کتاب "دختری که ماه را نوشید" داستانی فانتزی و جذاب را روایت میکند. در این داستان، دختری به نام لونا به جای شیر، نور ماه را مینوشد و به همین دلیل قدرتهای جادویی پیدا میکند.
هر ساله مردم شهر برای حفاظت خود از گزند جادوگری که در دل جنگل زندگی میکند، نوزادی را به عنوان قربانی در جنگل رها میکنند. مردم امیدوارند این نوزادان باعث شوند تا جادوگر پیر که زان نام دارد به آنها آسیبی نرساند، اما این افراد سخت در اشتباهند؛ چرا که زان برخلاف تصور آنها قلبی مهربان دارند و نوزادانی را که مردم در جنگل رها میکنند نجات میدهد و برای مدتی از آنها نگهداری مینماید. او برای سیر کردن نوزادان از نور ستاره استفاده میکند و پس از مدتی آنها را به خانوادههای خوش قلبی که در آن سوی جنگل هستند میسپارد.ماجرا از روزی شروع میشود که زان به جای نور ستاره، نور ماه را به نوزادی میخوراند. زان به خوبی میداد که نباید قدرت جادویی ماه را دست کم بگیرد و نوزاد را به حال خود رها کند؛ پس چارهای میاندیشد تا نوزاد با قدرتی که دارد، به خودش و دیگران آسیب نرساند. اما چگونه میتوان مانع قدرت ماه شد؟
کتاب دختری که ماه را نوشید! نوشتهی کلی بارن هیل که یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است به زندگی این دختر جادویی و عجیب میپردازد.