تقریبا هیچ وقت به کتابهای کلاسیک دید خوبی نداشتم، اما تصمیم گرفتم به این دسته از ادبیات هم یک فرصتی بدم. شاهزاده و گدا کتاب خوبی بود، داستان جالب، طنز پنهان و انتقادی خوب، سرعت نسبتا مناسب برای اتفاقات. در کل دوستش داشتم، هرچند در بعضی فصول که فقط قصر رو توصیف میکرد کمی خستهکننده میشد. یادم میاد در کودکی سریال این کتاب رو دیده بودم، برای همین فضاها تا حدودی برام آشنا بود.
یک نکته هم که توجهم رو جلب کرد این بود که طی 30 سال چقدر زبان نوشتاری ما دستخوش تغییر شده. چقدر توی همین چندین سالی که از ترجمه آقای قاضی میگذره رسمالخط عوض شده و در کل چقدر صنعت نشر ما پیشرفت کرده
برای امتیازدهی به این کتاب بین سه و چهار مردد بودم (خیلی شدید) و گرچه کتاب واقعا برام چهار نبود (3.8 تقریبا) اما با اغماض به بالا گردش میکنم
بهترین بخش داستان جایی بود که در دسته دزدان اون دزدی که داغ غلامی بهش زده بودند، داشت داستان زندگیش رو تعریف میکرد و در جای مناسب به قوانین کشور تیکه مینداخت.
برگرفته از goodreadsMahdi Lotfi
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۴/۱۳
شاهزاده و گدا (به انگلیسی: The Prince and the Pauper) نام رمانی تاریخی و جاودانه مارک تواین نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۸۸۱ میلادی نگارش شده است. این کتاب داستان ادوارد و تام را بیان میکند که یکی ولیعهد انگلستان و دیگری گدایی بیش نیست. دست تقدیر به واسطه چهرههای آنها که بسیار شبیه هم است این دو را بر جای یکدیگر مینشاند و آن دو زندگی دیگری را امتحان میکند.
شاهزاده به خانه فقیرانه تام می رود و تام در قصر می ماند. آیا پرتام ، می تواند ادوارد را به گدایی و دزدی وادار کند؟ آیا اینک که پادشاه مرده است، کسی
باور خواهد کرد ادوارد پادشاه واقعی است؟
برگرفته از goodreadsآرمین نصرتی
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۱۹
عالی بود و سخت به دلم نشست .
از خط به خط نوشته های مارک تواین و ترجمه بی نظیر جناب قاضی لذت بردم .
تصویر سازی دقیق و یکم البته زیاد
ترجمه هم با جمله بندی های جالب و زیبایی انجام شده بود .
زیاد درباره کتاب حرفی نمی خوام بزنم ، اما باهاش حس خوبی رو تجربه کردم .
_______________________________
سربازان با تبرزین خود ادای احترام کردند و در قصر را گشودند و چون شاهزادهٔ دیار فقر و بینوایی با همان لباس ژنده و کثیف به درون آمد و دست به طرف شاهزادهٔ کشور عزت و نعمت پیش برد ، بار دیگر سلام دادند.« صفحه ۱۷»
.
مایلز هندن با خشونت تمام به او جواب داد و گفت :تورا به خدا به من اعتماد کن و ساکت باش ! تو با این دری وری گفتن ها کارت را خراب تر خواهی کرد. فعلاً جز اینکه تن به قضا بدهی و به خواست خدا گردن بگذاری ، چاره دیگری نداری . تو که نمی توانی جلوی ارادهٔ خدا را بگیری یا انجام مقدر را به تاخیر بیندازی .بنابراین ، صبر و حوصله داشته باش . بگذار آنچه بر تو قضا رفته ، پیش بیاید و روزگار اسب خود را بتازاند. بعدها نوبت خوشحالی یا بدگوی تو نیز فرا خواهد رسید.« صفحه ۲۶۱»
برگرفته از goodreadsکتابها،فیلمها و در کل ماجراهایی که هیچ شخصیت زن فعالی درش وجود نداشته باشه ، برای من خیلی نچسب و حوصله سربره. به هیچ کدوم از شخصیت های نه چندان پرداخت شده ی این کتاب حتی نمیشد نزدیک شد ،چه برسه به همذات پنداری!
اصلا معلوم نیست هندن چرا انقدر برای شاهزاده (که البته نمیدونست شاهزاده است) دل میسوزونه و انقدر پیگیرشه و هی میگرده پیداش میکنه و حتی به جای اون مجازات و شکنجه میشه !
تام کانتی رو بگو که چه زود خودشو گم کرد و انقدر شاه بودن زیر زبونش مزه کرده بود که حتی نخواست مادرش رو که دوست داشتنی ترین فرد زندگیش بود ، به جا بیاره و حداقل بعدها هم کاری نکرد که این حرکت زشتش از دل مادرش و از دل من خواننده دربیاد!
در آخر هیچ هنر خاصی در نویسندگی مارک تواین حداقل در این اثر، ندیدم، نمیدونم حالا این حجم از نچسبی رو به مترجم نسبت بدم (داریوش شاهین) یا به نویسنده...
برگرفته از goodreadsEhsan'Shokraie'
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۲۰
شرایط این روز ها همانند منگنه ای ذهن و روح را می فشرد..خواندن کتاب نیاز به ذهنی آزاد دارد که آماده غرق در دریای تفکر باشد..حال اما جست جو برای آگاهی هرگز نباید متوقف شود چرا که بزرگترین فجایا حاصل غفلت است..
شاهزاده و گدا اثری کلاسیک و ماندگار ماجرای دو انسان در دو نقش و دو سیر زندگی متفاوت که ناگهان هر یک خود را در کفش های دیگری می بیند..فراتر از روایت داستان..این پرسش را بر می انگیزد که چه بخشی از وجود ما..از آنچه خود را بدان می شناسیم حاصل محیط است؟آیا علی رغم همه آنچه از زندگی ادعا می کنیم تحت کنترل و انتخاب ماست،هویت ما عمیقا وابسته به محیط نیست..انسانی که امروز از او نفرت داریم نمی توانست خودی همچو ما باشد که محیطی متفاوت آنچنان خمیر سرشت مشترکش را تغییر داده باشد که اکنون کوچک ترین جز آشنایی در وی نبینیم.
در تاثیر تکان دهنده محیط تنها می توان گفت که گاه اگر رد پای بزرگ ترین رخداد های زندگی مان در گذشته بنگریم اثر کوچک ترین گام های محیط..که بی شک بی اهمیت و بی ارتباطش شمرده بودیم را باز می یابیم..اثری که ما را به درنگ و تفکر قبل از هر انتخاب جدیدی وا می دارد..اثری که چه بسا بسیار از ارزش و نگرش هایمان را تغییر دهد.
برگرفته از goodreadsAgir(آگِر)
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۶/۲
دو زندگی ،یکی در بالاترین مقام جامعه و یکی در بدترین شرایط جامعه
پادشاهی و گدایی
و بعد مارک تواین، بازیگرهای این دو نقش را باهم عوض میکند
تا از تاثیر محیط در تربیت انسان ها بگوید
هرچی میخوام این داستانو را یه جورایی به هزارو یکشب ربط بدهم و از دزدی ادبی بگویم، میبینم که نمی شود این وصله ها را به مارک تواین چسباند
:)
تنها ربط شان در عوض کردن لباس های فقر و ثروت است
داستان شاه و گدا، که در شبی سیاه و تاریک همچو دل بیرحم پادشاهی ستمگر، گدایی خفته در کوچه ای کثیف را بر تخت پادشاهی می نشانند و صبحش که در چنین جایی نرم و گرم با تعجب بر می خیزد، هرچه خود را گدا می نامد همه انکارش می کنند و پادشاهش می نامند. کم کم خودش باورش می شود که پادشاه است
اینجا شاهزاده ای در جای گدایی قرار می گیرد و مصیبت ها می بیند
و مجبور است یادش برود که شاهزاده بوده
برگرفته از goodreadsهدف و کلیت داستان خوب بود، نشون دادن اختلاف طبقاتی در دوران تئودور ها ولی از نظر سرعت پیش رفتن داستان و اتفاقاتی که برای شخصیت ها میوفتاد اصلا قابل ارتباط نبود برام
داستان بسیار سرعتی پیش میره، شما توی ۲۵۰ صفحه از بدنیا اومدن تا عاقبت شخصیت هارو میخونید که اصلا فرصت نمیشه به شخصیت پردازشی بشه و یا …..
و اینکه نمیدونم قلم مارک تواین به این شکل هست و یا توی ترجمه به این شکل درومده بود ولی اصلا مطلوب نبود برام و خیلی مواقع خسته کننده میشد بنظرم.
ولی خب از نظر ادای دین به موضوعی که انتخاب کرده موفق بود.
برگرفته از goodreadsMomen ahmadi
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۱/۲۲
آدمی همه چیز را با هم ندارد و یا همه چیز نمی تواند یک جا برای یک نفر باشد...
آنکه شاه است آرامش فقیر را ندارد و آنکه فقیر است ثروت شاه را...
هیچ انسانی خوشبختی بر روی کره زمین پیدا نخواهی کرد و هر کسی از نداشتن و نبودن چیزی و یا کسی در رنج است..
ظرف خواسته های ما هیچ موقع پر نخواهد شد و برآورده شدن هر آرزو پیش زمینه ای است برای خواستن آرزویی دیگر...
اگر همه مزیت ها و عیوب دنیا را یک دریا در نظر بگیریم،هیچ انسانی را بر روی کره ی زمین پیدا نخواهی کرد که همه دریاچه را یکجا داشته باشد...
مارک تواین در این اثر با تکیه بر ذهن پویای خودش جای شاهزاده و گدایی را که به دلیل شباهت بسیار زیادی که باهم دارند،عوض میکند و مشکلاتی که برای آن دو (شاهی که گدا شده و گدایی که شاه شده)پیش می آید که بر زیبایی این کتاب می افزاید.
گدا حسرت زندگی کردن در کاخ شاهزاده را می خورد اما زمانی که لباس هایش را با شاهزاده عوض می کند و زندگی در قصر را تجربه می کند قصر را ((قفسی طلایی می خواند که مانع آزادی اوست)).
شاهزاده اما که حسرت بازی در کوی شهر ها و پوشیدن لباس معمول مردم و زندگی به صورت یک فرد عادی را در سر دارد،بعد از تجربه آن خود را به هر آب و تابی می زند تا به زندگی قبلی خویش بازگردد...
حال این سوال پیش می آید....
ما از جایی که بوده ایم (قبل از تولد) و به جایی که هستیم،کدام یک هستیم؟
شاهزاده ای هستیم که گدا شده؟
یا گدایی بودیم که شاهزاده شده؟
قضاوت با خودتان...
برگرفته از goodreadsاولین کتابی که من رو وارد وادی رمان خوندن کرد.
متعجم که چجوری تا الان یادم رفته بود اضافهاش کنم.
برگرفته از goodreadsSara Kamjou
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۳
این کتاب رو اولین بار تو بچگی خوندم و تو همون ایام فیلم یا سریالشو هم دیدم. مجدد خوندنش برام پر از نوستالژی بود و جالب اینکه داستانش خوب یادم بود که نشوندهندهی اثرگذاری داستانه.
داستان در مورد تام فقیر و ادوارد شاهزادهست که هر دو در یک روز به دنیا میان و سر جریاناتی با هم آشنا میشن که این آشنایی روند اتفاقات بعدی کتاب رو شکل میده.
نثر کتاب ساده و روونه که ماجرای قابل تأملی رو روایت میکنه. باید پا رو از سنتهای همیشگی فراتر گذاشت و این فراتر رفتن باید از یه جایی شروع بشه!
من ترجمه محسن سلیمانی رو خوندم که خوب بود.
برگرفته از goodreadsMajeed Estiri
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۵/۴
رمان شاهزاده و گدا یکی از شناختهشدهترین آثار مارک تواین است. رمانی که بارها مورد اقتباس تصویری در قالب فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی و انیمیشن قرار گرفتهاست. مارک تواین در این اثر اجتماعی با درانداختن یک گرۀ بهظاهر ساده، داستان را به دل جامعه انگلستان قرن 16 میبرد و نادرستیها و کژیهای فراوانی را در میان درباریان و مردم به مخاطب مینمایاند. نویسنده مانند یک جراح با تیغ تیز نقد هنرمندانهاش نظام سلطنتی انگلستان را از یک سو و نظام اخلاقی مردم فرودست را از سویی دیگر تشریح میکند و ناراستیها و نادرستیها را با خلق لحظات طنز به مخاطب بازمیشناساند.
گرۀ سادهای که نویسنده درمیاندازد، عوض کردن لباس تام کانتی، پسرک فقیر اهل لندن با لباس ادوارد، شاهزادۀ انگلستان است. تام و ادوارد که هر دو در یک روز در خانوادههای کاملاً متفاوت به دنیا آمدهاند، شباهت شگفتانگیزی به یکدیگر دارند. پس از این که از پشت میلههای قصر با هم روبرو میشوند از این شباهت متحیر شده و ادوارد به نگهبان دستور میدهد که تام را به داخل قصر راه دهد. در اتاق مجلل ادوارد، آنها که میخواهند تنها لحظهای احساس دیگری را درک کنند، لباسهایشان را با هم عوض میکنند و این سراغاز یک داستان مفصل میشود. ادوراد میرود تا نگهبان را به خاطر برخورد خشنش با تام مواخذه کند، نگهبان او را نمیشناسد و از قصر بیرون میاندازد و در دم جان کانتی پدر تام، شاهزاده را میگیرد و به خانه میبرد.
تام کانتی در ابتدا بسیار سعی میکند که به اهالی قصر بفهماند که او شاهزاده نیست، اما کسی حرف او را باور نمیکند. وقتی رفتارهای عوامانۀ او را میبینند، میپندارند که دچار اختلال مشاعر شده و به بهبودش امید میبندند. اما پیش از این که تغییری در اوضاع پدید بیاید، شاه مریضحال میمیرد و شاهزادۀ خردسال باید بر تخت سلطنت بنشیند. در چنین اوضاعی تام ناگزیر است دربارۀ مسائل مختلفی نظر بدهد. نویسنده با چیرهدستی تمام به اوج فساد اخلاقی و اداری دربار انگلستان اشاره میکند و نشان میدهد که چطور روح بیآلایش تام نمیتواند اینهمه ظلم و بیعدالتی را تحمل کند. تام متحیر میشود وقتی میبیند که اگر در درس کوتاهی کند کودک دیگری به عنوان کتک خور به جای او شلاق میخورد! تام به شکلی عادلانه حکم میراند و این دادگستری او قلب بیچارگان را شاد میکند. فقط چند روز به تاجگذاری مانده و خبری از ادوارد نیست.
در طرف دیگر ماجرا اما ادوارد که در شرایطی اشرافی تربیت یافته، ناخواسته وارد پایینتر قشر جامعۀ انگلستان میشود و در باورش نمیگنجد که مردم در چنین اوضاع پست و ناسالمی روزگار میگذرانند. او نیز تقلا میکند تا به دیگران بفهماند که شاهزاده انگلستان است، اما کسی به او وقعی نمینهد و حتی مورد تمسخر دیگران قرار میگیرد و در مورد او نیز میپندارند که دچار اختلال مشاعر شده. او را به دزدی و دیگر اعمال خلاف اخلاق وامیدارند و چون از این کارها سر باز میزند شماتتش میکنند. با مردمی روبرو میشود که ظلم دربار آنها را بیچاره و بیخانمان کرده. درمییابد که تشریفات درباری تا چه اندازه در میان مردم ناشناخته، بیمعنا و مضحک است. از مهلکهها میگریزد و سرانجام توسط آزادمردی که او نیز زخم خوردۀ بیداد دربار انگلستان است میگریزد و موفق میشود خود را در روز تاجگذاری به دربار برساند.
مارک تواین ادوارد را به جایگاه اصلی اش باز میگرداند در حالی که روح او را با نشان دادن تصاویر دردناک فقر و تبعیض میان مردم پالایش کرده و از او شاهی دادگر ساختهاست تا راه پیشینیانش را ادامهندهد.
برگرفته از goodreadsتقریبا ده سالم بود که این رمان رو خوندم. اولین رمانی بود که میخوندم و خیلی برام جالب بود که یک داستان انقدر طولانی بخونم🤭. یادمه وقتی خوندنش تموم شد چون رمان دیگهای دور و برم نبود تقریبا پنج بار دوباره خوندمش!
یادش بخیر
برگرفته از goodreadsشاید بهتر بود قبل ترها در سن کمتری می خواندمش. گرچه الآن هم خوب بود.
ترجمه محمد قاضی خوب بود و روان.
برگرفته از goodreadsیک داستان جذاب و بسیار شیرین که فقر و بدبختی و اختلاف طبقانی زمان خود را هنرمندانه بیان میکند و نیز طنازانه برخی تشریفات و اعمال دربار سلطنتی انگلستان را به باد سخره میگیرد.
برگرفته از goodreadsنه آبکی بود، نه خسته کننده.
نه بی سر و ته بود، نه بی رویه.
خیلی دوستش داشتم.
من رو یاد داستانهای ساده، روان اما جذاب دوران کودکیام انداخت. :")
برگرفته از goodreadsمیتونم بگم از تک تک لحظاتی که برای خوندنش صرف کردم لذت بردم. یک چیزی راجع به قلم مارک تواین وجود داره که خیلی هوشمندانه و بامزه است. داستانی که دردناکه و در عین حال شیرین و دوستداشتنیه و گاهی شمارو به خنده میندازه.
ترجمه رو هم دوست داشتم، خوب و روون بود و نقاشیهایی که توی کتاب بود لذت خوندنش رو چندبرابر میکرد.
برگرفته از goodreadsنیما اکبرخانی
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۴
خوش گذشت. بخونید این کلاسیکها رو خیلی ِدت بخشن هرچند داستان رو بدانید.
برگرفته از goodreadsTaraneh Mana
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۱
۹۷/۰۳/۲۱
(شماره ۱۷)
📖 «شاهزاده و گدا»، اثر «مارک توآین»، ترجمه «محمد قاضی».
.
رمان قدیمی و مشهور آمریکایی که سرگذشت دو پسربچه رو بیان میکنه که بسیار از لحاظ ظاهری شباهت داشتن. اما یکی از خانوادهای فقیره و یکی از خانواده سلطنتی انگلستانه.
و ماجرای کتاب، جابجا شدن موقعیت این پسربچههاست.
.
خیلی جالب بود برام. به این فکر کردم که اگه یه روزی یهو ببینم توی یه موقعیت کاملا متفاوت از الان، باید زندگی کنم، واقعا چی پیش میاد و چطور میشه زندگی کرد...
برگرفته از goodreadsHamid Bahrami
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۵/۱۱
سومین کتابی که از مارک تواین خواندم.
احساس میکنم نسبت به این نویسنده ی بسیار با احساس و بسیارشیرین زبان در ایران بی لطفی شده.
مارک تواین شاید بیشتر برای داستان های جذابی که تعریف کرده و از آنها فیلم و کارتون ساختن شهرت یافته باشه ولی متن و حکایت های او فراتر از قصه ی کودکان و ماجراهای شخصیت هاست.
من در این سه کتابی که خواندم دید معصومانه و زیبای کودکانه را به دنیای به ظاهر اندیشمندانه و خردمندانه بزرگسالانه دیدم. و فهمیدم و به چشم خود دیدم در حقیقت چیزی جز مرگ احساسات و ظاهرنگری و غرق شدن در هوی و هوس در زندگی بزرگسالان پیدا نمیکنیم.
بی نهایت دید مارک تواین رو نسبت به دنیای بزرگسالان قبول دارم و این دید با دید انتوان دوسنت اگزوپری کاملا متفاوت هست.
مارک تواین شخصی است که اخلاقیات بزرگسالان و وضعیت اجتماعی کشور را در دید بچه ها قرار میدهد و ب�� آن دید به تمسخر آنها میپردازد.
تا جایی که اطلاع دارم متن اصلی مارک تواین بیشتر خودمانی و خیابانی نوشته شده است و از این جهت خیلی از نویسنده ها به وی نقد کرده اند. اما در ترجمه محمد قاضی که من خواندم این را ندیدم. شاید لازم باشد که زبان اصلی آثارش را در وقت مناسب دیگری بخوانم
در مورد کتاب شاهزاده و گدا هرچقدر بگم کم گفتم.
اما مطمئنم لحظاتی از این کتاب رو همیشه به یاد دارم و فراموش نمیکنم:
1- لحظه ی خارش بینی توم کانتی
2- خواندن کتاب های شاهزاده ها توسط توم کانتی که منو یاد شخصیت دن کیشوت انداخت
3- خندیدن های مردم و تمسخر مردم به شاهزاده و گدا در شرایطی که فقط و فقط خودشان به خودشان باور داشتند
4- ملاقات ادوارد با راهبی که بیشتر به خودش و به دیگران دروغ میگفت و با اینکه سال های عمرش را برای راهبی گذاشته بود اما دریغ از ذره ای بهره
5- لحظه ی زنده آتش زدن دو مادر در برابر چشمان کودک و مردم و دخترانشان
6- لحظات قضاوت توم کانتی و هم چنین قضاوت قاضی برای دزدی ادوارد. من اینجا بیشتر دید گاندی در نظرم بود که با آنچه قانون نوشت و آنچه که صحیح است باید فرق گذاشت.
7- لقب بهلول اول سلطان احمقان که ادوراد در جمعی از دزدان و راهزان ها کسب کرد
متنی منتخب از کتاب: "اعلیحضرتا این قانونی که در نظر شما ظالمانه جلوه کرده و پس از چند بار باز به اصلاح آن برخواسته اید، به نظر ما اکنون کاملا انسانی است و دیگر برای هیچ کسی موجب رنج و ظلم و فشار نخواهد بود.
و در جواب ادوارد میگفت: شما کجا معنی ظلم و جور و رنج و فشار را میدانید؟ این مطلب چیزی است که فقط من و ملتم از آن آگاهیم و تنها ما هستیم که میتوانیم با علم و تجربه ی کافی در آن باره بحث کنیم.
در آخر یادی میکنم از اندیشمند قرن بیستم جان کندی تول که نویسنده ی هاکلبری فین را با نام مارک ت��این شیاد در تنها اثرش اتحادیه ابلهان، صدا کرد. تا نیم ساعت به این حرف و علت نام گذاری اش خندیدم.
برگرفته از goodreadsNavid Taghavi
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۹/۲۶
ایده ی رمان مارک تواین خیلی خوب است. ادوارد و توم در یک روز به دنیا آمدند. ادوارد ولیعهد انگلستان بود و توم از یک خاواده فقیر بود. توم آرزوی زندگی تجملی شاهانه را داشت و ادوارد در آرزوی بازیگوشی های کودکانه به دور از مقررات دست و پا بسته دربار بود. این دو که از قضا شباهت ظاهری بسیار زیادی به همدیگر دارند، طی اتفاقی همدیگر را می بینند. از دنیایشان می گویند و سرانجام با تعویض لباس هایشان وارد دنیای دیگری می شوند. در همان روزهای نخستین پادشاه فوت می کند و ...
این تشابه ظاهری باور پذیر نیست و واکنش خانواده ها ی جدیدِ توم و ادوارد در برابرشان باور پذیر نیست و یک تنش تصنعی را شاهد هستیم. به هر حال اگر از این ضعف داستانی بگذریم، تواین تا پایان داستان موقعیت های نبستا جذابی را خلق می ند که البته بعضی هایشان از منطق قدرت مندی برخوردار نیستند اما می شود تمام این ضعف ها را به سادگی و صمیمیت درون متن بخشید و از خواندن رمان لذت برد.
"شاهزاده و گدا" را با ترجمه محمد قاضی خواندم که از مترجم های مورد علاقه ام هست. بدون شک مرحوم قاضی از بهترین مترجم های ادبی در ایران هستند و نام شان به نیکی برده می شود اما در کتاب اشتباه بزرگی مرتکب شدند. مترجم دیالوگ های ادوارد و توم را بدون در نظر گرفتن سن و سال پایین گویندگان شان ترجمه کرد و این ضعف در استفاده از کلمات گاها قلمبه و سلمبه برای نوم که از کی محیط سطح پایینی می آید، بیشتر آزار دهنده است. برای نمونه یکی از دیالوگ های نوم در مقام ولیعهد را می آورم.
حال که اعلیحضرت چنین فرموده است اطاعت می کنم. هیچ کس حق ندارد سر از فرمان شاه بپیچد، یا اوامر او را به دلخواه تغییر دهد، یا زیرکانه از زیر بار آن شانه خالی کند و در اجرای آن تسامح و تعلل ورزد. امر شاه مطاع است
برگرفته از goodreadsدو کودک شبیه به هم متولد میشن ،یکی میشه شاهزاده و دیگری گدا ، و چه زیبا مارک تواین به تصویر میکشه تاثیر طبقه اجتماعی رو در زندگی و نحوه مواجهه با مسائل ،و وقتی تعمدا جای این دو کودک عوض ميشه ،. با قلم شیوا و روانش تاثیر فرهنگ رو در پرورش شخصیت به زیبایی نشون میده ،. شخصیتی که در هر فرد با توجه به محیط زندگی شکل می گیره و اصلا ارادی نیست و اینجاست که این سوال که عدالت کجاست ،. بی جواب میمونه ،واقعا عدالت در آفرینش چه جایگاهی داره ?
برگرفته از goodreadsRoja - روجا
4 out of 5 stars
۱۳۸۷/۷/۱۸
اولین کتاب داستانی که خوندم. دوم ابتدایی بودم. از این بابت خیلی خیلی دوستش دارم. یادش به خیر
برگرفته از goodreadsیادمه وقتی بچه بودم برای اولین بار سینمایی این داستان رو توی تلویزیون دیدم و خب باید بگم خوشم اومد و طوری شد که کتابشم خریدم و خوندم...
اما حالا که چند سال گذشته؛ دربارهاش فکر میکنم، میبینم که نسبت بهش علاقه بچگیمو ندارم!
[یه چیزایی توی این داستان غیر منطقیه! مثلا شباهت شاهزاده و گدا و👇🏻
🚫تا حدودی اسپویل🚫
کمکهای مایلز به ادوارد بدون هیچ دلیلی
البته میشد گفت شاید دلش براش سوخته بود
نمیتونم نظر خاصی بدم:) ]
پ.ن: همونطور که در ابتدا گفتم من این داستان رو چند سال پیش خوندم و جزئیات داستانو به خوبی یادم نیست که بخوام یه نقد کامل و خوب بنویسم
برای نقد کامل باید دوباره کتابو بخونم:) و باید اعتراف کنم که اونقدر ذوق براش ندارم که بخوام دوباره بخونمش!!
اما هنوزم داستان دوست داشتنیه برام:))
پ.ن۲: اگر که درباره این داستان کنجکاو هستید میتونید سینماییشو نگاه کنید(که خیلی وقتتون رو نگیره)... اما اما اما توی کتاب به یکسری جزئیات بیشتری پرداخته شده که توی فیلم اشارهای بهش نشده
برگرفته از goodreadsFateme ghavasnezhad
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۲۶
پر فرار ونشیب بود داستان و پر از ماجرا و اموزنده بود
برگرفته از goodreadsNeginthereader
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۱/۶
وای من با شاهزاده و گدا بزرگ شدم... ولی ورژن باربیش:)😂
و اصلا فکر نمیکردم از داستان اصلیشم خوشم بیاد، فکر نمیکردم انقد قشنگ باشه✨✨✨
نویسنده چقد خوب با کلمات بازی میکرد و میدونست چجوری خواننده رو بشونه پای کتاب و نذاره بلند شه🥲🤌
میدونم از اون کتاباییه که بعدا دوباره میام سراغش👩🏻🦯
با خوندنش پی بردم که واقعا لیاقت اینو که از رمان های جاویدان باشه داره و دلم خواست بقیه ی کتابای رمانهای جاویدانو هم بخونم*-*
اگه نخوندینش بزارید تو لیستتون؛ امیدوارم شما هم به اندازه من دوسش داشته باشید🤝
پ.ن: مرسی از دوست عزیزم ستایش که این کتاب زیبا رو بهم هدیه داد💕
برگرفته از goodreadsهم کتاب عالی هم فیلمش...خاطرات شیرین دوران کودکی:)
برگرفته از goodreadsخلاصه داستان: یک شاهزاده و یک گدا بسیار شبیه هم هستند. آنها بر اثر اتفاقی جایگاهشان با هم عوض میشود و این شرایط جدید حوادث مختلفی را برای آنها رقم میزند که ...
توضیح: کتاب خوبی بود. هرچند به این علت که قبلاً فیلمش را دیده بودم، برایم تازگی و جذابیت نداشت. ولی به هر حال خواندنش لذت بخش بود.
برگرفته از goodreadsمن ترجمهی محسن سلیمانی رو خونده بودم و چه ترجمهی دلچسبی!
برگرفته از goodreadsFatemeh Golsorkhi
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۲/۲۲
ابتدا فکر می کردم یک شاهکار است بعد از خواندن متوجه شدم بیش از انچه لایقش باشد مشهور شده
برگرفته از goodreadsNavid Honarjoo
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۲/۹
هیچ منبع و آمار معتبری برای این ادعا ندارم، ولی به نظرم شاهزاده و گدا بیشترین تعداد اقتباس مستقیم و غیر مستقیم را بین آثار ادبی داشته باشد. حداقل به جرأت میتوانم بگویم ایده اصلی این کتاب یعنی جابجا شدنِ دو فرد با هم -یکی توانگر و دیگری ناتوان- و در پایان پشیمانیِ هر دو از جایگاهی که دارند و تمایل به بازگشت به جایگاه اولیه بارها و بارها در آثار ادبی و هنری و فیلم و سریال استفاده شده. بنابراین ابداً با ماجرایی که قرار بود پیش بیاید ناآشنا نبودم. اما باید اعتراف کنم که مطالعه این اثر کلاسیک با جزئیات کامل و با ترجمهی قدیمی ولی دلچسب محمد قاضی باز هم خالی از لطف نبود. خودِ کتاب هم اثری است نسبتاً قدیمی و شاید مناسبات اجتماعی-سیاسی موجود در کتاب برای خوانندهی امروزی مضحک به نظر برسد. ولی به هر حال به نظر میرسد نوشتههای مارک تواین شیرینی خاص خودشان را دارند و برای یک بار خواندن جالب توجهاند.
برگرفته از goodreadsشاهزاده و گدا یک رمان کلاسیک است که آن قدر کشش ، توصیفات جالب و توانِ تصویرسازی در ذهنِ مخاطب دارد که خواننده را از ابتدا تا انتهای رمان با خود همراه کند . در متن کتاب اتفاق خارق العاده ای رخ نمی دهد اما نویسنده تلاش می کند تا چهره ی فقر و ثروت را به طرز هوشمندانه ای در کنار هم به نمایش بگذارد و مفاهیمی مثل عدالت ، قانون ، برابری و.... را به چالش بکشد . از نکات مثبت کتاب ترجمه روان و متن ساده است که باعث شد مطالعه آن یک نیم روز پیوسته بیشتر طول نکشد .
برگرفته از goodreadsHamidReza MirzaHossein
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۵/۲
شاهزاده و گدا
نشر امیرکبیر
ترجمه محمد قاضی
اولین عنوانی که از مارک تواین خوندم و
بله این کتاب نثر شیوا و روانی داشت و خیلی سریع و راحت خونده شد و درسهای اجتماعی در اون وجود داره و من دوستش داشتم در کل و یاداور این نکته بود که حکومت و مسئولین از مردم و در بین مردم نیستند که اگر باشند قوانین بسیار عادلانهتر وضع میشدند.
در مورد ترجمه هم باید بگم که آقای قاضی استاد هستند و من که باشم که نظری بدم اما استفاده از الفاظی چون: انشالله و الحمدلله رو در ترجمه نمیپسندم.
برگرفته از goodreadsNazanin Albk
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۸/۲۵
کتاب قدیمی که فکر میکنم همه خوندنش و خیلی زیاد اسمشو شنیدیم. بلاخره فرصت شد و خوندمش خیلی داستان جذابی بود و نکات اخلاقی و رفتاری زیادی هم داشت. خوندنش دلچسب بود....🍁
البته من کتاب تلخیص شده ی اونو خوندم 😉
برگرفته از goodreadsMohadeseh_Sh
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۱/۲۵
از ده سالگی تا الان که بیست سالمه سه مدل مختلف (کامل و خلاصه) از شاهزاده و گدا خوندم و سه تا فیلم و کارتون اقتباسی ازش دیدم و هربار برام تازگی داشت
این بار که متن کاملو خوندم درک و برداشتم از داستان با سالهای پیش کاملا متفاوت بود.
برگرفته از goodreadsAmin elahifard
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۴/۱۶
نویسنده شخصیت پردازی عالی خلق کرده و تمام تلاشش رو کرده تا نشون بده جایگاه آدم چقدر در معرض حوادثه، گرچه در انتهای داستان نیکی غالب شده و انتهای خوشی رغم می خوره.
برگرفته از goodreadsترجمه ای که من خوندم خوب نبود ولی داستان کلی جالب بود.
برگرفته از goodreadsReza Monfared
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۹/۲۸
پایان: 03/9/98
جالب بود
برگرفته از goodreadsاویس دلبری
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۱/۱
ترجمهی محمد قاضی رو خوندم، خیلی لذت بخش بود.
برگرفته از goodreadsرمان جذاب و خوندنی بود. تقریبن یک روزه نشستم پاش و تمامش کردم. نمیشد رهاش کرد.
برگرفته از goodreadsکتاب خیلی جالبی بود و برای چند روز سرگرمم کرد .
برگرفته از goodreadsKiavash Bahmanpour
0 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
کتاب بسیار عالی هست.
برگرفته از goodreadsکتاب شاهزاده و گدا رو تموم کردم. وای قلبم خدایا...
وای...
خیلی قشنگ بود خیلی. ساده و روان نوشته شده بود و من رو یاد سادگی فیلمهای قدیمی مینداخت.
واقعا خیلی زیبا بود. واقعا قلبم...
برگرفته از goodreadsتوصیفات ساده و گیرای این کتاب حیرت انگیزه. در عین سادگی، مفاهیم عمیقی رو منتقل میکنه. این جور کتابها که از دل جامعه حرف میزنن، فوق العادهان
حتما توصیه میکنم
برگرفته از goodreadsفرزانه خداداد
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۲۳
تناقض بین فقر و پادشاهی رو به نحو عالی ارائه داده . ایرادات و خوبی گدا و شاهزاده رو به شیوه عالی گفته . کتاب عالیه
برگرفته از goodreadsموضوع و بیان احساسات و شخصیتپردازی خوب بود
برگرفته از goodreadsانتظار خیییییلی بیشتری داشتم، و چون انتظارم براورده نشد، فقط دو ستاره دادم. حس میکنم بیشتر برای نوجوان مناسبه. یه سری کتابارو باید دوران نوجوانی بخونی،انگار بعدش اون لذتی رو که باید نمیده.
برگرفته از goodreads⚫Matin(Jestergoshtv)⚫
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۰/۹
خیلی سال پیش خوندم
قشنگ بود
برگرفته از goodreadsاولین چیزی که با خوندن داستان به ذهنم رسید این بود که چطور یه همچین داستانی به ذهن یکی میتونه برسه و... .
با این حال که داستانش رو قبلا بصورت جزئی از جاهای مختلف شنیده بودم بازم خوندن خود داستان یه دنیای دیگه بود و قشنگ تو سیر داستان گم میشی و تا آخرش داستان رو دنبال میکنی.ساده و کودکانه ولی لازم.
برگرفته از goodreadsاز اون دست کتابهایی است که همیشه دوست داری بخونی ، چرا؟ چون کتابی است که با رؤیای همه ی ما بازی میکند: دو نفر شبیه هم برای چند روزی جایشان را تغییر میدهند. نمیدونم اگر به جای پسر فقیر بودم آیا همین قدر صادقانه میگفتم که من آن شاهزاده ای نیستم که شما تصور میکنید.
داستان شاهزاده و گدایی که جایشان را یک روز با هم تغییر میدهند داستان جدیدی نیست. با توجه به سفرهای متعددی که مارک تواین به اروپا و خاورمیانه کرده، مسل��اٌ با داستانهایی از این دست آشنایی داشته است، به خصوص که در جایی خوانده ام که مشابه آن البته با کمی تفاوت در فرانسه به معنی واقعی اتفاق افتاده است. و آن داستان پسر آخرین شاه بوربونها است در زمان انقلاب فرانسه. داستان بسیار غم انگیزی است. کسی با او جایش را عوض نکرد، منتها کسی هم از سرنوشت او دقیق خبر ندارد. آن داستان را واقعاٌ دوست دارم و واقعاٌ متأثرم کرد.
نکته ی جالبی که در این کتاب نشان داده میشود خشونتی دو طرفه است: مهم نیست که شاهزاده باشی یا گدا، در یک سو درباریان قلدرمآب برای اعمال قدرت و رسیدن به قدرت حتی شاهزاده را میخواهند با خشونت قانع کنند که همسر الیزابت (ملکه ی آینده ی انگلستان ) را با استفاده از قدرت خود به عقد چه کسی درآورد، و پسر فقیر هم تحت خشونت خانوادگی و در کوچه مورد خشونت هم سنهای خود یا سردسته ی دزدها قرار میگیرد.
راستی از روی این کتاب فیلمهای مختلفی نیز ساخته شده است، هم چنان که ترجمه های متفاوتی هم از آن نوشته شده است. البته به زبان اصلی، انگلیسی هم متون به صورت متفاوت منتشرشده، برخی تلخیص است برخی با تصویر است. همین باعث شده که در بازار کتاب شاهزاه و گدا هم به صورت کتاب نوشته ی مارک تواین باشد هم به صورت تلخیص نوشته ی دیگران.
و اما در مورد فیلم هم داستان یکی است منتها ورژنهای مختلف گاه برخی اختلافات را در برداشت را میتوان دید. جالب تفاوت میان ورژن هندی فیلم و بی بی سی بود( دو ورژنی که امکان دیدن آن را داشتم) .اولاً داستان مسلماً رنگ و بوی هندی گرفته بود و برای سرگرمی شاهزاده رقاصهای هندی میامدند. مادر در فیلم هندی خیلی حالت منفعلی دارد و تنها سعی میکند بچه را از کتک خوردن حمایت کند. البته این در کتاب هم هست با این همه زنان در کتاب و در ورژن انگلیسی کمی محکم تر اند و بیش تر میتوانند خودی نشان دهند.
به هر حال حرف درباره ی این کتاب بسیار هست چون به ظاهر جزو داستانهای بسیار مورد علاقه ی همگان است.
برگرفته از goodreadsMojtaba Nikzad
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۳
قشنگ ترین فصل های این کتاب: دیدار تام با شاهزاده، شاهزاده و زندان، فرار، زندان، فداکاری، و ادوارد پادشاه انگلستان است
این اثر ازمارک توین واقعاً زیباست
ممنون آقای توین
برگرفته از goodreadsداستان درباره عوض شدن جای شاهزاده انگلستان با پسر فقیری به نام تام دقیقا همشکل و در یکروز به دنیا امده اند
تام در خانواده فقیری به دنیا اوده بود که ارزوی دیدی شاه رو داشت یکروز به سمت قصر راه میفته و میرسه به قصر شاه
شاه درخواست میکنه که چند ساعتی جاشون رو عوض کنن که به ۳ هفته طول میکشه در طول این مدت شاه با قانونهایی که وضع کرده میبینه چه ظلمی به افراد فقیر میشه
در این مدت هم تام در قصر به مردم به مهربانی رفتار میکنه و محبوب مردم میشه
در نهایت شاه برمیگرده و تام رو میول یک بیمارستان میکنه و اونهایی که در این مدت ظلم میکردن رو به سزای اعمالشون میکنه
برگرفته از goodreadsشاهزاده و گدا ده ها بار به فارسی ترجمه شده که اولین آنها از محمد قاضی ست که در دهه ی سی شمسی منتشر شده است. یک دهه بعد محمدرضا جعفری هم این کتاب را به فارسی برگردانده است.
برگرفته از goodreadsفقط میشه گفت یک داستان جاودانه که نسل به نسل به اینده منتقل میشه و خبری از عقب نشینی توش دیده نمیشه
برگرفته از goodreadsRoja - روجا
5 out of 5 stars
۱۳۸۷/۱۱/۲۱
اولین داستان بلندی که خوندم. اگه اشتباه نکنم تابستون دوم به سوم
برگرفته از goodreads♥ღ AIDA ღ♥ Rodkouli
5 out of 5 stars
۱۳۸۸/۷/۳۰
کتاب واقعا قشنگیه توصیه میکنم
برگرفته از goodreadsPejman Shojaeion
2 out of 5 stars
۱۳۸۸/۹/۲۳
مارک تواین از نویسنده های محبوب دوران نوجوانی من بود ، نمی دانم چرا این اثر را که از او می خوانم یاد چارلز دیکنز و عقب تر یاد ناول های سر والتر اسکات می افتم
برگرفته از goodreadsاولین کتابی که از نمایشگاه کتاب خریدم.
برگرفته از goodreadsکتاب پر از اتفاقای جالب و هیجان انگیز بود اما فکر کنم بهتر بود ک در سن پایین تری این کتاب رو میخوندم تا بیشتر با بعضی اتفاقای داستان مانوس میشدم
برگرفته از goodreadsحوصله مو سر برد..مخصوصا این ک قبلا کارتونشو دیده بودم...
برگرفته از goodreads