ادگار پسر نوجوانی که یک پدر کمحرف و مادری عصبی و وسواسی دارد تصمیم میگیرد برای تعطیلات تابستان به دیدن عمو مونتاگ خود برود. عمو مونتاگ در عمارتی بزرگ و قدیمی در اعماق جنگل زندگی میکند. ادگار که از تنهایی و سکوت خسته شده، از عمو مونتاگ میخواهد برای او قصه بگوید. عمو مونتاگ هم شروع به تعریف داستانهای ترسناک و عجیبی میکند که هر کدام راز تاریکی را در خود دارند.عمو مونتاگ هم پیرمردی عجیب است و هم بفهمینفهمی کمی ترسناک! او با اینکه به لحاظ مالی، اوضاع خوبی دارد اما حتی یک لامپ هم در خانهاش روشن نمیکند. این عموی پیر فقط چند شمع در خانهاش دارد که به جای روشن کردن خانه، آن را بیشتر به کلبهی وحشت تبدیل میکنند. ادگار تنها کسیست که از شنیدن داستانهای ترسناک عمو مونتاگ لذت میبرد. البته عمو هم خوشحال است که سرانجام یک شنوندهی مشتاق برای قصههایش پیدا کرده.قاسم مؤمنی کتاب حاضر را با نثر روان خود به فارسی برگردانده و نشر پرتقال نیز آن را به چاپ رسانده تا نوجوانان علاقهمند به داستانهای پرماجرا از خواندن این کتاب بسیار لذت ببرند.