Moeen Sahraei
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۰/۱۸
حدود یک سوم یا یک چهارم کتاب رو خوندم با اینکه قشنگ بود ولی اصلا به اندازه ی تعریف هایی که ازش میشه خوب نبود به همین دلیل نتونستم ادامه بدم.
اولین مشکل خسته کننده بودن کتاب بود که دلیلش مطرح کردن مطالب بی فایده و تکراریه، تقریبا نصف چیزایی که بیان میشه رو از قبل میدونید و کانمن با یه اسم جدید بیانش میکنه مثلا بهش میگه "فلان افکت" یا اینکه دونستنش هیچ فرقی توی زندگی ایجاد نمیکنه فقط ممکنه جالب بنظر بیاد.
توی این فیلد افرادی مثل نسیم طالب خیلی بهتر نوشتن و مطالبشون عمق بیشتری داره و بعد از خوندن اونا دست و دل آدم به خوندن اینجور کتابا نمیره. در مجموع کتابش سه چهار تا نکته ی محدود داشت که توی عمل به کار میومد با اینکه از نظر علمی خیلی قوی بود و همه بخشا پشتوانه اماری و تحقیقی داشت.
برگرفته از goodreadsتفکر ما به دو شکل انجام می شه: یکی سریع و شهودی و دومی تاملانه و دقیق. اولی واکنش های فکری غیرارادی و دومی هم تفکر ارادی رو نشون می ده. تفکر غیر ارادی خودکار، سریع، ساده، و بدون تلاش و اراده انجام می شه که بخش زیادی از این فعالیت های مغز ما با حیوون‌های دیگه هم مشترکه. خیلی از فکرها، ایده ها، شناخت ها، یادآوری ها و تصمیم هایی که می گیریم بدون آگاهی ما انجام می شن. مثلا تشخیص یک چهره عصبانی.
برای حل کردن مسائل دشوار و نیازمند محاسبه، نیازمند جلب توجه به موضوع هستیم. این نوع تفکر سخت و زمانبره. چیزی که ما اون رو خودمون می دونیم و بهش می گیم «من» همین خود آگاه ماست. این نوع تفکر منطقی و محاسبه گره و عاقلانه تصمیم گیری می کنه.
اما خیلی از داده هایی که تفکر آهسته برای محاسبه استفاده می کنه، اطلاعاتی هستن که توسط تفکر غیرارادی تولید شدن و بهش داده می شه. این طور می شه که داده هایی که منطقی تولید نشدن ممکنه مبنای تصمیم های ما واقع بشن. و خطاهای سیستمی توی تفکر رخ میدن که موضوع اصلی کتاب همینه.
خطاهایی که برای تفکر نوع اول رخ می ده و اشتباه هایی که به دلیل این خطاها توی تفکر نوع دوم رخ می ده رو توی فصل های بعدی به تفصل شرح داده و اثبات می کنه.
می گه حتا اگه بدونیم این خطاها توی تفکر ما تاثیرگذار هستن باز هم باعث نمی شه بتونیم از همه‌شون اجتناب کنیم. مگه اینکه خیلی تمرین کنیم و حواسمون خیلی جمع باشه و شرایطی که احتمال تصمیم گیری های پر خطا وجود داره رو از پیش بشناسیم و وقتی وارد این شرایط شدیم باز هم حواسمون باشه که توی چه شرایطی هستیم و با دقت بیشتری تصمیم بگیریم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکم طولانی بود، یکم خشک و کسل کننده. ولی در کل خوب بود.
برگرفته از goodreads
Maziar MHK
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۲/۷
هیچ مترجمِ خوش کارنامه ای سمت ترجمه یِ این کتابِ پُرمثال اونم مثال های غبربومی،ثقیل و محاسبه محور نمیره
هر چند کتابِ فوق العاده پرارزش و قیمتیه و البته موضوعاتِ جذاب و کاربردی ای برای خوب دیدنِ مسائل زندگیِ روزمره انتخاب شده اما ترجمه ثقیل و خشک بود و پَس زَنه داشت
صفحه 380 به بعد رو "بی دقت" و به قصد اتمامِ هر چه زودتر خوندم
برگرفته از goodreads
Saeed Ramazany
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۲۰
قبل از شروع کتاب با این ذهنیت رفتم سراغش که اطلاعات قبلیم تو این حوزه رو عمیق‌تر کنم.
ولی وقتی شروع کردم و حالا که یه ۱۵۰ صفحه‌ای رو خوندم، میبینم که کتاب واقعا بیشتر از ایناست. کلی آزمایش و مطالعه و ایده‌ی جالب داره که تو کتابای دیگه نیست. و کانمن چه خوب تونسته همه‌شون رو توصیف کنه.
یه روند خطی خیلی خوب رو تونسته جلو ببره و با این که کتاب حجم زیادی داره، اما تنوع مطالبش ترسناک نیست و میشه به صورت خطی و زنجیره‌ای راحت دیدش.
برگرفته از goodreads4.5/5
بالاخره این کتاب پرحجم و پرمحتوا بعد از حدود 4 ماه تموم شد.
یه کتاب اصولی و تخصصی روانشناسی که نویسنده‌ش روانشناس و برنده جایزه نوبل اقتصاده.
کتاب پر از مثال از آزمایشات و تحقیقات و مقالاته و حتی برای اثباتش مسائل ریاصی هم مطرح شده که درصد و آمار کاملا مشخص و علمی باشه.
کتاب از دیدگاه دو سیستم ذهنی انسانه که تفکر سریع و کند رو برعهده دارن و خیلی کامل به این دو نوع تفکر پرداخته و سوگیریهای ذهنی رو مفصل بررسی کرده.
خیلی ارزشمند و پرمحتوا و تخصصی بود. هرچند مخاطب عادی هم میتونه باتمرکز بخونه و به صورت اصولی از نحوه تفکر ذهن آگاه شه.
برگرفته از goodreadsکتاب تفکر سریع و کند ۵ بخش داره. بخش اول به توصیف سیستم ۱ و ۲ پرداخته. بخش دوم بایاس‌های مربوط به سیستم ۱ رو معرفی کرده. در بخش سوم درباره‌ی اطمینان بیش از حد مطرح میشه، بخش چهارم در باره تصمیم‌گیری و بخش ۵م بیشتر درباره تجربه کردن است.
بخشهای اول که بیشتر به چطور کار کردن دو تا سیستمی که معرفی میکنه پرداخته بود با اختلاف برای من جذاب‌تر بود، بخش چهارم بیشتر در باره ی ریسک و سود و زیان و محاسبات و مسائلی بود که برای من جذابیت کمتری داشت. بخش پنجم هم با عنوان Two selves چون باز به خود سیستم ۱ و دو می‌پرداخت و فضا اقتصادی نبود یکم جذاب شد برام.
خوندن کتاب کمی سخت بود، فصلهای کتاب هم زیااده و میتونه خسته‌کننده باشه. مثالهای زیااادی هم مطرح میشه که البته برای من کمک‌کننده و جالب بود.
به ترجمه نغمه رضوی نگاهی انداختم و واقعا اگر می‌تونید به زبان اصلی کتاب رو بخونید (کمی سخت خواهد بود) حتما همینکار رو بکنید. ترجمه‌ی خوبی نبود.
به طور کل امتیاز ۳.۵ بهتره برای کتاب از نظر من.
پی‌نوشت: من مطالب ضمیمه‌ی کتاب رو نخوندم.
برگرفته از goodreadsکتاب واقعا تاثرگذار بود و به همه خوندنش رو توصیه میکنم ولی واقعا سخت بود تموم کردنش یه ��لت اصلیش هم نوع چاپ کتاب و نوع روایت کتاب بود. یه جایی حس می‌کردم نویسنده همینجور پراکنده داره خاطره تعریف میکنه ولی در نهایت راضی هستم از خوندنش
برگرفته از goodreadsیک سال پیش خوندمش ولی گول امتیاز کمی که به خاطر خسته کننده بودن کتاب دادم رو نخورید، الان که نگاه می کنم یکی از بهترین سرمایه گذاری هایی که انجام دادم خوندن این کتاب بوده
برگرفته از goodreads
Ahmad hosseini
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۲/۱۴
کتاب دو سیستم که ذهن ما بر اساس آنها فعالیت می کند را معرفی می کنید. سیستم 1: تفکر سریع و خودکار سیستم 2: تفکر کند و آگاهانه
سیستم 1 نشان دهنده تفکر سریع و ناآگاهانه است و روحیه خوب در فعال تر شدن آن تاثیر زیادی دارد. وقتی افراد روحیه خوبی داشته باشند بیشتر حدس می زنند و خلاقیت بیشتری نیز نشان می دهند اما به همین نسبت نیز کمتر احتیاط می کنند و بیشتر مستعد این هستند که مرتکب خطاهای منطقی شوند.
بیشتر بحث کتاب بر روی خطاهایی است که این سیستم ها ممکن است با آنها مواجه شوند. خطاهایی که نویسنده کتاب آنها را پیش داوری های شهودی می نامند. این خطاها با جزییات بررسی و تحلیل شده اند و نمونه های زیادی هم از آنها در کتاب ذکر شده است.
ترجمه کتاب زیاد روان نیست و اشتباهات تایپی زیادی هم در کتاب وجود دارد. اصطلاحات و عبارات تخصصی زیادی نیز در کتاب وجود دارند که مترجم هیچ توضیحی درباره آنها نداده است.
برگرفته از goodreads
Mohammad Sadegh Rasooli
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۲۲
فارغ از یادآوری مسألهٔ قضاوت‌های پیش‌دستانه بر اساس شهود و نه براساس منطق، کتاب رنج زیادی از پرگویی می‌برد. عملاً همین حرف‌ها را میشد در کمتر از نصف این حجم گفت.
در مجموع این کتاب برای کسانی که درگیر تصمیمات راهبردی هستند قابل توصیه است.
برگرفته از goodreads
MohammadHossein Khoshmehr
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۹/۲
خیلی طول کشید تا این کتاب رو بخونم. اون رو موازی با دروس مربوط به
خطاهای شناختیِ دوره
تصمیم‌گیری متمم جلو می‌بردم. خوندن اون درس‌ها، و نظرات زیرشون و تلاش برای انجام تمرینات، ارتباطم رو با کتاب عمیق‌تر کرد.
با خوندن کتاب، کل بشریت از چشمم افتاد! ما خیلی موجودات ساده‌ای هستیم و «منطقی بودن» و «قضاوت بی‌طرفانه» و خیلی دیگه از صفاتی که به انسانها نسبت میدن، دروغی بیش نیست. توقعم از این موجود به شدت کاهش پیدا کرد؛ قبلا زیادی خوش‌بین بودم و توقع زیادی ازش داشتم اما دیدم واقعا نمیشه انتظاری ازش داشت. فصل به فصل و آزمایش به آزمایش من بیشتر به سادگی و غیر منطقی بودن بشر پی می‌بردم.
اما همه‌ش هم بدبینی نیست. درسته که هزاران سال طول کشید، ولی بالاخره ما نسبت به این نقص‌هامون آگاه شدیم. خود این آگاهی قدم بزرگیه. اولین مرحله برای غلبه به یه چیزی، اسم گذاشتن براشه. تا وقتی نتونیم چیزی رو توصیف کنیم و در موردش صحبت کنیم، کار زیادی هم از دستمون بر نمیاد. بعد از این که فهمیدیم «خطاهای شناختی» وجود دارن، کم کم ابزارهایی برای مقابله باهاشون ساختیم.
خطاهای شناختی در مورد تصمیمات احساسی یا گول خوردن یا احمقانه رفتار کردن تو زمان خستگی و عصبانیت نیست. این خطاها تو سیستم فکر کردنمونه. یعنی وقتی که ما فکر میکنیم داریم منطقی رفتار میکنیم بروز پیدا می‌کنن. ربطی هم به آموزش و سطح افراد نداره. یعنی حتی پزشکانی که در مقام تصمیم‌گیری در مورد روش درمان افراد بودن هم بسته به این که سوال چطوری مطرح بشه، جوابشون متفاوت بوده. یعنی یه درمان رو اگه تو دوتا بروشور مختلف بهشون بدیم، ممکنه یکیش رو به اون یکی ترجیح بدن. اونا پزشکن و دارن اون زمان کارشون رو می‌کنن. محتوای بروشورها هم عین واقعیته و دروغ و کلکی توش نیست، فقط تو یکی درصد موفقیت گفته شده و تو اون یکی درصد شکست. اما همین روی تصمیم این پزشکا تاثیر میذاره! تقصیر پزشکا نیست، همه‌مون همینیم.
اون خاصیتی که توی این خطاها بیش��ر از همه ذهنم رو به خودش مشغول کرده، اینه که ما نسبت بهشون کوریم. یعنی حتی اون استاد دانشگاهی که خودش در مورد این خطاها تحقیق انجام داده هم، هم‌چنان بهشون دچاره. آگاه شدن از وجود اونا، ما رو در برابرشون حفظ نمیکنه. اما همین که ما نقص‌های ذهنمون رو بدونیم، بهتر می‌تونیم ازش استفاده کنیم و سر به زنگاه‌ها بیشتر حواسمون رو جمع کنیم و با احتیاط قدم برداریم.
البته که مطالب کتاب خیلی بیشتر از ایناست. خیلی از خطاها رو مدل میکنه و سعی میکنه کمی ریشه یابی‌شون بکنه. به این میپردازه که این خطاها اصلا چرا وجود دارن و فایده‌شون چیه. در مورد این که کجا میشه به شهود متخصصین اعتماد کرد صحبت میکنه. پر از آزمایش‌های جالب و خجالت‌آوره! زیرآب، خیلی از تفکراتی که ما نسبت به خودمون داریم رو میزنه. و خیلی چیزای دیگه. امیدوارم بتونم به زودی بازهم برم سراغش.
نسخهٔ یه ذره طولانیتریکی از بهترین کتاب هایی که خوندم. دو ناشر این کتاب رو ترجمه کردند یکی در دانش بهمن که ترجمه خوبی نیست و دیگری نشر هورمزد که نخوندمش. من بیشترش رو از متن انگلیسی خوندم چندتا از جمله های متن کتاب :ما غیر منطقی تر از چیزی که فکر می کنیم هستیم. ما کمتر از اون چیزی که فکر می کنیم خودمون رو می شناسیم.
برگرفته از goodreadsاولین بار حدود دوسال پیش پس از وقفه های متناوب این کتابو تموم کردم ولی حقیقتش اینبود که ترجمه ای‌که من خونده بودم مطالب نسبتا سنگین این کتابو سنگین تر و نامفهموم تر کرده بود (نشر باران خرد، ترجمه ماندانا افتخار) البته اون موقع که من این کتابو خریده بودم مثل الان ترجمه های زیادی تو بازار نبود و نهایتا دو ترجمه بود که بلطف دیجی کالا من بدترینشو خریدم ولی تقریبا اون موقع ها هم میدونستم که این کتاب کار یکی دوبار نیست و بعد از یه مدت نسبتا زیاد شروع کردم دوباره بخونمش ولی اینبار ترجیحم اینبود که نسخه اصلیشو بخونم و یه نسخه آدیو بوکشو از Penguin Random House Audio Books تهیه کردم و تجربه جالبی نبود، یه نسخه ebook شو پیدا کردم که اونم ناقص بود و نهایتا از انتشارات جنگل یه نسخشو خریدم که واقعا کیفیت بالایی داشت و اصلا مثل کارای یکی از انتشاراتی که الان تو کار کتاب زبان انگلیسیه( معیار علم) نبود.
اما خود کتاب واقعا از کتابای سخت خوانه و مطالبی که توی کتابه تو سطح آکادمیک بحث میشه و شاید جذابیت کتابای روانشناسی روزمره موجود تو بازارو نداشته باشه اما عمق مطالب و ارزش اون قابل مقایسه نیست با سایر کتابها…
پ. ن: امیدوارم روزی بتونم سایر کتابای دانیل کانمن رو هم بخونم
پ.ن ۲: اینبار هم مثل دفعه پیش کلی‌طول کشید تا بتونم همشو بخونم:(
برگرفته از goodreads
Dayi Behrad
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱/۱۰
نکاتی از کتاب که به نظرم خوندنش رو به یه تجربهٔ فوق‌العاده تبدیل کرد:
۱- نمی‌دونم دسته‌بندی دقیق این کتاب چی میشه؛ روانشناسی؟ بیولوژی؟ رفتارشناسی؟ ولی اگه بخوایم خلاصه بگیم کتاب دربارهٔ اینه که آدمها چطوری تصمیم می‌گیرن و فکر می‌کنن. اکثر ماها فکر میکنیم که «منطقی» هستیم و تصمیمات احساسی نمی‌گیریم ولی کتاب خلاف این رو به ما اثبات میکنه.
۲- فصلی در کتاب نبود که من بخونمش و از جالب‌بودن محتواش شگفت‌زده نشم! با این که فصل‌ها در ظاهر از هم جدا بودن، ولی یک یک‌پارچگی جالبی بر کل کتاب حکم‌فرما بود. پر از مطالب جدید و آزمایش‌های جالب که شیوهٔ فکرکردن انسان رو به چالش می‌کشن. و حس میکنم خوندنش برای هر انسانی در طول زندگیش واجبه. قالب کلی کتاب اینه: شما توی مغزتون دو تا سیستم دارید: سیستم ۱ که اتوماتیک کار میکنه، سرعتش بالاست و خطاش هم زیاده و سیستم ۲ که خیلی انرژی می‌بره ولی نتایج دقیق‌تری داره. ما بیشتر از سیستم ۱ استفاده میکنیم که باعث میشه تصمیمات اشتباهمون زیاد باشه. ما برای سریع فکرکردن فرگشت پیدا کردیم و نه برای درست فکرکردن! سیستم ۲ ما خیلی تنبله و باعث میشه اکثر تصمیمات ما (که تو سیستم ۱ هستن) بر مبنای احساسات باشن و نه بر مبنای تفکر سیستمی و آنالیز آماری.
۳- با این که تیتر کتاب شبیه کتاب‌های زردی (مثل «پدر پولدار، پدر بی‌پول») هستش، ولی اصلا اینطور نیست. نویسندهٔ کتاب (دنیل کانمن) استاد تمام دانشگاه پرینستون هست و h-index بالای ۱۵۰ داره! (این عدد یعنی این که طرف واقعا واقعا غوله و اگر بمیره واقعا حقشه ازش امام‌زاده بسازیم چون استا‌د‌های تاپی که توی دانشگاه‌های ایران، حتی شریف، میبینیم به زور شاخص اچشون به ۳۰ برسه!)
۴- کتاب سعی میکنه توی هر بخشی یک روایت داشته باشه. یا جایی که نیازه سوال ایجاد کنه. و این خوندن کتاب رو به یه تجربهٔ لذت‌بخش تبدیل میکنه. متاسفانه خیلی از افراد آکادمیک (ورای سوادشون) تو انتقال مفاهیم ضعف دارن ولی کانمن واقعا اینطوری نبود. (حداقل توی نسخهٔ انگلیسی که من خوندم اینطوری بود.)
چیزهایی که به نظرم بهتره قبل خوندن کتاب بدونید:
۱- کتاب خیلیییییی طولانیه! ۳۸ تا بخشه که توی نتیجه‌گیری همهٔ بخش‌ها رو خلاصه کرده! من نسخهٔ ePub کتاب رو خوندم ولی نسخهٔ کاغذیش حدود ۵۰۰ ۶۰۰ صفحه هستش! شما رو نمی‌دونم ولی حافظهٔ من مثل ماهیه و چیزها یادم می‌ره. واسه همین کتاب‌های خوب رو برای خودم خلاصه میکنم تا هی مرورشون کنم. خلاصهٔ این کتاب یه طوریه که میتونه به عنوان یه کتاب اعلام استقلال کنه! واسه همین آمادگی این رو داشته باشید که وقت زیادی باید برای این کتاب بذارید. نویسنده هم قربونش برم دست کم نذاشته و هر جایی که تونسته یه فلش‌بکی به خاطرات گذشته یا دوستانش زده و واسه همین خیلی زمانبره خوندن این کتاب.
۲- این کتاب صرفاً شما رو «آگاه» میکنه و نه «اصلاح»! شما بعد خوندن این کتاب باز همون ایرادات و سوگیری‌ها رو خواهید داشت فقط یکم نسبت به اون‌ها آگاه‌تر خواهید شد. توی یکی از بخشهای کتاب نویسنده به این نتیجه رسید که یاد‌دادن روانشناسی اتلاف ��قته، چون شما چه بخواید و چه نخواید و هرچقدر هم که درس بخونید راهی برای فرار از سوگیریهای شناختی نخواهید داشت!
۳- من این رو توی گروه کتاب‌خونی یکی از دوستان توصیه کردم و دوستان هم نسخه‌های فارسی کتاب رو شروع کردن. تا اون جایی که من دیدم ترجمه‌های فارسی این کتاب تعریفی ندارن و برای من به شخصه خوندن انگلیسیش خیلی راحت بود.
۴- توی یکی از ریویوها دیدم که نوشته بود که «میشه کل کتاب رو توی چند صفحه خلاصه کرد.» به نظرم این درست نیست. اگه بخواین از این جزوه بسازین شاید بشه توی کمتر از یک صفحه هم جمعش کرد ولی اگه می‌خواین این مطالب در شما تثبیت بشن باید تحمل کنید حجم زیاد کتاب رو باهاش کنار بیاید و هی مرورش بکنید!
در کل تجربهٔ فوق‌العاده‌ای بود خوندن این کتاب و افسوس خوردم از این که کتاب رو زودتر نخوندم! ۵ امتیاز برای این کتاب کمه و بیشتر از اینها شایسته‌شه و توصیه میکنم حتماً حتماً حتماً بخونیدش!
برگرفته از goodreadsکتاب بسیار خوبی هست و دید جدیدی به آدم میده.اما به هیچ وجه ترجمه فروغ تالوصمدی رو پیشنهاد نمیکنم واقعا افتضاحه خیلی نامفهومه یا از یه انتشارات دیگه بخرید یا کتاب زبان اصلی رو بخونید.
برگرفته از goodreads
Seyyedeh Zeinab Mousavi
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۱۳
دنیل کانمن، یکی از دو برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۲، یه چهرهٔ شناخته‌شده تو حوزه‌های تصمیم‌گیری و اقتصاد رفتاریه. منم به فراخور رشته‌م با نظریاتش برخورد داشتم و اسم کتابش رو هم شنیده بودم.
یه بار همینطوری اتفاقی در جریان گشتن تو نوار به اجرای صوتی نسخهٔ زبان اصلی (انگلیسی) کتاب برخوردم و گفتم بد نیست یه بار ببینم این کانمن کلا چی میگه! :))
لحن و صدای راوی واقعا عالی بود و متن رو خیلی خوب می‌خوند (البته این کتاب در واقع بهتره به صورت متنی خونده باشه، تیکه‌های مختلف علامت زده بشه و این بحثا. ولی خب چون هدفم این بود که صرفا یه دیدی ازش به دست بیارم اینطوری صوتی هم خوب بود، در واقع تنها مشکلم با قسمت‌هایی بود که مسئله‌های مالی و شرط‌بندی رو مطرح می‌کرد که باید می‌نشستی با قلم و کاغذ حساب می‌کردی تا مثالو بهتر درک کنی! هر چند که تو این موارد هم اصل مطلب فصل رو راحت میشد فهمید. در کل واقعا می‌ارزه یه بار دیگه متن کتابو بخونم ولی بعید می‌دونم برسم...)
تو این کتاب کانمن مسائل خیلی جالبی رو از خطاهای مختلف انسانها تو بحث‌های تصمیم‌گیری و قضاوت مطرح میکنه که واقعا قابل تأمله. مثل اینکه چقدر راحت با تغییر قالب یه سوال میشه جواب آدما بهش رو تغییر داد (قابل توجه طرفداران رفراندوم 😁). و یا بررسی مواردی مثل سوگیری تأیید، سوگیری در دسترس بودن، قانون «هر چه هست همان است که می‌بینی» و مواردی مثل این.
البته توجه کنید که به همهٔ این موارد باید با دید نقادانه نگاه کرد. یعنی بالاخره حرفهای کانمن هم وحی منزل نیست :) مثلا تو بخش‌هایی از این کتاب مطالعاتی در مورد آماده‌سازی (Priming) میاره که گویا یه سریاشون تکرارپذیر نبودن.
ولی با وجود اینها به نظرم اصل حرف قابل تأمله.
⚠️⚠️⚠️
از اونجایی که حس میکنم شاید بعضی از دوستان براشون این موضوع مهم باشه این نکته رو میگم که کانمن در واقع اسرائیلیه...
و نه اینکه بگیم خب صرفا ملیتش اونجاییه و اینا، بلکه در خلال متن مثالهای متعددی داره از دوران خدمتش در ارتش اسرائیل 😐
مثلا چه می‌دونم وقتی با افسران نیروی هوایی ارتش اسرائ��ل فلان کلاس رو داشتیم بهمان حرف رو زدیم یا مثلا فلان موقع بهمون گفتن بیاید دلایل موفقیت یا شکست فلان عملیات هوایی ارتش رو بررسی کنید (که خب تقریبا مشخصه عملیات هوایی ارتش اسرائیل کجاها و به چه منظوری انجام میشه...) و مواردی از این دست. البته حدسم اینه که این خدمت در ارتش تو همون مایه‌هایی می‌گنجه که گویا تمام شهروندان اسرائیل باید بگذرونن ولی خب اونقدرا فرقی هم نداره... البته بعد از اون هم با توجه به مثال‌هاش به نظر می‌رسه با دولت اسرائیل همکاری داشته...
به هر حال من وقتی به این قسمت‌ها می‌رسید اینطوری می‌شدم: 😒😐
هر چند که این مثال‌هاش هم جالب بودن... و خودم هم با اینکه هر بار یادم می‌افته اسرائیلیه حالم بد میشه، اینطوری نیستم که بگم چون اسرائیلیه حرفاش هم درست نیست و بند و بساط‌های دیگه‌ای که در مورد اسرائیل و یهود تو هر بحثی هست 😅
برگرفته از goodreadsکتاب بسیار خوبیه در زمینه تصمیم‌گیری و عوامل موثر بر آن.
اگه به این مسائل علاقه‌مند باشید و قبلاً مطالعه کرده باشید، ممکنه بعضی از مطالب کتاب برای شما تکراری باشه، ولی نه تنها هیچ اشکالی نداره، بلکه خیلی هم عالیه، تکرار باعث فهم بهتر و تثبیت مطالب در مغز میشه.
کتاب از ۳۸ فصل حدود ۱۵ صفحه‌ای تشکیل شده که بهتره هر روز یک یا نهایت دو فصل رو مطالعه کنید، با اینکار هم این فرصت رو به خودتون می‌دین که در مورد مطالبی که خوندین بیشتر فکر کنید، از تداخل اطلاعات جلوگیری میکنه و همچنین باعث میشه که مطالب براتون خسته‌کننده نباشه.
در کل یکی از بهترین کتابهایی است که در این زمینه خوندم و خوندنش رو به همه افرادی که به این مسائل علاقه‌مند هستند، توصیه میکنم.
برگرفته از goodreadsکتابی فوق العاده با ترجمه ضعیف. کارکرد ذهن و خطاهای ذهنی رو خیلی خوب توضیح داده. البته من ترجمه نشر در دانش بهمن رو خوندم. ترجمه ایرادهای زیادی داره مجبور شدم متن انگلیسی رو بخونم. این ترجمه رو نخوندم
برگرفته از goodreads
Kosar mohammadnejad
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱/۳۱
در حیطه تفکر انتقا‌ی یک حوزه است مربوط به متن (شامل مغالطه ها و انواع استدلال و... ) و یک حوزه سوگیری های شناختی یا cognitive bias
(شامل انواع توهم علیت ، اثر هاله ، رجعت به میانگین و...)
تقریبا کتاب اینو میگه که دو سامانه فکری داریم سامانه اول تکانشی و شهودیه و مرتکب cognitive bias ها میشه و سامانه دو استدلالی ولی تنبله و مرتکب مغالطه میشه و ممکنه سوگیریهای سامانه یک رو هم اشتباها تایید کنه
کتاب هم بیشتر به همان مسئله سوگیری های شناختی میپردازه و مجموعا در ۴ دسته خطا اونهارو با مثال و توضیح معرفی میکنه
کتاب خوبیه ولی حتما ترجمه خانم رضوی رو بخونین چون ترجمه علیجانی و پرویزیان بسیار سخت خوان و آزاردهنده است
برگرفته از goodreadsیکی از بهترین کتابهایی که تو زندگی‌ام خوندم ... آموزنده ... شکوهمند ... هیجان انگیز و بی‌نظیر
با این کتاب شما می‌فهمید که چرا آدمها احمق‌تر از اونی هستند که خودشون فکر می‌کنند؟!
این کتاب خلاصه ای از همه اون چیزی که ما از فرایند تفکر و روانشناسی فکر می‌دونیم رو با زبان جذاب و مثالهای زیبا بهتون میده
حتما یکی از ده کتابیه که من توصیه میکنم هر کسی تو زندگی‌اش بخونه
برگرفته از goodreads
Amir Hesam
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۸/۳
کتاب خیلی خوب ولی طولانی‌ای بود (شاید البته یه مقدار بیش از حد طولانی). کتاب به معرفی دو نوع روند تفکر در ذهن انسان می‌پردازد
تفکر سریع نماینده بخش بیشتر غریزی و کمتر ارادی ذهن است که در مواجهه با مسائل مختلف به سرع قصد نتیجه گیری دارد. در مقابل آن تفکر کند قرار دارد که در مواجهه با مسائل پیچیده‌تر احضار میشود و با بررسی جوانب مختلف تصمیم میگیرد، اما انرژی و وقت بیشتری از فرد میگیرد و همیشه نمی‌تواند مشغول باشد.
هر دو بخش مسلما کارکردها و فواید خود را دارند (مثلا در مواجهه با گذر یک سایه سریع شبیه حیوان درنده در جنگل نمی‌توان انتظار داشت بخش تفکر کند بیاد و با طمانینه عمل کند! قسمت سریع به خاطر وجود خطر احتمالی باید فی‌الفور دستور فرار را بدهد). ولی در بخشهای مختلف، نویسنده برخی تضادهای احتمالی این دو بخش را در برخورد با مسائل مختلف نشان میدهد و با بررسی نتایج تحقیقات علمی نشان میدهد که گاهی این دو بخش مختلف چقدر ساده به خطا می‌افتند، و برخی اوقات حتی راهکار مشخصی هم برای فرار از این تله‌ها به نظر نمی‌رسد.
خیلی از مثال‌هایش را بالشخصه تجربه کرده‌ام و برخی‌شان نیز برای تکان‌دهنده بودند. چند نمونه از جذاب‌ترین‌هایش اینها بودند:
- بازتعریف جملات در تصمیم افراد، حتی متخصصین امر، به شدت موثر است. مثلا برای توضیح یک روش درمان اگر گفته شود که ۹۰ درصد احتمال زنده ماندن فرد بیمار را دارد، احتمالا افراد بیشتری آن را انتخاب می‌کنند تا اینکه بگویند احتمال مرگ در این روش ۱۰ درصد است.
- تقدم و تاخر صفات در نحوه قضاوت افراد موثر است. مثلا اینکه گفته شود فلانی فردی ماهر، باهوش، بدخلق و گستاخ است تصویر متفاوتی از وقتی می‌سازد که گفته شود فلانی بداخلاق، گستاخ باهوش و ماهر است.
- افراد به صورت میانگین یک سرویس چینی ۱۸ پارچه سالم را از یک سرویس چینی ۲۴ پارچه (که همه ۱۸ پارچه قبلی را در خود دارد) که ۴ تا از چینی‌ها لب‌پر هستند بیشتر قیمت گذاری می‌کنند!!
- در بسیاری از جوامع و شرکت‌ها و ادارات و ... به جای قضاوت یک فرآیند خوب، نتایج با نمونه‌های کم قضاوت می‌شوند (جامعه پزشکی و رویه‌های بیمارستانی شاید یک استثنای خوب باشند). مثلا دو نفر را در نظر بگیرید که فرد اول روشی را به کار گرفته است که احتمال خطا در آن ۱۰ درصد است و دومی روشی که ۳۰درصد احتمال خطا دارد. بعد از گذشتن دوره کوتاه ا��زیابی، فرد اول در کارش یک خطا پیش آمده است ولی فرد دوم خوش شانس بوده است و اتفاقی نیافتاده است. اغلب فرد اول توبیخ و فرد دوم تشویق میشود. در حالی که در دراز مدت می‌بایست تاثیر تفاوت دو رویه را دید.
-
اما به نظر من جذاب‌ترین بخشهای کتاب، دو بخش پایانی هستند. در فصل یکی مانده به آخر، راجع به «خطای تمرکز» یا فوکالیزم صحبت میشود که در آن ذهن با تمرکز بر یک موضوع خوب یا بد، در اهمیت آن اغراق میکند. مثالهای کلاسیک کتاب هم تخمین خوشبختی/خوشحالی ساکنین کالیفرنیا، از دید افراد خارج از کالیفرنیا و مقایسه با تخمین خود ساکنین کالیفرنیا از خوشبختی/خوشحالی‌ش��ن است (که اولی به مراتب بیش از دومی تخمین زده شده است). دومی هم بحث تخمین میزان خوشحالی زوج‌ها قبل و پس از ازدواج است که شاید دلیل خیلی از نارضایتی ها، نه لزوما بهتر نشدن شرایط در مقایسه با مثلا قبل از ازدواج است، بلکه بیشتر از محقق نشدن آن انتظارات احتمالا بالا و اغراق‌شده بوده است و «عادی شدن» همه چیزهای خوب یا بد پس از مدتی است (مثال دیگر کتاب که شاید واضح‌تر باشد این است که کسی که مثلا یک ماشین اسپرت مدل بالا می‌خرد، تا مدتی خوشحال است ولی این طوری نیست که پس از یک سال هر روز که سوار شود به خودش بگوید به به چه ماشین خفنی من چقدر خوشبختم. سوار که میشود تمرکزش بر رانندگی است و رسیدن به مقصد بعدی!)
بخش آخر کتاب هم به تاثیر موارد مطرح شده در کتاب در عالم عمل و نحوه مواجهه مکاتب مختلف با آن است. مثلا یک مکتب اقتصادی ممکن است معتقد باشد این که ذهن در مواردی آسیب‌پذیر است به این معنی است که باید کمک کنیم به افراد مختلف تصمیم‌های «درست» بگیرند، نه لزوما با اجبار افراد بلکه با طراحی مکانیزمهایی که افراد را به این موارد سوق دهند، مثلا گزینه پیش فرض فرم‌های استخدام این باشد که بیمه بازنشستگی می‌خواهم و فرد اگر نمی‌خواهد آن تیک پیش‌فرض را بردارد. یا تولید‌کننده‌های غذاهای مضر برای سلامتی روی بسته محصول با فونت مناسب مضرات آن را شرح دهند و ...
در مقابل یک مکتب اقتصادی دیگر ممکن است این طور نتیجه بگیرد که افراد «آزاد» هستند و حتی این حد از کمک هم نیاز نیست. هر که هر کاری خواست بکند و بیمه هم نخواست نخرد و دیابت هم خواست بگیرد و ...
هر کدام از تصمیم‌ها مزایا و معایبی برای خود افراد و اجتماع دارند و بحث جالبی را در انتهای کتاب شکل میدهد.
در نهایت علیرغم طولانی بودن کتاب، و البته این ریویو، به نظرم کتاب به غایت جالبی بود و قطعا ارزش خواندن و به کارگیری در عمل را دارد.
برگرفته از goodreads
Kazem Heidari
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۱۰
نویسنده در این کتاب دو سیستم را برای مغز معرفی می کند. سیستم 1 که تصمیمات سریع بر مبنای عادت یا هیجانتات را می گیرد و امروزه شناخته شده که مرکز آن در مغز هسته آمیگدال است. و سیستم 2 که در واقع مسوو ل منطق و تصمیم با تفکر است و از قشر پیشانی مغز می آید.
این که هر سیستم و بخصوص سیستم 1 چگونه می تواند بر تصمیمات، انتخاب ها و درک ما ار احتمالات تاثیر گذار باشد در فصلهای مختلف صحبت شده است.
نفرت از باخت از جمله کارکردهای تاثیرگذار سیستم 1 است. در واقع اساس این پدیده فرگشتی است. برای جانداران اساسا درک نشانه های خطر و پدیده های منفی و توجه به آنها اساسا برای بقا مهمتر بوده است و لازم بوده بیشتر از وقایع مثبت به آن توجه کند. و این به همین ضورت در انسان هم دیده می شود. قاعدتا با تکامل خرد بشری انتظار داریم مسیری که به نام سیستم 1 نامیده شده کم کم به نفع سیستم 2 تحلیل برود...
برگرفته از goodreadsAbdoreza Ershadinia
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۴/۳
دیدگاه من به شیوه تفکر آدمی رو تغییر داد.
اینکه مغز آدم توانایی محدودی برای پروسس کردن داره و بعضی سختی های جسمی و خستگی ها میتواند رسماً کاربرد مغز رو محدود و مختل کنه برام تازگی داشت.
این کتاب رو از سر تا ته نخواندم ولی به چیزی که دلم میخواست را ازش برداشتم.
برگرفته از goodreadsDavood Oliaee
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۴/۲۷
با تشکر از مترجم کتاب ولی بعضی از قسمتهای کتاب نامفهوم میشد
برگرفته از goodreads
Mani Dawattgaran
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۱۲
امان از ترجمه‌ی بد که خواندن بهترین کتابها رو تبدیل به کاری طاقت‌فرسا میکنه!
برگرفته از goodreads
ali amidi
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۷
نتوانستم تمام کنم.این کتاب ها برای من نوشته نشده اند یا شاید من برای اینجور کتابها ساخته نشده ام. در کل کتاب برای کسی که به موضوع علاقه داشته باشد می تواند بسیار جذاب باشد اما خواندن این متن در حوصله من نیست. به لطف همکار عزیزی متن اصلی کتاب را خواندم و از کیفیت ترجمه موجود در بازار بی اطلاعم.
برگرفته از goodreads
Masoud Qorbankhani
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۱/۱۰
از جمله کتاب های پایه در دانش اقتصاد رفتاری و خطاهای ذهنی است، ولی متاسفانه ترجمه آن به فارسی ضعیف هست و باعث جذابیت پایین آن برای مطالعه می شود.
برگرفته از goodreadsدر پی خواندن کتاب های مدیریتی که هر از چندگاهی میخوانم به یک کتاب تصمیم گیری جامع برخوردم که توانسته بود به زبانی ساده اما جامع درمورد خطاهایی که میتوانیم در هنگام تصمیم گیری انجام دهیم توضیح میدهد.
کتاب "تفکر سریع و کند" نوشته دانیل کانمن است که در سال 2011 منتشر شد و در ایران با ترجمه "فروغ تالو صمدی" در اختیار فارسی زبانان قرار گرفته است. دانیل کانمن برنده جایزه نوبل در سال 2002 هم شده است و همچنین یکی از پرفروش ترین کتاب های سال 2011 بود.
این کتاب را شاید بتوان به گونه منبع بعضی از موضوع های کتا�� "هنر شفاف اندیشیدن" دانست. چرا که بسیاری از بحث هایی که در کتاب هنر شفاف اندیشیدن بود را میتوانستیم در این کتاب با توضیحی جامع تر بیابیم. در کنار جامع بودن مثال های قابل فهم و توضیحی آسان روان دارد که ترجمه کتاب هم به لطف مترجم بسیار ساده و قابل درک است.
این کتاب بیشتر بر روی دو سیستمی که خود "کانمن" معرفی کرده است مانور میدهد و سعی میکند که ما را با این دو سیستم و مشکلاتی که میتوانند برای ما ایجاد کنند آشنا کنند. این سیستم ها که در متن کتاب با نام های سیستم یک و سیستم دو معرفی میشود. سیستم یک سیستم شهودی است و سیستم دو سیستم تفکر و تعلق است. سیستم شهودی آنچه را که میبیند سریع شروع به تصمیم گیری میکند و یکی از فعال ترین سیستم های تصمیم گیری است در کنار این سریع تصمیم گرفتن این سیستم با توجه به آنچه را که میبیند و با اطلاعات کم خود بدون آنکه تجزیه و تحلیل کند تصمیم گیری میکند. جالب است که بدانیم این سیستم حتی در نبود اطلاعات هم میتواند تصمیم بگیرد. اما سیستم دو که کار تجزیه و تحلیل را برعهده دارد بسیار تنبل است و باید حتما به آن رجوع کرد تا این سیستم کار خود را شروع کند.
در کنار این سیستم نویسنده کتاب با آزمایش هایی که انجام داده اند به ما موضوع هایی از قبیل فریب تبلیغات را خوردن که مارا وادار به دیدن نیمه پر لیوان که آنچنان هم پر نیست، میکند. یا گاهی آنچه را که میبینیم باید آن را تجزیه و تحلیل کرد چرا که نویسنده بیان میکند"همه چیز تمام آنچه است که ما میبینیم" نیست. گاهی باید سیستم دو را بیشتر به راه انداخت و با یک قلم و دفتر ساده به توان محاسبه کرد و از یک تصمیم اشتباه جلوگیری کرد.
راستش را بگویم من زیاد اهل کتاب های مدیریتی نیستم اما متناسب با شغلم این کتاب ها را میخوانم و همچنین شاید در زندگی شخصی ام به کمک من بیاید. اما اگر رو راست باشم درمورد این کتاب توصیه ها و راهکار های خوبی را برای مقابله با اشتباهات را به ما گوش زد میکند که میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
برگرفته از goodreads
Javad Imani
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۲۳
"در جوامع دیکتاتوری عکس رهبر در همه جا هست تا حس زیر نظر بودن را القا کند و تفکر خودخواسته و کارهای مستقل را تقلیل دهد"
حین مطالعه کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف دوبلی متوجه شدم چندین بار به این کتاب اشاره کرده و مطالبشو به عنوان مرجع معرفی کرده، از اونجا بود که تصمیم گرفتم بخونمش.
این کتاب نحوه تصمیم گیری انسانها رو در موقعیتای مختلف با استفاده از دو موتور ذهنی نشون میده. موتور اول که بسیار سریعه و صرفا بر اساس شواهد موجود عمل میکنه و موتور دوم که به مراتب کندتر و تنبله اما جوانب مختلف رو در هنگام تصمیم گیری در نظر میگیره و همچین به عنوان صافی برای تصمیمات موتور اول عمل میکنه.
اگه براتون سواله که چرا بین دو نوع مربا راحت تر انتخاب می‌کنید تا بین بیست نوع، یا اینکه چرا کاندید ریاست جمهوری که چهره خندان تری داره به نظرتون فرد مناسبی برای انتخاب هستش، این کتاب مناسب شماست
مقایسه با کتاب هنر شفاف اندیشیدن: در واقع این نوشته نسخه جامع تر کتاب دوبلیه. مطالبی که در کتاب شفاف اندیشیدن در دو صفحه ارائه شده در این کتاب بسط داده شده طوریکه صفحه به صفحه کتاب شامل اطلاعات آماری و پژوهش های انجام شده توسط نویسنده یا دیگر افراده
پ.ن ۱: به شخصه خوندن این کتاب برام شکنجه محض بود ولی دوست نداشتم نظر شخصیمو در ریویو قرار بدم. به نظر من در صورتی که تبحری در زمینه اقتصاد، آمار یا ریاضیات ندارید و علاقه ایم به هیچکدوم از این زمینه ها ندارید سمت این کتاب نرید. در بعضی از قسمت ها حس می‌کنید درحال مطالعه یک کتاب اکادمیک ریاضیات هستید.
پ.ن ۲: از باقی ترجمه ها باخبر نیستم ولی ترجمه خانم فروغ تالوصمدی به شدت ضعیف بود و علاوه بر اون ویراستاری کتاب هم پر از اشکال بود.
برگرفته از goodreadsکتابی در مورد نحوه‌ی تفکر ما است که توسط یک اقتصاددان برنده جایزه نوبل نوشته شده است. کانمن توضیح می دهد که چگونه دو "سیستم" در ذهن تصمیم می‌گیرند. "سیستم یک" جنبه سریع و شهودی ذهن است. "سیستم دو" قسمت کندتر ، منطقی و منطقی ذهن است. ما معمولاً به سرعت با سیستم یک تصمیم می گیریم، اغلب به این دلیل كه سیستم دو به سادگی - تنبل است. برای فكر كردن منطقی و منطقی به تلاش احتیاج دارد و ذهن منطقی ما همیشه در کار نیست.
در واقع کانمن این نظریه را مطرح می کند که انسانها دارای دو سیستم تصمیم گیری عمدتا جداگانه دارند: سیستم یک (سریع) و سیستم دو (کند). سیستم یک به ما اجازه می دهد از حملات هیولا جان سالم به در ببریم و روابط معناداری با یکدیگر داشته باشیم. سیستم دو ما را به ماه رساند. هر دو سیستم دارای مقادیری هستند که در آنها تعبیه شده است و هر سیستم تصمیم گیری که آنها را ویرایش کند محکوم به زیر بار رفتن خود است.
کتابی نیست که کمکی به خط مشی زندگیتان کند صرفا آگاه می شوید به چه صورت فکر می‌کنید؛ و شاید اینکه هنگام تصمیم گیری تامل بیشتری بکنید.
برگرفته از goodreadsکتاب درهای جدیدی رو به روی ذهن باز میکنه، از این بابت که بیشتر می‌فهمه چطوری داره فکر میکنه و چطوری داره تصمیم میگیره. هر چند برای من بعضی جاها مثالهای بیش از حد کتاب، خسته‌کننده (و گاهی گیج‌کننده شده بودند) اما یک‌بار خوندنش، دینگ‌های مختلفی رو تو مغز به صدا در میاره. خیلی از بخشهای کتاب تو مجموعه هنر شفاف اندیشیدن از رولف دوبلی هم تکرار شده که البته خود دوبلی هم میگه که از دانیل کانمن تفکرهای زیادی به ارث برده. البته برخلاف کتاب دوبلی که درباره خطاهای شناختیه، این کتاب بیشتر توضیح میده چرا خطاهای شناختی اتفاق میفتن.
من ترجمه فروغ تالوصمدی رو خوندم (چاپ دهم) و باید بگم که افتضاح‌تر از افتضاح بود و باید خیلی جاها به نسخه‌های الکترونیکی موجود از نسخه اصلی یا حدسیاتم رجوع می‌کردم. چون علاوه بر غلط‌های مشخص ترجمه‌ای، کتاب مملو (تاکید میکنم مملو) از اشتباهات نگارشی و املاییه. امیدواریم در ویرایش‌های بعدی تصحیح کنند.
برگرفته از goodreads
Amir jalali
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۲/۱۰
از آن دست کتاب های بود که دید من درباره بازه بزرگی از مسایل را تغییر داد. کتاب توضیح میدهد که ذهن ما انسان ها چطور کار میکند.روشی که ذهن ما در طی نسل ها تکامل یافته هرچند که نقاط قوت زیادی دارد ولی در بعضی از مسایل دچار خطای سیستماتیک هست. که اگر کمی دقت کنیم این خطاها را به وفور در خود و جامعه میبینیم. خواندن این کتاب اصلا آسان نیست.مطالب عمیقی ارایه میدهد که اگر کمی از آدمادگی ذهنی دور باشیم شاید فهمش مشکل باشد.
مسایل این کتاب میتواند به ما در تصمیم گیری بهتر در زندگی کمک کند.خصوصا در تصمیم گیری درباره مسایلی که توام با ریسک یا شانس هست.حس میکنم که نیاز هست چندتا کتاب دیگر در این حوزه بخوانم و یک بار دیگر این کتاب را در آینده بخوانم
برگرفته از goodreads
Sadegh Alavizadeh
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۷
من این کتاب رو شاید بیست سال دیر خوندم!!!
واقعا بخشهای زیادی از اون رو وقتی می خوندم میدیم که در زندگی و مخصوصا کسب و کارم چقدر می تونست مفید باشه
خوندن و درک کردنش رو به همه کسانی که به دنبال درک متفاوت از اتفاقات و وقایع اطرافشون هستند توصیه میکنم.
زحمتی که برای نوشتن این کتاب کشیده شده واقعا تحسین برانگیز هست.
فقط مراقب باشید که این کتاب میتونه خیلی از باورهای ذهنیتون رو به چالش بکشه. اگه اهل تعصب هستین بدونین که این کتاب شما رو عصبانی خواهد کرد!!!
برگرفته از goodreadsبصورت کلی به همه توصیه میکنم با کلیت سیستم های ۱ و ۲ (یا تفکر سریع و کند) آشنا بشن. ولی این کتاب رو برای این منظور پیشنهاد نمی کنم فیلم‌های یوتیوب (مثلا کانال ورتاسیوم) خیلی خلاصه و مفیدتر این مفهوم رو باز کردن.
بنظرم کتاب ترجمه خوبی نداشت و بعضی از اصطلاحات رو بد ترجمه کرده بود که دنبال کردن متن رو سخت می کرد.
در کل اگر کسی دوست داره با جزئیات این دو تا سیستم آشنا بشه، این کتاب یک جورایی مرجع این قضیس ولی باید با ترجمش کنار بیاد.
برگرفته از goodreads
Amir Golzadeh
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۲۱
حجم خیلی بالایی از اطلاعات مفید درباره نحوه مواجه، بررسی و حل مشکلات توسط ذهن. مجموعه ای از محدودیت های ذهن که بعضا باعث میشود که در مواجهه با مسائل به جوابی غلط برسیم یا قضاوتی نادرست داشته باشیم. یا استنتاجی اشتباه بکنیم. متن خیلی روان بود. همراه مثال های جالب برای تبیین بهتر مطالب. به هر حال برای هرکس شناخت خودش میتونه مفید باشه. پیشنهاد میکنم بادقت بخونید و ساختار بحث رو دنبال کنید.
برگرفته از goodreads
کافه ادبیات
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۲/۱۹
کانمان در این کتاب به معرفی دو بخش از ذهن که اندیشه و تفکر ما را هدایت می‌کنند می‌پردازد.
بخش اول تفکر سریع و احساسی است و بخش دوم تفکر آهسته و منطقی. وی با ارائه روش‌های متعدد و کاربردی به ما می‌آموزد تا چگونه با مدیریت این دو بخش، میزان خطاهای ذهن خود را کاهش داده و تصمیمات بهتری چه در زندگی شخصی، چه در دفتر کار و چه در هر کجای دیگر، بگیرید.
برگرفته از goodreads
Farshad Shahkarami
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
کتاب خوبی که بخشهای زیادی‌ش رو جاهای مختلف خونده یا شنیده بودم... و مثال خوبیه از کاری که به نظرم باید اهالی آکادمی جهت محبوب‌سازی علم بکنن. :)
البته این نسخه‌ی ترجمه‌شده‌ش پر از غلط‌های نگارشی و ویرایشی بود.
برگرفته از goodreadsEhsan Shahidi
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۲۹
بی نظیر
برگرفته از goodreadsکتاب تفکر، سریع و کند نوشته کانمن کتابی بسیار فوق‌العاده است و این یک ستاره صرفا به خاطر ترجمع فاجعه تالو صمدی به نسخه فارسی است.
برگرفته از goodreads
Mahsa_borj
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۲۶
خود مطالب کتاب خوب بود ولی متاسفانه ی ترجمه ی افتضاحی رو خوندم که حتی نتونستم کتابو تموم کنم
برگرفته از goodreads
Amin Kiani
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۱۳
راجب خود کتاب نمی‌خوام نظری بدم، ولی اگه قصد خوندن این کتاب رو دارید به هیچ عنوان ترجمه فروغ تالوصمدی رو نخونید، بدترین ترجمه‌ایی که تو زندگیم تا حالا دیدم...
برگرفته از goodreadsکتاب در ساز و کار نحوه کار ذهن انسان ... فوق العاده بود
برگرفته از goodreadsای کاش و ای کاش این کتاب رو ده سال پیش می‌خوندم. همین.
برگرفته از goodreads
Mohammd mohammadi
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۵/۲۹
خلیییییی خوووب بود
سرفرصت بیشتر می نویسم
ترجمه ی نشر نوین رو خوندم راضی بودم
برگرفته از goodreads
Abbas Djavadi
4 out of 5 stars
۱۳۹۱/۶/۲
ما در قضاوت های روزمره مان به سادگی میتوانیم به اشتباه بیافتیم. چرا؟ چونکه بر پایه تجربه ها در باره چیز هائی که هنوز تجربه نشده هم قضاوت هائی میکنیم که ممکن است اما اشتباه باشند. مثلا دیدن یک شیی از دور ناروشن است و آن شیئ هر چه نزدیک تر شود روشن تر میشود. بنا بر این نتیجه گیری و در عین حال پیش داوری ما اینست که وقتی به یک شیئ در یک فاصله نگاه میکنیم اگر دید ما روشن نباشد یعنی اینکه آن شیئ از ما دور است در حالیکه این تصور و پیش داوری همیشه درست نیست.
کتاب دانیل کانه مان "فکر کردن - سریع و آهسته" به ما میاموزد که چطور داوری ها و پیش داوری های روزمره را تفکیک کنیم تا اینکه در قضاوت های خود کمتر اشتباه کنیم. اگر نگاه کنید کتاب را همه تعریف کرده اند و این استاد دانشگاه کلمبیا را در مقام کپرنیکوس و داروین گذاشته اند و گفته اند که این کتاب از نظر تشخیص خود و قضاوت رفتار و اعمال خود بی نظیر است. احتمالا هم همین طور است. کتاب چیزی نیست که مثل یک رمان شروع کنی و بخوانی و تمام کنی. بهترش اینست که قلم و کاغذ داشته باشی و مثال ها و تمرین ها را انجام بدهی. بنظرم این کتاب واقعا ارزشمند است. باید برای خواندنش وقت جدا کرد. در آن صورت طرز نگاه و قضاوت خواننده در مورد حوادث و پدیده های روزمره ممکن است تا حد قابل توجهی تغییر یابد.
برگرفته از goodreadsThe best of the best
عنوان برترین کتابی که تا حالا تو عمرم خوندم، برا این کتابه!
برخلاف تصور پیشفرضی ک معمولا از خودمون داریم، ما موجودات دیفالت منطقی نیستیم و یکسری بایاس های فکری داریم ک باعث میشه توی یکسری موقعیتها، غیرمعقولانه تصمیم بگیریم. به این بایاس ها، سوگیری شناختی میگن. اینا چیزایی بودن ک اتفاقا شانس بقاءمون رو بعنوان یه گونه جانوری بالابردن اما توی تفکرات عمیق و فلسفیدن، ممکنه باعث شن دچار خطا شیم. این کتاب به بررسی پژوهش های دانیل کانمن توی این حوزه پرداخته و البته گریزی هم ب کتابها و مقالات دیگه توی این زمینه میزنه. دنیل کانمن بخاطر پژوهش‌هاش در زمینه تصمیم‌گیری، نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ رو برده. درواقع شما با بنیانگذار و از غول‌های رشته اقتصاد رفتاری طرفین :)
هروقت کسی ازم پرسیده ک من با چ کتابهایی فلسفه رو شروع کنم، بش میگم حتی قبل منطق خوندن، باید اول این کتابو بخونی تا بفهمی سیستم فکریت کجاها دچار خطا میشه.
برگرفته از goodreads
