آن وقتها که هنوز ریش پدر قرمز بود مجموعهای از داستانهای طنزآلود از زبان پسری است که با پدرش در آلمان روزگار اوجگیری فاشیسم زندگی میکند. پدر بیکار است یا گاه کاری روزمره دارد، از ورای ماجراهای تلخ و شیرین این دو، تصویری از زندگی اجتماعی آلمان تصویر میشود.
شنوره با استادی در قالب طنزی جذاب و کودکانه تصویری هولناک از فقر، آزادگی، انسانیت و انسانهای فرودست اجتماع ارائه میدهد که در عین جذابیت و خندهدار بودن گاه حتی اشک به چشم میآورد. کتاب طراحیهای استادانهای هم از نویسنده دارد که بر جذابیت کتاب افزوده است.
کتاب با داستان «آنچه در زندگی مهم است» آغاز میشود. برونو و پدرش در یک روز سرد زمستانی به پارک میروند. برونو از پدرش میپرسد که «آنچه در زندگی مهم است چیست؟» پدرش پاسخ میدهد که مهمترین چیز در زندگی، عشق است. او میگوید که عشق میتواند همه چیز را حل کند.
داستانهای بعدی کتاب، خاطرات برونو از دوران کودکیاش را روایتمیکنند. او از دوستانش، مدرسهاش، و ماجراجوییهایش میگوید. او همچنین از تغییراتی که در جامعهٔ آلمان در آن دوران رخ میدهد، آگاه میشود. او شاهد افزایش قدرت حزب نازی و تبعیضهای علیه یهودیان است.
کتاب «آن وقتها که هنوز ریش پدر قرمز بود» با داستان «پدرم، یک قهرمان» به پایان میرسد. برونو در این داستان، داستان پدرش را از زبان یک دوست قدیمیاش میشنود. دوست قدیمی پدر برونو، او را یک قهرمان میداند. او میگوید که پدر برونو در جنگ جهانی اول شجاعت زیادی از خود نشان داده است.
این کتاب با زبانی ساده و شیرین نوشته شده است. شنوره در این کتاب، با استفاده از طنز، داستانهای غمانگیز دوران کودکیاش را روایت میکند. او در عین حال، به وقایع تاریخی آن دوران نیز اشاره میکند.