کتاب نرون دروغین اثر لیون فویشت وانگر، رمانی تاریخی است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب داستان مردی جوان به نام باری را روایت میکند که ادعا میکند نرون، آخرین امپراتور روم، است که در سال ۶۸ میلادی خودکشی کرده بود.
رمان در سال ۶۹ میلادی، زمانی که امپراتوری روم در حال فروپاشی است، آغاز میشود. باری در یک دهکده کوچک در سوریه زندگی میکند و ادعا میکند که نرون است. او با کمک گروهی از پیروان خود، توانسته است خود را به عنوان امپراتور جدید روم معرفی کند. باری مردی جذاب و کاریزماتیک است و ادعای او در میان مردم سوریه و سایر استانهای شرقی روم، با استقبال مواجه میشود. او و پیروانش به سرعت بر بخشهای زیادی از امپراتوری روم مسلط میشوند. با این حال، باری در واقع یک نرون واقعی نیست. او مردی ساده و بیتجربه است که تنها به دنبال قدرت و شهرت است. او به زودی با چالشهای زیادی روبرو میشود و نمیتواند از پس آنها برآید.
رمان نرون دروغین، علاوه بر داستان جذاب خود، پیامهای مهمی نیز دارد. این کتاب نشان میدهد که چگونه قدرت و شهرت میتوانند انسانها را تغییر دهند و به آنها اجازه دهند تا کارهایی را انجام دهند که در حالت عادی هرگز نمیکردند.
این کتاب همچنین هشدار میدهد که چگونه مردم میتوانند به راحتی تحت تأثیر رهبران فریبکار قرار بگیرند. باری مردی است که تنها به فکر خود و منافعش است، اما مردم او را به عنوان قهرمانی میپذیرند که قرار است امپراتوری روم را نجات دهد.
رمان نرون دروغین یکی از موثرترین و رساترین آثار ادبی ضدفاشیستی بود که، به ویژه در کشورهای انگلوساکسن، مورد توجه و تحسین فراوان قرار گرفت و در شمارگانی بسیار منتشر شد. اگرچه اشارهی داستان به دیکتاتوری رایش سوم - بهویژه حکومت «سگ سهسر جهنمی» که اشارهای مستقیم است به سه شخصیت اصلی رایش، یعنی هیتلر، گورینگ و گوبلز- کاملا واضح و کتمانناپذیر است، هدف فویشت وانگر از نگارش این اثر - به اعتبار گفتههای خود او - چیزی به مراتب فراتر از نکوهش رژیم هیتلری است.