Miss Ravi
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۳/۲۳
از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب، روایت قوی و توصیفات و تصویرهای به شدت معرکه‌ی اون هست. فکر نمی‌کنم کسی این کتاب رو بخونه و سهمی از اون برای خودش نگیره. یعنی هرکسی به اقتضای نیازی که به کتاب داره و انتظاری از نویسنده برای یاد گرفتن، چیزی از این کتاب به دست میاره.
برگرفته از goodreadsمارگارت آتوود در کانادا به دنیا اومده و به کشورهای زیادی سفر کرده و همین سفرها بهش کمک کرده از تجربیاتش در رمانهاش استفاده کنه. از همون صفحات اول میشه فهمید داستان در فضای جنگ روایت میشه. جنگی که خانواده ای رو حتی به صورت غیر مستقیم از هم پاشیده. رمان توسط آیریس دختر بزرگتر نقل میشه و خواننده از طریق اون میتونه بقیه رو بشناسه. ویژگی هر کدوم از شخصیت ها خیلی خوب بیان شده مثل لورا خواهر کوچکترکه از اول تا آخر غیر قابل پیش بینیه البته راوی یا همون آیریس زیرکانه خیلی کم خودشو معرفی میکنه. لابلای داستان اصلی داستان دیگه ای به صورت جداگانه نقل میشه (همون آدم کش کور) که تا آخرین صفحات کتاب گفته نمیشه این دو داستان چه ارتباطی با هم دارن که شاید کمی گیج کننده باشه. انگار کاری که آتوود میکنه بهم ریختن این زمان بندیه. وقتی ما از دنیایی که یک پیرزن در اون از خاطراتش رو میگه میریم به دنیایی رازآلود و افسانه ای... (وقتی به این دنیای راز آلود میرسیدم اشتیاقم به خوندن بیشتر میشد) شاید این روایت افسانه در یک داستان رئال نشونه ی غیاب چیزی شبیه افسانه در زندگی واقعیه اونم وقتی مرگ هر کس تنها خلاصه میشه به یک خط در روزنامه.
برگرفته از goodreads
Nastaran Najafi
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۳/۷
«تنها راه نوشتن حقیقت تصور هیچ وقت خوانده نشدن نوشته هایت است.نه توسط کسی،و نه حتی،مدتی بعد توسط خودت»
برگرفته از goodreadsهی خوندم خوندم خوندم به امید اینکه بفهمم چرا اینقدر این کتاب معروفه ولی نفهمیدم!
اتوود رسما خودش و من رو کشت تا به اوج داستان برسه! وقتی هم رسید دیگه انقدر داستانش برام خسته کننده شده بود که سرنوشت هیچکس و هیچ چیز برام مهم نبود! پونصد و خورده ای صفحه برای این کتاب خیلی زیاد بود!
برگرفته از goodreads
نیما اکبرخانی
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۰/۲۹
شراب ناب.
دیر گیر و شیر گیر.
خالق زندگی و نابود کننده اش .
چقدر درخشان بود. چقدر فوق العاده بود و اصلا مانده ام چه بگویم .
همین قدر بگویم که بعد از سرگذشت ندیمه و وصایا بار دیگر سرکار خانوم اتوود ، استادی و بزرگی خودش را با مهابت نشان داد.
فوق العاده است، حتی فراتر از آن .
حتما بخوانید با آیریس و خواهرش لورا همراه شوید و در کانادا زندگی کنید .
عالی واقعا عالی.
برگرفته از goodreadsبعد از تموم شدنش هنوز از شوک اتفاقات و حیرت‌انگیز بودنش بیرون نیامده‌‌ام.
.
بیشتر از هر چیزی توصیفات و روایت قوی نویسنده از همون ابتدا من رو به خودش جذب کرد.
ترجمه‌ی کم نقصی داشت. فقط یه جاهایی نبود علائم نگارشی سخت میکرد یکمی خوندن رو.
برگرفته از goodreads
Shaghayegh_vz
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۱۹
خیلی کش دار و برای من حوصله سر بر .بیشتر نمره هم برای بیست صفحه آخر کتاب بود که خیلی غم انگیز و خوب بود.
برگرفته از goodreadsبه نیمه اول کتاب دو ستاره و به نیمه دوم چهار ستاره میدم. دلیل اینکه طول کشید تا تمومش کنم کندی و ابهام بیش از حد نیمه اول بود.
از متن:
در بهشت داستانی وجود ندارد چون سفری وجود ندارد. گم کردن و نومیدی، بدبختی و آرزوست که داستان را در امتداد جاده پیچ در پیچش به جلو میراند.
برگرفته از goodreadsامتیاز بین ۳ و ۴
با بدبینی ناشی از خوندن سرگذشت ندیمه سراغ این کتاب رفتم و نتیجه برخلاف انتظارم بود :)
برگرفته از goodreadsواقعا برام جذابیتی نداشت.
داستان زندگی یک خانواده ست. برخلاف اسمش داستان پلیسی نیست.
برگرفته از goodreadsاین روزها که به سختی میشه نفس کشید
این روزها که روزها سخت تموم میشن و سخت شروع میشن ولی امیدواریم ...
اتفاقایی می افته که تو فیلمام قفل بود این کتابو خوندم فقط برا اینکه از هم نپاشم ....(4.5⭐)
برگرفته از goodreadsکتابی که در کنار داستان پر کشش، کلی حرف برای گفتن داره. با یک پایان جذاب
آدمکش کور همون عدالته
برگرفته از goodreadsبیان سیر تاریخی در این رمان بینظیر است ولی همیشه برایم سوال خواهد بود که رابطه لورا و ریچارد چگونه بوده است و آیا ریچارد به لورا علاقه ای داشته است ...
برگرفته از goodreads
Sheyda Dehghan
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۷/۴
متنی که بعنوان پیشگفتار کتاب درنظر گرفته شده پاراگرافیه که در مورد آقامحمدخان وحشی و کور کردن چشمهای مردم کرمان هست و این تصور رو در من بوجود آورد که با کتابی نسبتا تاریخی و یا فلسفی مواجهم اما اینطور نیست
کتاب کاملا در فضای داستانی خودش سیر میکنه و انصافا زیبا بود
شخصیت پردازیش فوق العاده بود
اولین کتابیه که از اتوود خوندم امیدوارم کتابهای دیگه ش هم به همین دلنشینی باشه و تبدیل به یکی از نویسنده های موردعلاقم بشه
هیچوقت دلم نمیخواست کسی رو قضاوت کنم اما طاقت نمیاوردم! اگر منه قبلی بودم خیلی از شخصیتها و تصمیماتشونو قضاوت میکردم و خوشم نمیومد! اما مدتیه که فهمیدم محااااله که یه آدم بتونه تصمیم همنوعش رو عادلانه قضاوت کنه چون همه ی ارزش ها در جزییات خلاصه شدن و همه از جزییات زندگی هامون کاملا بی اطلاعیم
مرد می گوید درست مطابق دستور دکتر؛ یک بطری لیموناد، یک تخم مرغ آبپز و تو
به آدمی که آرزوی رسیدن به کسی را دارد که روز و شب جلو چشمش است چه احساسی دست می دهد؟
حضور عینی انسان نمی تواند با سایه درخشانی که در نبودنش ایجاد شده برابری کند
آن زمان مردم معتقد بودند آدم های فرهنگ دوست انسان های بهتری هستند... آن ها هنوز هیتلر را ندیده بودند که به اپرا می رفت
قلبم نیست که خونین است، ذهنم است
آن مرد داشت فکر می کرد گردنش را بزند یا برای همیشه دوستش داشته باشد.. بله درسته، همان انتخاب های همیشگی
خلاصه اینکه دلم میخواد باز بخونمش
برگرفته از goodreadsاگه میشد، بهش امتیاز ۳.۷۵ میدادم چون این کتاب در حد ۴ نبود برای من اما قطعا ۳ هم نبود.
تقریبا تا اواسط کتاب با خودم فکر میکردم خیلی ملال آوره، چطور فکر میکردم کتاب جذابی باشه؟
ولی از نقطه ای به بعد ریتم کتاب تغییر کرد و تقریبا ۵۰ صفحه آخر دیوانه وار جذاب بود.
آتوود شما رو وارد یه بازی میکنه. بدون اینکه در جریان باشید یه تعدادی پازل میذاره جلوی شما و سرتون رو با دیدن تصویر قطعه و قصه پشت اون گرم میکنه.
ممکنه گاهی از خودتون بپرسید خب که چی؟
ولی در بزنگاهی، میفهمید که تو یه بازی هستید
برای اینکه بفهمید چطور شد بر میگردید عقب
به تکه ها دوباره نگاه میکنید، قصه ها رو مرور میکنید
اونها رو کنار هم قرار میدید
و ناگهان، حیرت وجود شما رو میبلعه...
برگرفته از goodreads
Leila Soltani
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۳/۱
ترجمه داستان من رو شرحه‌شرحه کرد رسما
:)
کتاب یه جاهایی‌ش طولانی و کشنده بود، اما در عین حال کنجکاو بودی که ماجراهای شخصیتها رو کشف کنی. و این کشف تا ۵۰ صفحه آخر کاملا مشخص نمیشه.
ایده داستان و انتخاب شیوه روایت رو خیلی دوست داشتم اما (شاید به خاطر ترجمه بد) فکر میکنم میشد خیلی بهتر نوشته بشه.
تقریبا نصف مدت خوندن توی ذهنم این بود که یه سریال خیلی خوب از روی این میشه ساخت
برگرفته از goodreadsنزدیک ۱۰۰ صفحه خوندم انقدر بد بود دیگه نتونستم ادامه بدم ، نمیدونم مترجمش متن رو بد دراورده یا واقعا همینقدر بده
برگرفته از goodreadsچند سال بعد روزی که فکرش را هم نمیکنیم
توی خیابان با هم روبرو می‌شویم.
تو از روبرو می‌آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می‌داری فقط کمی جا افتاده تر شده ای...
قدم‌هایم آهسته تر میشود...
به یک قدمی‌ام می‌رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می‌کنی!
درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می‌کشد...
و رعشه ای می‌اندازد بر استخوان فقراتم.
هنوز بوی عطر فرانسوی‌ات را کامل استنشاق نکرده‌ام که از کنارم رد شده ای...
تمام خطوط چهره‌ات را در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت میکنم...
می‌ایستم و برمی گردم و می‌بینم تو هم ایستاده ای!
می دانم به چه فکر می‌کنی!
من اما به این فکر میکنم که چقدر دیر ایستاده ای!
چقدر دیر کرده ای!
چقدر دیر ایستاده‌ام!
چقدر به این ایستادن‌ها سال‌ها پیش نیاز داشتم
قدم‌های سستم را دوباره از سر می‌گیرم...
تو اما هنوز ایستاده ای...
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند!
برگرفته از goodreads
Negin Cheraghi
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۲/۱۵
وقتی کتاب با صفحات زیاد می‌خونی طبیعتا منتظر توصیف‌های جزئی و زیاد هستی... این کتاب هم مستثنا نبود از این قضیه. بعضی از توصیف‌هاشو دوست داشتم به فضاسازی داستان کمک میکرد اما یه جاهایی هم حوصله مو سر میبرد. جمله‌های زیادی داشت که آدم رو به فکر فرو ببره... دیدگاه جالب و دقیقی نسبت به مسائل دنیا و زندگی داشت. در کل داستان در هاله‌ای از ابهام بود و تا آخرین فصل نمیدونستی دقیقا چه اتفاقی افتاده
میتونم بگم مارگارت آتوود نویسنده فوق‌العاده‌ای هست ولی اون قدری که دلم میخواست باهاش ارتباط نگرفتم و اگه خیلی دقیق بخوام امتیاز بدم 3.5 میدم
از آن دسته کتاب‌هایی است که بعد از خواندن شما را رها نخواهد کرد. داستانش تکان‌دهنده و نویسنده‌اش درجه یک و متنش بسیار عالی است.
البته ترجمه‌ی خیلی خوبی هم دارد.
برگرفته از goodreads
Armina Salemi
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۴
ای بانوی شگفت‌انگیز بی‌رحم دوست‌داشتنی!
برگرفته از goodreads
Nazanin Sherafati
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۲۵
با خواندن این اثر، یک کتاب دیگر به فهرست بهترین کتابهای خوانده شده ام، اضافه شد. آدمکش کور، برنده جایزه من بوکر سال٢٠٠٠، نوشته مارگارت آتوود، نویسنده معروف کانادایی، یک درام معمایی فوق‌العاده است که ابتدا متشکل از دو داستان مجزاست اما از یک زمان به بعد، هر دو داستان به هم می‌رسند. در یکی از این داستان ها مرد قصه گویی هست که برای امرار معاش، قصه های جالبی می‌سازد. آدمکش کور یکی از این قصه هاست که با خواندن کل کتاب متوجه می شوید چرا نویسنده این نام را روی کتاب گذاشته است. مارگارت آتوود که بیشتر به خاطر کتاب سرگذشت ندیمه معروف است در آدمکش کور، مخاطب را به گذشته هایی میبرد که هنوز آثارشان باقیست. پیرزنی که در آستانه مرگ قرار دارد، زندگی پر فراز و نشیب خود را تعریف میکند و پرده از وقایعی برمی‌دارد که سالهاست به گونه دیگری تحریف و توجیه شده بودند. استادی نویسنده در روایت ماجراها در کنار طنز خاصش که در بحبوحه تلخی ها مخاطب را می خنداند به همراه ترجمه خوب و روان شهین آسایش، اجازه نمی دهد حتی یک لحظه از تب و تاب ماجرا کم شود و مخاطب کنجکاو را با انرژی و هیجان تا انتها با خود می‌کشد. نویسنده با استادی تمام از همان ابتدا که مرد قصه گو را وارد داستان میکند، تکلیف مخاطب تیزبین را روشن میکند که بداند با یک پایان فانتزی خوشایند روبرو نخواهد بود بلکه با سلسله ای از واقعیت های کاملا ملموس و عریان مواجه خواهد بود، پر از نکات عبرت آموز. این اثر ارزشمند در ۶۵٠صفحه از نشر ققنوس(با صفحه آرایی خیلی تر و تمیز) به بازار کتاب عرضه شده است. خواندنش را از دست ندهید.
برگرفته از goodreadsمدت ها بود کتابی به این خوبی نخونده بودم...
برگرفته از goodreadsاز اواسط کتاب آدم از فضولی می‌میره که بفهمه قصه چیه و هی کتاب کش میاد و آدم دیوانه میشه! اولین کتابی بود که از اتوود خوندم. بیشتر خواهم خوند ازش.
برگرفته از goodreadsامسال بخاطر سریال قصه ی ندیمه کتاب های مارگارت آتوود خیلی روی بورس اومدن و من هم بخاطر علاقه ی فراوونی که به اون سریال و اون داستان پر از فکر داشتم ترغیب شدم که یکی از کتاب های این نویسنده رو بخرم و بخونم. تقریبا 4 ماهه که درگیر کتاب آدمکش کورم . نه اونقدر کتاب بد و خسته کننده ای بود که بخوام نصفه نیمه رهاش کنم و نه اونقدر جذاب که بتونم زود تمومش کنم . علت انتخاب آدمکش کور تقریبا فقط نوشته ی پشت کتاب بود که گفته بود "مردی ناشناس برای زنی ناشناس به روایت داستانی سوررئالیستی نشسته است." و باید اعتراف کنم تو تنها قسمتی که از نظر من ضعیف عمل کرده بود بخش سوررئال کتاب بود که بی اندازه خسته کننده بود . کتاب از دو بخش تشکیل شده بود که مربوط به دو تا خواهر به نام های آیریس و لورا بود که از یه خانواده ی پولدار و کارخونه دار کانادایی بودن که طی داستان جنگ جهانی اول و دوم رخ میده و تاثیرش رو بر زندگی این دو خواهر نشون میده به طوری که یواش یواش اعضای خانوادشونو از دست میدن و افراد جدیدی به زندگیشون اضافه میشه. بخش آدم کش کور در واقع یه داستانِ چاپ شده س که لابلای داستان اصلی گنجونده شده و تقریبا تا اواخر کتاب به طور غیرمستقیم مربوط به لوراس. و راوی اصلی کتاب آیریس چیسه که بعد ها تبدیل به آیریس گریفین میشه . آخر کتاب یه اتفاق عجیب میفته که تقریبا کل داستان رو زیر سوال میبره و همین اتفاق باعث میشه ازینکه کتاب رو نصفه رها نکردم خوشحال باشم.
کتاب نسبتا روون با توصیفاتِ زیاد و کمی خسته کننده بود که فکر میکنم بخاطر نقص ترجمه باشه.
باید اعتراف کنم که آتوود نویسنده ایه که میتونه خواننده رو بیاره تو داستان تا از نزدیک روایات رو مشاهده کنه، اما من زمان خوبی رو برای خوندن این کتاب انتخاب نکردم و احتمالا حالا حالاها ازین نویسنده کتابی نخونم.
"اگر می دانستیم چه اتفاقی می افتد ، اگر از همه ی چیز هایی که بعد اتفاق می افتد خبر داشتیم - اگر از قبل نتیجه ی اعمالمان را می دانستیم - دچار عقوبت می شدیم . همانقدر به دردنخور بودیم که اعتقادمان ..."
برگرفته از goodreadsآدمکش کور. داستانی بسیار طولانی و حجیم از مارگارت اتوود. داستان تو همون دنیای جالب و گاهی خیالی مخصوص مارگارت اتوود اتفاق میفته. مثل بقیه رمان های مارگارت اتوود، داستان تو کانادا اتفاق میفته و نقش اصلی داستان، زن ها هستن. این رمان با اینکه خیلی طولانیه ولی اصلا خسته کننده نیست. ممکنه توصیفات کتاب بعضی قسمت ها کسل کننده شه ولی ماجرای معمایی کتاب که هیچ ربطی به قتل و جنایت نداره، حسابی آدمو درگیر میکنه. این کتاب در اصل دوتا رمان تو دل یه رمانه. یه ماجرای واقعی و یه ماجرای خیالی که با خودکشی خواهر راوی شروع میشه. راوی تو بخش هایی زندگی خودش رو از کودکی تا روز قبل از مرگش تعریف میکنه. تو بخش دیگه داستانی سورئال روایت میشه که در اصل خواهر راوی قبل از مرگش نوشته. در ادامه این دوتا داستان با هم تلاقی میکنن و رازهایی برملا میشه که اصلا قابل پیش بینی نبودن. به دلیل معمایی بودن کتاب، بیشتر از این نمیتونم توضیح بدم. فقط اینکه ترجمه کتاب خیلی خوب نیست و متاسفانه تنها ترجمه موجود همینه. اما داستان خیلی جذابه. اگه دلتون میخواد یه رمان پرکشش و جذاب بخونید. از اون کتابا که درگیرتون کنه و زود تموم نشه، حتما آدمکش کور رو بخونید.
برگرفته از goodreadsاین کتاب از همون صفحه اول منو جذب کرد، وقتی داستان مثل یک پازل کنار هم چیده بشه برای من خیلی دوست داشتنی تره، برخلاف ظاهر اسمش، کتاب پلیسی نیست، از جنایت خاصی قرار نیست رونمایی بشه ولی گاهی تصمیمات ما میتونن طوری رو سرنوشتمون تاثیر بذارن که همه زندگیمون رو عوض کنن، جایی که ضعف نشون میدیم و علی رغم میل باطنیمون کاری انجام میدیم، جایی که نمیتونیم خواسته خودمون رو دقیق و روشن بیان کنیم و بریم دنبالش و به دروغ متوسل میشیم، و در نهایت اتفاقات کوچیک و بزرگ کنار هم قرار میگیرن و همه چیز عوض میشه، گاهی انقدر فکر خودمون هستیم که به هیچ چیز دیگه فکر نمیکنیم و در همون لحظه داریم عزیزترین کسمون رو از دست میدیم.
کتاب رو خیلی دوست داشتم خیلی سریع خوندمش و خیلی سخت میتونستم بذارمش کنار، خیلی علاقه دارم که باز هم از این نویسنده کتاب بخونم.
برگرفته از goodreads
Somi_kohan
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۸/۳۰
در نقش خواننده، تا آخر کتاب بین دو داستان، دو روایت، معلقی. نویسنده در جای جای کتاب مسیر داستان را روشن میکنه، ولی باز اون رو می‌پیچونه، نکته دیگه‌ای رو بیان میکنه که میگی نه اون نیست. قرار نیست اونطوری بشه. کاش اون نباشه.
نمی‌دونی دلت می‌خوای کدوم روایت درست باشه، دلت نمی‌خواد حقیقت رو بدونی، ولی می‌خونی که آخرش نویسنده بگه این شاید یه خواب‌ه، شاید یه خیال و وهم‌ه. شاید دو نفر یکی بودند. لورا واقعی بود یا آیریس؟ نمیدونم شاید هیچکدوم.
ولی چیزی که واقعی بود جنگ بود، بدبختی مردم عادی بود. لجن‌زاری که خون خیلی‌ها ریخته میشد و خوک‌های کثیف از این خون ریخته شده تغذیه می‌کردند و چاق و چاق‌تر می‌شدند.
برگرفته از goodreads
Mohamad Javad Khaje Yazdi
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۶/۲۳
تا حالا از مارگارت اتوود کتابی نخونده بودم تنها آشنایی دیدن سریال سرگذشت ندیمه بود که بر اساس رمانی به همین نام هست که توسط ایشون نوشته شده . دیدن اون سریال با اون موضوع جذاب من رو حسابی در مورد نویسنده اش کنجکاو کرد برای همین سراغ کتاب آدمکش کور رفتم و چقدر این کتاب خوندنی هست باوجود اینکه خط زمانی داستان حدود صد سال رو در بر میگیره اما شیوه روایت اصلا سردرگم کننده نیست . چند داستان موازی با هم پیش میرن ولی با اشاره هایی به هم وصل میشه طوری که خط رو گم نمی کنی . تنها ایراد کتاب از دید من لو دادن پایان از اواسط کتاب بود . در کل خوندن این کتاب برای من تجربه شیرینی بود
برگرفته از goodreads
Mojtaba Rafiei-korogan
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۳/۱۰
موفقیت اتوود در تعریف داستان در چند لایه‌ی به‌ظاهر مجزا است. لایه‌هایی که در پایان چنان به هم تنیده می‌شوند که تفکیکشان از هم قابل تشخیص نیست. آدمکش کور داستان یک مربع عشقی است؛ ولی شکل روابط پیچیده است. لورا خواهر کوچک‌تر آیریس درگیر یک رابطه‌ی عاشقانه است اما سنش اجازه نمی‌دهد رابطه را به طور کامل تجربه کند. و آیریس که ازدواج کرده با رابطه‌ای دیگر دست به گریبان است. از طرفی یک رمان از لورا باقی مانده که انگار زندگی‌اش را تعریف کرده. رمان سویه‌های قوی‌ی سوررئالیستی دارد اما پایان داستان آدمکش کور نشان می‌دهد که این سویه‌ها چندان هم غیرواقعی نبوده‌اند
برگرفته از goodreadsدر ۳۰۰ صفحه آخر دیگه خبر داشتم ماجرا از چه قراره، به همین دلیل غافلگیر نشدم، هرچند کاری که ریچارد کرده بود رو حدس هم نمی‌زدم، چون هیچ نشانه‌ای از اون رو در کتاب نیاورده بود. سه صفحه آخرش بسیار متاثرم کرد، از همان نوع تاثری که با خواندن صفحات پایانی کتاب «اعترافات یک پرچمدار شکست‌خورده» آندره مکین دچارش شدم؛ اینکه یکی یه چیزی رو بفهمه، ولی دیگه دیر شده باشه، کار از کار گذشته باشه، و آرزویی که با تمام وجود می‌خوادش ته دلش بمونه. کتاب خوبی بود
برگرفته از goodreadsحقیقتش من سه بار کتاب رو شروع کردم و هر بار حدود پنجاه صفحه خواندم و رهاش کردم تا همین دفعه ی اخر که گفتم باید تا اخر بخونمش
اولِ کتاب سخت پیش میره ولی واییی از وسط و اخر کتاب معرکه است و بی نظیر
کتاب از زبان یه خانم ۶۳ ساله به نام آیریس نوشته میشه که در واقع خاطراتش از زمان بچگی و ازدواجش و عشق و رابطه اش با خواهرش لورا هست در دل این داستان ،داستان آدمکش های کور هم روایت میشه
شیوه ی روایت کردن داستان و اینکه تا شصت هفتاد صفحه ی اخر واقعیت و علت داستان مشخص نمیشه بی نهایت به دلم نشست💜💜💜
برگرفته از goodreadsخدانگهدار خانم آتوود.
داستان شروع جالبی داشت و توصیفات زیاد و از نظر زیبایی هم در رده متوسط بودند. شخصیت‌پردازی چشم من رو حداقل نگرفت و تا نیمه داستان هم پیش رفتم اما هیچ دلیلی بر ادامه برای خودم پیدا نکردم. سردرنیاوردم پلات چی هست و داریم به کجا میریم و این نشونه‌هارو چطور قراره کنار هم بچینم تا به یه حدسی راجع‌به ماهیت داستان حداقل بتونم برسم. بیشتر از این هم ادامه‌ش نمی‌دم.
برگرفته از goodreadsاین کتاب یه دنیای جدیده... یه فکر نو!!
برگرفته از goodreads به عمرم نثر به این شلختگی ندیده بودم!
برگرفته از goodreadsیک کتاب بی نظیر و چند بعدی که احساسات مختلف رو به بتدتون میاره
برگرفته از goodreads
Amir Hossein
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۵/۱۸
نمیدونم چرا مثل تعریفایی ک ازش شنیده بودم نبود، روند داستان کند و بعضی وقتا خسته کننده بود، ولی پایلن بندیش ب شدت عالی بوذ
برگرفته از goodreadsداستان خیلی خوبی بود با وجود فضای زنانه داستان که معمولا دوست ندارم این داستان خیلی خوب بود البته داستان آدم کش کور یه جورایی بین داستان نا تمام رها شد ولی در کل کتاب لذت بخشی بود
برگرفته از goodreadsتنها راه نوشتن حقیقت، تصور هیچوقت خوانده نشدن نوشته‌هایت است. نه توسط کسی، و نه حتی مدتی بعد توسط خودت. در غیر این‌صورت بهانه‌تراشی را شروع می‌کنی. باید ببینی که انگشت سبابه‌ی دست راستت، یک طومار پدید می‌آورد؛ و دست چپت آن را پاک میکند. و البته غیر ممکن است. من بهای خطم را می‌دهم، بهای خطم را می‌دهم، این خط سیاهی که در سرتاسر صفحه رج می‌زنم.
برگرفته از goodreadsت. ش: ۲۶ / ۵ / ۱۴۰۱
ت. پ: ۱۱ / ۶ / ۱۴۰۱
برگرفته از goodreads
Mana Mirzaei
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۴/۱
کتابی بود که با هر لحظه‌ش زندگی کردم . اوایل کتاب برام کمی سخت و کند جلو میرفت اما بعد از گذشت سی یا چهل صفحه دیگه نتونستم لحظه ای بذارمش کنار
برگرفته از goodreads
امیرمحمد حیدری
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۱۸
نتوانستم با فرم کتاب ارتباط بگیرم و از این مقدم، لا ریب فیه است که نتوانستم محتوای آن را نیز به خوبی حس کنم. مع‌ذلک، کتاب جالبی بود؛ داستان‌های موازی یک زن و مرد ناشناس که یک داستان واحد را به‌وجود می‌آورند. امیدوارم با خواندن کتابهای دیگر این نویسنده به نوع دنیاسازی‌اش پی ببرم و بتوانم لذت لازم را ببرم. اما فعلاً، به‌خاطر عمر کوتاهی که برایم مانده، ترجیح می‌دهم کتابهای بیشتری بخوانم تا اینکه کتابی را چندبار بخوانم.
برگرفته از goodreads
marzieh Parvaneh
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۳۰
رمان "آدم کش کور" از مارگارت آتوود یکی از زیباترین و پیچیده‌ترین رمان‌هایی است که تا به حال خوانده‌ام. همانطور که از عنوان کتاب پیداست، این رمان درباره‌ی یک قاتل است که با یک سلاح عجیب و غریب، آدم‌های بی‌گناهی را به قتل می‌رساند.
در کنار داستان اصلی، دو داستان دیگر نیز در این کتاب به صورت هم‌زمان دنبال می‌شوند. در داستان اول، لورا نویسنده‌ی داستان‌های عاشقانه‌ای است که در زمان جنگ جهانی دوم، با خانواده‌ی پولدار خود در کانادا زندگی میکند. داستان دوم، داستان یک رمان علمی تخیلی درباره‌ی یک جنگ قدرتمند و قتل‌هایی است که در آن رخ می‌دهد.
یکی از چیزهایی که این رمان را برتر از سایر رمان‌ها میکند، سبک نوشتاری بسیار زیبا و شگفت‌انگیز نویسنده است. آتوود با استفاده از اصطلاحات روزمره و زبانی ساده، موضوعات پیچیده‌ای را به خوبی به تصویر کشیده و مخاطب را در دنیای خیالی خودش گرفتار میکند.
همچنین، داستان‌های موازی در این کتاب به شیوه‌ی منحصربه‌فردی با هم تنیده شده‌اند و توانسته‌اند به خوبی در پایان کتاب، به یکدیگر متصل شوند. با این حال، این کتاب بسیار پیچیده و برای بعضی از خوانندگان ممکن است سخت باشد.
در کل، اگر به دنبال یک رمان جذاب، پر از راز و رمز و با یک سبک نوشتاری زیبا هستید، "آدم کش کور" به شما پیشنهاد میشود.
برگرفته از goodreadsچند سال بعد روزی که فکرش را هم نمیکنیم
توی خیابان با هم روبرو می‌شویم.
تو از روبرو می‌آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می‌داری فقط کمی جا افتاده تر شده ای...
قدم‌هایم آهسته تر میشود...
به یک قدمی‌ام می‌رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می‌کنی!
درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می‌کشد...
و رعشه ای می‌اندازد بر استخوان فقراتم.
هنوز بوی عطر فرانسوی‌ات را کامل استنشاق نکرده‌ام که از کنارم رد شده ای...
تمام خطوط چهره‌ات را در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت میکنم...
می‌ایستم و برمی گردم و می‌بینم تو هم ایستاده ای!
می دانم به چه فکر می‌کنی!
من اما به این فکر میکنم که چقدر دیر ایستاده ای!
چقدر دیر کرده ای!
چقدر دیر ایستاده‌ام!
چقدر به این ایستادن‌ها سال‌ها پیش نیاز داشتم
قدم‌های سستم را دوباره از سر می‌گیرم...
تو اما هنوز ایستاده ای...
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند!
برگرفته از goodreads
Maryam Alavi
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۱۲/۲۴
سه داستان مجزا (آدمکش کور، دست نوشته ها و ماجرای اصلی) که هنرمندانه کنار هم پیش می روند و مکملند. فضایی نسبتا خاکستری و مرموز با رنگ و بوی توطئه. اگر روزی فیلمش را با حفظ فضا و ریزه کاری های منحصر به فردش بسازند جایزه درو می کند!!
برگرفته از goodreadsیک کم طولانیه، با این همه به نظرم ارزششو داره داستان شالوده زیبایی داره و شیوه روایت غیر خطیش هم در نوع خودش بی نظیره
برگرفته از goodreadsخوندنش خیلی خوب بود...
به شخصیت هاش خیلی نزدیک شدم.بیشتر از ندیمه دوسش داشتم
برگرفته از goodreadsباید اوایل کتاب زیادی صبور باشیم...
برگرفته از goodreads
