اگه به دید اولین کتاب منتشر شده از نویسنده بخونیمش، خیلی امیدوارکننده ـست. ولی کلی بخوایم ببینیم، یه سری مشکلاتی هم دارن. مثلاً نزدیک بودن ِ طیف داستان ها به هم. همه شون درباره عشق و روابط بودن. مشکل دیگه اینکه شخصیت های مرد، مردونه نبودن! کار سختیه که بخوای با دید جنس مخالفت بنویسی، اونم تو آثار اولت. ولی آنا گاوالدا این کارو کرده. ما وجه تمایزی نمی بینیم بین شخصیت پردازی زن ها و مردها. حتی یه جاهایی دغدغه ها اونقد شبیه به هم هستن که تو تشخیص جنسیت شخصیت ها به مشکل برمیخوریم! به هر حال همه میدونیم که مردها و زن ها یه تفاوت هایی دارن. داستان ها خیلی عادی و آروم و چخوفی بودن. البته چندجایی حرکت های قشنگی هم زد نویسنده که احتمالاً به دلیل کم تجربگی و خام دستی، قوت و قدرت نگرفتن. ولی چشم ِ منو گرفت. مثلاً جریان تصادف ِ اون دو تا پسرهای مستی که از مهمونی میومدن و نتونسته بودن دوست دختر تور بزنن و به جاش درگیر یه گراز شدن. :)) اون یکی از بهترین داستان های این مجموعه بود. یا اون داستانی که در مورد یه مردی بود که با دو تا خواهرهاش زندگی میکرد. چقد با اینکه فضا و فرهنگش متفاوت بود، برای من قابل لمس بود. چقد احساس میکردم تو فضائم. و پایان بندی فوق العاده ای هم داشت. اما خب دو- سه تا داستان هم بودن که من خوندم و گفتم خب، همین؟ نکنه من بد خوندم؟ شایدم من بد خوندم. ولی کلاً.. همینا
برگرفته از goodreadsاز متن کتاب:
به او گفتم: فقط یک دلیل بیاورید تا دعوتتان برای شام را قبول کنم.
گفت: فقط یک دلیل... خدای من... چه کار سختی...
نگاهش کردم، با خنده.
بی مقدمه دستم را گرفت...
----------------------------------------------
مجموعه داستان خوبی بود ولی انتظار بیشتر از این ها رو داشتم و بغیر از داستان آداب دلبری در سن ژرمن دپره و داستان سال ها بعد، بنظرم بقیه خیلی معمولی بودن.
رای من سه ستاره بود، بخاطر داستان اول چهار ستاره می دم
برگرفته از goodreads
Zahra Dashti
3 out of 5 stars
۱۳۹۵/۲/۳۰
مجموعه ای ساده و متفاوت بود.یک جور تجربه دلپذیر!
زبان روایی ساده ، اتفاقات ملموس و بیان ظریف احساسات ویژگی های این مجموعه داستان بود.
میان داستهایش ، داستان *سالها* احساسات را به غلیان در می آورد ، انتقال احساسات و همذات پنداری عمیق و فوق العاده ای داشت. به نظرم نقطه قوت و قوی ترسن داستان این مجموعه بود.
این اولین کتاب آنا گاوالدا بود که می خواندم و اونقدر برای من جالب بود که من رو به خواندن سایر آثارش ترغیب کتد.
برگرفته از goodreads
Marzieh Nfn
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۷/۴
باید بگویم من حسودم!!! شاید حسادتم خوب دیده نشود، عینک می خواهی؟این طور از پا درآمده ام، باز هم حسادتم را نمی بینی؟نمی بینی که عشق را کم دارم؟
نمی بینی؟
عجب! حتما عینک لازم داری.... (تو پرانتز باید بگم که شاید طولانی بودن مسیر دانشگاه خسته کننده باشه ولی خوبیش اینه که اون زمانو اختصاص میدی به کتاب خوندن)ا
برگرفته از goodreadsتوی داستان کوتاه‌هایی که اخیرن خوندم، جای روایت و قصه کم شده. دنبال قصه‌های عجیب و غریب و طولانی نیستم، نه. منظورم فقط خط کوچکی از قصه‌ست که مرا به دنبالش بکشاند و چه بهتر که اگه غافلگیرم هم بکند. این مجموعه داستان، با محوریت موضوعِ روابط انسان‌ها و عشق، از بهترین داستان کوتاه‌هایی بود که خونده بودم. رمان قبلی گاوالدا که خوندم، دوستش داشتم، به غلظت بیشتری عاشقانه و یک‌جورایی دیگه بیش‌ازحد بود. اما اینجا، نسخه تعدیل شده‌ای از احساسات و اتفاقات و شرایط ناب برای داستان داشتیم که کشش خیلی خوبی داشت و جملات عالی‌ای. اتفاقات عالی‌ای. درکنارش، فرم نوشتار هم خیلی شیطنتانه و جذاب بود. می‌پرید، حرف می‌زد نویسنده وسطش باهات و کلی کارهای دیگه که متن رو زنده و واقعی در کنار تخیلی میکرد. ترکیب خوبی بود!
برگرفته از goodreads
Reza Abedini
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۷/۱۹
روايت هاي كوتاه و در عين حال تامل برانگيز همراه با قلم زيباي آنا گاوالدا
در ابتدا خيال كردم با مجموعه اي با روايت اول شخص زنانه طرف هستم ولي به قدري داستان ها و روايات كتاب خواندني و تاثير گذار بود كه به جرأت ميتونم بگم يكي از بهترين مجموعه داستان كوتاهي بود كه به عمرم خوندم
داستان "واقعيت روز" ، "نخ بخيه" و "در طول سال" فوق العاده بودن و ترجمه مرتضي سعيدي تبار هم عالي بود
برگرفته از goodreadsوقتی درگیر یه شرایط خاصی هستی و کتابتم محتواش همونه ، کتابه خیلی بیشتر حال میده .
مثلا این کتاب واسه موقع هاییه که عاشقی یا شکست عشقی خوردی . پس به هم سن و سالام یعنی رنج بیست، بیست و دو سال که دائما بین این دو حالت نوسان میکنن(مثه خودم) پیشنهاد می کنم .
داستانا روانند و ساده و قابل فهم و رمانتیکککک .
تنوع شخصیت های داستانای گاوالدا رو دوس دارم . فکر میکنم تو این حجم کم داستان شخصیت پردازیه قابل قبول و قابل باوری داره . تعلیقی که تو یه سری از داستانا هم هست واقعا جذابه .
خلاصه که اگه می خواین یه داستان عشقی بخونین ، باش اشک بریزین، بگین واووو این چه قددد شبیه منه و اینا... این کتاب پاسخگوی نیاز شماس
برگرفته از goodreads
Pejman Shojaeion
4 out of 5 stars
۱۳۸۸/۸/۳
این کتاب جزو کتابهای محبوب من هستش، خصوصا" داستان دوست داشتم کسی جایی ... از این مجموعه را خیلی دوست دارم ، بنظرم کتابی هستش که مناسب احساسات سنین پختگی در عشق هستش ، این مجموعه داستان کوتاه را خواندنش رو بهتون توصیه می کنم اگر کمی از عشق هاي بي فرجام خسته هستید
برگرفته از goodreads
Mojtaba Shirani
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۱۵
یک بخشی از کتاب که دوست داشتم این جمله بود
عشق مانند بیمار شدن است نمی‌دانی چطور اتفاق می‌افتد
عطسه میکنی، یکهو می‌لرزی و دیگر دیر شده است، تو سرما خورده‌ای...!
برگرفته از goodreadsمن عاشق شدم :)
عاشق حس "زندگی" که انا گاوالدا با ادمای داستانش بهم داد
برگرفته از goodreadsنتونستم با قلم گاوالدا ارتباط برقرار کنم.
ایده کلی بعضی داستان ها بد نبودند ولی شخصیت پردازی ضعیف بود.
برگرفته از goodreads
Moujan Taghavi
1 out of 5 stars
۱۳۹۵/۷/۲
چهار صفحه ازش خوندم بعد گذاشتم کنار... دوباره چهار صفحه خوندم ... اما... اینبار دیگه کامل گذاشتمش کنار:| اصلا کشش نداشت، ته داستان هم نتیجه و اتفاق خاصی نمی افتاد، احساس کردم وقت تلف کردنه میتونم با کتاب دیگه بیشتر لذت ببرم پس ... این هم نخونده کنار گذاشته شد:/
برگرفته از goodreads
Niloo Far
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۶/۴
بعضی داستان ها عالی بودن و بعضی معمولی، ولی در کل سبک نوشتنش رو دوست داشتم.
برگرفته از goodreads
Sareh Ghasemi
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۸/۱۷
« از راننده میخواهم سر بولوار پیاده‌ام کند. باید کمی قدم بزنم.
توی خیالم، به قوطی‌های خالی کنسرو لگد میزنم.
از تلفن همراه، ساگان، بودلر و تمام این شارلاتان‌ها بیزارم.
از غرورم بیزارم. »
برگرفته از goodreadsخوب بود، ترجمه بدی هم نداشت، اندازه کتاب هم طوری هست که چند روزی تو جیب کاپشن آدم بمونه و هرجایی بشه یه داستان ازش خوند ... اگه به دستتون رسید بد نیست بخونیدش.
برگرفته از goodreadsنیمه‌ی اول کتاب به شدت کسل کننده بود بعد دو سه تا داستان خوب داشت و پایانش باز کسل کننده.
برای من آنا گاوالدا نویسنده جذابی نیست.
برگرفته از goodreads
Amene Mohammadi
4 out of 5 stars
۱۳۹۵/۶/۲۷
به نظرم آنا گاوالدا سبک مخصوص خودشو تو روایت داستان کوتاه داره،اولین بار که کتابو خوندم چند لحظه تو شوک بودم.یا من زیادی خنگ بودم یا داستان ها زیادی مبهم.ولی بعد ها که دوباره خوندم به این نتیجه رسیدم که درسته که امضای مخصوص خودش رو داره نویسنده ولی سبکش این شکلی که توی ترجمه ی این کتاب وجود داره نیست بنابراین به نظرم ایراد این کتاب ترجمه ی ضعیفه که با یه بار خوندن زیاد معلوم نمیشه ولی اگه بخوایم روی کتاب وقت بذاریم میبینیم ترجمه واقعا کلا سیاق داستان ها رو عوض کرده.من سبک آنا گاوالدا رو دوست دارم
انگار که هر داستان دقیقا و دقیقا از دیدگاه اون شخصی هستش که داستان رو روایت میکنه و نویسنده به خوبی نشون داده ی هر کدوم از کاراکتر های داستان ها رو به خوبی میشناسه.نکته ی آخر این که این کتاب بیشتر در جو تبلیغات ناشران و تبلیغات فضای مجازی اینقدر معروف شده و به نظرم با وجودخوب بودن کتاب و با وجود ضعف های ترجمه و همچنین نویسنده انگار که بیش از حد پتانسیل معروف شده .
برگرفته از goodreads
Alireza Shadpay
5 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۱۹
همیشه لازم نیست یه اثر(فیلم،کتاب،موسیقی،نقاشی و عکس یا هرچی...) سنگین و پیچیده باشه تا آدمو به خودش جذب کنه،
بعضی مواقع یه سری هوشمندی های ساده و به موقع، کلی حس خوب منتقل میکنن، و این مجموعه داستان کوتاه،پر از اون هوشمندی های ظریف و به موقع و در نتیجه، پر از حس های خوب بود...
به زبون ساده تر، بعد از خوندن اکثر داستانا دل آدم قیلی ویلی میرفت بعضا!! :)))
پ.ن:
ناگفته نماند که همزمان دارم کتاب ریشه ها اثر الکس هیلی رو می‌خونم که شدیدا کتاب اسفناکیه، و شاید لذت بردن من ازین کتاب، چیزی شبیه به لذت بردن از نوشیدن آیسد تیه، و شاید تا حدی،تمجیداتم اغراق آمیز باشه...(تا حدی)
برگرفته از goodreadsدر این داستانهای گاوالدا میشود جریان زندگی را حس کرد
یکجوری شیرین و دلنشین است قصه های زنی که میخواهد قصه گو باشد
برگرفته از goodreads
mona aghazade
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۹/۱۱
جالب بود
مجموعه ای از داستان های کوتاه عاشقانه که به نسبت عاشقانه غمگین بود
بعضی پاراگرافاش به دلم نشیت
کلا مضمون کتاب های آنا عاشقانه های غمگین و اغلب شکست خورده ست
برگرفته از goodreads
Night0vvl
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۶/۱۲
کتاب حاوی چند داستان از زندگی روزمره ی افراد مختلف است. اما این داستانهای به ظاهر عادی و کلیشه ای هر کدام دربرگیرنده ی یکی از عمیق ترین احساسات و نیازهای آدم یعنی همان رهایی از تنهایی هستند. زبان داستانها بسیار ساده است چرا که بیشتر شبیه به یک دفتر خاطرات میماند اما این زبان ساده مانع از انتقال احساسات و تفکرات نویسنده نشده است. در بین داستانها، سه داستان "باردار"، "رویداد روز"، و به ویژه "سالها بعد"، نسبت به بقیه حرف بیشتری برای گفتن دارند و احساسات خواننده را کاملا درگیر حوادث خود میکنند. به هر صورت کتابی ست نه چندان فوق العاده و صدالبته نه چندان کلیشه ای که بتوان گفت خواندنش بی فایده و هدر دادن وقت است. این کتاب، کتابی است که با قلب و روح باید خوانده و درک شود.
برگرفته از goodreads
Sahar Khoshghadam
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۸/۲۰
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد کتاب خوبی بوداما یکدست نبود تم داستانها گاهی تفاوت زیادی با هم داشت. تا حدی که فکر میکنی اگر بعضی داستانها در مجموعه ای با این اسم و با این قالب نبود کتاب دلنشین تر میشد. نگاه آناگاوالدا هم در نوشته هاش اونقدر زنانه است که قصه هایی از کتاب که راوی داستان زن هست از لحاظ کیفیت و باورپذیری تفاوت فوق العاده ای با قصه هایی که راوی مرد هست داره. به هر حال خوندن کارهای آنا گاوالدا هیچوقت خالی از لطف نیست ولو اینکه به اندازه ی لذت بردن از فقط یک داستان کتاب یا چند سطر و یا حتی اسم کتاب باشه.
برگرفته از goodreadsهمه ی داستان ها بی رحمانه ترا تنها می گذارند و در مهی غلیظ ادامه پیدا می کنند. در مه ادامه ای دارند که تو نمی توانی ببینی. آدم های این داستان ها آنقدر زنده اند که زندگی می کنند بیرون داستان. و قتی سر از روی کتاب بر می داری آنها از روی صفحات بلند می شوند و به راه خود ادامه می دهند بی آنکه بدانی چه می شود. (داستان سال ها بی اندازه اندوهگینم کرد)
برگرفته از goodreads
Frahmani110
4 out of 5 stars
۱۳۹۵/۷/۲۴
با توجه به اسمش فکر میکردم با یه داستان عالی دراماتیک طرفم، اما کتاب مجموعه ای از چند داستان کوتاه با محوریت عشق است.
کتاب "من او را دوست داشتم" از همین نویسنده را بیشتر دوست داشتم، شاید بخاطر انسجامش، شاید هم بخاطر خود داستانش
برگرفته از goodreads
Faezeh Yousefian
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۰/۱۸
به نظر من داستانهای متوسطی هستند؛ انتظار زیادی نداشته باشید. برای من تم کلی کتاب کمی غمناک بود. از اون مدل‌هاش که حس میکنم نویسنده افسرده یا شاید ناامید از زندگیه. شاید اشتباه میکنم! نمی‌دونم.
ضمناً ترجمه کتاب روان و خوب بود.
برگرفته از goodreads
Fateme Ghasemi
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۲/۲۳
کتاب اولی که از این نویسنده خوندم "دوستش داشتم" بود که باعث شد انتظارم ازش بالا بره...
داستان هاش به نظرم زیادی عادی و بیمزه بودن... خیلی میتونست بهتر باشه.
برگرفته از goodreads
Mohammad Mirzaali
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۶/۱۳
برخلاف عنوان و قصه‌ی آغازینش، اولین مجموعه داستان‌کوتاه آنا گاوالدا آنچنان سانتی‌مانتال نیست و حتا داستانهای عاشقانه‌اش پیش‌پاافتاده و تکراری به نظر نمی‌آیند. روایت‌ها سرراست‌اند و گاهی به شکل درخشانی با گفت‌وگوهای دلچسب بین شخصیت‌ها همراه شده‌اند. ضمنا نویسنده بامزه هم هست. ترجمه هم خواندنی ست و نه دست‌وپاگیر
برگرفته از goodreads
negar heshmat
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۷/۲
به زودی بیست ساله می شود.سن امیدوار کننده ای که آدمی هنوز باور دارد همه چیز امکان پذیر است.سن احتمالات و توهمات بسیار.و نیز سن ضربه دیدن ها و شکستن ها.
——————————
مرا به خاطر اندامم دوست نداشته باشید؛مرا به خاطر جوهرِ حقیقی وجودم دوست بدارید.
برگرفته از goodreadsکتاب بیان خیلی صمیمی و روانی داشت.
بهترین قسمتاش تیک تاک و بخش سر انجامش بود.
در کل کتاب بدی نیست ارزش یکبار خوندنو داره.
البته باید اینو در نظر بگیریم که این کتاب،کتاب اول نویسنده بوده و به عنوان اولین کتاب اثر خیلی خوبیه.
برگرفته از goodreads
Ali Momeni
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۳/۱۹
آنا گاوالدا به خوبی از دید انسانایی با موقعیت ها و خصوصیات متفاوت به دنیا نگاه میکنه.این چیزی بود که منو تو این کتاب شگفت زده کرد و به نظرم یکی از مهم ترین ویژگی های یه نویسنده ی خوبه
برگرفته از goodreads
Mostafa Abdollahi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۳۰
مجموعه چند داستان در باب عشق
بعضیاش خیلی جذبم کرد ولی دوست داشتم اونا پایانشون باز می بود چون به واقعیت شبیه تر می شد!
برگرفته از goodreads
Sheyda Mirlou
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۶
پر از داستان کوتاه‌های عالی... به ویژه امبر و سالها بعد : )
برگرفته از goodreadsواقعا فضای داستان ها قشنگ بود و کشش داشت ولی پایان مشخصی نداشت.
دقیقا وقتی غرق در خط داستانی میشدی ناگهان به صفحه آخر میرسیدی
به طوریکه من مدام چک میکردم که کتابم مشکل نداشته باشه و تمام صفحاتش درست باشند
اما متاسفانه میدیدم که واقعا اینجا قراره داستان تموم شه و وارد داستان دیگه ای بشم :((((
برگرفته از goodreadsاین کتاب مجموعه ای متشکل از۱۲ داستان کوتاه است. داستان مورد علاقه من "نخ بخیه" بود و در کل کتاب رو با اشتیاق زیادی تموم نکردم...و این لزوما به این معنی نیست که کتاب بد بوده...بعضی موقع ها حال نمیکنی یا کتاب با حال و هوای اون موقعی که داری میخونی سازگار نیست... چند تا جمله از کتاب رو دوست داشتم اینجا مینویسم:
یکی از درس هایی که در مدرسه یاد گرفتم فرضیه ی یکی از فیلسوفان بطرگ عهد عتیق است که می‌گفت جایی که در آن هستیم اهمیتی ندارد، مهم این است در چه حالت روحی قرار داریم.
از داستان "مرخصی"
برگرفته از goodreads
Iman Narimani
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۶
نسبت به تعریف ها و تبلیغ هایی که برای این کتاب میشه، کتاب خوبی نیست. شاید با انتظار خیلی بیشتری سراغ این کتاب رفتم و برای همینم ناامیدکننده بود. با این حال، به نظرم به عنوان یه مجموعه داستان عاشقانه که بد نبود هرچند برخی از داستان ها خیلی قوی و برخی کمی ضعیف تر بودند.
برگرفته از goodreads
Jina Asadi
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۲۹
یکی از بهترین مجموعه داستان کوتاه‌هایی که خونده‌م. احساس میکنم نویسنده یکی از دوستای صمیمیمه.
یکی از جمله‌های کتاب رو خیلی خوب یادم مونده:
سرنوشت، من در برابرت ایستاده‌ام.
برگرفته از goodreads
Alvi Singer
1 out of 5 stars
۱۳۹۵/۶/۲۶
دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد که مشهورترین اثرِ آنا گاوالدا است، برعکسِ نام خیلی خوبش، اصلا کتابِ خوبی نیست. آنا گاوالدا زندگی را خوب فهمیده، زن را می‌فهمد که به نظرم طبیعی است و بعضا نگاه خوبی به حوادث و اتفاقات دارد اما به نظرم قصه‌نویس نیست. قصه‌های این کتاب اغلب قصه نیستند بیشتر شبیه به بخشی از خاطرات یا طرح‌هایی با جزییات اضافی و توصیف‌های ساده و سردستی که هیچ دلیلی برای آنها پیدا نیست. در اغلب قصه‌ها هیچ طرح و توطئه‌ای که حوادث قصه را به هم ربط دهد وجود ندارد. در بسیاری از فضاها ما هیچ چیز از درونیاتِ شخصیت‌هایی که دارند توصیف می‌شوند نمی‌فهمیم تنها با جمله‌هایی سطحی همه چیز رد میشود. مشکلات کتاب از نظر من بیشتر از آن است که صرفا به خاطر ترجمه ایجاد شده باشند. نثر کتاب را با وجود سادگی و صداقت اصلا دوست نداشتم و کتاب آنچنان بد بود که حتی نتوانستم یکی دو داستانِ آخر آن را بخوانم و به اتمامش برسانم. به نظرم غیر از داستان «مرخصی» بقیه داستان‌هایی که از این کتاب خواندم، در واقع اصلا قصه نیستند و خیلی ارزش خواندن ندارند. در واقع هر کتابی ارزش خواندن دارد اما چون فرصت خواندن همه کتاب‌ها نیست، به نظرم این کتاب در بین انتخاب‌ها قرار نمی‌گیرد.
برگرفته از goodreads
Mojtaba Ba
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۸/۲۸
کتاب خیلی ضعیف تر از اون چیزی بود که انتظارش رو داشتم.
اون هم باتوجه به تعریف‌های زیادی که ازش میشد.
مجموعا شاید برای یک بار خواندن ارزش داشته باشد ولی کتابی نیست که دوباره به سمتش برم. اگرچه بعضی از داستان‌هاش حس خوبی داشتن ولی یک نوع سطحی بودن عاشقانه ای در اونها حس کردم.
از اسم بسیار زیبای کتاب نباید بگذریم که بزرگترین نقطه ی قوت کتاب هست و داستان در حال و هوای سن ژرمن که اون هم اسم قشنگی داره.
داستان آخری تیک تک هم بنظرم از بقیه داستانها بهتر بود.
برگرفته از goodreadsیک مجموعه داستان کوتاه، متشکل از12داستان، هنگام خواندن این داستان ها یاد کتاب اتاقی از آن خود ویرجینیا وولف افتادم که در آن زنان را به زنانه نوشتن و نه تقلیدی از مردان دعوت می کرد و در این کتاب با نثر دلنشین زنانه ای روبرو هستیم. داستان کوتاه " این مرد و آن زن " و داستان "نخ بخیه "برایم بسیار جالب بودند
برگرفته از goodreads
Zahra Labbafan
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۲/۱۹
چقدر داستان باردار قشنگ و صد البته دردناک بود...
و داستان رویداد روز... عالی بود و در حین خوندش فقط فکر می کردم چقدر چنین سهل انگاری کوچیکی می تونه نتایج بدی داشته باشه و متاسفانه تو ایران این سهل انگاری و از این دست سهل انگاری ها هر روز داره انجام میشه و وقتی بهشون میگن نکنید تازه مسخره ات هم میکنند :|
برگرفته از goodreads
Fatemekaardaani
1 out of 5 stars
۱۳۹۸/۲/۱۲
برخلاف کتاب دوستش داشتم جذابیت خیلی کمتری داشت، شاید به خاطر اینکه من داستان کوتاه دوست ندارم
برگرفته از goodreadsمن به هيچ وجه نتونستم باهاش ارتباط برقرار كنم .وربه نظر من نويسندگان داخلي ما مثل زويا پيرزاد خيلي خيلي بهتر از اين نويسنده مي نويسن .
برگرفته از goodreadsاسم کتاب بیشتر از خودش جذبم کرد
برگرفته از goodreads
Sara_loves_book
2 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۱/۴
بعضی داستاناش جالب بود ولی در کل زیاد جذبم نکرد. یکم خشک بود انگار.من معمولا خوندن داستان های کوتاه رو دوست دارم ولی این کتاب با اینکه ایده های خیلی خوبی هم داشت به دلم ننشست.
برگرفته از goodreadsداستان مرخصی
شروع خوب تا دو سوم داستان هم خوب بود هنوز و پایان مزخرف
از خوندن بقیه داستانهاشم صرف نظر کردم
برگرفته از goodreads
Melika khorram
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۰/۶
این مجموعه دوازده داستان کوتاه دارد که می‌توان گفت مشخصه اصلی داستانها عشق و اثر آن بر روان آدم‌ها است و همینطور مواجه آدم‌ها با این پدیده و خصوصاً نیاز همه آنها به دوست داشتن و دوست داشته شدن. تأکید نوشته‌های او بر نیازهای عاطفی و خلاء‌های عاطفی انسان معاصر است.
باید اقرار کنم که چندتا داستان اول کتاب رو که خوندم خواستم بذارمش کنار، چون جذبم نکرد. شاید به دلیل تفاوت فرهنگی زیادی که در چند داستان اول مشهود بود؛ ولی به خوندنش ادامه دادم. به نظرم 6 داستان آخر رو نویسنده قوی‌تر نوشته. وقتی کتاب رو تا آخر خوندم نظرم نسبت بهش برگشت.
برگرفته از goodreads
Peyman Karimi
3 out of 5 stars
۱۳۹۱/۸/۲۱
داستان آخرش یعنی «سرانجام» رو دوست نداشتم. و در داستان «تیک‌تاک» انتظار داشتم مترجم (خانوم دارچینیان)توضیحی در مورد دون ژوان می‌داد. این انتظار به این دلیل در من بود که نویسنده به کوچکترین اسامی و اشارات توجه کرده و توضیحی در مورد اونها نوشته، اما به شخصیت دون ژوان که شناختش برای درک اون قسمت از داستان نیازه رو اصلن بهش اشاره نکرده.
داستان‌هایی مثل «نخ بخیه»، «اُپل تاچ» و «آمبر» و «مرخصی» رو دوست داشتم.
برگرفته از goodreadsنوشته پشت جلد کتاب:
سردم است مثل بچه ها گریه میکنم.
دلم میخواهد هرجایی جز اینجا باشم.
از خودم می‌پرسم با چه حالی برگردم خانه.
رو به آسمان میکنم؛ حتی یک ستاره هم در آسمان نیست.
گریه ام بیشتر و بیشتر میشود.
امیدم از همه‌جا ناامید شده.
کاش کسی جایی منتظرم باشد...
این آرزوی زیادی است؟
شهر کتاب تبریز.. پاییز 95
جذب این نوشته شده بودم ک غزل فهمید و گفت که دوس داره برام بخره
پ.ن: این کتاب و بیشتر به خاطر اینکه من و یاد اون روز میندازه دوس دارم :)
برگرفته از goodreads
Sohrab Karimi
3 out of 5 stars
۱۳۹۱/۲/۳۱
خواهرم نوشیدنی خنکی به من می دهد و می گوید:
چه شده؟چه چیز سر جای خودش نیست؟
برایش تعریف می کنم.اما سرسری می گویم چون خواهرم مانند مشاورهای روانشناسی خنگ است.
به او می گویم دلم مانند یک زنبیل بزرگ،خالی است
زنبیل بی اندازه جادار است،می توان بازاری درونش جا داد،با اینهمه درونش خالی خالی است…
برگفته از داستان اُپل تاچ
برگرفته از goodreads
Zohreh Hanifeh
4 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱/۱۴
اولین کتابی بود که از آنا گاوالدا خواندم.
داستان هایش را در عین سادگی و آرام بودن دوست داشتم.
حس لحظه های زندگی زن ها در جاهای مختلف، با آدم های مختلف، با شرایط مختلف... نزدیک بود به آنچه درون من است
دلم مانند یک زنبیل بزرگ، خالی ست؛
زنبیل بی اندازه جادار است،
می توان بازاری درونش جا داد،
با این همه درونش خالی ست.
*از یکی از داستان های کتاب.
برگرفته از goodreadsمن نسخه ی منتشر شده از نشر شمشاد رو خوندم
مجموعه داستان های کوتاه
از یک نویسنده فرانسوی انتظار بالاتری داشتم البته در روان نوشتن داستانها شکی نیست
خوب بود فضاسازی خوبی داشت
اما من طرفدار داستان کوتاه نیستم که بتونم نقد خوبی بنویسم
برگرفته از goodreadsخیلی نثر ساده و قشنگی داشت و. خانم دارچینیان هم مترجم خوبی هستن.کتاب سبک و خوبی بود.بخونیدش
برگرفته از goodreads
Majid janani
4 out of 5 stars
۱۳۹۵/۴/۲۰
کتاب نسبتا خوبی بود اگر 1 ستاره کم میکنم بخاطر بعضی از داستان هاس
خود داستان سالها بعد 5 ستاره داره
کتابیه که ارزش خوندن رو داره.
برگرفته از goodreads
Arefeh.ps
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۲/۲
حکایت هایی از درماندگی انسان آنجاییکه پای هیجانات احساسی به میان می آید
برگرفته از goodreads
Parisa Bookworm
2 out of 5 stars
۱۳۹۷/۲/۱۱
داستان های خوبش به نظرم نخ بخیه و سال ها بودند. بقیشون واقعا حوصله سربر بودند
من نسخه انگلیسی را خوندن اما نیم نگاهی هم به ترجمه فارسی الهام دارچینیان انداختم که اصلا خوب نبود و اشتباهات زیادی داشت.
برگرفته از goodreadsخوبی خواندن مجموعه داستان این است که اکر داستانی را دوست نداشته باشی، به امید خوب بودن داستان بعدی ادامه می‌دهی. اما متاسفانه هیچکدام از داستانهای این مجموعه آناگاوالدا را دوست نداشتم. متاسفانه نمی‌توانم روی این واکنشم اسم بگذارم و برای همین نقد قابل اعتماد و به درد بخوری نمی‌نویسم. تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که از لحن روایت قصه‌ها خوشم نیامد. به نظرم لحن سرخوشانه و خودمانی و گاهی همراه باطنز نویسنده برای روایت داستانهای عشقی خیلی نچسب از آب درآمده است. ایده خوبی می‌توانست باشد که به ثمر نرسیده است. البته باید منصف باشم و فرض کنم شاید لحن متن اصلی با ترجمه از دست رفته باشد و حتی شاید ممیزی احتمالی هم در از دست رفتن قسمتی از کار بی‌تاثیر نبوده باشد. و البته این تنها اثری بود که از آناگاوالدا خوانده‌ام و احتمالا آشنایی درستی با سبک نویسنده ندارم.
برگرفته از goodreads
