم. اگر هدف نقد و تمسخر آنانی است که کوشیدهاند گفتگو را به میدان تحقیر و نگاه بالا به پایین بدل کنند، چهار ستاره!
برگرفته از goodreadsRoozbeh Estifaee
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۸/۲۴
من این نمایشنامه رو خیلی دوست دارم و اجراش رو هم چندین سال پیش دیده بودم. در مورد خودش که هیچ، ولی این ترجمه رو از سر ناچاری و چون حتما باید میخوندم و فقط به فیدیبو دسترسی داشتم و فقط این رو فیدیبو در دسترس بود خوندم، و وای بر همه ما! چشمتون روز بد نبینه. ظاهرا مترجم و ویراستار و آقای «زیر نظر» و باقی کسان یک بار هم متن رو ندیدهاند! دیگه نمایشنامه رو که اقلا یه بار با صدای بلند برای خودتون بخونید قبل چاپ، ببینید اصلا میشه آخه!؟ چرا این جور؟
برگرفته از goodreadsروایتی پرکشش، پیچیده و عین حال سادهای دارد. از آنجا که همیشه روابط بین انسانهاو بالا و پایینهایش برایم بسیار جذاب بوده از خواندنش بسیار لذت بردم.
برگرفته از goodreadsAmirhossein
5 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۱/۷
شاهکار...
۷۰ صفحه، کوتاه اما موثر.
یاسمینا رضا از نمایشنامهنویسان محبوبم است و این از طنز کارها و نگاهش به انسان و روابطش است. نمایشنامه به واقع توانایی اجرا بر روی صحنه خالی را هم دارد(همینطور که در اول نمایشنامه ذکر میشود اساس چندانی در صحنه موجود نیست. ) ؛ چیزی که مخاطب را جلب میکند البسه یا تجهیزات نیست، برای نمونه در فیلم پولانسکی پر بودن صحنه از تمامی چیزهایی که خانواده متوسط مدرن دارند اثری بر مفهوم «کشتار» ندارد.
آلن: « ورونیک من به خدای کشتار باور دارم. اون تنها خداییِ که از زمان پیدایش زمان تا به حال بدون محدودیت حاکم بوده... »
از نظر من جانمایه اثر در همین چند خط خوابیده؛ داستان جنگی که انسانها هر روز انجام میدهند و در دنیای «متمدن» اینکار را با کلام و در دارفور که نماد «بیتمدنی» معرفی میشود با اسلحه.
افراد بهم هیچ وفاداریای نشان نمیدهند و وقتی که لازم باشد سریعا جبههها را عوض میکنند. زوجین در یک دیالوگ پشت هم هستند اما با خارج شدن کلامی بحث ناگاه منحرف شده و جبهه جدیدی باز میشود. ازین جهت اثر شاید اندکی غیرواقعی بنماید چون معمولا نقاب حمایت از زوج یا ریاکاری جلوی بیان ناخودآگاه را میگیرد. اما کار یاسمینا رضا در همین است که زبان کاراکترها که اتفاقا مشاغل خوبی هم دارند و از افراد مورد احترام جامعه هستند را باز میگذارد تا به مخاطب یادآوری کند ذات انسانی پر از سوتفاهم و خودخواهی است. پر از قضاوت و شک نسبت به دیگری و به شدت مومن به خدای کشتار.
چیزی به نام پند یا راهحل در اثر نمیبینیم (فکر میکنم اساسا چنین توقعی از نمایشنامه بیجاست) تنها نمایش عریان ناخودآگاه انسانی از پس چهره متمدنانه است. نداشتن نقطه فرود در نمایشنامه هم در همین جهت است چرا که ستیز آدمی با خودش و دیگران تمامی ندارد. (هرچند که مثلا پولانسکی در آخر فیلمش پایانی به اثر بخشیده که به مذاق من خوش نیامد)
در آخر اینکه اوصیکم به خواندن نمایشنامه یا دیدن تیاترش یا حتا دیدن فیلم «کشتار».
برگرفته از goodreadsAmir Javadi
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱/۱۰
ورونیک: ما اون قدر ساده هستیم که باور داشته باشیم فرهنگ می تونه روشون (روی بچه ها) تاثیر مثبت بزاره.
آلن: بعد از دیدن این خانم و شنیدن صحبت هاش نزدیک بود که برم یه پوستر کو کلوس کلان بخرم و به اونا پناه ببرم!
برگرفته از goodreadsMina FarM
3 out of 5 stars
۱۳۹۲/۲/۲۰
متاسفم که ترجمه خانم طهماسبی رو برای دوستی هدیه خریدم، افتضاح بود.
کتاب با دو ترجمه دیگر هم چاپ شده، ترجمه آقای جلالی خواندنی بود.
برگرفته از goodreadsفیلمش رو خیلی خوب درست کردن... وقتی کتاب رو می خوندم صحنه های فیلم همش می آمد جلوی چشمم، به خصوص شخصیت آلن...
برگرفته از goodreadsاویس دلبری
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۱۸
نزاع دوپسربچه در خیابان منجر به ملاقات والدینشان باهم میشود تا از طریقی متمدنانه آنها را آشتی دهند. این ملاقات خود به نزاعی غیرمتمدنانه تبدیل میشود:
در ابتدای داستان که دوخانوادهی ضارب و مضروب باهم ملاقات میکنند، بهواسطهی تظاهر به اخلاقیات و به دلیل یخی که هنوز بینشان آب نشده، مهربان و نرم باهم صحبت میکنند و برای آنکه مجلسشان ساکت نباشد دربارهی موضوعات فرعی بهظاهر کماهمیت گفتگو دارند، از روکش دندان گرفته تا گلهای روی میز.
صحبتشان از همین چیزهای فرعی، کمکم میرسد به موضوع اصلی: دعوای کودکانشان در خیابان.
روند تغییر کارکترها که ختم میشود به رو شدن شخصیت اصلیشان، مهمترین شاخصهی جذابیت این نمایشنامه بود.
برگرفته از goodreadsSadra Kharrazi
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۵/۲۳
از معدود دفعاتی که به نظرم فیلم اقتباسی به مراتب از کتاب آن جلوتر بود
برگرفته از goodreadsچندسال پیش فیلمش رو خیلی سرسری دیدم با اینکه اخرش دوس داشتم. الان هم تصادفی این نمایشنامه دستم اومد و با شروعش متوجه شدم همون فیلمه که دیدم. کتابایی که اون روی واقعی ادما رو توش نشون میده دوس دارم و اینم جز اون دسته بود. علاقمند شدم بقیه کارای یاسمینا رضا رو هم بخونم
برگرفته از goodreadsMohsen Rajabi
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱/۲۲
این نمایشنامه را دوبار خواندم. یک بار قبل از دیدن فیلمی که رومن پولانسکی ساخته بود، و یک بار هم چند روز پیش. همان زمان، تئاتر خدای کشتار به کارگردانی مترجم را هم دیدم. در کل به نظرم نمایشنامه خوبی است. جذابیت دارد و تقابل آدم ها و نقاب برداریشان جالب است. در اقتباس ها هم فکر می کنم اقتباس رومن پولانسکی خیلی خیلی بهتر از تئاتر خدای کشتار ایرانی بود. نمونه ایرانی اش به نظرم طنز داستان را بیشتر از آنچه واقعا هست کرده بود، ولی فیلم پولانسکی با اضافه کردن دو صحنه در ابتدا و انتهای داستان، و وفاداری نسبتا کامل و خوب به متن، فیلم خوبی از کار در آمده بود، و برخلاف سایر اقتباس ها، فاصله زیادی با نسخه نوشتاری اش نداشت.
برگرفته از goodreadsعلیرضا کوشک جلالی از روی این اثر یه نمایش خیلی خوب ساخته که طی سال های اخیر چند بار در تهران اجرا شده است.
نقطه برجسته داستان که جزو ژانر اجتماعی-روانکاوی دسته بندی می شود ، نمایش تغییر تدریجی شخصیت هاست که اول داستان بابت دعوای بچه هاشون (که یکی دندان دیگری رو شکسته) خیلی ناراحت و خجالت زده اند ولی در ادامه تا جایی پیش می رود که چهره واقعی تر این دو زوج جوان و شکاف ها و تضادها و وحشی گری که پشت خیلی از چهره های محجوب و مودب هست ، پدیدار می شود
برگرفته از goodreadsIlia Vakili
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۵/۱۵
چند وقت بود که نمایشنامه خونام اومده بود پایین و همراه یه سری نمایشنامه دیگه به صورت فلهای خریدمش. البته چون باریکتر بود این توفیق رو پیدا کرد که زودتر از اونا بخونمش و بنده رو به شدت تحت تاثیر طنز گزنده و واقعی خودش قرار داد.
برگرفته از goodreadsFereshteh
4 out of 5 stars
۱۳۹۱/۶/۱۸
نمایشنامه های یاسمینا رضا خیلی خوبن. به آدمیزاد از یه جنبه ی دیگه نگاه میکنه انگار. پستیشون رو به تصویر میکشه.. فیلمش هم خوبه
برگرفته از goodreadsMahdi Sadeghian
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۳/۳
من خیلی اهل خواندن نمایشنامه نیستم اما این کتاب به من دید جالبی نسبت به نویسندگی داد. موضوع کتاب بسیار جالب و بحث برانگیز بود برای من به دلیل اینکه با ظرافت بسیار زیادی به عصبانیت و خشم و تربیت کودکان پرداخته و اگر کسی قرار است روزی بچه دار بشود باید این کتاب را بخواند. نکته منفی این کتاب پایان مایوس کننده آن است که به شدت مخاطب را ناامید میکند خود من زمانی که کتاب را تمام کردم برعلیه نویسنده و کتاب بودم اما زمانی که به داستان با دقت نگاه کردم متوجه نکات ظریفش شدم.
برگرفته از goodreadsمن این کتاب و با ترجمه ی ساناز فلاح فرد خوندم
داستان با محور گفتگوی دو خانواده به خاطر دعوای پسرهاشون و ضربه خوردن دندون یکی از این پسرا شروع میشه و این گفت و گوی به ظاهر مسالمت آمیز به جروبحثی بشدت بالا می انجامد...
برگرفته از goodreadsاول کتاب در شرح صحنه یک جمله نوشته شده:
فضایی جدی، صمیمی و آکنده از تفاهم حاکم است!
و هرچه بعد از اون میخونید به نوعی به این جمله برمیگرده!
شخصیت ها و تحولاتشون خیلی خوب پرداخته شده بودن و اتفاقی که طی نمایشنامه می افتاد کاملا قابل درک و ملموس بود
ترجمه مائده طهماسبی هم عالی و روان
برگرفته از goodreadsحقیقتا اصلا انتظار نداشتم انقدر جالب باشه و ازش خوشم بیاد. داستان جمع شدن دو خانواده پیرامون دعوای پسرهاشون هست که این بین مکالمه دلایل اتفاق افتادن اون حادثه رو شرح میدن. حتی مکالمهای تلفنی که تا آخر آلن(پدر خانواده) با موکلهاش داره با معنی هست.
در کل زیبا بود. دوست دارم اجراش رو ببینم
برگرفته از goodreadsMilad Ahmadi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۴/۲۱
- ما سعی میکنیم کمبودهای بچههامون توی مدرسه رو با بردن اونا به کنسرت و نمایشگاه جبران کنیم.
- آخه ما هنوز اون قدر ساله لوح هستیم که فکر میکنیم فرهنگ آدمها رو متمدن میکنه!
برگرفته از goodreadsبا ترجمهی ساناز فلاحفرد از انتشارات نیلا خوندم. کوتاه و بهشدت جذاب. تو یه نشست میشه خوند.
برگرفته از goodreadsAhmad Asadollah
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۲۷
جالبترین اثری که درمورد تظاهر کردن آدمها خوندم ، با طنزی خیلی جالب و دوست داشتنی.
برگرفته از goodreadsSarah Alirezaee
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۹/۱۹
«من به خدای کشتار باور دارم. اون تنها خداییِ که از پیدایش زمان تا به حال، بدونِ محدودیت حاکم بوده.»
نمایشنامهای که از خوندنش حقیقاً لذت بردم. دوتا خانواده(مادر و پدر)که بخاطر دعوای بچههاشون رو به روی هم قرار گرفتن و سعی میکنن که به شکلی متمدنانه مشکل رو حل کنن، اما هرچقدر که داستان جلوتر میره، شخصیتها خودِ واقعیشون رو بروز میدن و این گفتگوی ابتدا آروم، تبدیل به یه نزاعِ نابالغانه میشه.
یکی از چیزهایی که خیلی برای من جذاب بود روبهرو یا کنار هم قرارگرفتنِ هرکدوم از این چهارنفر بود.گاهی زنها پشتِ هم رو میگرفتن، گاهی مردها، گاهی جای زن و شوهرها عوض میشد و گاهی دونفری که لحظه قبل از هم دفاع کرده بودن باهم بحث میکردن.
یک جورهایی من رو یاد وقتهایی انداخت که آدمها با دیدنِ یه مهربونی از کسی که ازشون بدشون میآد، کلِ دیدگاهشون رو به اون شخص تغییر میدن و اعتراف میکنن که اشتباه کردن، و با رفتارِ بد و خوبِ بعدی این چرخه تکرار میشه.
وقتی کتاب رو میخونید میتونید ببینید که چه طور به واسطه مشاجره آدمها تمام ناراحتیهای حتی بیربط به موضوع رو هم بروز میدن و شروع میکنن به برخوردهایی که برای ناظر کاملا شگفتانگیزه، و هم دیگه رو برای چیزایی متهم میکنن که طرف مقابل هیچ ایدهای دربارهاش نداشته.
نمایشنامه واقعا خوبی بود. توصیه میشه بخونیدش. :)
برگرفته از goodreadsباید اشاره کنم که ترجمهی آقای کوشکجلالی بهمعنای واقعی «غیر قابل تحمل» بود. من فقط همین ترجمه رو خوندهم امّا پیشبینی میکنم که ترجمههای انتشاراتِ قطره و نیلا خیلی بهتر باشه. نسخهی انتشاراتِ افراز رو اکیداً پیشنهاد به نخوندنش میکنم.
برگرفته از goodreadsاون چیزی که به ما غالبه رو نمی تونیم بهش غالب بشیم.
برگرفته از goodreadsSourena Kazemi
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۰/۲
يه جورايي وضع زندگي مارو ميگه
ارزش وقت گزاشتن و داشت
برگرفته از goodreads