Mahdi ■L■
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۱۷
این کتاب قرار نیست افسردگی شما رو درمان کنه
قرار نیست یه شبه خوبتون کنه و از یه زندگی سیاه به شادترین زندگی ممکن برسید
قرار نیست آرامش روحی شدیدی رو بهتون القا کنه یا هرچی
همه چیز بستگی به خودتون داره که چطور برداشت کنید این کتاب رو
نمیگم شاهکار بود
نمیگم نجات دهنده هست
ولی کتابِ خوب ، کتاب خوبه( روح خیابانی درونم دمیده شد)
چه رمان باشه چه تاریخی چه روانشناسی یا خودیاری( اگه درست بگم)
این کتاب هم خوب بود و باعث شد امروز که شروع کردم و تمومش کردم مسیر طولانی ای که همیشه ماشین میگیرم رو پیاده برگردم سربالایی و جایی که خسته میشدم تلاشم رو میکردم تا بتونم ( چیزی حدود ۸ تا ۹ کیلومتر)
و وقتی رسیدم به خونه یه لبخند بزرگ رو لبم بود
نمیگم وای از فردا زندگیم عالیه
به قول خود مت هیگ ما نه قراره آدمِ خوشحالی باشیم نه آدمِ ناراحت نه آدمِ ترسو و نه آدمِ آرومی
بلکه ما همزمان یک آدم خوشحال، ناراحت ترسو و آروم هستیم چون نمیتونیم فقط یک عنوان رو از بین اینها انتخاب کنیم
مت هیگ زرد نیست چون اشاره داره به اینکه افسردگی وقتی درمان بشه هنوزم میتونه روزنهای پیدا بکنه تا نفوذ بکنه به درون فردی که حالش بهتر از قبله
پس در نتیجه این کتاب رو بخونید و امیدوارم کمکتون کنه
قبل از هرچیزی خودتون به خودتون کمک کنید
همون طور که من تصمیمش رو گرفتم
و جمله ای که خیلی وقت بود میخواستم بشنوم رو از این کتاب شنیدم : به خودت سخت نگیر...
برگرفته از goodreadsاز اون کتابا که دوست نداشتم تموم شه، تلاش کردم آروم آروم بخونم، جوری که تک تک کلمهها و صفحات به روح و جان بشینه.
این کتاب، صفحات و کلماتش مرهم و یار آدمی در روزای سخته، حس آرامش و درکی که میشد حسش کرد، فراتر از تصوره.
خیلی جاها دلم میخواست بعضی جملهها رو یه جوری حفظ کنم که هیچ موقع از یادم نره و وقتایی که میرسم به تنگناهای زندگی، ازشون کمک بگیرم.🥲✨️
برگرفته از goodreadsAli Book World
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۷/۱۸
این کتاب، مورفینِ روح است.
برگرفته از goodreadsEmerson●ω●
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۸/۱۰
هیچچیز قویتر از امید کوچکی نیست که تسلیم نمیشود:)
برگرفته از goodreadsهیچ چیز قوی تر از امید کوچکی نیست که تسلیم نمی شود.
دقیقا توی این روزای سیاه که چیزی تا دیوونه شدنم باقی نمونده زمان مناسی برای خوندنش بود.
1041/8/8
برگرفته از goodreads2.5
تسلانامهای برای زندگی/ مت هیگ / شیرین ملکفاضلی / هوپا
این اولین اثری بود که از من هیگ میخوندم. اوایل برام جالبتر بود. من هیچوقت طرفدار کتابهای خودیاری یا self-help نبودم ولی تازگی دارم ژانرهای جدیدی رو امتحان میکنم و باید بگم از این ژانری که همیشه نسبت بهش گارد داشتم هم بدم نمیاد. اما متاسفانه چیزی که تا الان توی بیشترشون دیدم، تکرارِ عبثه و درمورد این کتاب واقعا شدید و آزاردهنده بود. کلا وقتی حرفی زیاد زده و تکرار بشه، ارزش و معنی خودش رو از دست میده؛ حالا هر چقدر هم که میخواد درست باشه. تکرار بیپایان جملاتی مثل خودتان باشید، شما کافی هستید، شما اینجا هستید، شما وجود دارید، فلانید بهمانید... خب باشم حالا چی کار کنم؟ فکر بودن و وجود داشتنم حال من یکی رو حداقل بهتر نمیکنه. حتی جملات خوبش رو هم اینجوری هدر داده، و با تکرار زیاد تبدیلشون کرده به یه جور شعار، انگار که وسط راهپیماییای چیزی هستیم.
فصلها اکثرشون کوتاهن و همشون هم بد نیستن. بعضیها رو خیلی دوست داشتم و راجبشون فکر کردم و بعضیها رو هم نه، ارتباط برقرار نکردم؛ چون به نظرم زیادی کلی بود؛ انقدر که دیگه انگار معنی خاصی نداشت. انگار حرفهای خودش نبود و بهش دیکته شده بود. منطقی پشتش نبود. یعنی اینجوری بودم که اصلا خودت میفهمی چی داری میگی؟ چجوری توی دورانی که افسردگی شدید داشتی اینها بهت کمک میکردن؟
خلاصه که اوایل و حتی تا اواسط داشتم با علاقه پیش میرفتم، ولی از یه جایی، خیلی از مطالبش برام خستهکننده شد و خیلی از حرفهاش به جای اینکه حالم رو بهتر کنه، عصبیم کرد. میتونست کتاب خودیاری واقعا خوبی باشه، اما با آوردن یه سری جملات پرت و پلا وسط حرفهای درست یه جورایی خرابش کرد.
نمیدونم شاید برای من کار نکرد. شاید کس دیگهای واقعا حالش با این کتاب بهتر شه... شایدم باید حالتون یکم بهتر باشه تا روتون اثر بذاره.
برگرفته از goodreadsمت هیگ هم خوشش اومدهها. :))
برای من چیزی فراتر از «دلایلی برای زنده ماندن» نبود. شاید نقل قولهای بیشتر. با این تفاوت که اون رو در بهترین زمان ممکن خوندم و به قول شما جوونها خیلی فازش رو گرفتم.
نویسنده باز هم حرفهایی زده که همه میدونیم؛ فقط بعضی وقتها نیاز به دوباره شنیدنشون -به سادهترین زبان- داریم. که از قضا خوب بلده دستت رو بگیره و بگه «هیس. نفس بکش. هیچی نیست.»
اگه بخوام کتاب رو با یک پاراگراف از خودش معرفی کنم:
Be curious. Go outside. Get to bed on time. Hydrate. Breathe from the diaphragm. Eat happy. Get a routine baggy enough to live in. Be kind. Accept that not everyone will like you. Appreciate those who do. Don’t be defined. Allow fuck-ups. Want what you already have. Learn to say no to things that get in the way of life. And to say yes to the things that help you live.
برگرفته از goodreadsاین کتاب تموم شد و... همهی چیزی بود که میخواستم.
شاید شاهکار یا فوقالعاده نباشه، ولی همون چیزی بود که دوست داشتم بخونم. یا یه جملهی بهتر، همون چیزی بود که "نیاز" داشتم بخونم.
مت هیگ شعارهای زرد نداده، یا حتی سعی هم نکرده که یه کتاب روانشناسی بنویسه. صرفا نشسته و از تجربیات خودش، از زیباییهای که توی دنیا پیدا کرده، از تاریکترین لحظات و حتی از فیلمها، جملهها و غذاهای موردعلاقهش حرف زده. دقیقا همین.
انگار با یک دوست نشستید کنار شومینه و اون داره در صادقانهترین حالت ممکن باهاتون حرف میزنه.
حرف دیگهای ندارم که بزنم. جملههای خوب هم زیاد داشت که دیرتر میام اضافه میکنم به ریویو.
از اون سری کتابهایی که هر چند وقت میخونمشون تا ببینم آیههای آینده هم همین نظر رو دارن یا نه.
5/5
پ.ن: ریویو کاملا نظر شخصی بنده میباشد و نقد حرفهای نیست. خداحافظ.
برگرفته از goodreadsUnidentified
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۹/۵
"هیچ چیز قوی تر از امید کوچکی نیست که تسلیم نمیشود..."
من همیشه از کتابای توسعه فردی متنفر بودم...فک کنم قبلا نهایتا یکی دوتا به زور تموم کردم...
ولی این...
ترکیبی از روانشناسیِ استاندارد (نه زرد!) و فلسفه بود...خیلی جاها با استدلال های فلسفی قانعت می کرد که حرفش بی پایه و اساس نیست و همین متمایزش میکرد...پر از نقل قول های جالب بود و یکی دیگه از مزیتاش این بود که کل کتاب به بخشای کوچیک تقسیم شده بود و این باعث میشد خسته نشی از خوندنش... و اینکه نمیخواست تو رو هل بده که فلان کار رو بکن،چرا نشستی و الان عقب میفتی! برعکس بهت این حس رو القا می کرد که تو همین الانم کافی هستی و نیازی نیست همیشه در حال انجام دادن یه کار بزرگ باشی...
در کل کتاب روون و حال خوب کنی بود...ارزش خوندن داشت.
برگرفته از goodreadsهمونطور که از اسم کتاب مشخصه، و نویسنده م تو مقدمه میگه، تو کتاب قراره حرفای آرامش بخش بزنه، و کارشو هم به خوبی انجام میده. حرفایی که شاید خیلیاشون به نظر شعاری بیان، اما یه وقتایی تکرار شدنشون واسه آدم خوبه. من انتظارم از این کتاب بالا بود و بعد خوندنش هم راضی بودم ازش. اولین کتابی بود که از مت هیگ خوندم و قطعا سراغ بقیه کارهاش هم میرم.
برگرفته از goodreads⚫Matin(ImmortalPersian)⚫
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۸/۲۲
کتاب خوبی بودش ولی ترجمه خانم شبانیان ضعیف و دلنچسب بود به طوری که بعضی صفحات آدم اصلا متوجه نمیشد داره چی میخونه 😂
در کل خوبه خیلی جملات جالبی داشت میشه راحت تو یه سیت خوندش
Nov 2021 Iran/Tehran
برگرفته از goodreadsSetayeshmor
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۲/۲۰
I found my new bestie 💚
حس خوب و پینترست رو تحت عنوان ی کتاب درآورده😭😍
برگرفته از goodreads_.eameli
2 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۲۶
نظر من نبینید و دیدتون نسبت بهش عوض نشه...
من کلا نمیتونم روانشاسی ارتباط برقرار کنم.
برگرفته از goodreadsتوی زمان و موقعیت مناسبی خوندمش و خیلی دوسش داشتم.
برگرفته از goodreadsNegah Nun
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۲/۱۲
ئەم کتێبە پێکھاتووە لە کۆمەڵێک نووسراوی کورت و کورتە چیرۆکی ژیانی نووسەر خۆی کە لە ماوەی ژیانینچەند ساڵی خۆیدا نووسیونی و پێیان گەشتووە و ھەر نووسینێک پارچەیەک لە ئومێد و ھیوا لە دەروونی خوێنەردا چەکەرە پێ لێدەدات ، وە شێوازی نووسینەکان زۆر جیاوازە ، تێیدا ھەست بە ھیچ جدیاتێک ناکەیت و زۆر ھاوڕێیانە نووسراوە کە ھەست دەکەیت کەسێک لەم دونیایەدا بە تەواوی ئەو ھەست و ڕووداوانەدا تێپەڕیوە کە تۆ پێیدا تێپەڕێویت و قسەیان لەسەر دەکەن پێکەوە.
ھەندێک نووسراوی فەلسەفی سادەی تێدا بەکارھێناوە بۆ ئەوکەسانەی دەیانەوێت بۆ یەکەمجار دەرگایەک بکەنەوە بەڕوی فەلسەفەدا پێموایە کتێبێکی گونجاو دەبێت.
.
بۆ ئەوکەسانە دەبێت کە لەناو دونیایەکی پڕ ھیلاکی و نائومێدی و ماندوێتی دەروونی و جەستەییدا ، بەدوای پەیامێکدا دەگەڕێن تاکو ئارامیان بکاتەوە ، کەسانێک کە خۆیان ون کردووە و دەیانەوێت دووبارە خۆیان بدۆزنەوە و باشتری بکەن.
.
وەک ناوەکەی خۆی زۆر ھەستم بە ئاسوودەیی کرد لەگەڵ خوێندنەوەی ، ڕۆژانە چەند پەڕەیەکی کەمم لێی دەخوێندەوە کە جێگەی زۆر گەورەی لە ڕۆژەکەمدا دەگرت.
.
چەند نموونەیەک لە نووسینەکانی کتێبەکە:
نەخێر.
نەخێر ، من نامەوێت
نەخێر ، ناتوانم ئەوە بەبێنبەرامبەر بکەم بۆت
ن��خێر ، من بەوە ڕازی نیم
نەخێر ، ناتوانم لەو ئاھەنگەدا بەشدار بم
نەخێر ، نامەوێت لەوە زیاتر بەردەوام بم
" نەخێر "وشەیەکی باشە ، "نەخێر" لەڕاستیدا "بەڵێ"ە ، بەڵێیە بۆ بوونی سنورێک ، بۆشاییەک کە پێویستت پێیەتی و دەبێت ھەتبێت.
.
ئێمە بەناو ساتە سەختەکاندا گەورە دەبین ، گەورەبوون گۆڕانە ، کاتێک ھەموو شت ئاسانە ، ئێمە ھۆکارێکمان نییە تاکو بگۆڕێین ، زۆربەی ساتە پڕ ئازارەکانمان لە ژیاندا ، ئێمەیان گەورە کردووە. کاتێک ئازارەکە تەواو دەبێت ، بۆشاییەک دروست دەبێت ، بۆشاییەک کە دەتوانین پڕی بکەینەوە بەو ژیانەی دەژین و دەمانەوێت.
.
پێویست ناکات ھەمیشە ئەرێنی بیت ، پێویست ناکات خۆت بە کەم بزانیت بەھۆی ترس و خەمباری و توڕەیەکانتەوە. تۆ ناتوانیت باران بووەستێنیت بەوەی پێی بڵێیت ھێی بۆستە. ھەندێکجار دەبێت لێی بگەڕێیت ، بھێڵیت بەر دەموچاوت بکەوێت. باران ھەمیشەیی نییە ، ئەوە بزانە کە لەگەڵ ئەوەی کە تەڕ دەبیت ، تۆ نابیت بە باران! تۆ نابیتە ئەو ھەستە نەرێنیانەی کە لە مێشکتدا ھەن ، تۆ ئەو کەسەیت کە ئەزموونی زریانت کردووە ، لەوانەیە زریانەکە قاچەکانت بچەمێنێتەوە ، بەڵام دووبارە ھەڵدەستیتەوە.
.
کاتێک شتەکان تاریک دەبن ، ئێمە ناتوانین ئەو شتانە ببینین کە ھەمانە. ئەمەش ئەوە ناگەیەنێت کە خاوەنی ئەو شتانە نین. ئەو شتانە لێرەن ، ڕێک لە بەردەم تۆدا ، ھەموو ئەوەی پێویستە بیکەین ئەوەیە کە مۆمێک داگیرسێنین ، یاخود گڕ بەردەین لە کەمێک ھیوا ، ئەوکات دەتوانین ئەوە ببینین کە ھەمانە.
برگرفته از goodreadsبرای اولین آپدیت گودریدزم موقع خوندنش نوشتم:
" توی مقدمهش مت هیگ دستور العمل استفاده از کتابش رو نوشته و این بشر انقدر بانمک بوده و من نمیدونستم؟!
اسم کتاب برازندهشه واقعا. من میخواستم فقط چندتا چپتر بخونم تا دستم بیاد کتابش چطوریه، ولی به خودم اومدم و دیدم یک پنجمش رو در مدت زمان کوتاهی قورت دادم. دوسش دارم. آرومم میکنه. و گمونم اگه جلوی خودم رو نگیرم همین امروز تمومش میکنم*-* "
درسته که یه روزه تمومش کردم و این سفر لذتبخش چهار روز طول کشید اما تمام چیزی که میخواستم این بود که قدر چهار ماه کش بیاد که بتونم هر لحظه که احساس نیاز میکنم یه بخشش رو به ودم هدیه بدم. با این حال، به قدری گیرا و ملموس و لمس کنندهی روحم بود که هربار کتاب رو باز میکردم محال ممکن بود فقط به یه یادداشت بسنده کنم.
نمونهی بارز از هر دری سخنی، پتوی گرم و فنجون چای، ماشمالوی شیرین کبابی، بوسیدنی در هر زمانی، ماسب برای روح هر زمان از شبانه روز، وقت و بیوقت دوست داشتنی و دارای مقدار زیادی حس آرامش.
The comfort book آقای هیگ، برای من اینطوری معنا میشه.
اگه دنبال چسب زخم برای روحتون میگردید و دوست دارید که شبیه یه استیکر بامزه به نظر بیاد تا چسب زخم، پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید. بهتون میگه که چرا و چطور کافی هستید!
برگرفته از goodreadsبالاخره بعد از یسال تمومش کردم ☺︎
نمیدونم دلیل طول کشیدنش به خاطر سلیقه منه یا اینکه ماهیت این کتاب اینجوریه که باید روزی یه صفحه ازش بخونی 😅
من از کتابای روانشناسی و خودباوری و ... خوشم نمیاد ولی این کتاب بیشتر اینجوری بود که انگار یکی داره باهات درد و دل میکنه یه دوست که راجب همه چی باهات حرف میزنه؛
تجربیاتش، داستان هایی که بلده، نقل قول هایی که شنیده،آهنگ ها و کتاب ها و غذا های مورد علاقش و ...
واس همین ازش خوشم اومد :)
برگرفته از goodreadsجناب مت هیگ، بسیار تلاش کردی زرد نباشی، ولیکن این ایمان پنهانی که در جمعبندی آثارت دیده میشه از پیامدهای اجتنابناپذیرِ گذر از طوفانـه و از قضا به مذاق بنده خوش نمیاد…
برگرفته از goodreadsمت هیگ یه نویسنده ی روانشناسی نیست.اون یه دوسته که از دل تجربه هاش برامون حرف میزنه..و حال مون رو بهتر میکنه..تا جایی که من فهمیدم،کتاباش در شرایط عادی تاثیرشون به اندازه ی وقتی نیست که حال مون بده و میخونیم شون..کتابای اون مثل دارو میمونن.داروی روح.و وقتی روح آدم در رنجه،خیلی مفید واقع میشن تا وقتی که در اسایش و ارامشیم...همین دیگه..مت هیگ واقعا از نویسنده های موردعلاقمه :)
برگرفته از goodreadsبا کتابخانه نیمهشب با قلم مت هیگ آشنا شدم و بعد از توقف زمان و این کتاب، از ایدههای مت هیگ برای نوشتن خوشم اومد
مت هیگ 3 سال افسردگی داشته و تا مرز خودکشی پیش رفته. این کتاب تجربیاتش از اون دوران تلخ افسردگیه.
انگار خود نویسنده جلوت نشسته و داره گرم و صمیمی از دونستهها و تجربیاتش باهات حرف میزنه.
داستان میگه، مثال میزنه، نقل قول از افراد معروف رو آورده، حتی لیست آهنگها، غذاها فیلمها و کتابهایی که بهش حس خوب میده رو نوشته و همه اینا اینقدر خودمونی و روونه که نه به عنوان راهکار، بلکه به عنوان حرفهای یک دوست، دلنشین و قشنگه
برگرفته از goodreadsکتاب از زبان فردی است که تجربه افسردگی و خودکشی داشته. تجربه ی خوب شدن خودش رو میگه
جملات قشنگی داشت ولی کلیت کتاب و حتی حرف هایی که میزد اغلب تکراری بودن
برای تجربه ی یک کتاب آرامش بخش خوب بود
۲ اسفند ۱۴۰۰
برگرفته از goodreadsاین کتاب رو در یکی از سخت ترین شرایط زندگیم پیدا کردم و حرف هایی که میزد دقیقا تموم اون چیزهایی بودن که من توی اون برهه از زمان نیاز داشتم بشنوم
اینکه خودم رو بپذیرم اینکه ممکنه مهم ترین درس های زندگیم رو در سخت ترین روزها یاد بگیرم
از همون زمان هم هر وقت احساس می کردم دارم غرق میشم و به قایق نجات نیاز دارم میرفتم سراغ کتاب و جسته و گریخته چند فصل ازش می خوندم
نوشته های مت هیگ تونستن اون آرامشی که میخواستم رو تا حدی بهم برگردونن وقتی می دیدم خود نویسنده هم دورانی شاید شبیه دوران سخت زندگی من می گذرونده احساس بهتری پیدا میکردم این احساس که تنها نیستم و آدم های دیگه ای هم شبیه به من وجود داشتن و تونستن از اون برهه از زندگیشون جون سالم به در ببرن
جملاتی توی کتاب بود که بهم قوت قلب می داد خیلی خوبه کتابی رو دقیقا توی زمان درست بخونی چون اینجوری بیشترین استفاده رو ازش می بری
یکی از چیزای جالبی که بهش برخورد کردم این بود که همیشه احتمال برگشت به دوران افسردگی بعد از بهبود پیدا کردن وجود داره همیشه بخشی از وجودمون هست که ممکنه دوباره درگیر افکار مخرب بشه و توی اون گودال تاریک فرو بره و این کاملا طبیعیه و بنظرم بقول یکی از دوستان این زرد نبودن نوشته های مت هیگ رو نشون میده
این کتاب مثل محیط امن بود برام وقتی کل دنیا و درگیری هام روی سرم آوار میشدن من به این کتاب رو می آوردم و احساسات بدی که داشتم کم کم کمرنگ تر میشدن
این میشه گفت اولین کتاب خودیاری ای بود که خوندم و قطعا بازم به کتابای مشابهش رجوع میکنم
"نباید درد رو منتظر بزاریم با تظاهر کردن به وجود نداشتنش از بین نمیره"
قطعا دوباره به این کتاب برمیگردم و دوباره توی شرایطی که نیاز دارم چیز هایی رو برای خودم یاد آوری کنم جملاتی که علامت زدم رو میخونم
برگرفته از goodreadsGhazaal B.
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۲/۱۱
دلیل امتیاز پایینم یکی اینه که خوندنش خیلی طول کشید. دو سه بار تا بیش از نصف خوندمش و وقفه افتاد و بار بعد تصمیم گرفتم از اول شروع کنم به خوندنش. البته که این به این معنیه که کتاب در حال و روحیات مختلفی همراهم بوده چون این هفت هشت ماه خلق و خوم شدیدا تغییر کرده و البته که هنوز در حال تغییر و نوسانه و آنتروپیش بسیار بالا و بههر حال با اینکه بعضا کتاب بدجوری حوصلهم رو سر میبرد، روزهایی بود که چیزی جز این کتاب رو نمیتونستم بخونم و مستاصلانه لای واژههاشبه دنبال تسکین میگشتم.
البته که بر خلاف وعدهی اسم کتاب، تسکینی نیافتم. یا آنچنان تسکینی نیافتم.
کتاب بیش از حد تحملم انگیزشی بود، به همراه کمی فلسفه و کمی عرفانِ بودایی و شرقی و کمی تجربههای زیستهی نویسنده و تقلاش برای دیدن طرف مثبت لیوان و البته تلاش شدیدش برای رد نکردن مرز انکار افسردگی و جدی و واقعی بودن خودش و تمام خطرات و عواقب و عوارضش.
ضمن اینکه احساس میکردم با یک «غربی» طرفم که «شرق» براش اگزاتیکه چون بسیار متفاوته با آنچه زیسته. البته که قضاوته ولی خب اینطور برداشت کردم از توضیحاتش. و البته که خیلی زود متوجه شدم نویسنده اطلاعات عمومی فوقالعاده گستردهای داره.
برگرفته از goodreadsاول بگم که خیلی این کتاب ر�� دوست داشتم .
و نویسنده اش نویسنده ی مورد علاقه ی منه .
اگه بخوام به طور کلی بگم ، این کتاب ازون کتاباییه که توش کلی نوشته ی حال خوب کن داره …
بنظر من نوشته های این کتاب خیلی واقعی و لمس شونده هستن ….
با توجه به اینکه تقریبا همه ی آثاری از نویسنده که به فارسی ترجمه شده بود رو خوندم ، میتونم بگم این اثر حاصل تکامل آثار قبلیشه :)
بسیار بسیار قشنگ ، حال خوب کن :)
و من به این کتابا میگم کتابای اروم :)
امیدوارم شما هم از خوندنش لذت ببرین :)
برگرفته از goodreadsکتاب خوبی بود و شامل تیکه تیکه هایی از صحبت های حدودا دو صفحه ای بود .همه تیکه ها رو دوست نداشتم ولی تیکه هایی هم بودن که خیلی کمک کننده و زیبا بودن .
به نظرم این از اون نوع کتاب هاست که موقع درست باید خوندش ،زود بخونی مفهوم صحبتاشو اشتباه ممکنه برداشت کنی و اگه دیر بخونی چیز جدیدی برات نداره.
در کل دوستش داشتم و قشنگ بود:)
برگرفته از goodreadsکتاب خیلی جالبی نبود بعضی قسمت ها واقعا خسته کننده بود فقط بعضی جاهای کتاب تیکه جمله های قشنگی داشت وگرنه جذاب نبود
برگرفته از goodreadsبه نام خدا
این کتاب حس بهتری بهتون هدیه میده، درست مثل رنگین کمان بعد از باران
با ترجمه عالی خانم شبانیان
برگرفته از goodreadsاز اون جایی که الان تو فرجه امتحاناتم هستم دو روزه تمومش کردم ، اگه شرایط عادی بود میتونستم تو یه روز هم تمومش رو بخونم
باید در وصفش بگم که کتاب خوبی بود ...
من با کتابخانه ی نیمه شب عاشق قلم مت هیگ شدم ولی باید بگم که اگه کتابخانه ی نیمه شب رو خوندید مثله اینه که همون کتاب آسایش رو خوندید!
کتاب آسایش درون مایه و محتوایی دقیقا مثل کتابخانه ی نیمه شب داشت با این تفاوت که کتابخانه ی نیمه شب داشت بصورت داستانی به خواننده گوشزد میکرد که هر آدمی برای خودش مهم و باارزش هستش
ولی کتاب آسایش بطور مستقیم داره نصیحت میکنه آدمو ،
من که خودم کتابخانه ی نیمه شب رو بیشتر پسندیدم ...
چون ما آدما ذاتمون اینجوره که یکی مستقیما نصیحتمون کنه نمیپذیریم ولی اگه ببینیم کسی اشتباهی کرده و نتیجشو دیده ما ازش درس عبرت میگیریم و اون اشتباهو تکرار نمیکنیم .
از نظر من که اگر کتابخانه ی نیمه شبو خوندید ، دیگه لزومی نداره سراغ کتاب آسایش برید .
"تو ضد آب هستی ؛ اینکه یاد بگیری خیس باران شوی و شاد باشی آسانتر از این است که یاد بگیری چطور جلوی بارش آن را بگیری." صفحه۱۱۲
برگرفته از goodreads