این مجموعه داستان شامل هفت داستان است که به شیوه سورئالیسم به بیان ضعفها و مشکلات اجتماعی در قالب طنز سیاه میپردازد. نویسنده ضعفهای آدمها و اجتماع را به صورتی سیاه و اغراق آمیز جلوه میدهد. منطق موجود در داستان با منطق دنیا کمی متفاوت است. عنصر مرگ در بیشتر داستانها به چشم میآید.
علیرضا لبش در کتاب بوطیقای شیطان از روایتهای اول شخص و سوم شخص به طور متناوب و از تکنیکهای مختلفی مانند جریان سیال ذهن، فلاشبک، و فلاشفوروارد استفاده میکند. این تکنیکها باعث میشود که داستانها پویایی و جذابیت بیشتری داشته باشند. زبان روایت بوطیقای شیطان ساده و روان است. لبش از تشبیهات و استعارات خلاقانهای در داستانهای خود استفاده میکند که باعث میشود داستانها گیراتر و خواندنیتر باشند.در داستان "ایوب پرنده"، راوی از جریان سیال ذهن خود برای بیان افکار و احساساتش در مورد بیماری لاعلاجی که به آن مبتلا شده است، استفاده میکند ایوب پرنده داستان شخصی است که دچار بیماری سختی شده، او تصمیم میگیرد از زندگی خود دست بکشد.