کتاب «به من نگاه کن» نوشته الهام فلاح، داستان زندگی غزاله و ابراهیم، زوج جوانی است که با خبر شدن از مبتلا بودن دخترشان، نگاه، به اوتیسم، زندگیشان دگرگون میشود.
غزاله زنی مدرن و مستقل است که کار و زندگی اجتماعی برایش اهمیت زیادی دارد. او نمیتواند بپذیرد که دخترش به یک اختلال رشدی مبتلا شده و این موضوع زندگیاش را تحتالشعاع قرار دهد. از سوی دیگر، ابراهیم، که مردی سنتیتر است، سعی میکند با انکار واقعیت، نگاه را به روال عادی زندگی بازگرداند. درگیری این دو زوج بر سر نگاه، رابطهشان را به چالش میکشد و آنها را در آستانه جدایی قرار میدهد. «به من نگاه کن» روایتی رئالیستی از زندگی خانوادهای است که با چالش اوتیسم روبهرو میشود. این کتاب بهخوبی به دغدغهها و چالشهای والدین کودکان اوتیسم میپردازد و به آنها کمک میکند تا با این شرایط کنار بیایند.
شخصیتپردازی یکی از نقاط قوت کتاب به «من نگاه کن» است. غزاله و ابراهیم، هر دو شخصیتهایی باورپذیر و قابلدرک هستند. غزاله، با وجود مدرنیتهاش، در مواجهه با چالش اوتیسم، احساسات و ترسهای انسانی خود را بروز میدهد. ابراهیم نیز، با وجود سنتیبودنش، بهتدریج با واقعیت مواجه میشود و سعی میکند نقش پدری خود را برای نگاه ایفا کند.
زبان کتاب به من نگاه کن روان و ساده است و نویسنده از زبان محاوره در آن استفاده کرده است. این موضوع باعث میشود که خواننده با شخصیتها و داستان ارتباط برقرار کند.