Reza Abedini
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۲۸
ولتر به شكل بسيار هنرمندانه و زيبايي با روايتي مدرن و زيبا كه آغشته به اندكي طنز هست ، همه چيز رو زير بار نقد ميگيره ، سياست ، اقتصاد، دين، تقدير و ....
و در اين امر بسيار موفق عمل ميكنه
" از تمام مسافران اين كشتي بخواهيد تا داستان زندگيشان را برايتان تعريف كنند ، اگر حتي يك نفر را پيدا كرديد كه به روز تولدش نفرين نفرستاده باشد ، يا به خود نگفته باشد كه بدبخت ترين آدم است ، مرا با سر به دريا بيندازيد. "
بارها برامون پيش اومده زماني كه داريم از بدبختيامون با يه نفر حرف ميزنيم به جاي دلداري تا بهمون ثابت نكنه از ما بدبخت تره بيخيال نميشه، بعد از خوندن كانديد به اين نتيجه رسيدم كه انگار اين قضيه ريشه ها در تاريخ داره.
" كاكامبو گفت: خوشبيني چيست؟
كانديد گفت : ميل مفرط به گفتن اينكه همه چيز خوب است ، درست موقعي كه خود گوينده در برزخ است"
برگرفته از goodreadsجالب الان داشتم فکر می کردم بعد خواندن رمان" خرمگس" که شخصیت مبارزی داشت "ولتر"نیز به نوعی فردی مبارز جهت رسیدن به اهدافش می باشد. او از سردمداران انقلاب فرانسه بود و بر خلاف کلیسا حرف می زد و همین امر باعث ایجاد دردسرهایی برایش شد. "کاندید" به معنی فرد ساده دل است.
برگرفته از goodreadsکاندید جوان خوش قلب و ساده دلی که در قصر بارون گویی در بهشت زندگی میکنه و تحت تعالیم فیلسوفی به اسم پنگلاس قرار داره که خلاصه ی تمام آموزه هاش اینه که همه چیز در دنیا به بهترین شکل خودش قرار داره و در یک کلمه خوش باوری یا خوش بیتی مفرط. کاندید عاشق دختر ارباب قصر میشه و در حین بوسیدن دیده میشه و ارباب اون رو با اردنگی به بیرون قصر پرت میکنه. از اینجا انواع و اقسام بلاهای طبیعی و غیر طبیعی بر سر کاندید و افرادی که طی داستان باهاشون آشنا میشه میاد. ولتر در این رمان طنزگونه به نقد ساده دلی و خوش بینی و رفتار حکومت ها و مردم نسبت به هم پرداخته.ه
برگرفته از goodreadsین کتاب رو به پیشنهاد فردی خوندم که استاد فرانسه هست و میگفت جز اثار مهم ادبیات فرانسه حساب میشه. و وقتی دربارش سرچ کردم دیدم که بله جناب ولتر نسبت به زمان خودش بسیار هنجار شکن بوده و فیلسوف خاصی بوده و از زمانه خودش جلوتر
در کل تعداد صفحاتش کمه و سریع جلو میره و پر کشش هست. مدل گفتار و نثر داستان هم خب خیلی ادبیه چون کتاب قدیمیه. در کل درباره یه پسر جوونه که از بس ساده هست بهش میگن ساده دل و کم کم با بد ذاتی مردم و فریباکاری کشیش ها و فرمانده ها اشنا میشه. و در طول داستان بنا به دلایلی که نیخوام اسپویل کنم، شروع میکنه به قدری کتاب میخونه که از سادگی درمیاد و تبدیل به فردی دانا و عاقل میشه.
ولتر با این کتاب نقدهای کوبنده ای به ساختار قدرت در فرانسه، کلیسا ها و ... وارد میکنه.
من از ادبیات فرانسه زیاد خوندم. کامو، سارتر، سلین عزیزتر از جانم، و الان میتونم بگم که ولتر بی شک باید بیشتر از اینی که هست معروف باشه بین ادبیات فرانسه
خلاصه خیلیییییییییی پیشنهادش میکنم خیلی خیلی خیلی
یه بخش از کتاب میگه:
+« ولی مگر رضایت در انتقاد از همه چیز نیست؟در دیدن زشتی‌هایی که دیگران فکر میکند زیباییست؟»
-« یعنی رضایت در نداشتن رضایت؟»
برگرفته از goodreads" کاکامبو گفت: خوش‌بینی چیست؟
کاندید گفت: هیچی، میل مفرط به گفتن اینکه همه چیز خوب است درست موقعی که خود گوینده در برزخ است. "
جالب بود 😉
برگرفته از goodreadsچه کتاب محشری بود انتظارشو نداشتم 🤩
برگرفته از goodreadsولتر این کتاب را به عنوان اعتراضی بر این قول لایبنیتس نوشت که گفته بود « در این بهترین عالم ممکن، هر چیزی به بهترین وجه ممکن است». ولتر هر جا که از معایب و شر و بدی که در جهان رخ میدهد یاد میکند با طنز و استهزا میگوید اگر این بهترین دنیاهاست بدترینش چه خواهد بود؟ میشود آرزوی دنیایی عاری از فساد و ظلم و شر داشت اما اینکه این دنیا را بهترین دانستن تنها از ساده دلان بر می‌آید.
قسمتی از کتاب
یکی از مختصات آدم‌های احمق این است که چیز بی‌معنایی را که با واژه‌های زیبا بیان شده باشد، می‌ستاید.
ص 149
برگرفته از goodreads
Majeed Estiri
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۹/۳
فعلا هیچ چیز نمیتوانم بگویم جز این که خیلی تاثیرگذار و عمیق و خوب بود اما این همه ماجرا نیست
باید باز هم از ولتر بخوانم و درباره ش
برگرفته از goodreads
I'm Kian
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱/۱
مجموعه ی خلاصه شده ای از عقاید ولتر و به طور کلی نمایی از عقاید قرن روشنگری مثل دست کشیدن از نظام های متافیزیکی پیچیده، روی آوردن به علوم تجربی، ملاحظه ی درد و رنج آدمی، جدل بر سر چگونگی وضع طبیعی، خداباوری طبیعی و خیلی دیگر مسائل. بدون شک ارزش خواندن را دارد.
برگرفته از goodreads
Kaveh Rezaie
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱/۳۰
فکر میکنم ولتر همه نهادهای زمانه خودش را در این کتاب مسخره کرده. خیلی هم مختصر و عمیق نیش زده. مخصوصا به نهاد مذهبی. حتی بسیاری از طرز فکرها و طبقات جامعه را هم مسخره کرده. من که صدای خنده ولتر را پشت همه عبارات می‌شنیدم. خیلی بامزه بود.
ترجمه عالی.
برگرفته از goodreads
حیدر خسروی
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۸/۱۴
کاندید گفت: پس این دنیا به چه منظور ساخته شده است؟
مارتن پاسخ داد: به منظور اینکه لج ما را درآورد.
برگرفته از goodreads
Mohammad Zolfaghari
3 out of 5 stars
۱۳۹۵/۱۱/۶
به نظرم این کتاب نوشته شده تا نشان بدهد این فکر که «جهان ما بهترین جهان ممکن است» از لایبنیتس درست نیست.
البته به انتقاد ساده هم اکتفا نکرده، ولتر این فکر را تمسخر میکند. به نحوی می‌خواهد بگوید هرکس کمی دنیا را دیده باشد می‌فهمد که دنیا اینطور نیست و مثلا چقدر گوینده این جمله دنیا را بد فهمیده
من هم با نگاه لایبنیتس موافق نیستم اما از داستان‌های این شکلی هم خوشم نمی‌آید. داستان کاندید شبیه کارتون، پر از اتفاقات بد و غیر ملموس. شخصیت‌ها کشته می‌شوند بعد از مدتی دوباره به بهانه‌ای زنده می‌شوند. پشت سر هم نویسنده کمی فضا را خوش میکند اما به سرعت اتفاقات دور از ذهن بد، بد هم نه فاجعه در پی می‌آید. با وجود این اشکالات داستان جذاب است. من از اول داستان با این جنبه‌ها مشکل داشتم اما نتوانستم کتاب را رها کنم دوست داشتم همچنان بخوانم. گاهی اوقات دیالوگ‌های خوبی هم داشت.
جالب است که داستانی پر از بدبختی و فاجعه داریم. اما در کل به نظرم نگاه ولتر به دنیا بد نیست دنیا را جای معمولی(شاید رو به بد) می‌بیند
برگرفته از goodreadsخفقان، رخوت و رنجی که در کاندید دیده میشود به خوبی با گَردِ طنز پوشانده شده. فکر میکنم قبل از هر اظهار نظری در مورد کاندید، باید به سال نگارش کتاب توجه کرد
کاندید گفت: آیا شما بر این باورید که بنی‌آدم همواره یکدیگر را قتل‌عام کرده‌اند، همان‌طور که امروز می‌کنند؟ که همیشه دروغ‌زن، مکار، ریاکار، ناسپاس، دزد، ضعیف، بوالهوس، ترسو، حسود، شکم‌چران، مِی‌پرست، لئیم، جاه‌طلب، خون‌ریز، افترازن، هرزه، متعصب، دورو و ابله بوده‌اند؟ مارتن گفت: شما قبول دارید که بازها هروقت کبوتر گیرشان آمده است آنها را خورده‌اند؟ کاندید گفت: بله، بی شک. مارتن گفت: خب، بازها همیشه یک نوع شخصیت داشته‌اند، چرا انتظار دارید که انسانها شخصیت خود را عوض کرده باشند؟
برگرفته از goodreads
Livewithbooks
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۹/۳
کاندید یا حماقت؟ کاندید نام شخصیت داستان است که با آموزش های خوشبینانه مذهبی و فلسفه دروغین که در کودکی دیده است ، هستی را بهترین حالت ممکن می داند و تصور میکند هر آنچه که رخ می دهد اجتناب ناپذیر است و به تقدیر و سرنوشت اعتقاد خلل ناپذیر دارد. ولتر با شیوه ای طنز و تمسخر آمیز اعتقادات اینگونه افراد را زیر سوال می برد و تلاش می کند که انسان ها دست از حماقت و خرافات بر دارند و به عقل خود رجوع کنند. ولتر قرن ها جلوتر از زمانه اش بود و از تعصب و خرافات بیزار بود و می کوشید جامعه را از این بیماری نجات دهد.
برگرفته از goodreadsکاندید بعد از پستی و بلندی‌های بسیار به این نتیجه می رسد که فلسفه بافی را رها کند
و عمل کردن را برگزیند.
"ما باید باغمان را شخم بزنیم."
ولی حالا چه باید کرد؟ حال که به قول یالوم:
"ساکنان دنیای شهرنشین، صنعتی و دین گریز امروزی، ناچارند بدون نظام معنایی
کیهانی و مذهبی با زندگی مواجه شوند و از همکلامی با طبیعت و زنجیره‌ی اصلی
زندگی جدا مانده‌اند. ما برای پرسیدن سوالات بر آشوبنده وقت زیادی داریم. ..
وقت آزاد مشکل ساز است زیرا آزادی را به زور به ما تحمیل میکند"
برگرفته از goodreadsکاندید رمان فلسفی از ولتر، در واقع بیانگر اعتقاد دادائیست‌هاست. که به وجود خدا اعتقاد دارند ولی میگویند که:«خدا این جهان را آفریده و سپس رها کرده است». ولتر نیز خود معتقد به این بود.
در سراسر کتاب صحبت از رنج و سختی و شکنجه و جنگ و مصیبت‌هایی است که به سر انسان میاید و نظریه‌ی فیلسوف داستان که معتقد است «همه چیز در نهایت خوبی آفریده شده است» را نقض میکند.
این کتاب با صدای زیبای آرمان سلطان‌زاده بسیار دلچسب بود.
برگرفته از goodreadsداستان سریع پیش می رود. نقطه آغاز شهری در آلمان است. ولی آدم ها داستان به ناچار به شهرهای دیگر می روند و قصه در سفر می گذرد. کتاب نقدی به اشرافیت و دین سالاری اروپاست. لحن طنز دارد. تکبر اشراف را به سخره گرفته. به علاوه ولتر فسادی را که در میان کشیشان و کلیسا است نمایان می کند. کاندید تحت تعلیم پانگلوس آدم خوش باوری شده بود. اما در سفر واقعیت دنیا را می بیند. در پایان کتاب جمله ای دارد: ما باغ خود را می کاریم. این رمان کوچک حدود سیصد سال پیش نوشته شده
برگرفته از goodreadsداستانی بسیار ساده و روان که در خطوط آخر کتاب، فلسفه نوشتنش مشخص میشه که به قول ملکالشعرای بهار میگه:
برو کار می‌کن، مگو چیست کار
که سرمایهٔ جاودانی است کار
برگرفته از goodreads
Mehdi Nabavi
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۳/۲۴
در مورد فلسفه ولتر و کاندید زیاد صحبت شده و نیاز به دوباره‌گویی نداره.
ولی به هیچ وجه تصور نمی کردم که طنز ِ انتقادی قرن هجدهمی و وضعیت های کمیکی که ولتر برای شخصیت های داستانش درست می کنه، هنوز هم برای انسان قرن بیست و یکمی موثر باشه. من رو که دائما به لبخند وا‌‌می‌داشت. درود بر شما آقای ولتر.
برگرفته از goodreadsانسان در تمامی کارهای ناپسندش از روح‌اش برمی‌خیزد و ذهن‌اش تنها بر اندیشه‌های تار متمرکز میشود
برگرفته از goodreads
Armin Hashemi
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۷/۱۹
بیخود نیست که جز صد کتاب تاریخ بشریت است. محشر به تمام معنا
برگرفته از goodreadsشاهکار بی مثالِ ولتر....
فقط یاد یک جمله از امرسون میفتم با صفحات پایانی کتاب
Punctual actions and not dreams
"بهتر است بدون بحث و استدلال کار کنیم، فقط اینطور میشود زندگی را تحمل پذیر کرد."
برگرفته از goodreadsكتاب بسيار عالى بود ولى سادگى شخصيت داستان ولتر بشدت اعصاب من رو خورد كرد جورى كه هيچ وقت اين كتاب رو دوباره نميخونم
برگرفته از goodreads
Alireza Atae
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۴/۳۰
کاندید داستان جوانی ساده دل و تعمید یافته به افکار خوشبینانه فلسفی است که جهان را سراسر بر پایه هدفی عالی و کامل می انگارد و هر پیشامد و حادثه ای را به جا و غیر قابل تغییر فرض می کند. جوان در پی دلدادگی خوش دلانه اش به دوشیزه کونه گوند زیبا، با نخستین تکانه های واقعی و خشن زندگی روبرو می شود و از پس این حادثه با دنیایی سراسر آشفتگی ، زشتی و جهالت بشری مواجه میشود و به هر کرانه از جهان در پی یافتن دل آرام خویش روان می گردد. ولتر در داستان تاریک و سخره آمیز خویش نقصان فضایل و کمال جهان را گوشه به گوشه روایت می کند و در سفر دور و دراز قهرمان خود با تمام توان به نیشخند مذهب متعصب و خرافات تحجر آمیز می پردازد. او در هر روایت تیره روزی انسانها را در منتهای درجه خود به تصویر می کشد و قدمی دورتر ما را با بدبختی های بسی شگرف تر از مفلوکی دیگر متعجب می کند و همه این ها را با لحنی خونسرد و هجو آمیز و مالامال از طعنه و کنایه نقل می کند. به عقیده او در کشتی زندگی بشری هیچ فردی نیست که اگر با دقت به سخنان دیگر همسفران کشتی نشین خود گوش فرا دهد، سیاهی و ناکامی بزرگتری در هر کدام از آنها نبیند و این حال و روز دنیاییست که گروهی می کوشند تا بهترین صفات و القاب را به آن نسبت دهند. با مطالعه این کتاب که بلندترین و تقریبا مشهورترین داستان نویسنده آزادیخواه و مترقی فرانسویست، شباهت های زیادی با اثر صادق هدایت به نام توپ مرواری به نظرم رسید که مهمترین آنها مبارزه سرسختانه در مقابل عوام زدگی و تعصب کور مذهبی و افشاگری سران دسیسه گر و مزور مذهبی را می توان برشمرد.
برگرفته از goodreads
Melika Khoshnezhad
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۱۹
کاندید گفت: «پس این دنیا به چه منظور ساخته شده است؟» مارتن پاسخ داد: «به‌منظور اینکه لج ما را درآورد.»
این کتاب بامزه و کوتاه همان‌قدر که نقد لایبنیتس و بهترین جهان ممکنش است، نقد تمام کسانی هم هست که بر این باورند که هر اتفاقی که می‌افتد، هر قدر هم بد و مصیبت‌بار، حتماً خیر و حکمتی درش بوده.
برگرفته از goodreads
Mohammad Naderi
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۲۴
((بهتر است بدون بحث و استدلال کار کنیم، فقط این طور می شود زندگی را تحمل پذیر کرد))
"از متن کتاب"
پس از پایان کتاب به یاد این جمله تامل برانگیز از میگل د اونامونو فیلسوف اگزیستانسیالیست اسپانیایی افتادم :
((زندگی نمی تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی زیستن است نه دانستن))
کتاب دارای سیر داستانی ساده و تک زمانه است.شخصیت اصلی داستان کاندید نام دارد که همانند نام خود ساده و خوش باور و صادق است.کاندید که به تبع استاد خود پانگلس باور دارد که این جهان بهترین جهان ممکن است و هر چیزی بهترین اتفاقی است که می افتد در مسیر زندگی با رویداد هایی مواجه می شود که به این باور شک می کند .او در هیچ جایی خوشبختی و سعادت را نمی یابد مگر در کشوری غریب تحت عنوان الدورادو که رفاه در آن به سبب این است که در آن جا اصلا نهادی همچون کلیسا و صنفی همچون روحانی در آن یافت نمی شود . در اواخر داستان حتی پانگلس نیز همانند گذشته به بهترین جهان ممکن باور ندارد اما از این حیث که خود را فیلسوف می داند و معتقد است که فیلسوف نباید از عقیده خود دست بکشد، همچنان بدان پافشاری می کند . در مقابل پانگلس، کارکتری دیگر به نام مارتن که دانشمندی فقیر است قرار دارد. وی معتقد است که این بهترین جهان ممکن نیست و نسبت به همه چیز شکاک است . کاندید نیز سرگردان در میان آراء و دیدگاه های مختلف است اما به جهت خوش بین بودنش تا آخرین لحظه امید این را دارد که به خوشبختی و سعادت همراه با معشوقش دست یابد.
به طور کلی می توان گفت ولتر در این اثر قصد دارد به نقد مسیحیت و نهاد کلیسا ، فلسفه به ویژه فلسفه لایب نیتس بپردازد.
برگرفته از goodreadsکاندید، رمانی طنزآمیز، درباره ی مردی جوان، خوش بین و امیدوار است. زندگی اما به تدریج تلخ و مصیبت بار می شود. ولتر با زبان طنز، مذهب، خداباوری، دولت، قشون، فلاسفه و... را بصورتی کنایی به سخره می گیرد و بر خلاف فلسفه ی لایب نیتس، معتقد است که "انسان، خود بهشت خود را می سازد"! گفته شده که ولتر با اتکاء به چند واقعه، از جمله زلزله ی مهیب لیسبون در 1755؛ این رمان را نوشته تا خوش بینی لایب نیتسی را احمقانه بنمایاند. رمان به عنوان ضد دین، ضد دولت و خدا و جامعه محسوب، و ممنوع شد. اما بسیاری از نویسندگان و متفکرین را تا همین امروز، تحت تاثیر قرار داده، و از بهترین آثار ولتر محسوب می شود. زلزله ی لیسبون که همراه سونامی، لیسبون را ویران کرد، سبب ابهام و تردید در فلسفه ی خوش بینی شد. این مصیبت طبیعی سبب شد تا ولتر، علیه فلسفه ی لایب نیتس موضع بگیرد.
برگرفته از goodreadsوُلتِر، "کَندید(ساده دِل)" را در سه روز به نگارش در آورد. او این کتاب را برای در هم کوبیدنِ تفکرِ مثبت اندیشی ساده انگارانه نوشت. جالب اینجاست که این کتاب که هدفش نمایشِ حقیقتِ تلخ است، به شکلِ یک هجونامه نوشته شده است. سیرِ اتفاقات در این کتاب بسیار سریع است و شاید زمانِ خواندنِ آن از زمانِ نوشته شدنش کوتاه تر باشد. "کَندید"، در اصل یک اثرِ فلسفی ست که با شیوه ی سهل ممتنع نوشته شده است. تا کنون هیچ نویسنده یا فیلسوفی نتوانسته تفکری را با این تعداد صفحاتِ ناچیز و در مدت زمانِ سه روز و با روایتی که به خاطرِ سادگی و در عین حال حکیمانه بودنش، خواننده را به یادِ حکایت های بُهلول میاندازد، زیرِ سوال ببرد.
برگرفته از goodreads
bahar shahraki
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۲/۲۰
هیچ بلایی نموند که سر کاندید نیاد، اگر با ولتر و نوشته هاش آشنایی نداشته باشی، از اسم کتاب و نویسنده اینطور تصور میشه که با یه کتاب قلمبه سلمبه طرفی، اما خیلی نرم و دلنشین و راحت وارد داستان میشی.
برگرفته از goodreadsکاندید ولتر داستانی است از عصر روشنگری، با نقدهای تندی به اروپای زمانه خود با اغراق‌هایی طنزآمیز که تن به فلسفه می‌زند و البته طنزی بسیار شیوا و جذاب، جهان‌هایی متنوع در حدی که در کمتر داستانی می‌توان این همه جذابیت از نظر تنوع جهان‌های داستانی را جستجو کرد، پرماجرا، خوشخوان، و البته بسیار بسیار تفکر بر انگیز
ولتر در این اثر واقعیت اروپا و پیشینه تاریخی‌اش و آن چه خود را سرآمد جهان می‌داند به نمایش گذاشته و با طنزی گزنده داستانی پر ماجرا را ارائه کرده است. از آن جنس داستان‌هایی است که شک ندارم بعدها بارها دلم برای جهانش تنگ میشود و کتابش را باز خواهم کرد و به جستجوی بخشی از آن خواهم گشت و دوباره و دوباره‌اش خواهم خواند و همین الان هم در حسرتم که چرا تا امروز چنین اثر کوتاه اما سترگی را نخوانده بودم.
برگرفته از goodreadsولتر مانند همیشه آگاه و روشن و اندیشمند، سادگی مردم در برخورد با دورویی دین نشان میدهد.
برگرفته از goodreadsاینکه چند وقت بعد فهمیدم این کتاب در واقع دیسِ ولتر به لایبنیتس بوده باعث شد داستان برام جذاب‌تر از قبل بشه!
برگرفته از goodreads
Hamid Ashouri
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۲۱
کتاب خوش‌فرم و تندی بود از نظر من. داستان تند پیش می‌رفت و اصلا خسته‌کننده نبود. مفاهیم فلسفی متعددی هم در آن به کار رفته بود که تامل‌برانگیز بود.
برگرفته از goodreads
Bahman Bahman
2 out of 5 stars
۱۳۹۸/۷/۹
کاندید نام جوانی خوش باور است که در قصر بارون آلمانی زندگی میکند. بارون شخصی به نام پانگلوس را که از بهترین معلمان است برای تربیت کاندید استخدام میکند. پانگلوس همواره به کاندید می‌آموزد که ما در محیطی سرشار از خوشبختی و خوبی زندگی می‌کنیم. بعد از مدتی بارون به کاندید شک میکند و به گمان اینکه به دخترش نظر دارد او را از کاخ بیرون میکند. کاندید نیز به اجبار به گروه سربازان بلغاری می‌پیوندد. کاندید در جریان این اتفاقات متوجه میشود که دنیا محلی سرشار از خوشبختی نیست. بعدها دوباره با معلم خود برخورد میکند و او را در حال گدایی می‌بیند. کاندید نظر معلمش را دربارهٔ اینکه دنیا محل خوشبختی است جویا میشود و پانگلوس میگوید که شرایط زندگی می‌توانست بدتر از این هم بشود و بعد از توضیح آنچه بر او گذشته بود و ماجراهایی که بر کاندید گذشت در انتها میگوید که معتقد است همه چیز در دنیا برای خوشبختی و به بهترین نحو ترتیب داده شده‌است.
برگرفته از goodreads
Niloufar arbabian
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۳۰
اول بگم که توی دو فصل اخر اوج لذت را داشتم و انگار سکه ها یکی یکی شروع کرد افتادن.
پایان این کتاب ، دو کتاب دیگه اومد جلوی چشمم، غروب بت‌ها از نیچه و سقوط از آلبر کامو
اونقدر لذت بردم که ترجیح میدم چیزی در مورد کتاب نگم و خودتون بخونین یا گوش بدین.
من کتاب صوتیش را گوش کردم و حتما کتابش را خواهم خرید.
برگرفته از goodreadsانسان برای آن زاده شده است که یا دمساز گرفتاری و نگرانی باشد و یا دچار رنج سستی و تن آسایی.
بر فراز کوهستان های ماه_
پایین دره سایه
بران
جسورانه بران
اگر در جستجوی الدورادو هستی
برگرفته از goodreadsداستان کوتاه و تأمل برانگیزی بود. بیشتر منو از این شگفت زده کرد که آدما تا چه حد میتونن خوی وحشی‌گری خودشونو بروز بدن و بهش افتخار هم بکنن..اینکه جنایت برای مردم اون موقع عادی بوده برام عجیبه. تو کتاب درباره ی به سیخ زدن و کباب کردن انسانها و دار زدن و خوردن گوشت انسان و مرتد سوزانی و این اعمال وحشی نوشته شده..دوست دارم بیشتر راجب اون موقع بخونم ببینم آیا واقعا همینطوری بوده یا نه.
پیام کتاب این بود که زندگی هیچ وقت قرار نیست آسون باشه، زندگی همیشه شمشیرشو فرو میکنه تو شکمت، ولی یه روزی هم دست از سرت برمیداره تا بتونی زندگی معمولی داشته باشی و خدا رو شکر کنی که دیگه قرار نیست اون بلاهای وحشتناک قبلی سرت بیاد.
سبک داستان منو یاد کتاب کیمیاگر انداخت با این تفاوت که کتاب کیمیاگر در جهت نشون دادن خوبی و قشنگی دنیا بود ولی این کتاب در جهت نشون دادن زشتی و پستی دنیا و اینکه دنیا میتونه خیلی پست تر و کثیف تر از چیزی که تصور می‌کنیم باشه.
یه تیکه از کتاب هم برام جالب بود که نویسنده تو قرن ۱۸ام که هیچ وسیله ی نقلیه و ماشینی نبوده، این تو فکرش بوده که یه سری دانشمند دور هم جمع بشن و یه وسیله نقلیه ماشین مانند برای عبور از دره ها و سخره ها بعد از چند روز درست کنن =)
به نظرم این کتاب نسبت به زمان خودش، کتاب خیلی خفنی بوده و وقتی با سطح فکر مردم اون موقع میسنجیم، میتونیم بگیم یه شاهکار ادبی برای زمان خودش محسوب میشه!
برگرفته از goodreads
