رمان "هیچکس مقصر نیست" داستان آدمهایی است که در زندگی خود با چالشهای مختلفی روبرو هستند. آنها با محیط اطراف خود هماهنگ نیستند و در سازش با آن مشکل دارند. از نظر درونی با خود کنار نیامدهاند و احساس پوچی و بیمعنی بودن میکنند. در برابر دیگران گارد دفاعی دارند و از صمیمیت و نزدیکی با دیگران اجتناب میکنند. علیرغم هوشمندی و تلاشهایشان، در برقراری و حفظ روابط عاطفی پایدار ناکام میمانند در عین حال از تنهایی میترسند . به نوعی خود را فریب میدهند و از روبرو شدن با واقعیت زندگی خود اجتناب میکنند، رمان "هیچکس مقصر نیست" ببه ریشهیابی مشکلات رفتاری شخصیتها، از جمله مشکلات خانوادگی، اجتماعی و روانی آنها میپردازد.
این داستان از زبان 3 نفر روایت میشود و خودکاوی آنان را در بر میگیرد. حسنِزاده در این کتاب داستان خود را از زبان شخصیتهای مختلف رمان از جمله اهورا، ماندانا، پدر اهورا و گاه نامههای رد و بدل شده بین آنها روایت میکند به گونهای که هر راوی در فصلی جداگانه و به صورت پیدرپی بخشی از ماجرا را از زبان خود بیان میکند تا در مجموع با قرار دادن قطعات این پازل کل قصه در ذهن خواننده شکل گیرد.
.