راوی داستان، زنی است که در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان است. رمان به صورت غیرخطی روایت میشود این روایت دائماً بین گذشته و حال حاضر در رفت و برگشت است و به مرور خاطرات زندگی شخصیت اصلی کتاب و دیگر زنان زندانی میپردازد. شخصیتهای رمان زنانی از نسلهای مختلف هستند که هر کدام تجربههای خاص خود را دارند و از نظر ویژگیهای فردی و اجتماعی متنوع هستند. رمان مسئلهی سرکوب در جامعهی مردسالار را نشان میدهد نشان میدهد . این سرکوب میتواند در اشکال مختلفی مانند خشونت خانگی، ازدواج اجباری، محدودیت در تحصیل و اشتغال، و عدم استقلال مالی خود را نشان دهد.
ازدواج اجباری دختران را و مشکلات آن را نمایان میکند. از سویی دیگر به تجربههای زنان از مادری میپردازد و نشان میدهد که چگونه این تجربه میتواند هم چالشبرانگیز و هم لذتبخش باشد. اینکه مادر شدن میتواند برای زنان فداکاریهای زیادی به همراه داشته باشد اما در عین حال، منبع شادی و رضایت آنها نیز هست. به موضوع فقدان و سوگواری هم اشاره میکند و چگونه کنار آمدن زنان با این تجربه .