آن مادران و آن دختران رمانی اجتماعی نوشته بلقیس سلیمانی است که در سال 1397 منتشر شد. این کتاب داستان زندگی ثریا و دخترش آنا را روایت می کند که با وجود داشتن خون مشترک، از نظر شخصیتی و ارزش های زندگی بسیار با یکدیگر متفاوت هستند.
ثریا زنی سخت کوش و مهربان است که در کودکی پدرش را از دست داده و مادرش او را بزرگ کرده است. او پس از ازدواج با مردی به نام عباس صاحب دختری به نام آنا می شود. اما عباس در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست می دهد و ثریا به تنهایی مسئولیت بزرگ کردن آنا را بر عهده می گیرد.
«کاووس دانشآموز بود که عاشق ثریا شد و برایش نامهی عاشقانه فرستاد و تقاضای عکس کرد. ثریا کلاس اول دبیرستان بود. کاووس نامه را گذاشته بود لای کتاب ادبیات و به ثریا داده بود، توی یکی از کوچههای تنگ و باریک گوران این کار را کرده بود، با این همه قضیه لو رفت و دوستان ثریا تا میتوانستند مسخرهاش کردند. گوران کوچک بود، همه همدیگر را میشناختند، مخصوصا پسرهای دبیرستانی دخترهای دبیرستانی را از خودشان بهتر میشناختند. دخترها هم پسرهای دبیرستانی را خوب میشناختند. دخترها کاووس کاجو را از دیگران بیشتر میشناختند، چون کاج بود، مگر گوران چند پسر کاج دبیرستانی داشت. پسر بیریخت و لوچی که عینک نمیزد ولی درسخوان بود. روحانگیز همکلاس ثریا بود. دوست بودند و قوم و خویش. نمیدانست برادرش ثریا را میخواهد، وقتی فهمید که کار از کار گذشته بود و ثریا نشسته بود گوشهی حیاط مدرسه و گریه میکرد».
بلقیس سلیمانی در این کتاب به موضوع شکاف نسلها پرداخته است. او نشان میدهد که چگونه تغییرات اجتماعی و فرهنگی میتواند باعث ایجاد فاصله بین نسلها شود. این کتاب همچنین به دغدغهها و مشکلات زنان امروزی میپردازد و به دنبال یافتن راه حلی برای مشکلات آنهاست.
این کتاب توانسته با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شود و به یکی از پرفروشترین کتابهای سال تبدیل شود. این کتاب همچنین مورد توجه منتقدان قرار گرفته است و به عنوان یکی از بهترین آثار بلقیس سلیمانی شناخته میشود.