کتاب آخرش هم هیچ رمانی نوشته والتر کمپوسکی، نویسنده آلمانی است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. این کتاب داستان خانواده‌ای ثروتمند را در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم، روایت می‌کند.
داستان در سال ۱۹۴۵، در پروس شرقی روایت می‌شود؛ درحالی‌که نیروهای آلمانی در حال عقب‌نشینی هستند و ارتش سرخ نزدیک می‌شود. اعضای خانواده‌ی فون گلوبیگ، که از طبقه‌ی اشراف هستند، تصمیم می‌گیرند تا از خانه‌ی خود در پروس شرقی فرار کنند و به آلمان غربی بروند. در طول سفر، خانواده‌ی فون گلوبیگ با افراد مختلفی روبرو می‌شوند که هر کدام از آن‌ها داستان و سرنوشت خاص خود را دارند. این افراد شامل یک اقتصاددان یهودی، یک ویولن‌زن روس، یک کشاورز لهستانی، یک نقاش آلمانی و یک سرباز شوروی می‌شوند.
کتاب آخرش هم هیچ، اثری ارزشمند و ماندگار است که به موضوعاتی چون جنگ، تبعید و خانواده می‌پردازد. این کتاب با زبانی ساده و جذاب نوشته شده و برای مخاطبان مختلف، از جمله نوجوانان و جوانان، جذاب است.
کمپوسکی در این رمان از زبانی شاعرانه و مایه‌ی تراژیک خود، به نهایت ویرانگری جنگ می‌رسد او جزئیات را همچون فرازهای تکرارشونده موسیقی به کار میگیرد و کل کتاب نیز همچون قطعه‌ای موسیقی است که به آرامی آغاز می‌شود، سرسختانه پیش می‌رود و در نهایت به اوجی سهمناک می‌رسد.
