Sarah Far
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۶/۱۰
دوست جوان من!هر کدام از ما سه موجود هستیم،یک وجود شیئ داریم که همان جسم ماست،یک وجود روحی که همان آگاهی ما و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران درباره ی ما می گویند.
کتابی خیلی خاص هست که از اشمیت توقع نداشتم (با اینکه نویسنده ی فوق العاده یه) و با این کتابش بهم نشون داد که اشمیت فراتر از داستانهای کوتاه هست.
✔پیشنهاد میکنم حتما حتما بخوونید.
برگرفته از goodreads
Maryam Shahriari
4 out of 5 stars
۱۳۸۸/۴/۲۴
مدت‌ها بود می‌خواستم این کتاب را دوباره‌خوانی کنم. کتابهایی در لیست دوباره‌خوانی من وارد می‌شوند که از آنها صحنه‌ها یا حس‌هایی خاص در ذهن من بیدار مانده باشند و دلم بخواهد دوباره برای درک بیشتر مزه مزه‌شان کنم. زمانی که یک اثر هنری بودم، از آن جهت در لیست دوباره‌خوانی‌های من بود که گاهی به یاد تلاش شخصیت اصلی داستان برای اثبات انسانیتش می‌افتادم و به این فکر میکردم که چند نفر از ما در چنین حال و هوایی هستیم، چند نفر از ما در حال جبران اشتباهی هستیم که روزی با شرایط روحی بد مرتکب شدیم و الان باید برای رسیدن به جایگاه درستی که لیاقتش را داریم با چنگ و دنبال مبارزه کنیم...
این اثر از اشمیت با اینکه اثری خوب و به یاد ماندنی است، ولی برای من نسبت به بقیه آثارش محبوبیت کمتری دارد. البته اینکه در این مساله ترجمه هم موثر باشد را بعید نمی‌دانم. چون کتاب مشکلات ویرایشی زیادی دارد و گاهی اصلا مشخص نیست که در دیالوگ‌های دوطرفه کی راوی عوض میشود و یا حتی کی از صحنه‌ای به صحنه بعد می‌رویم.
با این همه خوشحالم که اتفاقی و دقیقاً بعد از ۹ سال دوباره فرصتی برای خواندن پخته‌تر این کتاب پیدا کردم. ریویوی قبلی را هم محض خاطره شدن از احساساتی شدن آن موقعم در مواجهه با این کتاب نگه می‌دارم. :)
جمعه ۲۲ تیر ۱۳۹۷
-------------------------------------
وحشتناک بود... همون طور که تو متن پشت جلد کتاب نوشته شده بود، یک هنرمند جنجالی مردی رو که می خواسته خودکشی کنه رو از این کار منصرف می کنه و از اون یک اثر هنری می سازه! یک مجسمه که حرکت می کنه و راه میره و حتی حرف می زنه...ولی این اثر هنری بعد از مدتی به دنبال به دست آوردن حقوق انسانی از دست رفته اش میره و .... ه
روایت روون اریک امانویل از این داستان اینقدر منو شگفت زده و حیرون کرد که گاهی با بهت به خطوط کتاب نگاه می کردم! تصور چنین اتفاقات و دید خارج از انسانیت اطرافیان این اثر هنری شکه کرده بود منو
...
این اثر هنری خوندن داره بدفرم
!!!
چهارشنبه 22 تیر 88
برگرفته از goodreads
Sara Kasraee
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۴/۱۸
موضوع داستان و شروع کتاب رو دوست داشتم.یک ضعف کتاب توصیف اثر هنری زئوس بود که نتونستم درک دقیقی از اثر هنری داشته باشم و احساس میکنم خود نویسنده ام درک دقیقی از اون اثر نداشته.ضعف دوم، پایان داستان بود که بعد از ۲۰ سال و ۱۰ بچه و زندگی خوب و خوش بیشتر منو یاد آخر سریالای ایرانی می‌انداخت.
برگرفته از goodreads*تا وقتی که به حفظ احساسات و عقاید شخصی ات اصرار داشته باشی در رنج و عذاب خواهی بود
«هر کدام از ما سه موجود هستیم. یک وجود شیئی داریم که همان جسم ماست، یک وجود روحی که همان آگاهی ما و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران درباره ما می گویند. وجود اول یعنی جسم، خارج از اختیار ماست. این ما نیستیم که انتخاب می کنیم قد کوتاه باشیم یا گوژ پشت. بزرگ شویم یا نه، پیر شویم یا نشویم، مرگ و زندگی ما در دست خود ما نیست. وجود دوم که اگاهی ماست، خیلی فریبنده و گول زننده است: یعنی ما فقط از آن چیزهایی که وجود دارند، آگاهی داریم. از آنچه که هستیم. می توان گفت آگاهی قلم موی چسبناک سر به راهی نیست که بر واقعیت کشیده شود. تنها وجود سوم ماست که به ما اجازه می دهد در سرنوشتمان دخالت کنیم. به ما یک تئاتر، یک صحنه و طرفدارانی می دهد.»
برگرفته از goodreadsمن این کتاب رو به صورت تئاتر رادیویی گوش دادم، بعد خود کتاب رو صوتی گوش دادم،تاثیرش برام خیلی بیشتر بود، و داستان جذاب تر بود، کتاب قبلی که از این نویسنده خوندم(گلهای معرفت) این حس رو بهم داد که احتمالا دیگه سراغش نرم، ولی از این کتاب، موضوع و نحوه ی داستان پردازیش خوشم اومد، شاید پیام داستان به نظر شعاری بیاد(تنزل انسان به یک شی در دنیای مد و رسانه)، ولی همین روند اغراق آمیز داستان برام جذاب بود.
برگرفته از goodreads
fคrຊคຖ.tຖ
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۹/۱۹
درباره این اثر میشه حرف‌های زیادی زد و کلی تحلیلش کرد ولی چیزهایی که به ذهن من می‌رسه اینه که میخواد بگه یک: همیشه بدتر از بد هم هست. دو: چیزی که درباره خودتون فکر می‌کنید و اطمینان دارید دیگران هم همون نظرو دربارتون دارند ممکنه کاملا اشتباه باشه!. و سه: در بدترین شرایط ممکن هم راه نجات وجود داره فقط به تلاش و شانستون بستگی داره!
برگرفته از goodreads
Ali Niazi
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۱۲
رمانی است که دوست اش دارم داستانی منحصر برای خودش است و در واقعیت شتید هر کدوم از ما روزی یک اثر هنری بودیم که الان نیستیم
برگرفته از goodreads
Hilda hasani
2 out of 5 stars
۱۳۹۹/۴/۱۷
نمی‌دانم چرا خواندن این کتاب انقدر اذیتم کرد و انقدر طول کشید. موضوع در ابتدا به نظر جذاب و پرکشش می‌رسد. به نظرم ذهن اشمیت ذهن خلاقی در انتخاب موضوع است. این دو ستاره هم برای مفهومی دادم که نویسنده در ذهن داشت تا منتقل کند. اما خب به نظرم به سطحی‌ترین روشی که میشد این مفهوم پرداخت شده بود. انسانی که به اثری هنری تبدیل میشود به مراتب چالش‌ها و درگیری‌‌ها بیشتری را با خود همراه دارد. اما چیزی که در این داستان با آن مواجه بودم خیلی سطحی‌تر و سردستی‌تر از چالش این تبدیل هویت بود. فکر نمی‌کنم از اشمیت دیگر چیزی بخوانم و این احتمالا سلیقه من است.
برگرفته از goodreadsبه نظرم "اشمیت" همون قدری که در نمایشنامه نویسی عالی عمل میکنه به همون اندازه در رمان نویسی خرابکاری میکنه. کتاب خیلی ضعیفی بود. واقعا ارزش ریویو نوشتن نداره
برگرفته از goodreadsالکی نیست به همه پیشنهاد میکنم از امانوئل اشمیت کتاب بخونید وای از این کتاب که شاهکاره. با نوشتن این کتاب به خیلی ها اثبات کرد نه تنها در داستان کوتاه و نمایشنامه بلکه در داستان بلند هم میتونه هر دفعه با یه موضوع جدید و داستان خاص مخاطب رو جذب و درگیر روایت کنه. تصویرسازی قوی که خواننده رو میکشونه توو دل قصه و اینکه خودش رو جای آدام بزاره ببینه خودش چی؟ انسان بودنش رو بخاطر چه چیزی یا چیزهایی فروخته.
حس میکنم از هر قشر و با هر سلیقه ی این کتاب مناسبه و حیفه خونده نشه.
برگرفته از goodreads
NaaZaaNiN
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۵/۱۱
زمانی که یک اثر هنری بودم داستان تازیو پسر جوونی که از زندگی بخاطر شرایطی که داره و مقایسه شرایط خودش و شرایط برادرهاش که از نظر زیبایی مورد توجه بودن نا امید میشه و تصمیم میگره خودکشی کنه و در آستانه خودکشی زئوس هنرمند معروف سر راهش قرار میگیره و باعث می شه پیشنهاد زئوس رو بپذیره و از زندگی خودش دست بکشه و تبدیل به یه شی هنری و یا اثر هنری بشه. تو یکی از نقد هایی که خوندم این نکته رو مطرح کرده بود که در حقیقت با یک جور مسخ روبرو میشیم مسخی که با خواست و اراده ی تازیو انجام میشه. کسی که برای توجه بیشتر و فرار از اون زندگی پوچ و بیهوده روند مسخ شدن به یک شی رو قبول میکنه.
برای من زندگی آدم هایی تداعی شد که گرفتار روزمرگی هستند و زندگی ماشینی پیدا کردن و بدون توجه به نشاط روحشون هدف از زندگی و گم کردن و زندگیشون بی هدف و به پوچی میگذره. آدام بیس بعد مدتی متوجه شد نمیتونه بصورت یه شی زندگی کنه و فقط توجه دیگران و داشته باشه در حالی که از خودش اختیاری نداشته باشه، با وجود اینکه تغییر شکل پیدا کرده بود و ظاهرش با تازیو گذشته خیلی تفاوت داشت ولی آنیبال نابینا تازیو رو نقاشی کرد و در واقع میخواست بگه آنیبال روح آدام و تونست ببینه و درک کنه. و زمانی که فیونا و آنیبال تازیو رو دوست داشتن و به تازیو به عنوان یه انسان احترام گذاشتن و قبولش داشتن آدام بیس به زندگی برگشت و خواست زندگی کنه حتی متوجه شد اشتباه میکرده و والدینش دوسش داشتن. این کتاب به اونایی که اعتماد به نفس پایینی دارن یا زندگیشون به پوچی رسیده خیلی میتونه کمک کنه.
برگرفته از goodreads
Haniyeh.Sdr
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۱۸
مثل بقیه کتابهایی که از اشمیت خوندم شاهکار بود،نکته ای که این کتابو از بقیه کتابای اشمیت متمایز میکرد این بود که هر کس میتونست برداشت خاص خودشو از این کتاب داشته باشه،با برداشتی سطحی داستان پسری بود که به خاطر زیبا نبودن تصمیم به خودکشی داشت و برخورد با یک هنرمند قبل از خودکشی سرنوشتشو به کلی تغییر داد،
برداشت دیگه ای که میشد داشت اشاره نویسنده به این بود که در عصر ما هنر که باید در خدمت انسان و آینه رنج ها و احساساتش باشه در خدمت نظام سرمایه داریه ،هنری که در جهت احقاق منافع سرمایه داری هر روز تعریف جدیدی از زیبایی ارائه میده و هر چقدر انسان کمتراگاهی داشته باشه بیشتر در دام میفته
برداشت دیگه اشاره نویسنده به رابطه خالق و مخلوقی در برخی ادیانه،زئوس آفریننده آدام که توقع داره ازش اطاعت بی چون و چرا بشه
در کل ارزش وقت گذاشتن داشت
برگرفته از goodreads
Zeinab khatoon
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
خب به نظرم کلیات کتاب عمیق بود و مسائلی که بهش پرداخته شده بود حائز اهمیت!
من نتونستم جملات زیادی رو هایلایت کنم، کتاب طوری نوشته شده بود که تو دلت میخواست همه جاش رو هایلایت کنی و نمی‌شد توی چند تا جمله جمعش کرد
کتاب کشش خاصی نداشت که مجذوب بشی ادامه‌اش بدی به غیر از قسمت‌های آخرکتاب، اما مباحث طوری بود که خودت رو ملزم می‌کردی بخونیش...
برگرفته از goodreadsموضوع کتاب موضوعی است که مخصوصا تو دوران ما دغدغه بسیاری از نوجوانهاست
اینکه درگیر شکل ظاهری میشیم و عزت نفس رو از دست میدیم و در حد یه کالا با خودمون برخورد میکنیم
همین طور که کودک درونمون به بازی نیاز داره ؛نوجون درون هم گه گاهی به این مدل تلنگرها احتیاج داره
برگرفته از goodreads" آدم های کودن فکر می کنند که هر چیز مدرن، لاجرم چیزی انقلابی است "
نمیخوام بگم کتاب بی دغدغه ای بود. نه. دغدغه داشت و حرفهایی هم برای گفتن. اما واقعا میشد این حرف ها رو توی صفحات کمتری گفت. داستان بهضی جاها به نظرم بی خودی کش اومده بود و حوصله سر بر شده بود.
بزرگترین نقص کتاب رو عدم توصیف شمایل آدام بیس میدونم. من مخاطب واقعا هنوز هیچ تصور مشخصی از شکل آدام بیس ندارم. اینکه چه شکلی شده بود. یعنی چی که مجسمه شده بود. قابل تصوره در شکل کلی اندام هاش دست برده شده بود اما واقعا چه شکلی شده بود؟ و خب هیچ جای کتاب جوابی برای این سوال نیست. این باعث میشد من خواننده کمتر باهاش ارتباط بگیرم.
ولی کلا داستان به ابتذال کشیده شدن بخش هایی از جامعه هنری رو خیلی خوب نشون داده بود. اون نمایشگاه توی ژاپن واقعا توصیف خوبی بود. تقابل آنیبال عنوان نماینده هنرمند واقعی و زئوس به عنوانی کسی که رسانه ها اونو تبدیل به یک هنرمند میکنن. و البته اخر داستان برنده واقعی مشخصه.
و واقعا خدا رو شکر میکنم که هنوز به اون سطح از پوچی نرسیدم که آرزوی آدام بیس بودن بکنم. البته آدام بیسی که اون ابتدای کار بود و مرکز توجه ها بود. نه اون ادام بیس آخر داستان که سرخورده بود . اونو مطمئنا هیچ کس آرزوش رو نداره.
" - چطور به وسیله ی ماده ای تیره و کدر موفق به کشیدن چیزی شفاف و زلال می شوید ؟
- برای شنیدن سکوت باید سر و صدا کرد. "
برگرفته از goodreadsشروع جذابی داشت ( همیشه در خودکشی‌هایم ناموفق بوده ام).... مگر می شود همیشه خود کشی کرد؟ یا بیشتر از یکبارش مگر معنا دارد؟ دایره وار چرخیدن و مسیر تکراری را بدون اندوختن دانش، بدون اضافه شدن آگاهی رفتن امکان دارد؟ نه، بی شک نه. خودکشی تضمینی برای پایان دادن ب زندگی است و عملی است که معمولا در نتیجه ناامیدی و عدم توانایی انسان در مبارزه با زندگی به وقوع می پیوندد.
خودکشی از کی شروع می شود؟ از زمانی که ما توانایی معرفی درست خودمان را به دیگران نداشته باشیم.
شهرت از کجا آغاز می شود؟ دقیقا از جایی که ما می توانیم دیگران را افکار و سخنانشان را در مسیر خودمان هدایت کنیم و بگردانیم.
آدام می دانست که بدبخت است، البته از نظر خودش چرا که خود را بدبخت می پنداشت. امان از دانستن و آگاهی!! می دانست و می خواست جلوی این بدبختی را با خودکشی بگیرد که سرنوشت طور دیگری رقم خورد....هنرمندی آمد و زندگی و آگاهی و توان خواستن و هرچیزی که به یک انسان مربوط می شود را از ادام گرفت و طور دیگری او را ب دنیا نشان داد و اینجاست که آدام زنده است اما مُرده!!
آدام را به یک شی تبدیل کرد و درست همینجا بود که معنای زندگی برای ادام روشن شد...شی شدن یک انسان... حالا کسی که می خواست مرگ را از آدام بدزد خود او آدام را اسیر مرگ کرد!!
ایده ی این داستان خیلی خوب بود، فکر کنیم تبدیل یک شی شده ایم که می بینیم می توانیم فکر کنیم می توانیم تحلیل کنیم ، احساس کنیم و ب زبان بیاوریم ولی چون به ما برچسب شی بودن را زده اند نمی توانیم زندگی!! کنیم. در حقیقت مارا کشته اند و این مرگ از عذاب آورترین مرگ‌هاست.
کتاب خوب و جذابی بود، اگاهی را نمی شود محدود کرد آدم‌ها زمانی می فهمند که تصمیمی که یک روز گرفته اند اشتباه بوده و ارزش خیلی چیزها بیشتر از چیزی است که بنظر می آید، اما انسان همیشه تصمیمی را میگیرد که فکر میکند درست ترین است و «هیچ وقت انسان نمی داند چه می خواهد چرا که زندگی یکبار بیشتر نیست (میلانکوندرا)»
خیلی جای فکر کردن داشت این کتاب. فقط گاهی خیلی ب جزییات توجه شده بود.
برگرفته از goodreadsرد پای اندیشه های فلسفی اشمیت در اثر کاملا محسوس و ملموس است. پرداخت داستان عالی بود. اینکه بعد از اتمام کتاب خواننده را به تفکر وا می دارد به نظرم از نقاط قابل تحسین یک کتاب است. اشمیت در این اثر گویا به آفرینش شخصیتی دست می زند که تحت هجوم افکار و اندیشه های فردی دیگر است و این یعنی به قهقرا کشیدن آن فرد. یادم آمد که چگونه رسانه ها نیز با انسان این قرن چنین رفتار قبیحانه ای دارند.
برگرفته از goodreadsمن نمایش نامه های اشمیت رو بیشتر دوست دارم هرچند ابتدای این اثر خیلی خوب بود.
به علاوه اینکه پایان بندی هندی و خوش این داستان خیلی توی ذوقم زد اصلا توقع نداشتم....
ترجمه و ویراستاری در چاپ چهارم فاجعه بار بود جدا برای انتشارات افراز که فقط به هر قیمت کتاب چاپ می کنه متاسفم.
برگرفته از goodreads
ماجرای ترسناک تبدیل یک انسان به یک اثر هنری
..
اشاراتی که به جار و جنجال های بیخود برای حفظ شهرت داشت مثال های زیاد -ولی کوچکتر- ی از اتفاقات واقعی دنیای حال حاضر رو به خاطر میاره.
برگرفته از goodreadsداستانی فلسفی که تفاوت بین روح و جسم انسان ها رو به چالش میکشونه.شاید خیلی کتاب و قصه در مورد این بحث باشه ولی بنظرم این کتاب خیلی قشنگ و جالب و جذاب بهت میفهمونه آدم های کمی هستند که زیبایی روح رو درک می کنند.
برگرفته از goodreadsبا توجه به شناختي كه از اشميت داشتم،اين كتاب رو خريدم ولي بعد از گذشت٤٠صفحه خواننده اي مثل من رو پاك نا اميد و دلزده كرد
اين هم بگم اين اشميت اون اشميت يك روز قشنگ باراني و خرده جنايت ها نبود و من رو بيشتر ياد ميچ البوم انداخت!
برگرفته از goodreads
Setare Talebzade
1 out of 5 stars
۱۳۹۸/۸/۳
خیلی تصنعی و غیرقابل باور بود
دقیقا به همین دلیل اصلا درمورد جزیات یا تصویری که ارایه میداد ننوشته بود
حتی پیام واضحی نداشت
برگرفته از goodreads«بدون من بشریت آنچه که اکنون هست نمی‌بود.»
انسان چیست؟ چه نقشی در دنیا دارد؟
روح؟ جسم؟
زیبایی؟ آگاهی؟
هنرمند کیست؟ هنر چیست؟
کتاب سرگذشت انسان را می‌گوید که در ظواهر دنیا، زیبایی‌های پوشالی، تبلیغات و تملقات دروغین غرق شده است و اصل انسان بودن خود را از یاد برده است.
کتاب روایت وحشتناک تبدیل یک انسان به یک شیء، یک اثر هنری! را بیان میکند.
که این روایت وحشتناک با توصیفات زیبای نویسنده و بکار بردن جملات کوتاه و گفتگوهای دلچسب، کتاب را به یک اثر خواندنی و صد البته قابل تأمل تبدیل کرده است.
کتاب شروع خوب، جذاب و کنجکاوی‌برانگیزی دارد.
ولی در ادامه و با اتفاق اصلی که همان تغییر انسان به مجسمه بود ، نمی‌توانستم به خوبی درک کنم که چه اتفاقی افتاده تا بتوانم موجود جدید را برای خودم مجسم کنم.
و تا آخر کتاب هم متوجه نشدم که دست آخر با چه پدیده و اثر هنری مواجه بودیم.
و اینکه در اوایل داستان این اثر هنری به مردم بعنوان یک انسان زنده معرفی نمی‌شد و اینگونه بنظر میرسید که کسی فکر نمی‌کند انسان است. ولی اواخر داستان، همه می‌دانستند زمانی او انسان بوده و هیچ‌کس از این موضوع متعجب نبود و به دنبال این هم نبود که بداند چه کسی بوده است. که در اینجاهای داستان بنظر من منطقش کمی مشکل داشت و نتوانستم چندان ارتباط برقرار کنم.
ولی در کل کتاب را دوست داشتم و اگر می‌توانستم حتمن یک کتابفروشی نزدیک همه‌ی مطب‌های جراحی زیبایی باز میکردم و به اصرار این کتاب را به همه‌ی مراجعینش می‌دادم!
برگرفته از goodreadsنام او "تازیو " است یا "آدام " ؟می خواهد خود را به دریا بیفکند و یا برای اثبات انسان بودنش در دادگاه حاضر می شود . او قانونا یک اثر هنری است....اصل یا بدل فرق نمی کند .قانون می گوید که او جزو آثار ملی است . همه ی این اتفاقات سر کسی می آید که در مقایسه خود با دیگران از خود نفرت داردو ناتــــــوان و نا امــــــید است .او علیرغم آگاهی و ذکاوتش هیچ انگیزه ای برای زنده ماندن ندارد . و فرد به ظاهر هنرمندی از این ناامیدی بشری میلیون ها دلار ثروت به جیب میزند. گرچه به قول نویسنده نمی دانیم که "آیا شرایطو موقعیت جهان ما از شرایط و موقعیت یک شی هنری بهتر است ؟"
.
.
.
به جرات می توانم بگویم اریک امانوئل اشمیت از محبوب ترین نویسنده هایم است و هیچگاه از خواندن داستان یا نمایشنامه ای از این نویسنده پشیمان نشده ام
برگرفته از goodreads
Mehrdad Mozafari
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۱
از طرح داستان خوشم اومد
غافلگیری هایی هم داشت
اما پرش ها و خلاءهایی هم داشت که می تونست پر بشه
البته قصد نقد کردن کتاب رو ندارم، این‌ها برداشت‌هایی بود که من داشتم
نقدی که از یاس و نامیدی که در زندگی مون جاری هست، برام جالب بود
ولی قلمش اونقدری که باید روم اثر نداره
صرفا به عنوان یک دیدگاه یا نوعی نگاه به زندگی ارزشمنده
امیدوارم بخوانیدش و از خواندنش لذت ببرید
برگرفته از goodreads
کافه ادبیات
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۱۰/۲۶
به چالش کشيدن زندگي انسان معاصر و صنعتي امروز در قالب يک داستان نيمه جذاب از اشميت فيلسوف که آثارش حرفهاي زيادي براي فکر کردن دارد،يکي از معروفترين اثار اشميت است که درباره اش زياد نوشته اند،توصيه ميکنم بخونيدش...
برگرفته از goodreads
Ilia Vakili
3 out of 5 stars
۱۳۸۹/۱۱/۲۰
بدک نبود. موضوع داستان خوب بود ولی پرداختش به نظر من ضعیف بود. از اریک اشمیت کتابای بهتری خوندم. در مورد ترجمه و ویراستاری کتاب هم بهتره صحبتی نکنم. بعضی غلطای کتاب خیلی تو ذوق آدم می زد.
برگرفته از goodreads
Love is Books
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۴/۲
کتابی که ارزش خوندن داره، به خصوص صفحات پایانیش که خیلی خوندنیه.
برگرفته از goodreadsمن آنقدر عاشق اسم این کتاب بودم که خدا خدا میکردم زودتر دستم برسه و بخونمش، واقعیتش فکر کردم یه چیز خیلی عمیق و خوب و آنچنانی قراره بخونم. نمیگم جالب نبود ، چرا اتفاقا ایده کتاب بکر. و جالب بود ولی در کل متوسط بود و انتظار منو برآورده نکرد.
برگرفته از goodreadsششمین کتابی بود که از اشمیت میخوندم. این کتاب خیلی کسالت‌بار بود اگرچه خالی از حرف نبود.
همچنان کتابهایی که میخونم پر از اشکال‌های ویرایشیه و هیچی بیشتر از این روی مخ نیست.
برگرفته از goodreads
Ahla Ahsanian
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱/۲۱
کتاب بینهایت جذاب شروع میشه. ازون مدل داستانایی که پاراگراف اولو که میخونی، صبر نداری برای خوندن بقیش.
"پسر جوونی که میخواد خودکشی کنه، اما با یه هنرمند خیلی معروف ملاقات میکنه و اون هنرمند بهش پیشنهاد میده برای 24ساعت خودکشیشو به تعویق بندازه و اگر نظرش توی این مدت عوض نشد بره و خودش رو بکشه"
شخصیت اصلی کتاب، بی نام و نشونه و یواش یواش که داستان میره جلو شروع به شناختن، درک کردن و دوست داشتنش میکنیم.
فضای داستان حالت خیلی عجیب و جالبی داره. انگار مسخ میشی و یه لحظه به خودت میای و میبینی داری توی قصر عجیب غریب پتر لاما راه میری و توی یکی از مهمونیاش نشستی، یه لحظه دیگه خودتو کنار هانیبال و فیونا توی ساحل تصور میکنی، یه لحظه دیگه داری توی موزه راه میری و چشمت میخوره به آدام... تصویر سازی داستان، خیلی دقیقه و دیتیل داره ولی باعث نمیشه خسته کننده بشه.
و در آخر بگم، من چندتا نمايشنامه از اریک امانوئل اشمیت خونده بودم اما این اولین رمانی بود که ازش میخوندم و خیلی لذت بردم. کلا نگاه فلسفی جالبی رو که توی هر کدوم از کتاب هاش یه جوری نشونش میده رو خیلی دوست دارم. اینجا، تعریف زیبایی و توهمی که توی دنیای امروز از زیبایی (و حتی هنر) به وجود آوردیم رو خیلی خیلی خوب و درست توصیف میکنه.
همین!
پی نوشت: اسم هانیبال خیلی غلط انداز بود. تا اسمشو خوندم فکر کردم میخواد قیمه هارو بریزه تو ماستا و داستانو ببره یه سمت دیگه:))))
برگرفته از goodreads
Roja - روجا
2 out of 5 stars
۱۳۹۱/۴/۲۴
امانوئل اشمیت با« خرده جنایت ها»ش چنان توقع منو بالا برد که بعد از اون موقع هیچ تردیدی در خوندن کتابی که اسم اونو به عنوان نویسنده داشت نکردم. اما یکی از اون یکی ناامید کننده تر... این آخری رو هم هیچ دوس نداشتم. حالا ترجمه بد و ویراستاری پرغلط اونم از نوع غلط املایی که توی چاپ ششم یا هفتم دیدنش عجیبه؛ بماند.
برگرفته از goodreadsآدام بیس رو دوست داشتم.
آدام بیس رو می‌شناختم، آشنا بود، من رو یاد یه ترانه می‌انداخت.
ولی ترجمه و ویراستاری جدا رنجم داد!
برگرفته از goodreads
Amirhosein Aleavaz
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۷/۱۳
بریده هایی از کتاب :
📔 شهرت بیشتر برازنده ی مردگان است. لباس عاریه ای است که به تن زندگان مضحک می نماید. 📔
______________________________
📔 حافظه ی کاغذ، بیشتر از حافظه ی آدم هاست. 📔
______________________________
📔 یادآوری خاطرات یک مُرده از یک زنده دلنشین تر است. 📔
______________________________
برگرفته از goodreads
Arefeh Yavary
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۸/۲۷
همه ی فلسفه بافی هاش باهاش موافق نبودم
ولی قشنگ بود
خیلی قشنگ
و پایه ی بسیار زیبایی داشت
در ابتدا ک قبلا کتاب رو عنوان ش رو دیده بودم فکر می کردم کتاب حشو هست اما حقیقتا بسیار زیبا بود
و ساختار بسیار جالبی داشت
واقعا لذت بردم
هرچند ب نظرم داستان پردازی می تونست بسیار زیبا تر بوده باشه
اما پایه نوشتاری بسیار جالبی داشت
برگرفته از goodreadsب نظرم کتاب تلخی بود و خیلی سنگین و درد ناک گونه.....تمام استیصال و درد و ...راوی داستان انگار در من نفوذ میکرد البته ک این قدرت نویسنده رو نشون میده....داستان خوبی بود و ایده عالی....ولی صادقانه ترجیح میدم ی کتاب سبک بخونم ک تلخی اینو بگیره
برگرفته از goodreads
Maryaaammm
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۴/۹
بسیار زیاد با این کتاب ارتباط برقرار کردم. داستانی بسیار روان که هرچه جلوتر میرفتم، برایم جالب تر میشد. در عین اینکه رمان بود در زمینه خودشناسی هم بسیار کاربرد داشت.
برگرفته از goodreads
Malihe Akhoondi
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۲/۸
"آدم های کودن فکر میکنند هرچیز مدرن لاجرم چیزی انقلابی ست!"
.
در نهایت روزی متوجه میشیم هیچی نمیتونه به انسانیت اولویت داشته باشه.
اینم از گلستان سعدی یادم اومد که :
کوتاه خردمند به که نادان بلند
نه هرکه به قامت مهتر به قیمت بهتر
برگرفته از goodreadsاین کتاب را اولین بار در دوران دبیرستان خوندم، آن موقع خلاقیت و نو بودن موضوع داستان یعنی تبدیل شدن انسان به مجسمه برایم هیجان انگیز بود و اینکه فضای کتاب برای من دبیرستانی هم فلسفی بود و هم سورئال که جذابیتش را برام دو برابر کرده بود. نام های اساطیری کتاب، پرداختن به چرایی زندگی و ارزش آگاهی و بازگشت به هویت انسانی در عصر زوال یافته و روایت داستان که مدام از کلاسیک به مدرن تغییر میکرد آن زمان مرا به کتاب جذب کرد و همچنین مشتاق به خواندن دیگر اثار اشمیت ولی به تازگی دوباره به سراغ کتاب رفتم و خواندمش فهمیدم زمان خواندن کتاب می تواند به راحتی ۵ ستاره را به ۱ ستاره تبدیل کند. این بار داستان کشش گذشته را برام نداشت، نیمه اول داستان ضرب اهنگ خوبی داره و به مرور وقتی به نیمه و پایان داستان نزدیک میشیم کتاب ناشیانه جلو می ره و این بار دلایل انسان شدن شخصیت اصلی داستان برای من ناکافی بود و کمی ناامید کننده و از طرف دیگه شخصیت های داستان هم به نوعی کلاسیک گونه و ضد انعطاف بودند یا بیش از اندازه قهرمان یا بیش از اندازه منفی؛ فضای تخیلی داستان هم به خوبی درنیامده بود، برای بار دوم کتاب رو متوسط دیدم قطعا کتاب ارزش یکبار خوندن را داره ولی به نسبت نمایشنامه های دیگه اشمیت چند پله پایین تره، اون هم مسلمه چون سال ۲۰۰۳ نوشته شده و خامی قلم اشمیت درونش کاملا مشخصه، ولی من به جذابیتی که از دوران دبیرستان از این کتاب دریافت کردم، همان ۴ ستاره گذشته رو بهش میدم .....
برگرفته از goodreads
ZahRaa Kyl
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۴/۱۵
سمبلیک و نمادین...بیان شو دوست داشتم مخصوصن تو چند صفحه ی ابتدایی... اگه به عتوان قصه نگاهش کنیم، اونقدی جالب نیست،در مقایسه با وقتی که سعی کنیم هر جزئشو نماد یه چیز ملموس از عصر حاضر در نظر بگیریم...باعث میشه فکر کنی به این که من بعنوان یک انسان چقدر آزادم؟ چقدر در بندم؟ در بند چه چیزایی هستم؟ و این اتفاق مثبتیه:)
برگرفته از goodreadsه انگار این اشمیت تمام شدنی نیست. هرچه از او میخوانم شاهکار است. فکر میکردم اثری تا این حد نمادین و محکم و در جا کوبنده بعد از قلعه حیوانات در ذهن من تمام شده که این کتاب پیدایش شد. بی نظیر است. در یک تک جمله: انسانی که مجسمه میشود. همین جمله به اندازه کافی جذاب نیست تا بخوانیمش دوباره و دوباره؟
برگرفته از goodreads
Yasaman A
4 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۱/۳۰
چه کتاب خوبی. موقع خوندنش آدم فکر می کنه که شاید خودشم یه جورایی انسانیتشو فروخته تا به چیزی تبدیل شه که بیشتر موردتوجه مردمه.
زندگی این روزا خیلی ترسناک شده. این کتاب اون ترسو نشونمون می ده.
به علاوه قلم نویسنده بی نهایت دوست داشتنیه
برگرفته از goodreadsمیتونم بگم کتاب عجیبی بود. انقدر که یک هفته‌ای طول کشید تا بخونمش. چند بار خواستم نیمه‌کاره رهاش کنم. ولی حالا که تمام شد متوجه شدم حرفی برای گفتن داشت. اینکه زندگی در سخت‌ترین شرایط هم چیزی برای ارائه به ما داره که ارزش ادامه دادن رو داشته باشه. حتی اگر اون لحظه متوجهش نباشیم.
برگرفته از goodreads
Marzieh Goodarzi
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۲۷
کتاب متفاوتی بود و ایده جالبی داشت.
.تو دو روز خوندمش
نویسنده میخواست خواننده ها رو با یک سیلی بیدار کنه و واقعا هم سیلی بجایی بود
برخی نویسنده هایی که تو دانشگاه فلسفه خوندن کتابایی با ایده نو مینویسن و این یکی از اونا بود
برگرفته از goodreadsقشنگ بود:)
...
شهرت بیشتر برازنده ی مردگان است.لباس عاریه ای است که به تن زندگان مضحک می نماید...
برگرفته از goodreadsمعركه بود. آگاهي؛ چيزي كه نميشه از انسان گرفت.
در ضمن به آنچه در ٢٠١٥ گذشت بايد كشف امانوئل اشميت رو هم اضافه كنم.
برگرفته از goodreadsناديدنى ها، ارزشش را دارند كه آدم برايشان وقت صرف كند. چرا بايد هميشه چيزهايى را نقاشى كنيم كه داراى چارچوب هستند؟
برگرفته از goodreads
Ali Firoozi
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۴
به شدت ازین شخصیت پردازی و داستان پردازی لذت خواهید برد.
برگرفته از goodreadsبسیار پیشنهاد میشه.
برگرفته از goodreads
نازنین طحانی
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۹/۲۶
زمانی که انسانی و یا حتی شاید کالایی دیگر، (چرا که فردی که به حقیقت وجود خود آگاه باشد این را در دیگری هم خواهد یافت)، پیشنهاد بودنش را در این جهان، اما در حقیقت نیستی و تبدیل شدن به کالا را به او میدهد، او پیشنهادش را قبول میکند، اما بی خبر از آنکه تصمیم برای نبودن نیز نوعی بودن است.
و بازدید کننده هایی که از نبود هویت و هستی در انسانی دیگر به وجد می آیند، چرا که خود نیز هویت و هستی خود را مدت هاست که فراموش کرده اند.
موضوع بسیار جذاب هست، با یک شروع خوب، اما در عین حال بسیارجا برای پرداختن بیشتر داشت.
برگرفته از goodreadsقبل از نوشتن نظرم درباره‌ی این کتاب، متن کوتاهی که در پشت جلد کتاب نوشته شده رو می‌خونیم که به تنهایی یادمون میاره که اریک امانوئل اشمیت دکترای فلسفه داشته و نمیشه اینو نادیده گرفت در خلق چنین اثری:
چه کسی هرگز تصور نکرده که به یک شی تبدیل شود؟ یا حتی شیئی ستایش برانگیز؟ این قراردادی است که هنرمندی غریب با مرد جوانی که بر لبه ی نا امیدی گام می زند، می بندد. هنرمند که هوسی جنجالی در سر دارد، پیشنهاد می کند جوان را که هوس زندگی در دل دارد، تبدیل به یک اثر هنری کند. در نهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد… به جز آزادی یک نفر…
یکی از مهم‌ترین چیزایی که موقع خوندن این اثر سورئال به ذهنم اومد احکام مکتب ماکیاولیسم بود: همیشه فقط به سود و منفعت خودت فکر کن؛ هیچ‌کس لایق احترام نیست جز تو؛ به دیگران بدی کن ولی تظاهر کن به نیکی؛ حرص و طمع داشته باش و فقط به فکر تصاحب بیشتر و بیشتر؛ از هیچ فرصتی برای فریب دیگران دریغ نکن؛ تا وقتی زور و قدرت ابزاری برای برخورد با دیگران هستن، مهربانی حرفی برای گفتن نداره.
فلسفه‌ی اصلی کتاب میتونه اومانیسم یا انسان‌گرایی باشه. اینکه اعتقاد چشم‌بسته به دین یا عقاید خرافاتی جواب نیست و روی آگاهی شخصیت اصلی برای اینکه انسانیتشو به ثبات برسونه خیلی تاکید میشه. عقل‌گرایی درواقع شخصیت اصلی رو به رستگاری نزدیک میکنه.
کتاب، یک اثر نمادگراست و پر از سمبله و نمیشه از اسم‌ها حتی به سادگی گذر کرد. مثل اسم خالق اثر هنری که زئوس پترلاما هست یا جوانی که قصد خودکشی داره اسم‌ش آدام بیس هست. (آدم اول)
پس تقابل خالق و مخلوق رو داریم. تقابل خدا و شیطان یا خدا و انسان رو هم همین‌طور.
راستش نوشتن review منسجم درباره‌ی این کتاب برای من خیلی سخته.
چون باید قسمت به قسمت کتاب بررسی شه و مفاهیم رو از دلش بکشیم بیرون که خب با اسپویل زیاد همراه میشه.
از خوندنش بینهایت بار لذت بردم.
فقط اینکه کتاب من برای انتشارات افراز بود و پر از اشتباهات تایپی بود متاسفانه :) انگار اصلا ویراستاری نشده بود.
همین‌طور ترجمه‌ش میتونست خیلی بهتر باشه. (مترجم‌ها: فرامرز ویسی و آسیه حیدری)
حس میکنم سانسور هم اصلا کم نداشت متاسفانه :)
برگرفته از goodreads|\| | |_ @ ® > M0127324:
اول باید این اعتراف رو بکنم که من خیلی به اشمیت اعتماد و حس خوب نداشتم.
به همین دلیل، خیلی هم روی این کتاب حساب نمیکردم، ولی انصاف را، بهتر از اون چیزی بود که انتظار داشتم، و البته بدتر از اون چیزی بود که معمولا در ستایش ش گفته میشه..
به هرحال، خیلی برام غیرمنتظره نبود.
کتاب به نظر من، خیلی عمیق نیست، به خصوص از نظر ادبیات و غنای ادبی خیلی حرفی برای گفتن نداره، اما زبان شسته رفته و سیر داستانی شیرین و متناسبی داره.
البته زیاد ماجرا محوره و قصه داره، که به شخصه خیلی این ویژگی رو در رمان نمی پسندم.
البته تعابیر زیبا هم کم نداشت.
خلاصه آن که، برای من این کتاب حسی نزدیک به حس خوندن کارهای کوئلیو یا کتاب کوری داشت، و کمی گل درشت و شعارزده به نظرم اومد.
درمجموع از خوندن ش پشیمون نشدم، و البته قطعا اگر در سنین پایین تر میخوندم ش لذت خیلی بیش تری ازش میبردم و حتا شاید تحت تاثیر ش قرار می گرفتم.
برگرفته از goodreads
Iman Narimani
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۱۹
نقد هارا که میخواندم احساس کردم دوستان در حق این کتاب کم لطفی می کنند. این کتاب شاید از نظر داستان خیلی حرفی برای گفتن نداشته باشد یا حتی از نظر ادبی خیلی فاخر نباشد اما به نظر من از نظر محتوا و فلسفه ای که پشت داستان هست بسیار تامل برانگیز و خواندیست.
به خصوص برای نسل کم اعتماد به نفسی که برای جلب توجه و دوست داشتن دیگران دست به هر کاری میزند. راستش را بخواهید من نتوانستم آدام بیس را بخاطر کاری که کرد سرزنش کنم چون به نظرم همه ما کم و بیش مشکل او را داریم. طوری حرف میزنیم که دیگران دوستمان داشته باشند، طوری لباس میپوشیم که جلب توجه کنیم و دائما درگیر به نمایش گذاشتن چیز هایی در شبکه های اجتماعی هستیم که در نظر دیگران جالب باشد. ما هم مثل آدام بیس از معمولی بودن بیزاریم و به آدمهایی که شهرت بیشتری دارند حسودی می کنیم و دوست داریم جای آنها باشیم.
برگرفته از goodreadsبدبختی عجیب من این است که از بدبختی خود آگاهم...
.
.
.
.
.
آیا کسی میتواند جای مرا پر کند؟
جای مرا...؟
فکرم را...؟
دلواپسی هایم را...؟
دلبستگی هایم را...؟
عشق هایم را...؟
...
این کتاب اولین اثری بود که از اریک امانوئل اشمیت میخواندم. کتابی با محتوایی عمیق و در خور تعمق و تفکر.. اما از نظر من موضوع داستان میتوانست از این بهتر تمام شود، زیادی خوب تمام شد.
درضمن، متاسفانه با وجود اینکه چاپ هشتم و جدیدترین نسخه ی چاپ شده از این کتاب را در دست داشتم اما به نظر میرسید که هیچ گونه اقدامی در جهت رفع اشتباهات چاپی و ویرایشی صورت نگرفته است!
برگرفته از goodreads
Atena | آتنا
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۳/۲۰
البته بعد از زیبایی ، بی هیچ تردیدی ،زشتی را باید انتخاب کرد.اگر زشتی بلافاصله باعث فریبمان نشود،خودش را نشان می دهد. نقد خود را بر می انگیزد.سیاهی تمام می شود بی نام و نشانی دیگر ناپدید می شود و راه گشوده می شود. چه میگویم ؟ راه؟ نه ، بزرگراه. زشتی کاری جز پیشرفت نمی تواند بکندو همیشه غافلگیر می کند. همان اندازه که فریبنده نمی نماید ، اغواگراست. به همان اندازه که وقت خاموشی اش می بازد، وقت خوش مشربی اش خوب عمل می کند: جسورانه تر ،چابک تر،عاشق تر،متملقانه تر،مست ترو در یک کلمه ،موثرترعمل می کند . زشتی ها ، معشوق های دلپذیری هستند. همیشه در عشق پیروزند.
برگرفته از goodreads
فریبا شمس کیا
3 out of 5 stars
۱۳۹۴/۵/۱۷
در کل ایده ی داستان جالب بود، پردازش شخصیت های اصلی داستان خوب بود، کمی اطناب داشت.
یکی از جاهای تاثیرگذار این رمان، اونجایی بود که وکیل آدام با پدر و مادر آدام دیدار کرد و پدر آدام احساساتش را درباره ی پسرش و خودکشی اون شرح داد، و این که اگه وانمود به مرگ کرده باشه، براش قبال پذیرش نیست.
زئوس و آنیبال نقطه ی مقابل هم ن. زئوس ارزشی برای انسان قائل نیست، و به شی معتقده و به شخصیتی که خودش به افراد و اشیا به عنوان اثر هنری میبخشه، در حالی که آنیبال ب چشمان نابینا، روح آدام را میبینه
برگرفته از goodreadsخوب نبود. کتابی که با توجه به حجمش اگر برام جذابیت و گیرایی داشت حداکثر در عرض سه یا چهار روز تمومش میکردم ولی خوندنش برای من حدود دو هفته طول کشید چون هیچ انگیزه ای برای ادامه خوانشش نداشتم. در حقیقت تنها دلیلی که کتاب رو تموم کردم وسواس خودم بود که نمی‌تونم کتابی رو نیمه کاره رها کنم. ضعف های خیلی زیادی داشت اما بدترین قسمت کتاب به نظرم پایان بندیش بود که بیشتر شبیه فیلم هندی از آب دراومده.
برگرفته از goodreads
Ali Abtahi
3 out of 5 stars
۱۳۹۰/۵/۱۱
قبل تر ها با دکتر خلیقی صحبتی داشتیم با این مضمون که هنرمندانی که مورد توجه مخاطب قرار می گیرند، لزومن اسمشون در تاریخ هنر قرار نمی گیره و بر عکسشم صادقه. علاوه بر جندین جمله تاثیرگذار دیگر این کتاب، این مسئله در این کتاب هم بهمین صورت بیان میشه
برگرفته از goodreadsمتفاوت بود :)
دوستش داشتم
برگرفته از goodreadsMorteza Bahrami
2 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۰/۱۰
بسیار خام و ناپخته دیدم ایده و پرداخت کلی کتاب را.
برگرفته از goodreadsBaharzendegi
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۰/۲۰
فوق العادست یکی از بهترین کتابایی بود که خوندم
برگرفته از goodreadsمطمئنا جز کتاب‌های عالی اشمیت نبود. حرفهایی داشت ولی از یک جایی از داستان دیگه روند داستان جالب نبود
نویسنده خیلی تلاش کرده از اساطیر یونان وام بگیرد، من متوجه نشدم چرا
داستان بود ولی فلسفه هم بود، ولی از اون داستانهای فلسفی جذاب نبود
برگرفته از goodreads
Aishin ( woman, life, freedom)
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۱۵
دوستان من! پس زندگان چه؟ کسی هرگز کاری با زندگان ندارد.
برگرفته از goodreadsاولین کتابی بود که از اریک امانوئل اشمیت میخونم.
کتاب خوبیه، داستان پردازیش عالیه. خوندنش باعث میشه بهتون خوش بگذره ..ولی چیزی که تمام طول کتاب منتظرش بودم بیان جزییات از اثر هنری بود که متاسفانه هیچ اشاره ای بهش نشد. انگار که خود نویسنده هم نمیدونه در مورد چی حرف میزنه
مخلص کلام این کتاب یه موضوع کلیشه ای بود . قدر داشته هاتو بدون یا ناشکری نکن یا از این دست حرفها یا ظاهر زندگی دیگران و با باطن زندگی خودت مقایسه نکن حتی اگه این دیگران برادرت باشه.
برگرفته از goodreads
امیرمحمد حیدری
1 out of 5 stars
۱۴۰۰/۹/۷
رمانی قابل تحمل از اشمیت. درآمیخته با بحران‌های اگزیستانسیال و تمایل به هنر برای زندگی.
برگرفته از goodreadsیک پنجم کتاب را خوندم
یه قسمتی از کلیت داستان جذاب بود ولی اینقدر فرعیاتش کلافه م میکرد که از خیر اینکه بفهمم آخرش چی میشه گذشتم
برگرفته از goodreadsاریک امانوئل اشمیت همیشه ایده های نابی را در داستانهایش مطرح میکند. آیا نجات جان انسانی که در حال خودکشی است این حق را به ناجی می دهد تا مالک شخص شود و او را به بردگی بکشد؟
برگرفته از goodreads
Alborz Taheri
3 out of 5 stars
۱۳۹۲/۱۱/۷
یک . کسوف - آنتونیونی
دو . او قربانی عصر ماست. بهتر بگویم قربانی خطابه ای که عصر ما به آن متکی است . به ما می گویند که ظاهر مهم است ، پیشنهاد می کنند که اموال زیادی خریداری کنیم و چیزهای جدیدی را که به بازار می آید بخریم و یا ظاهرمان را بهتر کنیم ، لباس های مان را ، رژیم غذایی مان ، طرز آرایش مان را، وسایل مان را،اتوموبیل مان را ، محصولات زیبایی را محصولات سلامتی را و موقعیت اجتماعی مان را . می گویند به سرزمین های دور سفر کنیم ، عمل های جراحی کنیم . من حدس می زنم "آدام" هم مثل بسیاری از مردم در این دام افتاده .
سه . به راستی بشریت بدون من ، آنگونه که الان هست نمی بود .
چهار . تنزل و سقوطِ آدمی تا حدِ یک شی . کتاب ِ بدی نبود ، عموما تک جمله های خوبی داشت اما از نظر ریتم و کشش خیلی خوب . هفتاد صفحه اول و پنحاه صفحه آخر جذابیتِ خیلی خوبی دارند . اشمیت پیکان انتقاد خود را ابتدا متوجه جامعه مدرن و موقعیت آدمی در این جامعه مدرن می کند و در مرحله ی دوم به هنر مدرن می تازد که از نظر او خالی از هرگونه هنر است .
برگرفته از goodreadsچه کسی هرگز تصور نکرده که به یک شی تبدیل شود؟این قرار دادی است که هنرمندی غریب با مرد جوانی که بر لبه ی ناامیدی گام میزند،میبندد.هنرمند که هوسی جنجالی در سر دارد،پیشنهاد می کند جوان را تبدیل به یک اثر هنری کند.در نهایت چیزی برای از دست دادن وجود ندارد...بجز آزادی یک نفر...
برگرفته از goodreadsاول انسان ، بعد تنزل به یک شی، و بعد هم آزادی.
واقعا تاثیر گذار بود...
از ترتیب جمله هاش خوشم اومد... دیدش به اطراف، احساس، طبیعت، ریزودرشت حالات آدمی... خواسته هاش، آرزوهاش، تصمیماش، کاراش، فکراش، عشقش، آزادیش و در آخر خوشبختیش...
واقعا یک اثر هنری ه :دی
برگرفته از goodreads
Ali Mousavi
3 out of 5 stars
۱۳۹۲/۶/۱۰
اشمیت در این کتاب شرایط منحصر به فردی رو برای خواننده تداعی میکنه و به کمک این نگاه بدیع به نکاتی اشاره میکنه که خواننده رو متحیر میکنه. این اثر از نظر من یکی از آثار خوب نویسنده‌است. کتابی با یک روند داستانی ساده ولی بسیار عمیق و تفکرآمیز.
برگرفته از goodreads
Zohre Salimi
5 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۱/۲۹
کتاب دوست داشتنی بود کتابی که هر لحظه کنجکاویتو بیشترو بیشتر می کرد ،.شکایتی بود از ظاهرگرایی امروز ما ازتلاشمون برای فک نکردن و تبعیت بی چون چرای ما برای درگیر نشدن با حقایق ..از سختی آگاهی و البته شیرینی اون می گفت..واقعا از خوندنش لذت بردم..
برگرفته از goodreadsیه داستان جذاب و قشنگ که واقعا آدم دلش نمیاد زمین بذاره.
داستان زندگی یه آدم که در آستانه ی خودکشی تصمیم می گیره تبدیل بشه به یه شی و از مرگ نجات پیدا می کنه اما دوباره احساس آدم بودن زندگی جدیدی رو براش به ارمغان میاره
برگرفته از goodreadsجالب بود...کامپلکس خوبی بود...اما اخرش می تونست بهتر نوشته بشه...
برگرفته از goodreads
Seyyed Ali
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۴/۱۶
ایده ی داستان، علارغم این که ایده ی بکر، و نوینی نبود،
اما ایده ی قابل تحسینی بود.
اما پرداخت داستان، و خصوصا شروع رمان، به نظرم ضعیف بود. ایشان را به عنوان یک فیلسوف شناختم، تا یک نویسنده.
برگرفته از goodreadsمثل همه ی کارهای اشمیت عالی بود.تو هر کتابش یه فضای جدید رو خلق میکنه که جای دیگه کمتر دیدمش.
برگرفته از goodreads
Sadra_dakhil
4 out of 5 stars
۱۳۹۵/۱۱/۶
واقعا دست و پا زدن در مبحث حکمت
شنا کردن در دنیای "کل شی یرجع الی اصله"
برگرفته از goodreads
Elham askari
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۳/۲۲
شروع کتاب فوق العاده بود, اولین جملات کتاب بی نظیر و عالی. البته هرچی به اخر کتاب نزدیک شدم جذابیت داستان کم شد و قابل پیش بینی تر شد ولی درکل ارزش خوندن رو داره
برگرفته از goodreads
Bahar Mostafaei
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۸/۲۰
کمی پراکنده و تینیجری بود
برگرفته از goodreads
سال ۹۶ بود. اینجوری شد که... من داشتم با کتاب خودمو خفه میکردم. یعنی خفه به معنای واقعی.
صبا اومد پرسید #زمانی_که_یک_اثر_هنری_بودم رو خوندی؟
منم گفتم، نه! چجوریاس؟
گفت یه جور خاصیه دیگه، یکم فلسفیه، فلسفی دوست داری؟
گفتم معلومه که آره، اصن وقتی به طور قدرتمند کتاب خوندنو با فلسفی شروع کردم.
گفت اوکی پس نگیریش، من میگیرم واست.
اون سال با مامان صبا تئاتر کار میکردیم و نزدیکای اجرا بود که واسه هممون یه دونه کتاب به عنوان یادگاری آورد. «زمانی که یک اثر هنری بودم» همون یادگاری من بود.
نویسنده‌ی کتاب #اریک_امانوئل_اشمیت هست و منتشر شده از #انتشارات_افراز هست، به ترجمه‌ی #فرامرز_ویسی و #آسیه_حیدری .
جناب آقای اشمیت یه نویسنده و فیلسوف فرانسویه، این کتابشون هم فلسفی و سورئال‌ه. و میتونم بگم قویه! واقعا قویه. به حدی که من یادمه از یه جایی به بعد اینقدر من رو تو یه حالت تعفن و بدی قرار داده بود، که میترسیدم سمت کتاب برم.
فقط خودمو میذاشتم جای شخصیت اول داستان و دلم میخواست به حالم گریه کنم فقط. برای منی که بیزارم از محدودیت و دلم میخواد بمیرم ولی آزاد باشم، به شدت ترسناک بود. موقعیت موجود در کتاب شبیه یه باتلاق بود که هرچی دست و پا میزدی بیشتر فرو میرفتی... حالم داشت بد میشد.
این کتاب پر از احساسات متفاوته. عشق، ترس، خفگی، عرفان، حرص، ناامیدی، امیدواری... همه چی.
پر از کنایه بود، پر از دلیل، پر از زندگی...
در کل کتاب پرباری بود. من دوستش داشتم زیاااااد.
برگرفته از goodreads«او قربانی شده، بهتر بگویم قربانی خطابه‌های عصر ما. به ما میفهمانند ظاهر مهم است، پیشنهاد میکنند که چیزهای زیادی خریداری کنیم. اجناس جدید بازار را بخریم. باید ظاهرمان، لباس‌هایمان، غذاهایی که میخوریم، آرایشی که میکنیم، وسایل، اتومبیل، لوازم زیبایی، لوازم سلامتی و موقعیت‌های اجتماعی ما مناسب باشد. باید به سرزمین‌های دور سفر کنیم، عمل‌های جراحی انجام دهیم. آدام هم مثل بقیه در دام این حرفها گرفتار شد. او‌وقتی نمی‌توانست در میان این چهره‌های رنگارنگ خودش را پیدا کند...»
کتاب برام تلنگری بود که به این روزها و به این محیطی که تو این روزها احاطمون کرده فکر کنم. دنیایی که سرمون رو فقط به ظواهر و مادیات گرم کرده.
حس کالا بودن و تلاشِ مداوم برای زیباتر کردن ظاهر و غفلت از خودِ واقعی و آگاهی... روح ما با این فرهنگِ جدید بیگانه‌ست و قطعا هر فردی در طول عمر خودش این راز رو خواهد فهمید.
برگرفته از goodreadsکتاب جالبی بود و دید متفاوتی از زندگی انسانها رو نشون می داد، زندگی که این روزها به سبب خیلی چیزها، ظاهرش از باطنش خیلی مهم تر شده و این کتاب به نظرم این اشتباه بینشی رو گوشزد میکنه!
پ.ن: با اینکه من چاپ پانزدهم این کتابو خوندم ولی توش اشتباهات نگارشی واضحی وجود داره، ویراستاری مجدد اثری که تا این حد به چاپ رسیده به نظرم واجبه.
برگرفته از goodreads
