بار هستی یک رمان جذاب دیگه از میلان کوندرا. بارها و بارها نوشتهام که خلاصه نوشتن یا حتی اینکه بگی موضوع کتابهای کوندرا چیه خیلی سخته اما به صورت دست و پا شکسته از نظر من کتاب در مورد معنای زندگی و تاثیر گذشته بر حال و آینده، مسئولیت و تعهده. برای بیان این مسائل کوندرا از یک پزشک به نام توما، همسرش ترزا و سگشون و معشوقهش که نقاشه، و معشوقهی معشوقهش (عجب شیر تو شیری) و تعداد دیگری افراد استفاده کرده. نمیتونم چیزی در مورد داستان بگم اما اگر رمانهای فلسفی دوست دارید این کتاب رو از دست ندید هرچند که ممکنه کلا با فلسفهی کوندرا موافق نباشید. من کتاب انگلیسی رو نخوندم ولی مطمئنا سانسور در این کتاب بیداد میکنه ولی خب چاره چیست؟ (چاره خوندن کتاب انگلیسیه😁) ه
پ.ن: یک فیلم با همین اسم از روی این رمان ساخته شده، صد در صد مثل کتاب نیست قاعدتاً اما اون فیلم هم خیلی قشنگه.ه
برگرفته از goodreadsمن فکر میکنم همه حرفی رو که کوندرا خواسته تووی کتابهاش بزنه حضرت حافظ تووی یک مصرع گفته ؛عشقبازان چنین مستحق هجرانند!؛ بار هستی روایت پردردی از انزوا و تنهایی سهمگین بشر و تلاش مذبوحانه نوع بشر برای رهایی از تنهایی هست .. سبک فلسفی رمان خوانش پر تعمقی رو برای خواننده به همراه میاره .. و بعد دنیایی که کوندرا اون رو به تصویر میکشه امیخته ای از عشق و خیانت و تنهایی و ترس و امید هست .. تضاد احساسی و جدال درونی که شخصیت های داستان گرفتار اون میشن همراه با ابراز انزجار کوندرا از کمونیسم دست مایه اصلی نگارش اثر هست .. نکته قابل تامل نامگذاری سگ ترزا بنام تولستوی هست ..سگ جوانی که در استانه مرگ قرار داره و بدست توما نجات داده میشه ..خوندن این کتاب تجربه خوب سخت خسته کننده لذت بخشی بود ...
برگرفته از goodreadsکوندرا تاریخنگار و عکاسِ فوقالعادهایه.
سلطهی نظامِ سیاسی، فکری و هنریِ کمونیسم روی کشورهای سرد و کوچیکِ اروپای مرکزی، زشتیهای زیاد و عجیبی به همراه داشته و این زشتیها پر از ظرایفان؛ ظرایفی که شاید نشه توی کتابهای نانفیکشنِ تاریخی، ردّی ازشون دید. کوندرا توی این رمان و رمانِ «بیخبری» که پیشتر خوندمش، دقیقترین و احتمالا صحیحترین بازنمایی از اون زمان رو ارائه میده. کوندرا با اغراق و پرگویی بیگانهست و کوچکترین تلاشی برای اینکه خوانندهش رو قانع کنه که "کمونیسم چیزِ آشغالی بوده!" نمیکنه...ولی تکّههای کوتاه روزنامهها، خبرها و پچپچهای جزئی و عکسهاش، عکسهاش همهچیز رو به ما میگن!
کتاب چیزهای ظریفتر و زیباترِ دیگهای هم داشت که نیازی به توضیح و تمجید ندارن از بس که ساده و روونان.
با این کتاب موقعیتها و افرادی که تا حالا ملاقاتشون نکردم و شاید در آینده هیچوقت نکنم رو از نزدیک لمس کردم. فراموششون نمیکنم.
برگرفته از goodreads![Farnoosh Farahbakht.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/ae0fa60eea00b028895fb6a68f29f03dc24509ce8317b46cf179a0d37d9f1279/farnoosh-farahbakht.jpg)
Farnoosh Farahbakht
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۰/۲۶
بار هستی داستان سرگشتگی انسان ها در میان انتخاب سنگینی بار زندگی یا سبکی تحمل ناپذیر هستی است. "کوندرا" در این اثر با روایتی غیر خطی به حلاجی زندگی و افکار چند شخصیت اصلی کتاب در بستر حوادث تاریخی مصادف با حمله شوروی به چکسلواکی می پردازه. هر چند "کوندرا" در این کتاب مسائلی پیرامون هستی و زندگی رو مطرح میکنه که می تونه ساعت ها و روزها ذهن آدم رو درگیر کنه ولی چیزی که باعث می شد نتونم با این اثر ارتباط خوبی برقرار کنم و خوندنش برام کشش لازم رو نداشته باشه بیان نظرات نویسنده و تحلیل هایش در بین داستان بود. به طوری که گاهی داستان متوقف میشد و نویسنده شخصا وارد میشد و به نقد و بررسی داستان از نگاه خودش می پرداخت. ترجیح می دادم این مورد رو به خواننده واگذار می کرد یا به بیان عقایدش از زبان شخصیت های داستان اکتفا می نمود
برگرفته از goodreads پس سنگینترین بار در عین حال نشانه شدیدترین فعالیت زندگی هم هست. بار هرچه سنگینتر باشه، زندگی ما به زمین نزیدکتر، واقعیتر و حقیقیتر است.. !
برگرفته از goodreadsیکی از بینظیر و جذابترین تجربههایم در برخورد با یک نویسنده جدید (مسلما برای من جدید) بود. من عاشق میلان کوندرا و نگرش به زندگی و انسان و سیاست و شیوه روایت منحصر به فردش شدم. حتما دوباره میخونیمش شاید دفعه بعد بهتر بتونم ازش بنویسم
****************
ریویوی خوانش دوم:
قطعا کتابی نیست بشه یکبار خوند و ازش عبور کرد. فکر میکنم هربار با خوندن این کتاب درس جدیدی از کوندرا یاد بگیرم و هر دفعه بیشتر از دفعه قبل شیفته قلمش و نگاهش به زندگی بشم.
درضمن بدون نسخه انگلیسی سراغش نرید که فهم کتاب به خاطر ترجمه و سانسور کتاب خیلی خیلی غیرقابلفهم شده.
برگرفته از goodreadsشاید بعد از پانزده سال تصمیم به مطالعه مجدد کتاب گرفتم تا تفاوت فهم خودم از متن را محک بزنم. اما متاسفانه نتیجه بسیار ناامیدکننده بود. متوجه نامفهوم بودن و نقص برخی فصل ها شدم و از نیمه های راه به متن انگلیسی پناه آوردم و متاسفانه پیش بینی درست بود
سانسور با این شدت را تا امروز تجربه نکرده بودم. گاهی یک فصل کامل، گاه تا چهار صفحه ناپدید شده بودند و به همین دلیل ترجمه فارسی بر خلاف متن اصلی شماره بخش های مختلف متن را ندارد.
برای متنی پدیدارشناسانه و اگزیستانسیالیستی این سانسور یعنی کشتن کل متن، خیانت به خواننده و تحریف آنچه نویسنده مدنظر داشته است
برگرفته از goodreads![Ayob Alaie.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/36859028b4c5c8be39f7ac044caca786f055b41c48634ba4cd32c94e4b940b5b/ayob-alaie.jpg)
Ayob Alaie
5 out of 5 stars
۱۳۹۵/۸/۲۶
یک شاهکار دیگه رو به پایان رسوندم .
کتاب با مفاهیم فلسفی فراوانی سرو کار دارد . این کتاب در دوره زمانی مرسوم به بهار پراگ میگذرد هنگامی که که شوروی به چکسلواکی حمله کرد . شرح حالیست از زندگی هنرمندان و روشنفکران اون دوره .
اصولا راه غلط و جود نداره انسان برای یک بار است که تجربه زندگی رو داره و انسان مبرا از اشتباه است چون تشخیص راه درست از غلط غیر ممکن است.
فیلمی اقتباسی هم از این شاهکار ساخته شده با کارگردانی فیلیپ کافمن و بازیگری بانو ژولیت بینوش که دیدنش واجب .
برگرفته از goodreadsحالا كه كتاب را تمام كرده ام، احساس آدمى را دارم كه سيماى زشت خودش را در آينه تماشا كرده، و با اينكه پيش از اين به زشتى اش واقف بوده است، به معجزه اى شايد اميد داشته كه بعد از نگريستن در آينه نااميد شده. قهرمانان اين كتاب، چه ناآرامند! چه تنها و چه در تكاپو! انسان هايى كه خوشبختى را تنها بصورت بارقه هايى هرچند پرنور، اما گذرا، بصورت نقطه هايى ميان خط زمان، تجربه مى كنند. چه تلخ!
برگرفته از goodreads![fคrຊคຖ.tຖ.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/f3591bc7e7d23976819522da5e3ab4d2164ab736682b10b12382394fae07dd08/frt.jpg)
fคrຊคຖ.tຖ
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۸/۲۴
اگه رابطتون با رمان های فلسفی خوبه این کتابو از دست ندید!
برگرفته از goodreads![Marzi Motlagh.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/c61922375a9f5f97e85bce527d77d888bdcb874f012b8c0f52842137882df318/marzi-motlagh.jpg)
Marzi Motlagh
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۱/۱۷
اصلا نمیشه به این کتاب کمتر از ۵ داد. شاهکار محضه. اما من الان دستم به نوشتن ریویوی مفصل نمیره. سرما خوردم و نزدیک دفاعمم هست و حس نوشتن ندارم. بعدا میام در موردش بیشتر میگم.
برگرفته از goodreads![Negin Hdzdh.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/29c61e0ea5fcaacc7e90b7aef871d644ab881060eda6d18f2a25c7739bb8d2bb/negin-hdzdh.jpg)
Negin Hdzdh
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۶/۲۳
یک معلم عزیزی دارم که همیشه میگه کتاب ها دو دسته اند یک دسته که هستی شناسانه هستند و دسته دوم که نیستند . تعریفشم برای هستی شناسانه بودن کتاب این هست که مثلا من که نگین باشم یا هر کس دیگه قبل از خواندن و بعد از خواندن کتاب شرایط متفاوتی داریم یا مثلا اغراق آمیز بگم دو تا آدم مختلف هستیم!
خیلی ساده ترش اینه که نوع دغدغه هامون دچار یک تفاوت های ریز و درشتی میشه.
کوتاه بگم که این است یک کتاب هستی شناسانه!!!
برگرفته از goodreads![Mahdi Lotfabadi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/eef1326a480685d8feb2f0c9f85445bcd4f03e640e5044fd0befc9e4fddc0a22/mahdi-lotfabadi.jpg)
Mahdi Lotfabadi
5 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۰/۲۸
همهی ما نیاز به پرتو نگاه داریم:
نخستین گروه تعداد بیشماری از چشمان ناشناس را میطلبد.
دومین گروه کسانی که اگر در پرتو نگاه جمع کثیری نباشند، هرگز نمیتوانند زندگی کنند.
سومین گروه کسانی هستند که نیاز دارند در پرتو چشمان یار دلخواه خود زندگی کنند.
سرانجام گروه چهارم (یعنی نادرترین گروه) میآید. کسانی که در پرتو نگاههای خیالی موجودات غایب زندگی میکنند.
فوقالعاده بود، همین.
برگرفته از goodreadsباید تصور کرد که یک روز همه چیز، همانطور که پیش از این بوده، تکرار می شود و این تکرار تا بی نهایت ادامه خواهد یافت! اگر هر لحظه از زندگی مان باید دفعات بی شماری تکرار شود، هر کاری که در زندگی انجام دهیم، بار مسئولیت تحمل ناپذیری دارد. بار هر چه سنگین تر باشد، زندگی ما به زمین نزدیک تر، واقعی تر و حقیقی تر است.
برگرفته از goodreads![Sadra Kharrazi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/92fc8a808bf77294d0a58fd28c9bc1e41e504c73664d422be48cd5601fce94eb/sadra-kharrazi.jpg)
Sadra Kharrazi
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۹/۱۶
امروز متاسفانه متوجه شدم که میلان کوندرای عزیز، دیروز یعنی 11 جولای فوت کرده
بلافاصله به یاد این شاهکار افتادم
یکی از بهترین کتابایی که به عمرم خوندم...
روحت شاد میلان کوندرای عزیز و ممنونم از تمام لحظات خوبی که با خوندن کتاب هایت برایم رقم زدی
ریویوی قبلی
این کتاب را دیوانه وار دوست داشتم و با تمام شخصیت های آن به خوبی ارتباط برقرار کردم
کوندرا هنرمند است. نوشتن چنین کتابی، این قدر زیبا ، این قدر تحسین برانگیز کار هر کسی نیست
مطمئنم دلم برای این کتاب بسیار تنگ میشود و منتظر آنم هرچه زودتر دوباره بخوانمش
عاشقانه های ترزا، توما ،سابینا و فرانز با چاشنی فلسفه همراه با تلخی فراوان ترکیبی اعجاب آور به وجود آورده بود
برگرفته از goodreads![Arezu Wishka.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/50dc7424bf8badff2dbcd3a08a4883fe5272cee8c6b6057fda54826815ad3c20/arezu-wishka.jpg)
Arezu Wishka
3 out of 5 stars
۱۳۹۱/۱۱/۶
میلان کوندرا رو باید در زمان و مکان درست خوند. بار هستی رو اولین بار در دوره ای از زندگیم خوندم که قادر به درک کردنش نبودم. قبلا اینجا نوشته بودم که برام مثل کتاب درسی می مونه و اصلا برام جذابیتی نداشته. حالا با به خاطر آوردن مفاهیم کتاب دلم می خواد دوباره بخونمش چون می دونم نظر متفاوتی خواهم داشت. فکر می کنم این از اون دسته کتاب هایی بود که یه نفر مجبورم کرده بود بخونم و اون اجبار باعث دافعه کتاب شده بود. بعد از خوندن دو کتاب دیگه از میلان کوندرا دیگه سبک نوشتارش رو بیشتر درک می کنم و حتی دیدگاه و جهان بینیش رو دوست دارم. این کتاب هم بعدا دوباره می خونم و نظرم رو می نویسم.
برگرفته از goodreadsچگونه بار هستی را به دوش میکشیم؟ آیا «سنگینی» بار هول انگیز و «سبکی» آن دلپذیر است؟ «بار هر چه سنگینتر باشد، زندگی ما به زمین نزدیکتر، واقعیتر و حقیقیتر است... در عوض، فقدان کامل بار موجب میشود که انسان از هوا سبکتر شود، به پرواز درآید، از زمین و انسان زمینی دور گردد، به صورت یک موجود نیمه واقعی درآید و حرکاتش هم آزاد و هم بیمعنا شود.»
برگرفته از goodreadsکتاب جالبی بودا، ولی متاسفانه حس میکنم اون حرف اصلی که میلان کوندرا میخواست بزنه رو نفهمیدم :))) خیلی همهچیز تو هم تو هم بود.
برگرفته از goodreads![Miss Ravi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a804670b66a68acfb94f1c5c05d68f149a4b247eb0d265e0c101acfae50ee465/miss-ravi.jpg)
Miss Ravi
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۲/۱
یکی از بهترین ویژگیهای فرمی این کتاب شکل چینش فصلهاست. شاید کمتر رمانی خونده باشم که توی اون فصلها و اتفاقات طوری کنار هم قرار میگیرند که به تدریج یک پازل رو میسازند از یک واحد کلی. کل رمان میتونی یه کلیت داشته باشه که شکل قرارگیری فصلها و پیش روی اتفاقات اون رو شکل میده.
در بحث محتوا و درونمایه هم حس میکنم خیلی از حرفهای نویسنده که گاهاً مستقیم نوشته شدن و خواننده حضور نویسنده رو به وضوح احساس میکنه نیاز به بازخوانی دارن. دست کم من در مورد کمونیسم که این همه توی این کتاب بهش اشاره شده چیز زیادی نمیدونم بنابراین نمیتونم برداشت مشخصی هم داشته باشم.
برگرفته از goodreads![علیرضا میم.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a66f39051586ff07508c856a164c2c4533a7e16da3e6c027954b6ef9a5ed2baf/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D9%85.jpg)
علیرضا میم
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۲/۱۹
کتاب از همون مقدمه ی اولش جذاب بود. طوری که تصمیم گرفتم همون اول سراغ بقیه ی کتابهای میلان کندرا هم برم.
میلان کندرا در امر رمان صاحب نظره و خیلی خوب و دقیق مینویسه. به قول خودش اگر کسی حتی یه جمله از کتابش رو هم نخونه، کامل کتاب رو نمیفهمه.
شخصیت های رمان به قسمی هستند که حس آدم ت حد خوبی با همه شون حس همذات پنداری پیدا میکنه و بخشی از وجد خودش رو در هرکدوم میتونه پیدا کنه.
ممنون از دوست خوبم بانو اسما بابت امانت دادن کتاب
برگرفته از goodreadsبه سختی تونستم تمومش کنم.به زور.
برگرفته از goodreadsبدون شک این کتاب رو دوباره خواهم خوند،از اون کتاباس که حتما باید حداقل دوبار بخونید.
کوندرا یکی از نویسندگان مورد علاقمه، این دومین کتابی بود که ازش خوندم، جاودانگی رو هم قبلا خوندم، ویژگی خاص رمان هاش اینه که طبق گفته خودش قهرمان هاش یا شخصیت هاش از قبل فکری روش نمیکنه و در طی نوشتن داستان اونارو خلق میکنه .
من کتاب فلسفی زیاد نخوندم، اما بی شک« بار هستی» یکی از بهترین کتابهای فلسفی در زمینه موضوعات مانند مرگ و زندگی و آدمهاست.
یکی از بهترین ویژگی های بار هستی کوندرا، شخصیت پردازی بی نهایت زیبای آن است. در کتاب ۶ شخصیت مهم وجود دارد که یکی از آنها سگی به نام کارنین است که قسمت آخر کتاب به این سگ اختصاص دارد و اینکه کوندرا در این قسمت بر این عقیدس که عشق بین حیوان و انسان براستی صادق تر و عمیق تر میتونه باشه نسبت به عشق دو انسان نسبت بهم،چرا که بی توقع است،موجب دلزدگی نیست، تکراری نمیشود، برای مثال کوندرا میگوید:مسیر زندگی آدم ها یک خط مستقیم است و دایره وار نیست، چون خوشبختی تمایل به تکرار دارد،پس انسان هیچ وقت نمی تواند خوشبخت باشد.
از بین شخصیت ها،دلم به حال سابینا سوخت که یجورایی این خیانت رو من مسببش رو خانواده سابینا و پدرش میدونم که سابینارو عادت به خیانت کردن کرد.
شخصیت پسر توما، که توما دوست پسر اول سابینا بود رو هم دوست داشتم.یجورایی پدرش رو واقعا دوست داشت و هرکاری کرد که بتونه بهش نزدیک بشه و تا آخر عمر پدرش هم بفکرش بود.
قطعا برای تحلیل و بررسی این کتاب خیلی خیلی خوب،باید کتابو بارها خوند.
بی شک این کتاب رو دوباره خواهم خوند،از اون کتاباس که حتما باید حداقل دوبار بخونیدش.
برگرفته از goodreadsخوانش دوم؛
هنوز هم بهترین کتابیه که خوندم!
و میدونم که باز هم خواهمش خواند!
و هر بار با لذتی افزون!
برگرفته از goodreads-چرا گاهبهگاه از قدرتت در برابر من استفاده نمیکنی؟
+زیرا دوست داشتن،چشم پوشی از قدرت است.
شروع کتاب رو خیلی دوست داشتم.با شوق تمام به وسط هاش رسیدم ولی از وسط هاش تا انتهای کتاب میتونم بگم به زور تموم کردم…شاید چون یکم سیاسی شده بود دوستش نداشتم🫠
برگرفته از goodreads![Sahar Khoshghadam.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/5ad6386855cf624cf1555b9fea2065fce85ad5ebae442cd9dba2927a557de6dc/sahar-khoshghadam.jpg)
Sahar Khoshghadam
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۱۰/۳۰
فوق العاده بود. کتابی که هر چی بیشتر پیش میره بیشتر شباهت های خودت رو از لحاظ روانی و درونی با یکی از چند شخصیت اصلی کتاب پیدا میکنی. کوندرا انگار توی این کتابش از ترس ها و دغدغه های درونی آدمها عمیقا خبر داشته ترسهایی که همیشه تلاش کردیم پنهانشون کنیم حالا روبه رومون در قالب کلمات ظاهر شدن. این حس عریانی درونیات اینقدر در این کتاب وحشتناکه که وقت خوندنش میترسی کسی بفهمه تمام این دلهره ها و به دنبالش کارهای آزاردهنده برای سرپوش گذاشتن روی این دغدغه ها چیزی شبیه همون چیزهاییه که مدتها تلاش کردی اطرافیانت متوجهش نشن.اگه هنوز بار هستی رو نخوندید زودتر شروع کنید.ضمن اینکه اگه حتی نوشته های کوندرا رو نمیپسندید هم از این کتاب غافل نشید چون تم این کتاب با بقیه ی کارهای کوندرا به طور اساسی متفاوته.
برگرفته از goodreads![Amin Dorosti.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/79047688b5210d72381da7a1209d4cddf8b7ce45c3dfe9b441e6bfd792143fde/amin-dorosti.jpg)
Amin Dorosti
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۲۶
در مجموع کار خوبی بود، اوایل کتاب عمیقتر بود و مخاطب را بیشتر به فکر فرو میبرد و او را با پرسشهای اگزیستانسیل درگیر میکرد، اما از یک جا به بعد، صرفا خط داستانی بود و مخاطب با پرسش و مسألهای جدید و تأملبرانگیز روبهرو نمیشد و همان مضامین قبلی دوباره و دوباره تکرار میشد. از نظر داستانی هم این کار کوندرا نیز دقیقا در همان فضای کوندرایی بود، فضایی که کمابیش در همهٔ کارهای کوندرا دیده میشود: تبعید، سوسیالیسم، بهار پراگ، تقابل شرق و غرب در جنگ سرد، حکومت خودکامه و توتالیتر، و در این میان، انسانهایی با دغدغههای انسانی و معضلات انسانی که با وضعیتهایی اگزیستانسیل درگیر هستند. ترجمه کتاب هم خوب و روان بود، هرچند که قلم او و لحن و آهنگ او چندان مناسب فضای رمان و داستان نبود.
برگرفته از goodreadsچقققد دوسش داشتم
اول کتاب زیاد نمی تونستم شخصیت ها رو درک کنم ولی هر چی داستان پیش میره انگار شخصیت ها کم کم زنده میشن و حس میکنی یه عمره که می شناسیشون و کاملا حس هاشون برات آشناس
جوری که اخر کتاب ، هر جمله و هر حرکتشون برات آشناس
"بار هر چه سنگین تر باشد ، زندگی ما به زمین نزدیک تر ، واقعی تر و حقیقی تر است
در عوض ، فقدان کامل بار موجب میشود که انسان از هوا هم سبک تر شود ، به پرواز درآید ، از زمین و انسان زمینی دور گردد و به صورت یک موجود نیمه واقعی درآید و حرکاتش ، هم آزاد و هم بی معنا شود "
برگرفته از goodreadsدر کل کتاب خوبی دیدمش.
سوالات اساسی را خوب مطرح میکرد و داستانش هم بد نبود.
بعضی از قسمتهای داستانی که نقل میکرد را نمیتونستم ربطش رو با سوالاتی که خودش مطرح میکنه درک کنم.
ولی از طرز مطرح کردن سوالاتش و این نشون دادن سخت بودن این سوالات (و شاید اهمیت خیلی بالاشون) لذت بردم.
برگرفته از goodreads![Moshtagh hosein.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/9094e9b309d74f4e4e2df5b14a70638c035ce50340293ae187e70d2c19d537e5/moshtagh-hosein.jpg)
Moshtagh hosein
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۷/۲۴
در واقع با خواندن این مجموعه مقالات با اروپای مرکزی بیشتر آشنا شدم و فهمیدم که درکی کاملا سطحی از آثار کافکا دارم باقی نویسندگان این خطه که هیچ!مخصوصا برود و هرمان بروخ
در واقع کوندرا مانند ناباکوف سطحی بودن رو به رخ ما میکشد اما با طنزی گزنده تر و نیشدار تر.
برگرفته از goodreads.شنیدن این کتاب با صدای علی عسکری میتونه جذابتر باشه
برگرفته از goodreads![Hanieh Sadat Shobeiri .](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/8370c4161ce62901dae0464bdaae0d502eb82a95b573633e17de954262e4cf62/hanieh-sadat-shobeir.jpg)
Hanieh Sadat Shobeiri
5 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۲۵
چگونه بار هستی را به دوش میکشیم؟ آیا سنگینیِ بار، هولانگیز و سبکیِ آن، دلپذیر است؟ بار هر چه سنگینتر باشد، زندگی ما به زمین نزدیکتر، واقعیتر و حقیقیتر است. در عوض، فقدان کامل بار، موجب میشود که انسان از هوا سبکتر شود، به پرواز درآید، از زمین و انسان زمینی دور گردد، به صورت یک موجود نیمه واقعی درآید و حرکاتش هم آزاد و هم بیمعنا شود. این است سبکیِ تحملناپذیرِ هستی...
برگرفته از goodreads![محمد شفیعی.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/dd47c92e71942c2ec2f5bf60133815d4e91e31e7776d157e36eff5cf1d3ab878/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B4%D9%81%DB%8C%D8%B9%DB%8C.jpg)
محمد شفیعی
2 out of 5 stars
۱۳۹۹/۸/۱
اواخرش خوب شد ولی خیلی کند و کسل کننده بود، روایت داستانیش اصلا جذبم نکرد ولی حرفهایی که خلال داستان میزد بد نبود، هر چند خیلی هم خوب نبود...
برگرفته از goodreadsبار هستی کتاب راحتی نیست که دست بگیری و با سرعت بخونی. اما سنگینی و کندیش هم خسته کننده نیست چون هر بار می ایستی و به فکر فرو میری که سبکی و سنگینی زندگی من کجاست؟ چقدر مسیر زندگیم رو بر مبنای احساس یا منطق یا هر چی پیش رفتم؟ و قضاوت ها و حرف ها و نظرات دیگران چقد مسیرمو پر پیچ و خم یا هموار کرده؟ در واقع ما در مسیر آشنایی با توما و ترزا و فرانز و سابینا به کنکاش خودمون می پردازیم. تحلیل می کنیم و نتیجه می گیریم. کتاب در عین اینکه بعضی مفاهیم فلسفی زندگی رو مطرح میکنه، جهت فکری هم میده. جهت فکری نسبت به اینکه بفهمیم زندگی کوتاه تر از اونیه که بخواییم با دو دو تا چارتا و چپ و راست کردن لذت زندگی رو از دست بدیم. گاهی خیلی دچار دغدغه میشیم در مسیر تصمیم گیری هامون و شاید همین دغدغه های زیاد باعث میشه نتونیم تصمیم درست رو بگیریم
گاهی باید گفت بگذار و بگذر...
بخش هایی از کتاب رو که به کارنین مربوط میشد خیلی دوست داشتم. همونجا بود که معنی عشق واقعی رو میشد فهمید. بخاطر سرنوشت کارنین خیلی هم ناراحت شدم.
برگرفته از goodreads![Maryam Shahriari.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/c45844e600485128baab5aa3107b4f38a2914652ebfaa37c447e9abdc8436ba0/maryam-shahriari.jpg)
Maryam Shahriari
4 out of 5 stars
۱۳۸۸/۸/۱۸
اولین کتابی که موقع خوندنش مداد رو برداشتم و زیر خطوطش خط کشیدم. حال و هوای داستان رو خیلی دوست دارم. ترزا انگار خود من بود. خیلی از احساس هاش باهام مشابه بود. و خیلی عکس العمل هاش چیزی که من دارم...
جدا از روند داستانی این کتاب و شخصیت هایی که خیلی خوب پرداخته شده و تو ذهن آدم جا می گرفتند، بیان تفکرات نویسنده درباره زندگی و همین «بار هستی» و سبکی و سنگینیش خیلی به دلم نشست. مشتاق شدم کتاب های دیگه کوندرا رو هم بخونم. درسته خیلی دیره ولی بهتر از نخوندنشونه
یک شنبه 22 آذر 88
برگرفته از goodreads![Marzie taram.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/91f779ae90cdf0b85e6344a57f6c3a7c5dc6dcceb5b9f90e37b26e150e6a1f8f/marzie-taram.jpg)
Marzie taram
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۵/۱۷
" در خواندن شاهکار جدید یک نابغه،از یافتن افکاری که از آنها منزجر بوده ایم،خوشی ها و اندوه هایی که نهفته بودیم،دنیای کاملی از احساسات که مایه ی تحقیر خود میدانستیم، لذت میبریم و به ارزش آنها زمانی پی میبریم که ناگهان در کتاب کشفشان می کنیم" _پروست
برگرفته از goodreads![Sara Kasraee.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/4b7d538aee20c3423d49b40eeb99ec3fdb3a0c24c79f54e6913f2e474b471c81/sara-kasraee.jpg)
Sara Kasraee
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۹/۲
بار هسستی دومین کتابی بود که از کوندرا خوندم و این کتاب رو به نسیت کتاب قبل که "آهستگی" بود خیلی بیشتر دوست داشتم. جملات خیلی خوبی داشت.
حتما دوباره و شاید چندباره خواهم خوند.
۱۷آذر۹۴
برگرفته از goodreads![Sina Zand.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/f024f3fcdb21f5530eb7a1af2960d639d4d3ef1c677e657dc34fa59d6e4870a6/sina-zand.jpg)
Sina Zand
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۱۷
با اختلاف بهترین رمانی بود که تا به حال خواندهام. تقارن زمانی عجیب خواندن این رمان با دنبال کردن روانکاوی اگزیستانسیالیستی یالوم و یافتن اشتراکات فراوان میان این دو اثر، توفیق اجباری برای من بود که بسیار از آن متعجب و خوشحالم. داستانهای عاشقانهی عمیق و متنوع و موقعیتهای مختلف اتفاقات داستان بر جذابیتهای آن افزوده است. از این پس، پس از یافتن ضعفهای بزرگ شخصیتی و رفتاری در آدمهای مختلف، قطعا به سودی که ممکن است حتی به ناخودآگاه از آن ببرند نیز فکر خواهم کرد. گاهی یک پاراگراف از یک صفحه چنان من را به فکر میبرد که گویی خودم در زندگی خود در شرایط مشابهی مجبور به انتخاب بودهام و حال میبینم که نویسنده با ظرافت تمام تمامی حالات ممکن را تا انتها بررسی و دستهبندی کرده است. حتما دوباره این رمان را خواهم خواند.
برگرفته از goodreads![Amir Ataei.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/63678d16670d167f6e61a49ba95229dc66b0eb1ef76168a2e3fc96b16633b9f8/amir-ataei.jpg)
Amir Ataei
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
تو این دوره و زمانه که هستیم و روزهایی که پشت سر می ذاریم.یه سری سوالات ممکنه تو ذهن هر کدوم مون ایجاد بشه . دنبال چرایی بعضی چیز ها باشیم. یا حداقل من که تو ذهنم موضوعاتی هست که همه ش دارم باهاشون کلنجار میرم.
کوندار تو این کتاب خیلی ساده،شیرین و واضح این موضوع رو مطرح می کنه که،اتفاقات خیلی کوچیک و رخداد های به ظاهر بی اهمیت که در اکثر وقت ها حتی کنترلی روی اون ها نداریم و ناخواسته در زندگی مون رخ دادن؛ چقدر نقش دارن و موثر هستن.
نوع نگاهی که به عشق و روابط تو این کتاب میشه رو دوست داشتم. شخصیت ها اون قدر درست ساخته شده بودن که تقریبا از اول کتاب تا اخرش باهاشون زندگی کردم.گاهی اتفاقاتی که برای شخصیت ها می افتاد اون قدر چالش برانگیز بود که حتی نمی تونستم خوندن کتاب رو ادامه بدم.
میلان کوندرا همیشه مخالف کمونیست بوده و هست و یکی از امضاهای اثارش نقد جامعه کمونیستی. تو این کتاب هم به این موضوع پرداخته مخصوصا در فصل های پایانی. شاید بزرگترین نقطه ضعف داستان،همین بخش بود از دید من. برای من زندگی فردی آدم های داستان،اون فردگرایی هاشون خیلی جذاب تر بود تا خوندن بخش هایی از کتاب که شاید جاهایی تبدیل به نطق سیاسی و خشمو انزجارِ فردی میشد.
این کتاب حالم رو خوب کرد؛باعث شد یادم بیوفته که زندگی خط راست نیست و همه ی بالا پایین های که می گذرونیم هم بخشی از زندگی هستن و هیچ لزومی هم نداره که پایان شبِ سیاه سپید باشه،نه در طولِ زندگی فردی خودم!
برگرفته از goodreads![Azadeh Madani.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/947b2498e1303d5d91f9b7589ffd180da4aa5c1a6a54dc4302aca5a168c30835/azadeh-madani.jpg)
Azadeh Madani
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۳/۱۴
بالاخره بعد از يك ماه تمومش كردم. سطر به سطرش رو چند بار خوندم و هنوز هم احساس ميكنم براي درك بهتر ، دوباره بايد بخونمش چون بعضي از جملات كتاب فرار و بعضي هم كلي تامل برانگيزه. جالب براي من كلمه كيچ بود كه اولين بار بود در موردش ميخوندم ، .
برگرفته از goodreads![Hasan Abbasi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/60390b0e9dceb5298b9dfe1b32d1acafecd125c8081d17390211311e1d5dc807/hasan-abbasi.jpg)
Hasan Abbasi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۵/۲
یک رمان فلسفی با محوریت ایده وجود گرایانه . رمان از دو بخش توضیح ایده های فلسفی در خصوص نحوه حضور انسان در دنیا و اجتماع ، نحوه ی ارتباط حکومت های دیکتاتوری و شهروندان ، فلسفه ازدواج و عشق و روایت یک داستان تشکیل شده است . قصه ی عشق تصادفی یک پزشک به یک بار من زن و قصه ی عشق یک استاد دانشگاه به یک نقاش که مفهوم خیانت این دو رابطه را به هم وصل میکند . رابطه ای که در زمان حکومت کمونیستی روسیه بر چک میگذرد . روایت با نگاه فلسفی خود بر مفهوم پوچی که با نام سبکی هستی عنوان میشود سوار است و این سبکی پوچ را در مقابل سنگینی زندگی قرار میدهد .
برگرفته از goodreads![Moujan Taghavi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/43e433b3c829d322f79ac478b7243d9cebb441239d14f0fbfcc4c73427ae9467/moujan-taghavi.jpg)
Moujan Taghavi
2 out of 5 stars
۱۳۹۵/۱۲/۲۷
اصلا موضوعش رو دوست نداشتنم! داستانش دلنشین نبود! کشش نداشت! فقط چون کتابی بود که دو سال پیش هدیه گرفته بودم و تا الان دست نخورده باقی مونده بود مجبور شدم تن به خوندنش بدم و چون هیچ کتابی که شروع به خوندنش کردم رو رها نمیکنم و تا انتها میخونم تن به خوندنش دادم، باید دست از این عذاب بابت تا انتها خوندن کتاب هایی که دوست ندارم بردارم
برگرفته از goodreads![Mostafa Alipour.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/e4ac549fd49705b3266619f164abfed3e06c7afbfe52a747471c6b8c09e9e9f2/mostafa-alipour.jpg)
Mostafa Alipour
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۲۴
و بله ...
میلان کوندرا هم رفت.
امروز که درحال گشت و گذار توی فضای مجازی بودم اتفاقی با اسم میلان کوندرا روبه رو شدم و یه لحظه ترسیدم مبادا اتفاق ناگواری واسش افتاده باشه!
خبر رو که باز کردم دیدم متاسفانه ترسم بی دلیل نبود.
روحت در شادی و آرامش ممتد باشه.
چندسال اخیر هر روز که برنده نوبل ادبیات رو اعلام میکردن منتظر خبر انتخاب شدنت بودم. چون دیگه داشت دیر می شد. ولی اتفاق نیفتاد و چه حیف ...
برگرفته از goodreadsیک کتاب چطور میتونه دید آدم رو به موسیقی و رمان عوض کنه؟! و این تغییر دیدگاه چطور تا زندگی هم ادامه پیدا میکنه؟!
برگرفته از goodreadsبار هستی رمان فلسفی و روانکاوانه ای است که در دوره زمانی بهار پراگ ( بهار پس از حمله شوروی به چکسلواکی) ، روابط اجتماعی و عاشقانه ۴ شخصیت اصلی را توصیف و موشکافی می کند.
افراد گاهی در زیر سنگینی بار هستی در هم می شکنند و در مقابل گاهی سبک بدون تحمل سنگینی به پرواز در می آیند. در نگاه کندرا هر چه بار هستی سنگین تر ، زندگی واقعی تر و هر چه سبک تر زندگی بی معناتر است.
آنچه برای من قابل قبول نیست ، نگاه فیلسوفانه ای است که آدمی را بجایی می کشاند که قوه تشخیص اش مختل می شود و مرزی بین راه درست و غلط نمی بیند. از نظر کندرا راه غلطی وجود ندارد و به این دلیل اصل برائت از اشتباه پدید می آید. از این جهت هیچ راه حل مناسبی جهت ساختن روابط انسانی و عاشقانه سالم وجود ندارد. البته نگاه روانشناسانه وی و تمرکز بر گذشته و سوابق خوانوادگی آدمها در شکل گیری شخصیت و سرگذشت شان ، جالب و قابل دفاع است.
امتیاز کم رو بدلیل نگاه نویسنده به زندگی ، نسبی بودن مسائل بشری و خرد تردید در یقین دادم. محتوای داستان را که کناری بگذاریم ، امتیاز شیوه نویسندگی و نگارش رو ۴ میدم. 🙂
برگرفته از goodreads![Ali Atefiniya.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/5fe4f22c45941b17645c7f3da368cc90eb554ee48b565f80128a3ee0ad60a097/ali-atefiniya.jpg)
Ali Atefiniya
5 out of 5 stars
۱۴۰۲/۵/۲۰
در یه کلام عالی،کتابی در مورد فلسفه زندگی و مرگ و تصویری عمیق از هستی بشر
بازم بنظرم خط به خطش زیباست و البته نیاز به زمان برا فهمش داره،احتمالا از کتابایی هست که دوباره بخونمش.
بریده هایی از کتاب:
🌟در ابتدای کتاب آفرینش تورات آمده است که خدا انسان را آفرید تا او را حاکم قلمرو ماکیان و ماهیان ودیگر مخلوقات کند. البته کتاب آفرینش را یک انسان نوشته نه یک اسب. هیچ اطمینانی وجود ندارد که خداوند واقعاً حق حکومت بر دیگر مخلوقات را به انسان عطا کرده باشد. درواقع، این مسئله محتملتر است که انسان خدا را خلق کرده تا حق حاکمیت بر گاوها و اسبها را که خودش به خود داده است، تقدیس کند. بله! حق کشتن آهو و گاو تنها چیزی است که انسانها، حتی در خلال خونینترین جنگها، دربارهٔ آن توافق دارند. ما به این دلیل این حق را برای خود قائل هستیم که در بالای سلسلهمراتب ایستادهایم. اما بیایید شخص سومی را وارد این بازی کنیم مسافری از سیارهای دیگر؛ مثلاً شخصی که خدا به او گفته است: «تو حاکم همهٔ مخلوقات در سیارههای دیگر هستی» ـ و در همان زمان بدیهی پنداشتن کتاب آفرینش مختل میشود.
🌟ما از مدتها پیش فهمیدهایم که دیگر ممکن نیست این جهان را واژگون کرد. نه حتی شکل آن را تغییر داد! یا بدبختی پیشروندهی آن را متوقف ساخت.یک راهِ مقاومت بیشتر نمانده است:جدی نگرفتن جهان.
🌟زمان انسان در یک دایره نمیچرخد؛ بلکه مستقیم و رو به جلو میرود. به همین دلیل است که انسانها نمیتوانند شاد باشند: شادی اشتیاق به تکرار است.
🌟موسیقی هنری بود که از دیگر هنرها به زیبایی دیونوسیوسی در معنای زیبایی سکرآور، نزدیکتر بود. هیچکس از رمان یا نقاشی مست نمیشود، اما چه کسی است که از شنیدن سمفونی نُه بتهوون، سوناتای بارتوک برای دو پیانو و پرکاشن، یا آلبوم سفید گروه بیتلز مست نشود؟
برگرفته از goodreads![Melika Khoshnezhad.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/8ae484fad927b864e18f157c01a7e9796d1699423d227e4d03e20449995895b1/melika-khoshnezhad.jpg)
Melika Khoshnezhad
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۲۵
در این چهارمین بار خواندنش بود که بالاخره رفتم سراغ متن اصلی و در عجبم که چرا زودتر این کار را نکرده بودم، انقدر که حجم سانسور در ترجمهٔ فارسی زیاد بود.
من این کتاب را اولین بار در ۱۵ و بعد در ۱۹، و بعد در ۲۶ سالگی و حالا در روزهای منتهی به ۳۲ سالگی خوندم و هر بار به شکل متفاوتی از آن تأثیر گرفتهام و این جز جادوی قلم آقای کوندرا و ذهن بینظیرش هیچ دلیل دیگری ندارد بهنظرم.
فقط میخواهم اشاره کنم به اینکه با خوندن قسمتهای سانسورشده بود که بالاخره توانستم ترزا را بهتر درک کنم؛ رابطهای که با بدنش داشت و بهشدت تحت تأثیر تجربهاش از مادرش و رابطهٔ مادرش با بدن خودش بود، حسی که نسبت به رابطه داشت، نظرات کوندرا دربارهٔ کیچ و تصور آدم از خودش بهعنوان بازتابی از خدا، بخشی از چیزهاییاند که در ترجمهٔ فارسی حذف شدهاند و بهنظرم نخواندشان بهشدت فهم ما از عمق حرفهای کوندرا را ناقص باقی میگذارند. گمانم باید دیگر خواندن ترجمهٔ آثار کوندرا را برای همیشه ترک کنم.
برگرفته از goodreads![محمد یوسفیشیرازی.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/de205983640a6e96a80df06ca0286153e09bb4cb22e3d6b4c035bb95b8e82149/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C.jpg)
محمد یوسفیشیرازی
1 out of 5 stars
۱۳۹۲/۱۰/۱۳
تردید دارم این کتاب را بهراستی باید داستان دانست یا نه. احتمالاً درستتر آن است که آن را کتابی اخلاقیفلسفی بهشمار آورد با نوعی قصهگویی نامنسجم. حرفهای پرمغز و گیرای بسیاری درخلال سطرهای کتاب یافت میشود؛ اما تا مرزهای ادبیات فاصلهای زیاد دارد. ادبیات و بهویژه داستان، آن هم از نوع موفق و تأثیرگذارش، هیچچیز را صریح و بیپرده بازگو نمیکند. همهچیز را باید در ادبیات «القا» کرد. باید با سازکار پیچیده و نامفهومی پیام خود را به مخاطب فهماند. ازهمینرو، بهباور من، این کتاب از جنبهی ادبی خود اثری ناموفق بود و توان آن را نداشت که خواننده را با داستانوارگیاش تا انتها با خود همراه کند.
برگرفته از goodreads