مصداق مسلم «زیبایی» بود این کتاب
از اون نقاشی های بلورین و سراسر نور و اشتیاقش گرفته تا اون بسیــــــار رنج های پنهان شده ش
---
یادمه این کتاب رو پارسال آدم عجیبی که بهش گفتم بودم "اهل نقاشی کشیدن هستم و کتاب خوندن جزو سرگرمی هامه " بهم هدیه داد. عجیب بودنش بیشتر به این خاطر بود که درست نمی فهمیدمش و از حرف هاش چیزی سر در نمی اوردم! برای من، اون همون قدری عجیب و غیر قابل درک بود بود که برای اون، ملاقات با دختری که اهل مطالعه ست
O_o
اون زمان بی خیال اون آدم عجیب شدم و کتابی رو که برام هدیه اورده بود رو به همین بهانه گذاشتم ته کمدم که چشمم بهش نیوفته و بتونم اون خاطرات کذایی رو فراموش کنم. بگذریم که ایرانی بودن نویسنده و فراری بودن من از نویسنده های ایرانی هم در اون زمان بهانه ی خوبی دستم داد تا مدت ها بی خیال خوندن این کتاب بشم
خلاصه گذشت تا اینکه چند وقت پیش استادم منو با نقاشی های بی نظیر خانوم درّودی آشنا کرد و تازه اونجا بود که یاد این کتاب افتادم و شروع کردم به خوندنش
باید اعتراف کنم که یکی از معدود زمان هایی بود که این همه از خوندن کتابی لذت بردم. عاشق اون همه احساس لطیف و پروانه ای شدم که در تمام فضای کتاب حضور داشت و یک لحظه هم خواننده رو رها نمی کرد. ماجراهایی که پشت کشیده شدن هر کدوم از نقاشی های خانوم درّودی بود به شکل خاصی عجیب و جذاب بود. خلاصه که لذت محض بردم از خوندن این کتاب
^^
یادگاری کوچکی از کتاب
تا این مرحله از زندگی دانسته ام که میباید کوله بار غم ها و دلتنگیها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت، حتی اگر این آینده یک روز، یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظهی بعدی زندگی ام خواهد بود. شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریده ام، ولی در لحظهی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم، اثری به رنگ عشق هایم، اثری به شفافیت تمام آینه ها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطه ی آسمان برخواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد
برگرفته از goodreadsمعنی واژه عشق برام تازه شد.
حیف و افسوس که نام ایران درودی عزیز به اندازهای که باید پررنگ نیست.
................
هیچ زائری چون من در این شهر، غریب و بیگانه نبوده است!
برگرفته از goodreadsNezhla Motamedi
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۷/۲۲
ستاره هایی که به این کتاب می دهم به دلیل نویسنده و شیوه نگرش اش به دنیاست که من را شیفته خود کرده وباعث غبطه خوردنم شده.نمی دانم زمانه ما عوض شده یا آنها انسانهایی از جنس دیگر بوده اند. به قول نویسنده زمانه ما که عصر تکنولوژی و اینترنت و ماهواره است به کسی فرصت عمیق شدن را نمی دهد و همه ، حتی هنرمندان هم روی سطح هستند و فرصت مطرح شدن و عمق داشتن را ندارند.
واقعا از خواندن کتاب و تجربیات او لذت بردم .دریغ که در زندگی من هیچ عشقی که مرا به جلو هدایت کند نبوده و نیست و همیشه تنها برای زندگی مبارزه کردم و می کنم.
"در قرن ماهواره و کامپیوتر، شهرت عامل موفقیت و در عین حال، انهدام هنرمند است. رسانه های گروهی جهان از شهرت، ابزاری مصرفی ساخته اند یکشبه هنرمندی را به اوج می رسانند و سپس فراموشش می کنند. مردم زمانه ی ما، فرصت آموختن از رسانه های گروهی را ندارند و به مختصر ترین اطلاعات بسنده می کنند. تکرار این اطلاعات برایشان کسل کننده است. اطلاعات سطحی و زود گذری که بار فرهنگی و عاطفی ندارد، حضور هنرمند عصر ما را بسیار دشوار کرده است و به او شخصیت کاذب بخشیده است."
برگرفته از goodreadsمن این ۴ ستاره رو نه فقط برای کتاب که برای شخصیتی که در کتاب ترسیم کردن میدم.
ممکنه کتاب برای بعضیها خستهکننده یا تکراری باشه، اما برای من بسیار دلپذیر و روان بود و به نظرم چنین نثری از کسی که نویسنده نیست بسیار تحسینبرانگیزه. اگر هم به اندازهی یک نویسنده زیبا ننوشته باشن، در عوض چندین برابر به شیرینی داستان اضافه شده.
خوندن از این زن و از تلاشهایی که در زندگی کرده، از دردها و شادیهایش بسیار الهامبخش بود.
برگرفته از goodreadsRozhan Sadeghi
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۰/۶
۲.۷۵
ریویو رو فردا شب بعد از جلسهی گیومه و شنیدن نظر بقیه دوستام مینویسم.
فعلا در این حد میگم که حیف و صد حیف که انقدر روایت زن در تاریخ و ادبیات ما کمه!
برگرفته از goodreadsمن نقاشی های ایران درّودی رو دوست داشتم و برای همین این کتاب رو گرفتم. نمیتونم بگم که بهترین اتوبیوگرافیای بود که خوندم، ولی راحت و شیرین و جذاب بود.البته احساس می کنم نویسنده در میان وقایع زندگیش خیلی هوشمندانه گزینش کرده و یک چیزهایی رو نگفته. یعنی حریم شخصی و حرمت افراد رو تا حد زیادی حفظ کرده و بحثی هم برنیانگیخته که دردسر ساز بشه. یه جاهایی از خودم میپرسیدم من که ادبیات خوندم و سر و کارم با متن و واژه بوده، می تونم این جور بنویسم که این خانم نقاش؟ البته لحن تغزلیش گاهی اطناب ایجاد کرده، ولی طبیعی و درست و خوبه و واژه در دستش رامه. می تونه احساسش رو با واژگان بیان کنه (جاهایی که راجع به عزیزانش صحبت میکنه و قسمتهایی که نقاشیهاش رو توضیح میده واقعا موفق عمل کرده)
البته گاهی هم از خودم می پرسیدم ایشون واقعا این دیالوگهایی رو که نوشتند این جوری بیان کردند؟ مثلاً به دوستشان گفتند: «من از نیرنگ واژهها حرف می زنم«؟
:)
برگرفته از goodreadsParisa forootan
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۲۹
قشنگ ترین💕
برگرفته از goodreadsNiloufar Lily Hassanzadeh
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱/۱۳
آه خدایا بالاخره تموم شد! عجب کتاب طولانی و تکراری و خسته کننده ای بود. پر از لفاظی و عبارات پرطمطراق. واقعا ما انسانها در زندگی روزمره این جور باهم صحبت میکنیم؟ شبیه دیالوگهای ادبی و پر آب و تابی که در کتاب خانم درودی وجود داشت؟ دو سوم کتاب شامل صفت و موصوف های کسل کننده ای بود که پشت سر هم قطار شده بودند یا حاوی پاراگرافهای طولانی در تعریف و تمجید از خانم درودی و همسر و خانواده و دوستان ایشون یا شامل گزارشهای خسته کننده از برگزاری نمایشگاه های نقاشی که عموما در این نمایشگاه ها دو جور اتفاق بیشتر نمی افتاد: یا بازدیدکنندگان بسیار بافرهنگ و باشعور بودند و تمام آثار خانم درودی رو میخریدند، یا کوته فکر و سطحی بودند و آثار رو نمیخریدند و استقبال خوبی نمیکردند. و این چرخه در تمام بخشهای کتاب ادامه داشت. بهترین بخش کتاب قسمتهای ابتدایی اون بود و سپس همه چیز به ورطه تکرار و شعارزدگی افتاد. بعد از مطالعه این کتاب برای بار چندم متوجه شدم اولا هر هنرمندی صرفا به خاطر آشنایی با هنر نمیتونه نویسنده خوبی هم باشه، چرا که تسلط بر ادبیات و فن نوشتن یک مقوله کاملا جداست. و دوما زندگینامه های خودنوشت بزرگترین اشتباهی هستن که یک هنرمند غیر نویسنده می تونه مرتکب بشه. خانم درودی - با تمام احترامی که برای هنر، استقامت و تلاشهاشون قايل هستم - با چاپ این کتاب شعارزده مرتکب دو اشتباه شدن. اول اینکه نوشتن این کتاب رو خودشون بر عهده گرفتن و طبق ادعای خودشون در کتاب، اجازه ویرایش ادبی ندادن (چون اگر این کتاب ویرایش ادبی میشد احتمالا تعداد صفحاتش به ۱۰۰ میرسید) و دوم اینکه نوشتن خاطراتشون رو در سال ۱۳۷۳ متوقف کردن و ما از آنچه در این ۲۷ سال اخیر برای ایشون رخ داده خبر نداریم. عمرشون طولانی باد و هنرشون مانا. فقط ای کاش باقی هنرمندان نوشتن زندگینامه شون رو به نویسنده ها بسپرند. باید به این عزیزان گفت: نترسید، اتفاقی برای خاطراتتون نمی افته. نویسنده ها کارشون رو بلدن.
برگرفته از goodreadsجدا از هنرمند بودن خانم درودی در زمینه نقاشی که بنده نمیتونم نظری در اون مورد بدم، این کتاب برای من خسته کننده بود چون پر از تعریف از خود بود و شکوه از نادیده گرفته شدن، در ظلم زمانه و فرهنگ ما در حق زنان شکی نیست اما حداقل بیان این مسائل نیاز به بیان قوی دارد. داستان یا زندگی نامه خط مشخصی نداشت که خواننده بتونه براحتی زندگی هنرمند را دنبال کند.
برگرفته از goodreadsAtieh Radmanesh-Ahsani
1 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۰/۱۳
این کتاب هرچیزی بود غیر ادبیات. نه ناداستان بود، نه زندگینامه، نه تکنگاره و نه حتا دلنوشته. چندان ربطی به تاریخ نقاشی معاصر هم نداشت. هرچهقدر زیباییشناسی درّودی در نقاشی و بر روی بوم و با رنگ و فرم قابل تأمل است، با کلمات، فاقد تأمل. هنرمندان مطرح، غالبا به نویسندهها مراجعه میکنند برای نوشتن و یا سفارشِ زندگینامهی شخصی (اتوبیوگرافی). و یا حداقل متن خود را به یک ویراستار ادبی میسپارند برای بیرون کشیدنِ داستان. نویسنده میتواند از میان انبوه روایات و تجربههای زندگیِ فرد هنرمند، یک متن ادبی تولید کند. همانطور که هرکسی نمیتواند با رنگ و قلمو�� تابلو خلق کند، پس هرکسی هم نمیتواند با کلمات، «متن» تولید کند.
به ایران درّودی نویسنده، ستارهای تعلق نمیگیرد. بحث ایران درّودیِ نقاش هم، بحث دیگریست. و جایگاه او در تاریخ نقاشی معاصر ایران هم، جایگاه مشخصیست.
برگرفته از goodreadsNazanin Taghizadieh نازنین تقی زادیه
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۰/۲۳
عالی بود فقط حیف نقاشی های قشنگ خانم درودی که سیاه سفید چاپ شده بودن
برگرفته از goodreadsLina Gholami
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۲۸
«به یاد دارم روزی در کودکی یک نقطه بر روی یک صفحه ی کاغذ سفید گذاردم آثارم به دنبال و در ادامه ی این نقطه هستند تا روزی که آخرین نقطه را بگذارم... و به خوابِ هیچ کس نبودن فرو روم...!
یک زندگی، چند اثر...، در فاصله ی دو نقطه...!»
کتاب خاطرات در فاصله ی دو نقطه، منظومه ی عاشقانه ای را ماند که سراینده آن را با شور و شعف و با خون و احساس و با اشک ها و شادی ها و آرزوهای خود آغاز و به سرانجام می برد.
«تا این مرحله از زندگی دانسته ام که می باید کوله بار غم ها و دلتنگی ها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظه ی بعدی زندگی ام خواهد بود. شاید لحظه ی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریده ام ولی در لحظه ی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم اثری به رنگ عشق هایم، اثری به شفافیت تمام آینه ها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطه ی آسمان برخواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.»
برگرفته از goodreadsقطعا که آثار بانو ایران درودی و شخصیتشون لایق هزاران هزار ستاره اند.
اما من سبک نگارش این کتاب رو دوست نداشتم ایرادیم باز به ایشون نیست چون هنرشون چیز دیگری بود.
برگرفته از goodreadsنخستین نگاه من با چشمان لوچی بود که زوایای دید آن هرگز مساوی نخواهند شد! ولی امروز میدانم که انسانها آنچه را مه است از مسیر منشور دیدگان نمی نگرند بلکه با چشم دل لمس میکنند. من سه شنبه ی 11 شهریور ماه سال 1315 شب هنگام در خانه ی بزرگ آبا اجدادی در شهر مشهد به دنیا آمدم...
کتاب با این جملات آغاز میشود. جملاتی صریح و روشن. " در فاصله ی دو نقطه " زندگی نامه و شرح خاطرات به آن شیوه ی معمول و رایج نیست. تفاوت آن با زندگی نامه های دیگران بیش از هر چیز در پرهیز نویسنده از عوام فریبی ست. کتاب با وصفی از روزهای کودکی و رفاه خانوادگی در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم آغاز میشود و تجربه های زندگی را با همه ی خاطرات دبستان و دبیرستان در مشهد و تهران و سپس سالهای دانشجویی و هنرآموزی در پاریس را مینگارد و سپس خواننده شاهد پیروزی ها و موفقیت های نویسنده و آشنایی ها و دیدارهایی که وی با بزرگان شعر و نقاشی و ادب ایران و جهان دارد میشود.
برگرفته از goodreadsRazieh Yar
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۸/۲۷
جایی از کتاب خانم درودی عنوان میکنه که نویسنده نیست و حتی کتاب رو به دست ویراستار نسپرده. برای همین ممکنه بخشهای از کتاب گنگ و بدفهم نوشته شده باشه. اما چه بسیار جملههای زیبایی که شعرگونه و پر از استعاره و تشبیه نوشته شده و بسیار لذت بخش بودن.
چند سالی این کتاب در کتابخونه خاک خورد، نمیدونم چرا رغبت به خوندن نداشتم با وجود اینکه هر از چند گاهی ویدئوهایی از ایشون در اینستاگرام میدیدم. تا اینکه خبر فوت ایشون منو کشوند پای خوانش کتاب. و چه لذتی بردم از این خوانش. و چه بسیار آموختم. ایران درودی به واقع زن زیبا و قویای بود. زنی که وجودش سراسر مبارزه بود. مبارزه ای برای بودن و کشیدن.
کتاب سال ۷۳ نوشته شده و من مدام با خودم فکر میکردم چرا در مدرسه اسمی از خانم درودی نشنیدیم؟! چرا این کتاب که میتونست الهام بخش نوجوان های زیادی باشه، در انزوا بود؟ از این دست چراهایی که همیشه راجع به نظام آموزش و پرورش داریم و خواهیم داشت.
برگرفته از goodreadsSarvenaz Taridashti
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۹/۲۰
قدردان وجود و حضور آنهایی که محبت را ارج مینهند هستم.
در مورد زندگینامه نمیتوانم نظری بدهم که نظر نمیطلبد، اما انکار نمیکنم که در جای جایِ کتاب، از خواندن وصفِ نویسنده از بلندنظری و مهربانی اشخاص، سرشار از ستایش شدم. آن که زیباست زیبایی ها را میبیند و آن که مهربان است مهربانیها را.
.
بخشی از مقالات شمس را که دیشب میخواندم را بخوانید که روحِ زیبا زیباییها را بیناتر است: «شیخ بر مُرداری گذر کرد. همه دستها بر بینی نهاده بودند و رو میگردانیدند و به شتاب میگذشتند. شیخ نه بینی گرفت،نه روی گردانید،نه گام تیز کرد.
گفتند(چه مینگزی؟)
گفت( آن دندانهاش چه سپید است و خوب!)
بخوانید ایرانِ درودیِ مهربان و خوب را!
برگرفته از goodreadsSoophia Yaghoobi
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۱۲
۵ ستاره نه برای اصول نوشتار این کتاب؛ که برای خاطر روح بزرگ این انسان، برای خاطر صداقتی که به قول خودش همواره با استفاده از آن روی در روی زندگی ایستاد، برای باور عمیقش به عشق و برای اشتیاق و شیفتگی ماورائی اش به نقاشی، که گویی بند بند وجودش را با آن به هم بافته بودند تا در طوفانهای زندگی از هم فرو نپاشد.
۵ ستاره برای زنی که زندگی را به تمامی زیست و همچنان نیز از پای ننشسته است و از شیره ی جانش بر بومهای سفید رنگ می پاشد تا زیباترین تصویرها را بیافریند.
بمانی برایمان “ایران درّودی“ دوست داشتنی؛ بمانی و همانگونه که شاملو برایت نوشت تصویرگر آزادی باشی:
.
«تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و آن نگفتیم که به کار آید
چرا که تنها یک سخن در میانه نبود:
آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!»
برگرفته از goodreadsایران درودی زن هنرمند ایرانی که نمی توان بی تفاوت از کنار آثار و زندگیش گذشت
برگرفته از goodreadsNazanin Mousavi
2 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۰/۱۸
نمیدونم چرا یه ستاره نمیدم و دو ستاره میدم، احتمالا به خاطر یه سری نکات تاریخی که برام جالب بود.
چیزی که از ایران درودی پررنگتر در ذهنم مونده بود ویدیویی بود که همزمان با فوتش خیلی توی اینستاگرام پخش شده بود و تعریف میکرد که چون کودک زیبایی نبوده تحقیر میشده و اما راه موفقیت خودش رو پیدا کرده و … این مزخرفات رو بریزین دور. در دورهای که دختران و زنان ایران شرایط تحصیل نداشتن و معمولا زیر ۱۲ سال ازدواج میکردن این خانم در بهترین خانواده و با بهترین امکانات و تحصیلکردهترین پدر و مادر رشد کرده و همه چی براش مهیا بوده تا با اندک تلاش و هوشی که خودش هم تو این کتاب بهش اذعان داره و به واسطه آشنایی با آدمهای کلهگنده به جاهای بلندی برسه. گرچه در طول کتاب به ندرت (اگه نگم هرگز) به امتیازات فراوانی که در زندگی داشته قائل بوده.
در سالهای حولوحوش ۱۳۲۰ که میدونیم ایران در چه وضعیتی بوده باید برای دخترکی قربانی دل بسوزونیم که زن باغبون اومده جلوش از حلال حروم و جن و نجسی پاکی صحبت کرده و روح لطیفش خدشهدار شده و هر مشکلی هم که تو آیندهش به وجود اومده از جمله سواد یاد نگرفتنش در بهترین مدرسهها از بابت همین صدمه��� روحی عظیم بوده.
من هیچ نشونهای از اینکه این زن سختی کشیده تا گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه و موفق بشه ندیدم. نه تنها داستان الهامبخشی نخوندم بلکه بارها و بارها بابت خودپسندی و فخرفروشی و کوریش نسبت به بقیه عصبانی شدم. کاملا خودمحور، البته اگه خودمحور رو ترجمه self centered قرار بدیم. دریغ از ذرهای اشاره به حقیقت جامعهی ایران در زمانی که این زندگینامه روایت میشد. اونم چه روایتی، فقط زنجیرهوار جملههای قلمبه سلمبهی سانتیمانتال گلدرشت در حد رمان فارسی. دو صفحه در میون یه پند اخلاقی و درس زندگی اونم بولد شده! البته مناسب آدمایی که لابهلای ابرهای پنبهای تو آسمان صورتی زندگی میکنن.
یک حقیقت: من هیچوقت نفهمیدم و هنوز هم نفهمیدم چه چیز مهم و تاثیرگذار و حتی جذابی در مورد نقاشیهای ایران درودی وجود داره؟ الان دوس دارم برم کتاب آثارش رو با دقت نگاه کنم اما صادقانه هر کاری ازش تو اینترنت دیدم به نظرم اونقدر جالب توجه نبوده. به نظرم خیلی هم نقاشیهاش شبیه همن طوری که تو همین کتاب دو تا نقاشی رو هی چند بار برمیگشتم مقایسه میکردم تا مطمئن شم واقعا دوتا نقاشی متفاوت هستن!
I don’t buy this shit!
این رو باید به عنوان گفتگوی ایران درودی با برتا سلیکند باور کنم؟
{در مراسم اکران فیلم برتا ایران را می بیند} با خوشحالی به طرفم آمد و گفت:«میدانستم راه قلبها کوتاهتر از فاصلهی کشورهاست و ما باز یکدیگر را خواهیم یافت. این بار راز مقدس را به تو خواهم گفت. اما تو برای راه یافتن به معبد حقیقت اسم شب را نمیدانی»
{ایران در جواب میگه} نه، من هیچ نمیدانم مگر نیرنگ واژهها را! تنهایی من که زخمهای گور عشق را میشناسد، دیگر تاب شبیخون راز مقدس تو را ندارد، آن را با شخص دیگری در میان بگذار.
I mean, what the actual fuck?
یه لیست خیلی بلند بالا از آدمهای معروفی که باهاشون آشنا بوده و دیدار داشته ارائه میده و حتی از جزئیترین ردپای آدم معروف در زندگیش هم نگذشته (مثلا آنتونی کویین رو قرار بوده ببینه چون تو فیلم دوستش میخواسته بازی کنه - اما دیگه هیچی از آنتونی کویین نمیخونیم :)) ) در مورد شخصیتهای مطرح ایرانی که ممکنه برای ایرانیها خیلی جذاب باشن هم فقط به صورت لیستوار به دیدارها اشاره میکنه (از جمله سهراب سپهری و فروغ فرخزاد) بدون اینکه روایت یا ماجرایی در کار باشه فقط با کلیشهای ترین و گلدرشتترین عبارات توصیف و توضیح واضحات میده. (مثلا در مورد سهراب: در باور من هرگز کسی چون او صفا و سادگی را در وجود خویش معنا نبخشیده و هرگز کسی چون او شعر زندگی را در نقاشی و شعر تصویر نکرده است. او شاعری بود که نبض رنگها را به تپیدن وامیداشت.) (در مورد فروغ: امروز میدانم که فروغ همان گل نیلوفر آبی است که در مرداب روییده بود اما به سوی آفتاب میرفت و گلبرگهای روح خلاق و لطیف او هیچ اتهامی را به خود نمیپذیرفت حتی قطرههای تبرئه را.)
مزخرفتر از همهچی توصیف آشنایی منجر به ازدواجش بود. انقدر مزخرف و فجیع و حال به هم زن؟ و همچنین صفحات آخر که در مورد فوت همسرش و بعد از اون بینهایت cringe بود واسم. حتی توی عشقش هم خودش در مرکز بود، مثلا یه جا که میخواست لیست اشتراکات و نزدیکی قلب (!) خودش و همسرش رو توضیح بده در اولین مورد به این اشاره کرده بود که ما هر دو عاشق ایران بودیم :))
دیدگاه من نسبت به ایران درودی بعد از خواندن این کتاب: یک آدم بسیار خودشیفته که به هیچ عنوان ایرادی به خودش نمیبینه و پذیرای هیچ انتقادی هم نیست و در صورتی که ازش انتقاد بشه قطعا منتقد آدم درستی نبوده و سرش نمیشده و کینه و غرض ورزی داره و این قدر ایران درودی رو اذیت نکنید چون تو بچگیش دلش شکسته :))
برگرفته از goodreadsShadi Raha
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱/۹
اثری بسیار شریف، تکان دهنده، تا حدی غمگین و قابل احترام
برگرفته از goodreadsNazanin Zare
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۰/۸
3.75
|رفتن به ماه اگر به خودکشی منجر شود چه سودی خواهد داشت؟|
واسه داستان زندگی آدما خیلی سخته ریتینگ گذاشتن پس هرچی که میزارم صرفا بخاطر قلم نقاش عزیزمونه که بسیار زیبا و گیراست توصیفاتش از نقاشی و هنرمندها نویسنده هایی که ملاقات کرده و کتابا و زندگی و عشق بی نظیره
من از نصف اول کتاب فوق العاده لذت بردم حدودا نصف دوم کتاب بود که کم کم صدای نویسنده رواز دست دادم دیگه حس نمیکردم داستان همچنان در مورد ایران جوانه، آسیب پذیر بودنش و تموم اتفاقات اطرافش منو به هیجان می اورد عمیقا میخواستم که ایران باشم موقعیت اون شجاعتش و همه احساساتشو احساس کنم ولی کم کم حس کردم دیگه از خود نویسنده دور شدم دیگه صداشو نمیشنیدم و احساساتتشو حس نمیکردم فکر میکردم کم کم با گذشت سنش بیشتر با شخصیتش آشنا میشم ولی باید تیکه های پخش شده توی کتابو کنار هم میچیدم و هنوزم نمیشناسمش میدونم چه اشخ��صی رو تحسین میکرد و دوست میداشت و همین . شایدم خودش میخواست ما همینقدر از خودش بدونیم و زندگی خودش رو یه اثر هنری میدونست و ما تو این کتاب با تموم جرئیات این اثر هنری آشنا میشیم و میشه میگفت به شدت عاشق این ویژگیش شدم که شدیدا عاشق زندگی بود عمیقا زندگی رو زندگی کرد تک تک لحظه هاشو
و یه تیکه که من خیلی دوستش دارم میگه:
من از پذیرش سرنوشتی که بهترین و تلخ ترین را به من شناساند،باورهای رنگینم راساختم.باور های رنگینم بر روی بومها نقش گرفتند تا سپاسمندی، عصیان ،پرواز و فریاد مرا تصویر کنند و چهره زنی را که مادربزرگ در نخستین ساعات زندگی ،زیبا ندانسته بود، زیبا سازند...
و سپس من زیبا شدم.
برگرفته از goodreadsShaghayegh Mohajery
1 out of 5 stars
۱۳۹۵/۹/۵
ايران درودي نقاشي بينظير در دوره ي خود است و نميتوان آن را انكار كرد، اما شيوه ي بيان اين هنرمند بسيار ضعيف است، بيشتر به وصف خاص بودن خود از ابتداي كودكي پرداخته، كتابي در ستايش خود و يگانه بودن اوست…عموما ديده نميشود هنرمند خود تلاش به ارائه ي شخصيت خود به اين صورت كند به ويژه اگر خالق هنرهاي تجسمي باشد كه تماما وصف حال او در آثار هنري اوست و نيازي به تعريف اين چنيني از خود ندارد… هنرمند با انتشار اين كتاب فرصت ديده شدن آثار خود را از بيننده بدون پيش فرض گرفته…
برگرفته از goodreadsکشش داستان باعث شد خیلی زود تموم بشه. جملات ناب و قشنگی که توی متن بود باعث میشد بارها یه قسمت از متن رو بخونم. چقدر جالبه که تو زندگی همه ی آدمایی که به جاهای بزرگ رسیدن فراز و نشیب زیاد بوده و هیچ کدوم بدون سختی به جایگاهشون نرسیدن. واقعاً کتاب آموزنده و در عین حال شیرینی بود.
برگرفته از goodreadsMohbobeh Mousavi
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۴/۶
ایران درودی، نقاش در این کتاب به زندگی خود می نگرد. و قلم زیبایی دارد لطیف همچون نقاشی هایش و منصفانه درست مثل یک ادیب.
برگرفته از goodreadsخیلی زیبا بود.
برگرفته از goodreadsبه راستی انسانهادرکدامین صندوقچه،صداقتهارامخفی می کنندوکلیدش رابه دست چه نامحرمانی میسپارند؟چه تلخ است شنیدن گفتارانسانهایی که کلام رابرای رنجش دلها به کار میگیرند وچه تلخ ترشنیدن گفتار انسانهایی که جهان هستی را درندانسته هایشان خلاصه می کنند پاییز ۱۴۰۰
برگرفته از goodreads شایداز نظر ادبی آنچنان قوی نباشه اما هر زندگینامه سیر زندگی یک انسانه که پر است از تجربه هاش ... پر از انگیزه اس....پر از تلاشه ..ازش یــاد گرفتم ،محکم باشم...
برگرفته از goodreadsسالهای زیادی ایران درودی برای من همون شعر احمد شاملو بود ، همون ما نگفتیم تو تصویرش کن معروف.
قصه ی زندگی ایران درودی ، قصه ی عاشق شدناش و دوریا و دلتنگیای زنی که عاشق جسارتش شدم ...
برگرفته از goodreadsاز لحاظ ادبی چیز خاصی نیست ولی برای اشنا شدن با زندگی هنرمند خیلی خوبه
برگرفته از goodreadsدر فاصله دو نقطه. خودنگارهای از ایران درودی. ایران درودی تو این کتاب به رسم همیشه از زندگیش نمیگه. به زبان خودش زندگیش رو توصیف کرده. به قول خودش اشتباه داره و همین اشتباه��ت هست که آدم رو میسازه. نگارش کتاب هم مثل آثارش سرشار از عشق هست و خاص خودش. این کتاب برای من درس زندگی بود. دوست دارم تمام زنها و دخترها این کتاب رو بخونن و تو مسیر زندگیشون به کار بگیرن. عشق به زندگی، تلاش و خستگی ناپذیری این زن مثال زدنیه. تفسیری که از زیبایی داره. اعتمادی که به خودش و نور درونش داره اقتداری که برای رسیدن به خواستههاش داره، همه و همه این آدم رو الگو کرده. خیلی دوست داشتم باهاش دیدار داشته باشم و از نزدیک باهاش صحبت کنم اما حیف که نشد و به قول خودش به نور پیوست. اما به نظرم این کتاب با زبانی زنده نوشته شده. اونقدر زنده که انگار ایران درودی باهات حرف میزنه و بهت اعتماد به نفس میده. چیزی که تو زندگی ایران درودی برای من جالب بود، نقش مثبت و پررنگ پدر و پدربزرگش هست. مردهایی که باعث شدن ایران آزاد باشه، اعتماد داشته باشه و با ایما��ی که به خودش داره همه جا بره و برای هنرش تلاش کنه. از این کتاب یاد گرفتم نقش مردهای زندگی تو زندگی زنها خیلی مهمه به خصوص تو ایران. و من درود میفرستم به پدر و پدربزرگ این زن که چنین دختری رو تحویل جامعه دادن. این کتاب رو تمام زنها و تمام مردها باید بخونن تا با مفهوم آزادی، خلاقیت، حمایت و عشق آشنا بشن.
برگرفته از goodreadsآزاد شو از بند خویش زنجیر را باور مکن اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور مکن
حرف از هیاهو کم بزن از آشتیها دم بزن از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور مکن
خودرا ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان تو شاهکار خالقی تحقیر را باور مکن
بر روی بوم زندگی هرچیز میخواهی بکش زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور مکن
تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی از نو..دوباره رسم کن تصویر را باور مکن
خالق تو را شاد آفرید آزاااد آزاااد آفرید پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور مکن
مگر میشود تک تک مصرعها و کلمات این شعر را در خواندن تک تک حروف این کتاب پیدا نکنی..دلم نیومد زمزمهی مدامم را حین خواندن این کتاب ننویسم
بعد از قرنهااا ننوشتن ریویو در این فضای گرم و دوست داشتنیِ گذشتهام دوباره خواهم نوشت اما به آیندهی مراجعتم چندان مطمئن نیستم..
شاید علتش پافشاری دوستی برای دانستن نگاهم پس از تئاتری بسیار بسیااار روحآرا و دل آرام بود که پس از آن بیشتر مینویسم. نه که نگاهم درخور و شایستهی خوانندگان فرهیختهی این محفل متعالی باشد نه. که از برای آرام کردن جان مواج خودم مینویسم و از برای به یاد ماندن بیشتر لحظات مستیام از کتاب با مکتوب کردنشان در فضایی پخته و بی قضاوت
اینکه بگویم ایران درودی را خیلی خوب میشناختم و بعد با ولع به سوی خواندن زندگینامهاش روی آوردم دروغ است. من چند مصاحبه با این بانوی قوی، آرام و پذیرای زندگی دیدم و از آنجا که گفت من با وجود درد بیماری ام هیچوقت درخواست مورفین برای تسکین نکردم چراکه درد به من یاداوری زنده بودن میکرد عاشقش شدم و بعد طی صحبتی با خالهام که از تبادل نظر درمورد اخیر شنیدهها و دیدهها و یادگرفتههایشان همواره لذت میبرم و از پلههای مرتفع تر از پلههای متصور ذهنم برای صعود رشد میکنم، اسم کتاب را دوباره به خاطر آوردم و در نمایشگاه کتاب ۱۴۰۰ خریدم و دست پرحادثهی روزگار تا امروز که نگاهم بسی متفاوت تره اون رو از گزند خوانش پیش از موعد دور نگه داشته بود و وای که چقدر با حال و هوای امروزم متجانس بود و عجب لذتی داشت خواندن نثر شاعرانه، آموزنده و از همه مهمتر سپاسگزار و رضایتمند این نویسنده که برای من بسیار تحسین برانگیز است و به قولش "به آنها که میگویند فقط ابلهان خوشبختند میگویم به نظر من قدرشناسان موهبت زندگی و مهربانی قلبها خوشبختترند!"
نثری دارد گیرا و جذاب که کنارگذاشتن کتاب را برای تنفس بس دشوار میکند. عاشق خواندن پستی و بلندیهای انسانها خصوصا اگر در زیست مشترکی باهاشان باشم هستم و خلاصه چه تعریفی این کتاب لازم دارد برای عاشقان بیوگرافی؟
فقط دلم میخواست بیشتر رنجهایش و اتفاقات بیرحمانهی روزگارش رو وارسی میکرد چراکه با خواندن رنج دیگران سعی میکنم هم عمیقتر و عاشقانه تر دیگران زندگیم رو قضاوت کنم و هم خودم رو در اون موقعیتها تصور کنم و عکس العملم رو بسنجم و تربیت کنم
شاید نتایج هنری این نقاش را خیلی نمیپسندم که سلیقهای شخصی و وابسته به گذشتهام است اما هنر زیستنش رو بسیار دوست میدارم و خرم آن روزی که من هم بتوانم اینقدر قوی، عاشق و راضی باشم.
برگرفته از goodreadsقصهگویی شده بودم که برای لحظات پرشکوه زندگیم ، قصههای زیبا خلق میکردم
با آرزوهایم زندگی میکردم و با آنها افسانهوار روبرو میشدم .
برگرفته از goodreadsاین کتاب عالیه :)
اگر به زندگینامه علاقهمند هستید حتما این کتاب رو بخونید.
داستان زندگی بسیار جالبی هست و اصلا حوصلهی خواننده را سر نمیبرد.
هر خط این کتاب پر از جملات تاثیرگذار هست.
برگرفته از goodreadsNasrin Salahshouri
4 out of 5 stars
۱۳۹۱/۷/۲۴
برای من نوع نگاه نویسنده به دنیای اطرافش خصوصا در سالهای اولیه زندگی اش بسیار جالب بود و تاثیر هر حادثه در خلق یک اثر!برخی از صفحات ستودنی بود هرچند برخی از صفحات هم ضعف نوشتاری به چشم میخورد و البته کاملا مشخص بود که کتاب اجبارا از تیغه ی تیز سانسور رد شده بود! با این حال از خوندنش بسیار لذت بردم. درس های جالبی ازش گرفتم
و به دوستانم هم پیشتهاد خواهم داد
برگرفته از goodreadsكتاب در فاصله دو نقطه اتوبيوگرافي ايران درودي است كه با قلمي نافذ بخش مهمي از زندگي شخصي و هنري خود را بازگو ميكند. ايران درودي متعلق به دوران طلايي هنر مدرن در ايران است كه شناخت اين دوران از زبان ايشان شنيدني است
زندگي ايران درودي مويد اين اصل موفقيت است كه با عشق و سختكوشي مسير دشوار خوشبختي و موفقيت، پيمودني است.
برگرفته از goodreadsKosar Zarei
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۱/۹
نخستینبار که عشق به سراغم آمد ادعای مالکیت جهان را کردم و همهچیز و همهکس را متعلق به خود دانستم. امروز که تهی از خودخواهیها و تصاحبها، نگاهی عاشقانه به زندگی دارم، از هرچه هست تنها مالک تنهایی خویشم و فروتنانه غیاب حضورم را اعلام میکنم. این است نظام عشق؛ هیچکس نبودن!
برگرفته از goodreadsElham Mad
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۶/۲۳
مشهودترین چیز، صداقت نویسنده است در بیان زندگی خودش ..
برگرفته از goodreadsدوست دارمش. مثل مادرم. مثل خواهرم. مثل وطنم.
كه ديريست پشت ابرهاي تاريك پنهان شده. و دريغ است كه ويران شود...
اما هنوز به اميد نور و بلور قلم مي زند.
برگرفته از goodreadsAli Niazi
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۲/۱۹
داستان زندگی ایران درودی، باید زندگین نامه ها را در زمان حیات خواند
برگرفته از goodreadsزنی شکست ناپذیر،پراستقامت،مبارز و متکی به خود
خیلی جذبش شدم.
برگرفته از goodreadsZahrashabestary
1 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱/۱۳
آثار خانم درودی را دوست دارم اما کتابش وای،
تعریف از خود تعریف از خود و باز هم تعریف از خود.
برگرفته از goodreads"به یاد دارم روزی در کودکی یک نقطه بر روی یک صفحهی کاغذ سفید گذاردم. آثارم به دنبال و در ادامهی این نقطه هستند تا روزی که آخرین نقطه را بگذارم.... و به خواب هیچکس نبودن فرو روم...!
یک زندگی، چند اثر...، در فاصلهی دو نقطه...!" (صفحه ۲۵۵)
خیلی وقت بود که دلم میخواست این کتاب را بخوانم، تا اینکه یک روز بعد از کلی گشت و گذار و پرس و جو بالاخره در یکی از مغازههای خیابان انقلاب (تهران) آخرین جلد موجود این کتاب در آن مغازه را خریدم (کتاب من چاپ بیست و ششم است).
کتاب در واقع شرح زندگانی خانم ایران درّودی، نقاش معاصر ایرانی است که به قلم خودشان نوشته شده است (۱۱ شهریور ۱۳۷۳).
هیچ وقت فکر نمیکردم به خواندن کتابهای شرح حال افراد علاقمند شوم، ولی الان با مطالعه چند کتاب از این دست متوجه شدم که اتفاقاً در این کتابها درسهای زندگی به صورت عینی و بسیار ملموس و بدون شعارزدگی بیان میشود و در نتیجه تاثیرش بیشتر و ماندگارتر است.
خانم ایران درّودی با اینکه در خانواده مرفّه و سطح بالایی به دنیا آمدهاند ولی به نظرم کودکی دشواری را پشت سرگذاشتهاند (به دلیل همزمانی کودکی ایشان با جنگ جهانی) و در طول سالهای نوجوانی و جوانی فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کردهاند، ولی خوشبختانه از این مشکلات و سختیها سربلند و موفق بیرون آمدهاند.
این کتاب نه تنها شرح حال زندگی نقاش بزرگی چون خانم ایران درّودی است، بلکه تاریخ معاصر (جنگ جهانی، انقلاب ایران، جنگ ایران و عراق و...) نیز در آ�� به خوبی بیان شده است، همچنین اشارههایی به زندگی افراد مهم و تاثیرگذار فرهنگ و هنر ایران و جهان که به نوعی با خانم درّودی در ارتباط بودند نیز آورده شده است.
نثر کتاب روان، عمیق و در بسیاری موارد شاعرانه است.
جذابترین چیزی که در کتاب توجهم را جلب کرد، رمزگشایی از برخی تابلوهای خانم درّودی است. تابلوها مانند شعری میمانند که هر چه نگاهشان میکنیم معنی آن را متوجه نمیشویم، تا اینکه یک نفر معنی شعر را برایمان میگوید. بعد از توضیحات خانم درّودی در مورد برخی از تابلوها، تازه متوجه زیبایی و عمق نگاه ایشان میشویم.
- ای کاش عکس تمام تابلوهای موجود در کتاب به صورت رنگی بود، هر چند که قیمت کتاب خیلی بالاتر میرفت ولی واقعاً ارزشش را داشت.
- بعد از مطالعه این کتاب تصمیم گرفتم دوباره طراحی و نقاشی را که یادگار دوران نوجوانی است، شروع کنم.
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
برگرفته از goodreadsMaryam Parsa
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۹/۲۸
به چشمهايش در روي جلد كتابش نگاه كنيد . ببينيد چگونه به شما نگاه ميكند. بيشتر نگاه كنيد. چشماني كه به نوشته ي خودش در آغاز كودكي لوچ بود:
نخستين نگاه من، با چشمان لوچي بود ، كه زواياي ديد آن هرگز مساوي نخواهد شد.(فريدون مشيري)
اثري اثيري از نقاشي كه با هر جمله اش ، جداي از نقاشي هاي جاودانه اش، شكوهي از نور و عشق و عظمت و فروتني را به تصوير ميكشد. يكي از افتخارات كمتر ديده شده ي زني هنرمند از سرزمينمان كه وجودش ، تارو پودش ، براي هنر و عشق ميتپيد.
در كتاب. كه به قلم شيواي رقصنده ي خود نقاش است از سياست خبري نيست . قصه ، قصه ي دلدادگي و احساسات ، تجربه هاي تلخ و شيرين است. هرچند خانم درودي با بسياري از بزرگان تاريخ ديدار و دوستي داشتهاند.
سهراب و فروغ ، مهدي اخوان ثالث، استاد خانلري ،شاملو
كه شعري برايش سرود.:
چرا كه تنها يك سخن ، يك سخن در ميانه نبود : آزادي
ما نگفتيم تو تصويرش كن !!
ديدار با سالوادور دالي و....
بانو مينويسد:
در آثار بدون حضور انسانم ، دو جستجوي او هستم، نه با نماياندن عينيت او ، بلكه با نمايش شعور انسان و عشقي كه در وجودش براي سرشار كردن جهان انباشته دارد.
در جايي ديگر:
زيستن در مرز واقعيت و خيال است كه به زندگي بعد متفاوت ميبخشد وگرنه واقعيت رندگي به تنهايي تلخ است.
"من از پذيرش سرنوشتي كه بهترين و تلخ ترين را به من شناساند ، باورهاي رنگينم را ساختم. باورهاي رنگينم برروي بومها نقش گرفتند تا سپاسمندي عصيان پرواز و فرياد مرا تصوير كنند و چهره ي زني را كه مادر بزرگ در نخستين ساعات زندگي ، زيبا ندانسته بود، زيبا سازند... و سپس زيبا شدم.
من به خواسته ي خود رسيده بودم .
برگرفته از goodreadsکتابِ «در فاصلهی دو نقطه» علاوه بر اینکه خیلی صمیمانه و دلی نوشته شده، خیلی پرکشش، دوستداشتنی و عزیزه...
ایران دَرّودی،زادهی شهریور ۱۳۱۵، که در ابتدا دنیا رو با دیدگانی لوچ نگاه کرده، تا مدتها فکر میکردند مشکل ذهنی داره و سخنهای دلآزار شنیده، اما راهش رو انتخاب کرده. اینکه ببخشه، عاشق باشه و نقاشی رو که زندگیش رو میسازه دنبال کنه. ایشون از نیویورک تا پاریس و از میلان تا ژنو نمایشگاه نقاشی برگزار کرده. کارگردان و مجری تلوزیون بوده و مستندهای زیادی هم خودشون ساختن و هم دربارهی ایشون ساخته شده...اما من تا قبل از این فقط چندتا فیلم ازشون تو اینستاگرام دیدهبودم😐 🤦🏻...
راستش واقعا از سبکهای نقاشی چیزی نمیدونم و بیشتر از اینکه درگیرِ نقاشیهای زیبایِ خانم دَرودی بشم، درگیر کلمات جادویی، عمیق و پر از حس ایشون شدم که در ۵۸ سالگی تصمیم به نوشتن زندگینامهی خودشون گرف��ن...اینکه با چه احترامی از عزیزانشون یاد میکنند، چقدر زیبا از عشق و جدایی از این عشق و دلتنگی حرف میزنند، چقدر زن بودن از زبان ایشون دلنشینه و اینکه چقدر عاشق زیستن هستند._اگر اسم ایشون رو جستوجو کنید همیشه با لباسهای رنگی،موهای رنگ شده،ناخنهای مرتب با حلقهی ازدواج میبینیدشون😌 در حالی که فراقها، رنجها، غربتها و بیماریهایی که از سرگذروندن برای یک زندگی در انزوا کافیه_
ایران دَرّودی؛ نقاش، مهربان، زیبا، سرسخت و عاشق.....
°°°°°°°°❄️
اگر دنبال کتابی هستید که نه رمان باشه و نه غیر رمان این کتاب رو بخونید.روایت انقدر جذابه که مثل رمان میمونه و انقدر تجربه پشتش هست که از چندتا کتاب خودیاری و روانشاسی بهتر عمل کنه....
..
برگرفته از goodreadsAida Moradian
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۸/۲۵
•
درس زندگي را به جز با تجربه نتوان آموخت!اما قبل از همه مي بايد بهاي آن را پرداخت.تصميم گرفتم بهاي بودن را بپردازم.اما، بلند پرواز كنم.حقارتها و زشتيها را نبينم.از خستگي و ناتوانيها فغان برنياورم.اسمها را فراموش كنم،صفتها را به خاطر بسپارم.به صحنه اي كه در كودكي مرا راه نداده بودند،وارد شوم و نقشي را كه در آن برگزيده ام،ايفا كنم
_ايران درودي-كتاب در فاصله ي دو نقطه..! صفحه ي٧٨
————
براي ايران درّودي و تلاش رنگينش
پیش از تو صورتگران بسیار
از آمیزهی برگها آهوان برآوردند؛
یا در خطوطِ کوهپایهیی رمهیی
که شباناش در کج و کوجِ ابر و ستیغِ کوه نهان است؛
یا به سیری و سادگی
در جنگلِ پُرنگارِ مهآلود
گوزنی را گرسنه
که ماغ میکشد.
تو خطوطِ شباهت را تصویر کن:
آه و آهن و آهکِ زنده
دود و دروغ و درد را. ــ
که خاموشی تقوای ما نیست.
□
سکوتِ آب
میتواند خشکی باشد و فریادِ عطش؛
سکوتِ گندم
میتواند گرسنگی باشد و غریوِ پیروزمندِ قحط؛
همچنان که سکوتِ آفتاب ظلمات است ــ
اما سکوتِ آدمی فقدانِ جهان و خداست:
غریو را
تصویر کن!
عصرِ مرا
در منحنی تازیانه به نیشخطِ رنج؛
همسایهی مرا
بیگانه با امید و خدا؛
و حرمتِ ما را
که به دینار و درم برکشیدهاند و فروخته.
□
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم که به کار آید
چرا که تنها یک سخن یک سخن در میانه نبود:
ــ آزادی!
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!
احمد شاملو
١٣٥١/١٢/١٤
_______
كتاب زندگي ايران درّودي را بخوانيم چه در عرصه هنر فعاليم يا نه دانستن زندگي آدمهاي اين سرزمين نه تنها از ما چيزي كم نميكند بلكه به داشته هايمان اضافه هم ميكند
برگرفته از goodreadsواقعا تنها چیزی که بعد از اتمام کتاب کل مغز آدم رو پر میکنه کلمهی حیفه! حیف از همه چیز، حیف این هنرمند که خیلیا تازه بعد از مرگش فهمیدن ما همچین آدم خفنی داشتیم، حیف اون زمانی که توش برای یک نقاش ایرانی از آمریکا تا فرانسه و ژاپن میخواستن گالری برگزار کنن، و هزاران حیف این مدلی...
خلاصه اگه علاقه دارید بیشتر متوجه بشید که ما چه چیزایی رو از دست دادیم برید سراغ کتاب، واقعا هم با اینکه ایران خانم نویسنده نبود چقدر قشنگ و شیرین تعریف کرده همهچیزو، و عاشق توصیفاتش شدم واقعا و نگاه و حسی که به آدمهای اطرافش داشت💙
پ.ن:کاش نقاشیهای کتاب رنگی چاپ میشد واقعا حیف نیست شاهکارهایی از نور و رنگ رو سیاه و سفید زدید؟! البته که با یه سرچ ساده تو گوگل میشه اصل کارو دید ولی به هرحال...
°
°
°
در این شکی نیست که میگویند:
باید مجنون بود تا دانست لیلی چقدر زیباست. ولی من باور دارم لیلی همانقدر زیباست که خود تصور دارد. اوست که مجنون را به آنچه خود باور دارد متقاعد کرده است.
•
•
•
مردم زمانهی ما، فرصت آموختن از رسانههای گروهی را ندارند و به مختصر ترین اطلاعات بسنده میکنند. تکرار این اطلاعات، برایشان کسل کننده است. اطلاعات سطحی و زودگذری که بار فرهنگی و عاطفی ندارند.
°
°
°
پس چه وقت یاد خواهم گرفت که بدانم "آزادی" را که برای خود ارج مینهم، حق دیگران هم هست. وانگهی این جهان از من آغاز نشده و با من نیز خاتمه نخواهد یافت.
برگرفته از goodreadsFateme Rahmati
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱/۱۴
کتاب را در نوروز 1400 خواندم بصورت شخصی که شاید در گروه کتابخوانی هم بخوانیم. ما همراه با خانم دروردی از جنگ جهانی دوم تا اولین نمایشگاه نقاش اش در تهران بعد از انقلاب همراه میشویم. او که از خانواده متمول و تحصیلکرده ای است ما را با زندگی خود و هم نسلیهایش از هامبورگ و پاریس و لندن همراه میکند.با دلی به وسعت ��ریا و افکاری بدون تعصب داستان زندگی پر فراز و نشیبش را برای ما بازگو میکند که پر است از امید رنگ عشق. از خواندن کتاب لذت بردم
کتاب در 1994 نوشته شده ولی اخیرا به بازار ایران وارد شده است. کتاب فلسفه زندگیش را با جملات قصاری بیان میکند. اشتباه اصل اجتناب ناپذیزندگیست. ین پذیرش اشتباه است که تعریف دیگر زندگی است.
هویت چیزی جدا از پندار انسان در توالی تاریخ و گستره فرهنگ و سنت نیست
برگرفته از goodreadsBahman Bahman
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۸
تا این مرحله از زندگی دانستهام که میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یا یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود. شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم، اثری به رنگ عشقهایم، اثری به شفافیت تمام آینهها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.
برگرفته از goodreadsBahman Bahman
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۸
تا این مرحله از زندگی دانستهام که میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یا یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود. شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم، اثری به رنگ عشقهایم، اثری به شفافیت تما�� آینهها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.
برگرفته از goodreadsBahman Bahman
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۸
تا این مرحله از زندگی دانستهام که میباید کولهبار غمها و دلتنگیها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یا یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظهی بعدی زندگیام خواهد بود. شاید لحظهی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریدهام. ولی در لحظهی بعدی، اثری به ابعاد آرزوهایم، اثری به رنگ عشقهایم، اثری به شفافیت تمام آینهها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطهی آسمان بر خواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد.
برگرفته از goodreadsخوندن این کتاب خالی از لطف نیست واقعا . این کتاب یکی از آثار زیبای ایرانیه که نوشته خاطرات و زندگی ایران درودی عزیزه و خیلی لذت بخشه متن خیلی روان و ساده ایی داره و شما از خوندن کتاب خیلی لذت خواهید برد و مطالب زیادی به آموخته های شما اضافه میشه . اگه شما به نقاشی علاقمند باشین احتمالا از این کتاب خوشتون بیاد چون ایران درودی عزیز از بزرگترین نقاش های زن ما ایرانی ها هستند .
امیدوارم که همگی مثل من از خوندن این کتاب لذت ببرید.
برگرفته از goodreadsتا این مرحله از زندگی دانسته ام که می باید کوله بار غم ها و دلتنگی ها را بر زمین گذارد و به استقبال آینده رفت حتی اگر این آینده یک روز یک ساعت یا فقط یک لحظه باشد. مطمئن هستم بهترین لحظه، لحظه ی بعدی زندگی ام خواهد بود. شاید لحظه ی بعدی، نوید خلق اثری باشد که هنوز نیافریده ام ولی در لحظه ی بعدی، اثری به ابعاد آرزو هایم، اثری به رنگ عشق هایم، اثری به شفافیت تمام آینه ها، خلق خواهم کرد و سپس این اثر را در بالاترین نقطه ی آسمان برخواهم افراشت تا تصویر تمامی این جهان در آن انعکاس یابد. 🤍
برگرفته از goodreadsلحن نویسنده و نحوه بیانش از تمام حوادث زندگی شخصیش بسیار لذت بخش بود،قسمتی از کتاب:
اشتباه،اصل اجتتاب ناپذیر زندگی است، در باور من اصل مهم،پذیرش اشتباه است که تعریف دیگر زندگی است،پذیرش دلتنگی هاست که تعریف دیگر عشق است.گرچه انچه مه�� است به چشم دیده نمیشود و انچه گفتنی است در قلب می ماند تا در سکوت ابراز شود.
برگرفته از goodreadsنثر کتاب متکلف و مصنوع بود و آنچنان که من انتظار داشتم در درونکاوی و کشف درونیات نویسنده توفیق نداشت. دوست داشتم این کتاب را یک نویسنده که روانکاوی و روانشناسی هم میداند نوشته بود.
با این حال از خواندنش پشیمان نیستم بدلیل اینکه تصویری از فرهنگ و سبک زندگی گروهی از ایرانیان را پیش رویم گشاد که تا پیش از این نمیشناختم.
برگرفته از goodreadsBahare.hzd
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۲۶
منتقدین و هنرشناسان عصر ما، آنچنان در باورهایشان سست و مرددند که غالباً پس از نیم قرن، ارزشهای شناخته شده را تاکید میکنند! شاید که آنها نبوغ نوابغ در قید حیات را باور ندارند و تنها مرگ هنرمند است که ارزشها را به مرور زمان برایشان آشکار میکند! /
برگرفته از goodreadsاز خوندن هیچ کتابی اینطور عمیق فکرم درگیر نشد، قلم بسیار روان و دلنشین خانم درودی ستودنیست این کتاب تاریخ معاصر ایران را همراه خاطرات پر فراز و نشیب خانم درودی ورق میزنه با شادیها و موفقیتهایش لبخند میزنی و با غمهایش گریه میکنی، روحش شاد و یادش گرامی.
برگرفته از goodreadsاین کتاب یکی از قشنگ ترین کتاب هایی است که خواندم و ارزش این رو داره که چند بار دیگر خونده بشه ..درپایان کتاب کار جالبی کرده بودند که مجددا جملات مهم و کلیدی کتاب رو نوشته بودند
رمانی که هر خط ان یک درس برای یک روزگار است ♥️❤️
برگرفته از goodreadsایرانِ عزیز، کاش میشد در آغوش بگیرمت. تو سراسر عاطفه بودی ، سراسر عشق، سراسر نبوغ، با چاشنیِ تواضع.
یقین دارم که همان «خورشیدِ شکسته»ی نقاشیات، به استخوانهای پوسیدهات بوسه میزند و «ریشههای زمین، ریشههای ما» جسم پربار تو را در بر میگیرند. هرگز از یاد نخواهی رفت؛ چرا که تو خود ایرانی.
برگرفته از goodreadsاین کتاب رو نتونستم کامل بخونم، ولی یکی از بهترین کتاب هاییه که تو عمرم خوندم. نثر قوی خانم درودی واقعا آدم رو به وجد میاره. اینکه از یک زندگی نامه بشه داستان به این زیبایی نوشت کار هر نویسنده ای نیست.
برگرفته از goodreadsبرای من که عاشق زندگینامه هستمراضی کننده بود جملات زیبای زیادی داره که گاها فکر میکنمخانم درودی میتونست یه شاعر یا نویسنده هم باشه
وقتی داستان رو میخوندمبرام واقعا عجیب میومد که چرا مردمای اون زمان از یه جنس دیگه بودن که انقدر مهربان و بافرهنگ و با شعوربودن چی ما رو این همه عوض کرد؟؟؟!!
برگرفته از goodreads .کتاب زندگی در معنای واقعی. کتابی که باعث می شود نگاهی دیگر به زندگی داشته باشیم ،نگاهی درست.
برگرفته از goodreadsاین کتاب؛ فقط یه بیوگرافی نبود بلکه در لابلای روایت زندگی خانم درودی؛ مفاهیم عمیقی نهفته شده بود....
برگرفته از goodreadsبهترین و زیباترین اتوبایوگرافی که تا به حال خوندم!!
برگرفته از goodreadsSepideh Bahrami
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۸/۲۹
کتابی کاملا گیرا.
برگرفته از goodreadsNarges Jafarian
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۲/۵
کتاب فوق العاده ای که هر دختری باید در سنین مختلف چندین بار بخونه... فراتر از نقاشی یا خاطرات، نوع زیستن و زیبا زیستن رو انسان از بانو درودی یاد میگیره 😍😍 فوق العاده است...
برگرفته از goodreadsبه نظر کتاب جالبی بود که احتمالا قسمت زیادیش بخاطر تعلق قلبی به خانم درودی باشه
ولی در کل خوبه بعضی وقت ها از یه دیدگاه دیگه هم به زندگی نگاه کنیم
برگرفته از goodreadsبه نظرم این کتاب شگفت آور رو هر ایرانی باید بخونه و به اینکه با خانم درودی هم وطن هست افتخار کنه. واقعا خانم درودی علاوه بر نقاشی های زیباشون قلم خیلی نرم و لطیفی دارند👌🏻
برگرفته از goodreadsSarahinga
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۲/۲۵
نمیشه این کتاب رو روی زمین گذاشت
کتابی شیرین
آشنایی با بانوی نقاش از طریق این کتاب خیلی دلنشینه
زندگی نامه ای جذاب با همه اوج و فرودهاش
برگرفته از goodreadsبسیار عالی! خانم درودی با تمام احساساتشان زندگی پر فراز و نشیب و جذاب خودشان رو روایت کردن.
برگرفته از goodreadsمحشر!
پر از حس،پر از عشق،پر از قشنگی
برگرفته از goodreadsاستاد بزرگ،با خوندن کتابتون آرزو داشتم به صد سال پیش برمیگشت و زندگیم رو شروع میکردم.مطمئنا دوران زیباتری رو تجربه میکردم
برگرفته از goodreadsMahsanabaft
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۷/۳۰
من لذت بردم عالی بود.درود بر بانو ایران درودی عزیز
برگرفته از goodreadsخوندنش تجربهی قشنگی بود❤💫
برگرفته از goodreadsاما رنگها و شکلهای نقاشی،واژه های صمیمانه تری از کلام اند.
برگرفته از goodreadssoroor sarafrazi
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۲/۲۶
از خواندن اینکتاب، بسیار لذت بردم. نگاه زیبای خانم ایران درودی و اطرافیانشون به زندگی، بسیار تاثیرگذار بود
برگرفته از goodreadsاین کتاب باید ستاره های بیشتری بگیره هزاران هزار ستاره 👌🏻💫🌟
برگرفته از goodreadsاگر بخوام تو دو جمله توصیف کنم این کتاب رو:
ایران درودی به معنی واقعی کلمه زندگی کرده
زندگی کرده نه فقط نفس بکشه.
برگرفته از goodreadsچقدر حس فلسفه تجربه تلاش رشد و تکامل درین کتاب هست
امیدوارم حتما بخونیدش
بی نظیره
برگرفته از goodreadsNazli_maza
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۸/۱۴
کتاب خیلی جالبی بود برای من
بیشتر مطالب کتاب رو قبلا انگار در مصاحبه های خانم درودی دیده بودم اما وقتی کتاب رو خوندم حس کردم اون مصاحبه های تقطیع شده این ور و اون ور جان کلام رو به کلی زایل کردن
خلاصه در مواجه با افراد صاحب سبک و نام حتما کتابی که نوشتن بهتره
همین
برگرفته از goodreads