کتاب من هلن کلر هستم داستانی کودکانه و آموزنده را روایت میکند. در این داستان، هلن کلر، نویسنده و فعال اجتماعی مشهور، از زندگی و تجربیات خود میگوید.
هلن کلر، دختری معمولی مثل بقیهی کودکان بود تا اینکه در دو سالگی به بیماری خاص و سختی مبتلا شد که سرنوشت او را به کل تغییر داد. او در اثر این بیماری بینایی و شنواییاش را از دست داد و در تاریکی و سکوت فرو رفت. او نمیتوانست با جهان اطرافش و دیگران ارتباط برقرار کند اما معلمی به نام آنی سالیوان زندگی او را متحول کرد. هلن با کمک معلمش و پشتکار فراوان با گذشت زمان توانست با لمس کردن با جهان پیرامونش ارتباط بگیرد.
در این کتاب هلن کلر از دوران کودکی خود، بیماری که باعث نابینایی و ناشنوایی او شد، و چالشهایی که در مسیر رسیدن به هدفش با آنها روبرو شده است، میگوید. او همچنین از تلاشهای خود برای یادگیری زبان و برقراری ارتباط با دیگران میگوید.
در زندگی همهی افراد موانع و مشکلاتی وجود دارد که گاهی غیرقابل حل به نظر میرسند اما هستند افرادی که نشان دهند هیچ چیز غیرممکنی در این دنیا وجود ندارد و هیچ موضوعی نباید مانع پیشرفت و حرکت رو به جلوی آنها در زندگی شود. این افراد نه ابرقهرمان و نه موجودی عجیب هستند. آنها انسانهایی معمولی مانند همهی مردم جهان هستند، با این تفاوت که هرگز تسلیم مشکلات و ناهمواریهای زندگی نمیشوند و هر چیزی که پیش بیاید آنها به راه خود ادامه میدهند. مجموعه آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند کودکان را با زندگی این افراد آشنا کرده و به آنها میآموزد که زندگی آنها را الگو و سرمشق زندگی خود در آینده قرار دهند.