اولین کتابی بود از جین آستین میخوندم، یجورایی دوسش داشتم. شاید اگه یه نویسنده در زمان حال اینو مینوشت عصبانی میشدم که چرا نهایت زندگی یه نفر رو ازدواج قرار داده؟!!! ولی مساله اینکه تو قرن 18 و 19 آدمها بجز ازدواج کردن چیکار میتونستن بکنن؟؟؟ برن فضا آخه؟؟؟؟
سبک نوشتنشو دوس داشتم، واسه همین تمایل دارم کتابای دیگه هم ازش بخونم.
برگرفته از goodreadsخوندن یک کلاسیک از جین آستین بدون توجه به زمان و نویسنده منجر خواهد شد به اینکه به نظرتون یک اثر معمولی و حتی آبکی رو خونده باشید اما در صورتی که بدونید چی انتخاب کردید برای خوندن، خب ناامید نمیشید. عقل و احساس داستان زندگی دو خواهر هست که با وصیت نسبتاً عجیب پدر بزرگ، بعد از مرگ پدر دچار مشکلاتی میشن. بیشتر داستان در مورد عشق و عاشقی و تقابل عقل با احساسه. به نظرم یکی از خواهر ها نماد عقل و یکی نماد احساسه اما اینکه در نهایت هر دو طبق همین چیزی که نمادش هستند رفتار میکنند یا خیر باید کتاب رو مطالعه کنید 😁ه
برگرفته از goodreads![Peiman E iran.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/38e298db7b2a65ac81d3c864f0b42757bfc2004598453bb926de538507a4cf95/peiman-e-iran.jpg)
Peiman E iran
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۴/۲۸
دوستانِ گرانقدر، داستانِ «عقل و احساس»، از عشق و هوس میگوید.. از دلدادگی هایِ راستین و دلسوزی ها میگوید و صد البته از رسم و رسوماتِ سنتی و احمقانه و پایمال کردنِ حقِ ارثِ دختران در برابر پسران سخن میگوید.... داستان نه تنها عشق و دلدادگی، بلکه هوس ها، نگرانی ها و البته طمع و آزِ انسانها را به رویِ کاغذ می آورد
آقایِ دشوود، دو بار ازدواج کرده و خانواده اول، پسری به نام «جان» دارد و از خانوادۀ دوم، سه دختر به نام هایِ «الینور»، «ماری آن» و «مارگارت» ... الینور، خواهرِ بزرگتر، دختری مهربان و آینده نگر است.. ماری آن، اهلِ شعر و نوازندگی است و عاشقِ شکسپیر و به دنبالِ عشق هایِ افسانه ای.. مارگارت نیز دختربچه ای دوازده ساله و بازیگوش است.. آقایِ دشوود، در بسترِ مرگ، زمین و خانه و داریی اش را به پسرش جان میسپارد و از او قول میگیرد که هوایِ خواهرانِ ناتنیِ خود را داشته باشد.. و متأسفانه چیزی برای دخترها به ارث نمیگذارد.. به غیر از مبلغِ سالانۀ 500 پوند... ولی جان، یک مردِ بی اراده است که همچون موم در دستانِ همسرِ خودخواه و چندش آورش «فنی فراس» قرار گرفته و فنی او را تحریک میکند تا حق و حقوقِ خواهرانش را بالا بکشد... دختران همراهِ مادر در خانه ای بزرگ در نورلند زندگی میکنند.. تا آنکه برادرشان به همراهِ همسرش فنی، همچون لاشخور واردِ زندگیِ آنها میشوند و این موجوداتِ پست و انگل صفت، هرچه متعلق به این دختران است را تصاحب میکنند... دختران همراهِ مادر باید خانه را ترک کنند.. شانس با آنها یار شده و فامیلِ دورِ مادری یعنی «سِر جان» خانه ای در دهکدۀ کوچکِ دونشایر در اطرافِ لندن را با مبلغی پایین به آنها اجاره میدهد.. زمانی که هنوز منزلشان در نورلند را ترک نکرده اند، برادرِ فنی، یعنی «ادوارد فراس» به خانۀ آنها می آید.. ادوارد جوانی مهربان است که علاقۀ زیادی به کشیش شدن و موعظه کردن دارد... و میتوان گفت هیچ شباهتی با خواهرِ منفورش فنی و برادرِ کوچکترش «رابرت» که همچون خواهرش تازه به دوران رسیده و خودخواه است، ندارد... در روزهایی که ادوراد با این خانواده وقت میگذراند، الینور به ادوراد دل بسته و به نظر میرسد این دلبستگی دوطرفه باشد... در هر حال، با فریبکاری و کارشکنی هایِ فنی، همه از یکدیگر جدا شده و زندگیِ جدیدی را آغاز میکنند... دختران در خانه و محیطِ زندگیِ جدید، با اهالیِ دهکده آشنا میشوند.. در این آشنایی ها، سِر جان و خانمِ جنینگز که پیرزنی شاد و سرزنده و فضول است، به آنها کمکِ زیادی میکنند... اگر چنین انسانهایی واردِ زندگیِ این دختران و مادرشان نمیشدند، مشخص نبود که چه سرنوشتِ دردناکی در انتظارِ آنها میتوانست باشد
ماری آن، در حالِ نواختنِ پیانو و آواز خواندن است که «کرنل براندون» او را میبیند.. کریستوفر براندون، مردی ارتشی و جا افتاده است و میتوان او را یک جنتلمن به معنایِ واقعی به شمار آورد.. او یکبار شکستِ عشقی داشته است و اینبار احساس میکند، دلباختۀ ماری آن شده است، ولی ماری نسبت به او بی تفاوت است... در یکی از روزهایِ بارانی، ماری آن در حالِ دویدن در دشت و دمن، به زمین میخورد.. جوانی بلندبالا و خوش زبان، به نام «جان ویلابی» که در همسایگیِ آنها به همراهِ عمۀ ثروتمندش «لیدی آن» زندگی میکند، او را پیدا کرده و به خانه می آورد... این آغازیست برای دلباختگیِ ماری آنِ جوان و ماجراجو.... عاشق شدنِ ماری آن، سببِ دور شدنِ براندون از آنها میشود.. ولی براندون حقایقی را در موردِ جان ویلابی میداند که نمیتواند آنها را برایِ ماری آن بازگو کند... ولی آنقدر مردِ با وجدانیست که تصمیم میگیرد، دورادور مراقبِ اوضاع و احوالِ خانوادۀ دشوود باشد
خلاصه یکروز بدونِ هیچ توضیحی، جان ویلابی، ماری آن را ترک کرده و به لندن میرود
عزیزانم، درکل، داستانِ "عقل و احساس" به گونه ای رقم میخورد که ماری آن، الینور و براندون، هرکدام یک رقیبِ عشقی پیدا میکنند... ماری آن متوجه میشود که جان ویلابی بخاطرِ پول سراغِ دختری به نام «دوشیزه گری» رفته است... الینور نیز متوجه میشود که ادوارد مدتِ 5 سال با دختری به نامِ «لوسی استیل» به طورِ مخفیانه نامزد بوده و اکنون لوسی به لندن آمده تا با خانوادۀ ادوارد آشنا شود
آیا کرنل براندون میتواند با تلاش و مهربانی، جایی در دلِ ماری آن برایِ خود پیدا کند؟؟ آیا ماری آن میتواند، جان ویلابی را فراموش کند؟؟؟ سرانجامِ عشقِ دردناکِ الینور و ادوراد به کجا می انجامد؟؟ ... عزیزانم، بهتر است خودتان این داستان را خوانده و از سرانجامِ آن آگاه شوید
*******************
ماری آن: عاشق بودن یعنی سوختن در آتش.. مثلِ ژولیت، دینور و الوویس
---------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در جهت آشنایی با این کتاب، کافی و مفید بوده باشه
«پیروز باشید و ایرانی»
برگرفته از goodreadsکتاب خوبی بود اما وقتی یه لیست بلند بالا از کتابای مهم تر داری خوندنش عاقلانه به نظر نمیرسید یا بهتره بگم خیلی ضروری نبود.
زندگی و روابط عاشقانه دو خواهر با خصوصیات مختلف بود یکی احساسی و بی قرار و دیگری عاقل و منطقی. یه جورایی جین آستین میخواست بگه 'دخترا سعی کنید خویشتن دار و عاقل باشید' :)
برگرفته از goodreadsکتاب "عقل و احساس" اولین کتاب جین آستین و به شکلی پیش درآمد و پیش زمینه ای برای کتاب "غرور و تعصب" هست. تمام کمبود ها و اشکالاتی که در این کتاب حس میشه در "غرور و تعصب" برطرف شده و شکل پخته تر و حرفه ای تری گرفته. شباهت های این دو کتاب به قدری زیاده که اگر یکی شون رو هم نخونید چیز خاصی از دست ندادین
متاسفانه ترجمه ی خوبی از این کتاب وجود نداره و ترجمه هایی که من داشتم (رضا رضایی-عباس کرمی فر) به قدری نچسب و ناجالب بود که خوندنش لطف زیادی نداشت. خوشحالم که بالاخره تموم شد
^^
برگرفته از goodreadsواقعا رو مخ بود. هیچ شخصیتی در کتاب وجود نداره که به قدری بارز باشه که در ذهن بمونه. همه آدمها ضعیف و ناتوان از تصمیمگیریاند. البته تمام تصمیمها هم حول موضوعِ ازدواجکردن یا ازدواجنکردن هستند. تنها چیزی که تو ذهن شخصیتها هست و معنای زندگی تکتکشون، ازدواج با شوهر/همسر خوبه و سعادت فقط در این موضوع خلاصه شده. نگاه آدمها به همدیگه کاملا براساس میزان زیبایی و زشتی و پولدار بودن طرف مقابله.
خوندن این کتاب، مثل برگزاری یک مراسم سبزیپاککنی عظیمه.
همین :))
برگرفته از goodreads![Foad Ansari.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/f59f85f39a639221e371371dc152f7681ad3f26bbf9ece87fe9fc723207e1ef5/foad-ansari.jpg)
Foad Ansari
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۹
این اولین کتابی بود که از جین آستین میخواندم. سادگی روایت و فضاسازی عالی من رو تا آخر کتاب راضی نگه داشت. نویسنده شخصیت ها را در موقعیت های دشوار اخلاقی قرار میداد و خود از دور نظاره گر نتایج و واکنش آنها بود. داستان دو خواهر که یکی تابع عقل بود و یکی تابع احساس و مثل عموم داستان های کلاسیک برنده نهایی عقل بود.
پنج ستاره برای این رمان بی نقص و منسجم.
با توجه به لذتی که از خواندن ای کتاب بردم میخواهم تا یکسال آینده حتما کتاب غرور و تعصب این نویسنده را هم بخوانم.
اگر طرفدار رمانهای کلاسیک، مهمانیهای اشراف در قرن هجده و کلبه های روستایی انگلستان هستید حتما این کتاب را بخوانید.
برگرفته از goodreadsخوندن کتاب های جین آستین همیشه یه حس قشنگ همراه خودش داره؛ صدای کالسکه و سرسبزی طبیعتش، رسم های زندگیشون، و دوست داشتن های شیرین و تلخ اون دوران با پیچیدگی ها و در عین حال سادگی مخصوص به خودش که خوندنشون همیشه تازگی داره.
داستان عقل و احساس برای من دوست داشتنی بود چون همیشه مجذوب تقابل عقل و احساس بودم. همیشه شخصیتی مثل الینور برام یه الگو بوده از این تقابل... که توی اوج احساس، اجازه ی خاموشی عقلت رو به خودت ندی و نگذاری سنگینی کفه ی ترازو سمت احساس بره و احساساتت کورت کنن. که حتی نگذاری عقل با بی رحمی بیاد و همه ی احساساتت رو خاموش کنه، که اجازه ندی اون عقل منطقی مجبورت کنه احساست رو توی یه عمق عجیب خاکش کنی و هیچ ارزشی براش قائل نشی.
داستان از دوست داشتن هایی میگه که به زبون نیومدن اما احساس شدن. از خواهرانی میگه که عشق رو لمس کردن و به سادگی و صادقانه باورش کردن، و از تفاوت های اون دو خواهر خواهیم خوند... که گاهی با تمام قلبت یه عشق رو باور داری، اما اگه بفهمی که اشتباه کردی و حتی شاید تمام مدت مشغول یه خیالبافی ساده دلانه بودی چه عکس العملی نشون خواهی داد؟ باخودم فکر میکنم شاید این موقعیت، بهترین فرصت باشه برای نمایش تقابل عقل و احساس...
خرداد 96
برگرفته از goodreadsبه عنوان اولین اثر جین آستین خیلی زیبا و پر از فراز و نشیب بود و حتی قابل حدس نبود که آخرش کدوم روابط منجر به ازدواج کدوم دو شخص میشه
عاشق جین آستین و کتاباشم و با این کتاب که اولین کتابش بوده بیشتر عاشقش شدم
از روی اسم کتاب مشخصه که به روابطی پرداخته میشه که یکی بر اساس عقل و دیگری بر اساس احساس شکل می گیره و هر کدوم منجر به اتفاقات و مسیر متفاوتی میشن و در نهایت به ترکیب عقل و احساس پرداخته که بهترین نتیجه رو به همراه داره
از خوندنش لذت بردم
برگرفته از goodreadsتا به حال فکر می کردم برای این که یه کتاب در دستهی کتابهایی که نمیشه زمین گذاشت بره باید خیلی خوب باشه یا داستان گیرایی داشته باشه؛
که خب عقل و احساس بهم نشون داد اشتباه می کردم.
کتاب داستان قوی نداره، کاراکترها به خوبی شخصیت پردازی نشدن و گاهی ثبات فکری ندارن؛ حداقل در برابر کتاب دیگهای که از آستین خوندم یعنی «غرور و تعصب» یه نسخهی خیلی خیلی ضعیف تره
با این حال چون مدتها از آخرین رمان کلاسیکی که خونده بودم میگذشت، این کتاب رو بی وقفه خوندم.
برگرفته از goodreadsاین اولین کتابی بود که من از جین آستین خوندم. باید بگم که قلم بسیار قوی و شخصیت پردازی دقیق و ریزبینانهای داشت. طوری که خواننده میتونست خیلی راحت از واکنش و رفتارِ فرعیترین شخصیت در یک موقعیت خاص آگاه باشه و تعجب نکنه.
حقیقتا این کتاب رو به این دلیل شروع کردم تا ازش چیزهایی یاد بگیرم و خب یاد هم گرفتم. نویسنده سعی کرده بود حرفش رو لابهلای همون حرفهای روزمره که ساده به نظر میرسند بزنه.
همچنین همیشه اهمیت درستکاری، صداقت و شرافت توی کتابهای کلاسیک برام جذاب بوده و خواهد بود.
اما امتیاز من ۴ هستش. بخاطر اینکه:
رشد شخصیتها در طول داستان خیلی تاثیر گذار بود اما به شخصه دلم میخواست داستان بیطرفانهتر جلو بره. همون طور که احساسات شدید و بیش از حد میتونه آسیب زننده باشه، منطق بیش از حد هم میتونه باشه. در نتیجه دوست داشتم همون طور که ماریان اشتباه میکرد الینور هم اشتباه کنه و نتایج هر دو رو ببینیم ولی خب الینور تا حدودی کامل و عاری از اشتباه طراحی شده بود.
نکته دیگهای که برای من سوال بود اینه که الینور و ماریان با خواهر کوچکتر و مادر خود زندگی میکردند. عملا در طول داستان فقط در مهمانیها و مجالس بودند و به کار خاصی مشغول نبودند. پس چطور هزینههای زندگی خود رو جور میکردند؟
برگرفته از goodreads![Amir Akbari.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/eb9b04571eda8657625737eda2afba1ea788c3e60c9daa4667ea73f5923d7117/amir-akbari.jpg)
Amir Akbari
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۱۹
واقعا کتابای جین استین مث قند تو دهن آب میشن
خیلی داستان جذابی بود با این ک خوندنش ی مقدار برام طولانی شد ولی هیچوقت از جذابیتش برام کم نکرد
فک کنم بعد از غرور و تعصب بهترین کتابش باشه
و نکته دیگه ک تو همه رماناش خیلی واضحه تصویر سازیشه حالا چ شخصیتهای داستان چ روستاها و شهرها چون انقدر قشنگ توصیف میکنه ک خیلی دوس دارم برم انگلیسو ببینم😁
فقط افسوس میخورم چرا دیر کتاب خوندنو شروع کردم🤦🏻♂️
ترجمه رضا رضایی هم ک عالی مث همیشه
برگرفته از goodreads![Hasti Sharifi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/9d5fc4bc7ab60deb5ec40683271bd66b189dededfe62303ea77ed553a8314654/hasti-sharifi.jpg)
Hasti Sharifi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۰/۱۹
عقل و احساس=النور و ماریان
بعد از خوندن کتاب ترغیب،ترغیب شدم آثار دیگه جین آستین رو بخونم و واقعا از خوندن این کتاب لذت بردم
داستان در مورد زندگی دو خواهر به نام ��لنور و ماریان هست که میشه گفت نقطه مقابل هم هستند.النور(خواهر بزرگتر)نماد عقل، با تصمیم گیری های درست و منطقی،خوددار بودن و مدیریت بحران درستی که داشت،ادم رو مجذوب و به ادامه ی داستان تشویق میکرد
برگرفته از goodreads![Niloofar Masoomi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/d1584c0f1fd1353a7f5f2e837b8d6e82e8611cd9021b5f75ef35893f05d243df/niloofar-masoomi.jpg)
Niloofar Masoomi
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۴
داستان بدی نبود، سبک کتاب غرور و تعصب رو داشت، یعنی سبک خود نویسنده بود کمی خامتر از غرور و تعصب اما با همان فضا و نثر. از طرفی اضطراب آور بود چرا که منتظر اتفاقات عجیب بودم.
شخصیت پردازی عالی، فضاسازی متوسط و جریان داستان هم متعادل بود.
یه نکته: اگر شکست عشقی داشتید فعلا نخوانید تا حالتون خوب بشه بعد این کتاب رو شروع کنید. 😁😁
برگرفته از goodreadsآن مرحوم فاز بسیار جالبی داشت:)
برگرفته از goodreadsگویا، «الینور و ماریان» اولین عنوانی بود که جین آستین برای این کتاب برگزید و بعدها، آن را به «عقل و احساس» تغییر داد. در نگاه اول، ممکن است این دو عنوان بیربط بهنظر برسند، اما با خواندن داستان و آشنایی با شخصیتهای الینور و ماریان درمییابیم که این دو خواهر بهدرستی مظهر عقل و احساساند. الینور، دختر ارشد خانوادهی دَشوود، چه در آرامش باشد و چه در اضطراب، به احساساتش دامن نمیزند و میکوشد معقول و سنجیده عمل کند. اما خواهرش ماریان نقطهی مقابل اوست. او دختری زیبا، باهوش و بسیار احساساتی است. در هر موقعیتی، واکنشش شتابزده و نسنجیده است. تصور دو خواهر از محبوب ایدهآلشان نیز زمین تا آسمان تفاوت دارد.
«عقل و احساس» روایتگر فراز و فرود ماجراهای عاشقانهی الینور و ماریان است. پس از درگذشت آقای دَشوود، برادر ناتنی الینور و ماریان صاحب ملک نورلند پارک میشود. علیرغم توصیههای پدر، جان دَشوود، متأثر از همسر تنگنظرش، مهر و توجهاش را از نامادری و خواهران خود دریغ میکند. الینور و ماریان بههمراه مادرشان مجبور به ترک نورلند پارک میشوند. عزیمتی که سرآغاز ماجراهای عاشقانهی دو خواهر است.
جین آستین در احساسات و عواطف بشری از شناخت عمیقی برخوردار بود. فکر میکنم به همین دلیل است که مهارت فراوانی در ساخت شخصیتهایی تا این حد زنده و واقعی داشت. لحظهای به واقعی بودنِ الینور و ماریان شک نکردم. خانم جنینگز هم همینطور یا خود خانم دشوود؛ با اینکه چندان حضور پررنگی ندارد، اما در همان لحظههایی که هست، بهخوبی احساسات مادرانه را به تصویر میکشد. البته، علت حضور شخصیت مارگرت در داستان برایم روشن نبود. نه تنها حضور کمرنگی داشت، بلکه لحظاتی هم که در صحنه بود، نقش چندانی در روند داستان ایفا نمیکرد.
جین آستین با این کتاب (و همچنین آثار دیگرش) به اوضاع زمانهاش هم انتقاد میکند. جامعهی انگلستان قرن نوزدهم، پدرسالار بود. زیر سایهی مردان بود که زنان جایگاهی پیدا میکردند. برای همین اگر زنی ثروتمند نبود، باید خود را در انواع و اقسام فضایل و هنرها میپرورد تا مگر شایستهی همسریِ مردی متمول و برخوردار از جاه و مقام شود. مهمتر از همه اینکه بیشتر مال و منال شخص مهم بود تا شخصیتش. جین آستین در «عقل و احساس» این مسائل را بهطور ضمنی به نقد میکشد. بهخصوص، با شخصیتهایی مثل جان دشوود، فانی، خانم فررس، لوسی و نانسی.
قبلاً، کتابهای دیگر این نویسنده را بهطور پراکنده خوانده بودم. اما عقل و احساس اولین کتابی از جین آستین است که آن را کامل خواندم. بسیار تجربهی دلنشینی بود.
برگرفته از goodreads![Fatemeh Nazari.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/38fba21de40791b0fedc322218b8bb1f85d41bf6ab7c6c232c1517cc3f8c7205/fatemeh-nazari.jpg)
Fatemeh Nazari
3 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۱/۱۷
داستان با مرگ پدر خانواده ی دشوود شروع میشه. مبلغ زیادی از ارث به تنها پسر خانواده و فرزندش میرسه. ادامه ی ماجرا هم در مورد دو تا خواهر خانواده به نام النور و ماریانه. النور خواهر بزرگتره که خیلی خوددار و منطقیه. ماریان که دختر دومه، احساساتیه و در واقع بیشتر داستان یه جورایی تفاوت این دو تا خواهره و من اینجوری برداشت کردم که جین آستین منطقی بودن رو بهتر از احساساتی بودن میدونه.
این اولین تجربه ی من از خوندن رمان های جین آستین بود. بیشتر رمان های کلاسیکی که قبلا خوندمشون، قلم خواهران برونته بود و من ناخوداگاه تو ذهنم مدام این کتاب رو با اون ها مقایسه میکردم. نمیدونم چقدر این مقایسه درسته اما به نظرم کششی که رمان های برونته ها داشتن، رمان جین آستین نداشت. حس میکنم زنانی که تو رمان های خواهران برونته به تصویر کشیده شدهن، خیلی قوی تر و مستقل تر از شخصیت های عقل و احساسِ آستین بودن. چیزی که من توی این کتاب دیدم، روزمرگی های خانواده های -تقریبا- اشرافی بود. انگیزه های دخترا بیشتر از هر چیزی ازدواج بود و پول مهمترین عنصر ازدواج به شمار میرفت.
جایی میخوندم که میگفت آستین به قهرمان های داستان هاش -که تو این کتاب النور و ماریان هستند- تو دنیای مردسالارانه ی اون زمان حق انتخاب میده و همین عامل قهرمان بودن شخصیت هاشه. اما خب من خیلی با این موافقم نیستم چون اگر انتخابی هم در کار بود، فقط و فقط برای ازدواج بود.
در کل من خیلی این کتاب رو دوست نداشتم. دلم میخواست ترجمه ی آقای رضا رضایی رو بخونم اما چون این کتاب هدیه ی نشر افق بود، خوندمش. ترجمه بد نبود. کاش اسم های شخصیت ها و مکان هارو به زبان اصلی پانویس میکردن.
برگرفته از goodreadsیعنی اولین کتابی بود که دلم میخواااست زودتر تموم بشه!! کتابی پر از خاله زنکی، احساس کردم نشستم پای طبق سبزی حرفای خاله زنکی میشنوم، فلانی رو شوهر بدن، فلان پسر رو تور کنن، فلان دختر رو بگیرن چون درآمدش بیشتره و... به نظر من کتابی بود که حرفی برای گفتن نداشت.
برگرفته از goodreads3.5 ⭐️
یک داستان کمی خالهزنکی(!)، پر از پندهای عاقلانه و تحلیلهای اخلاقی.
اگر کلاسیک دوست دارید و سبک آستن رو میپسندید، ارزش خوندن داره.
برگرفته از goodreads![Negin Moradi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/2c501404a594b2f5fa87b056587dd1a97a99c484d8f6e2f80c7d54839212cd26/negin-moradi.jpg)
Negin Moradi
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۱۲
بعد از خوندن حس و حساسیت با خودم فکر کردم که چطور ممکنه این کتاب انقدر با بقیهی کتابهای جین آستن متفاوت باشه؛ و بعدش فهمیدم که اولین کتابی هست که این نویسنده نوشته. ای کاش اون ویژگیهایی که این کتاب رو نسبت به بقیه متفاوت میکنه چیزهای دیگهای بودن؛ ای کاش اون ویژگیهایی که از کتابهای جین آستن دوست ندارم حذف شده بود، ولی این کتاب جذابیت بقیه کتابها رو نداشت. اتفاق خاصی رخ نمیداد و داستان به نسبت زیادی کسلکننده بود.
انتظار داشتم تضاد و درگیری "حس" و "حساسیت" خیلی بهتر و عمیقتر نشون داده بشه، ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد. در هر حال، مثل همیشه اطلاعاتی که کتابهای جین آستن بهم اضافه میکنه رو دوست داشتم.
برگرفته از goodreadsاولین کتاب کلاسیکی بود که واقعا از خوندنش لذت بردم و اصلا حوصلم رو سر نبرد.
برگرفته از goodreadsاز اون کلاسیکهایی که من نمیفهمم و حرص میخورم.
برگرفته از goodreads![Alaleh Arjmandi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/ab633919c915a448070acb30b46b8f1a6872312897c1267e1d53f10b33c67fa0/alaleh-arjmandi.jpg)
Alaleh Arjmandi
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۵/۱۰
ادوارد گفت: «... البته میگویم که خوشمنظره هم هست، چون شما از آن تعریف میکنید. فوری قبول میکنم که پر از صخره و دیوارههای نوکتیز است، خزههای انبوه و خاروخاشاک، اما اینها همه از چشم من پنهان میماند. من از مناظر و مرایا چیزی سر در نمیآورم.»
ماریان گفت: «متأسفانه کاملا درست میگویی، اما چرا افتخار میکنی؟»
الینور گفت: «به نظرم، ادوارد برای اجتناب از یک نوع تصنع، به دام یک نوع تصنع دیگر افتاده. ادوارد خیال میکند که بعضیها بیش از چیزی که احساس میکنند وانمود میکنند، یا زیباییها را بیش از حد تحسین میکنند. خب، ادوارد از این جور تظاهرکردنها خوشش نمیآید، به خاطر همین هم حتی به چیزهایی که خودش احساس میکند زیاد اهمیت نمیدهد و مایل نیست مطرح کند. سختگیر است، و به همین علت خودش هم دچار تصنع میشود.»
برگرفته از goodreadsدرباره دوتا خواهر احساساتی که یکی از اونها ميتونه احساساتشو کنترل کنه و خویشتن دار احساسیه ولی یکی ابدا نميتونه اونهارو بروز نده و هیجاناتشو خیلی شدید ابراز میکنه و دوست داره عواطف طبیعیشو نشون بده. همون اول که شروع کردم به خوندنش فهمیدم که شبیه خواهر احساساتی هستم و با اینکه منطقی فکر میکنم توی رفتار کردنم تا حدودی ناموفق ام.و جریان این داستان باعث شد که تلاش کنم اينجوري نباشم. برای اینکه افراد نزدیک خانوادم ناراحت نشن و خودم کمتر عذاب بکشم. چون اولین و بیشترین ضرر و عذاب برای همون فرد هستش.
برگرفته از goodreads![Fahime karimi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/69e8dd6db15c2c90f44c193f69e9be54ead6ae4ed762372b1213ccfafaf64c96/fahime-karimi.jpg)
Fahime karimi
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۵
به نظر من زیاد جالب نبود
تقریبا مشابه داستان غرور و تعصب بود.
البته آخر داستان یه غافلگیری هایی داشت.
برگرفته از goodreads![Hamta karimi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/6cb42ec1499002caee86a526fb279bc86e5d05e57c8bc1b1dfd19bedd0b05733/hamta-karimi.jpg)
Hamta karimi
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۳/۶
من عاشق رمان های کلاسیکم و این کتابم به شدت قشنگ بود
فقط اواسط کتاب یکم حوصله ام سر رفت و بیخیال خوندنش شدم ولی تو این چند روز خیلی با خودم کلنجار رفتم و بالاخره تمومش کردم و الانکه تموم شد میفهمم که واقعا از ته قلبم دوسش داشتم و پشیمونم که بیخیالش شده بودم و زودتر تمومش نکردم
برگرفته از goodreads![Melika Khoshnezhad.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/d9865019627c8c74385655372b5975e961e5f55be34efde79b352eae40257787/melika-khoshnezhad.jpg)
Melika Khoshnezhad
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۱۹
در دبیرستان خونده بودمش، اما چون میخواستم یه بار دیگه بهترتیب آثار جین آستین رو بخونم تا بتونم روند تحول نثرش رو درک کنم دوباره خوندمش. بین آثاری که از جین استین خوندم این کتاب خیلی محبوبم نیست و شاید این واقعاً بهخاطر اینه که هنوز خیلی نثرش پخته نشده، چون همزمان دارم «اما» رو هم میخونم قشنگ میتونم متوجه بشم که نهتنها شخصیتهای اِما رنگولعاب واقعگرایانهتر و متنوعتر و باورپذیرتری دارن، بلکه شیوۀ نثر جین آستین هم خیلی بهتر شده در «اما» نسبت به «عقل و احساس». اما تمام تِمهای مهم جین آستین رو میشه در این کتاب هم مثل باقی کتابهاش دنبال کرد. اشاره به اینکه زنها فقط در صورتی که ازدواج موفقی داشته باشن میتونن امید به زندگی راحتی داشته باشن. البته از این جهت جین آستین پیشرو بوده که علاوهبر توجه به جنبههای مادی ازدواج، براش مهم بوده که شخصیتهاش بهخاطر عشق هم با هم ازدواج کنند. همیشه یه پسری هست که اولش خیلی عاشقپیشه و جالب و احساساتیه (اینجا ویلوبی) که در نهایت بااینکه آدم نادرستی از آب درمیآمد و متوجه میشیم قضاوت مثبت اولیهمون دربارهش عجولانه بوده، باتوجه به شناختی که از سرگذشتش پیدا میکنیم میتونیم کمی (خیلی کم) بهش حق بدیم و از سر تقصیراتش بگذریم. (البته مثلاً کارهای ویکهام در «غرور و تعصب» بهاندازۀ ویلوبی توجیه نشد.) همیشه یه کاراکتر مرد عاقل هم هست که اولش باز بهاشتباه شاید بقیۀ کاراکترهای داستان نسبت بهش تصور خوبی نداشته باشن اما در آخر اونه که همه چی رو درست میکنه و محبوب دلها میشه و در این داستان اون شخصیت کلنل برندون بود که در کل نشوندهندۀ اینه که آستین میخواد بهمون بگه عجولانه و احساساتی دربارۀ آدمها قضاوت نکنیم. در نهایت هم جین آستین مثل همیشه تأکید میکنه روی جنبۀ منطقی و عقلانی و واقعگرایانۀ زندگی و کاراکترها در طول داستان متوجه میشن که تصمیماتی که از روی منطق گرفته بشن خیلی بهتر از تصمیمات احساساتی و شتابزدهاند. فکر میکنم الینور خیلی شبیه خود جین آستین باشه. اما در این کتاب بهنظرم ماریان خیلی شجاع بود چون مخصوصاً اوایل کتاب نسبت به احساسات و نظراتش صادق بود و درسته که گاهی با بیتوجهی به عرف و آداب و رسوم و حتی احساسات دیگران اونا رو میرنجوند و ناراحتشون میکرد، اما همین که صادق ب��د نشون از روح شجاعش داشت و بهنظرم ماریان به همین دلیل یکی از شخصیتهای جالب داستانهای جین آستینه. دربارۀ ادوارد واقعاً خیلی نظر خوشی ندارم و حقیقتش ترجیح میدادم ازدواجشون با الینور سر نگیره.
برگرفته از goodreads![N.a.f.a.s.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/48279b11f03b2b9d263e677bae2119ef043c9b1fe5cc110a3ac932ba2775d18c/nafas.jpg)
N.a.f.a.s
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۱۳
صوتی گوش دادم صدای هر دو گوینده عالی بود🥺
اتمام
۱۳/شهریور/۰۱
یک شنبه
12:21
برگرفته از goodreads
فکر می کنم پیشترها نسبت به این نویسنده به اندازه کافی منصف نبوده م. وقتی قوانین و مناسباتی که آزارت میدن همچنان به قوت خودشون باقی هستن، کاملا طبیعیه که حرفهای قبلت رو تکرار کنی و نتونی درباره چیز دیگری بنویسی.
برگرفته از goodreads![Nastaran TRN.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/956f7f401163659fdc4d41754753097e8e2a3bf587a2f63633ca4680115601aa/nastaran-trn.jpg)
Nastaran TRN
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۰/۳۰
داستان کتاب بیشتر حول دو خواهر با دو رفتار متفاوت هست.
کلی شخصیت های دیگه توی داستان هست که اونقدر خوب توصیف شدن که از یاد نرن.
این کتاب با فضا سازی ه��ش من رو به حدود ۲۰۰ سال پیش برد
شاید به نظر خیلیها این کتاب زیاد قوی نباشه ولی به نظر من خیلی بهتر از بیشتر رمانهایی هست که الان خیلی خونده میشن.
در کل باز هم اگه فرصت کنم کتابهای دیگه از جین آستین رو میخونم
ترجمه رضا رضایی هم خوب بود، من مشکلی نداشتم و یک هفته ای تموم شد.
برگرفته از goodreadsجین استین یکی از نویسندگان قدر تاریخ هست که کتابا�� پر از شخصیت شناسی و هر کدام نماد یه گروه از جامعه هستند در کنار مسائل عاطفی موضوعات اجتماعی زمانه ی خودش رو هم مطرح میکنم تنها ایرادی از کتاب می تونم بگیرم احساس میکنم تهش ماست مالی شد می تونست حداقل یک یا دو فصل دیگه ادامه پیدا کنه و بهتر تموم بشه:)
برگرفته از goodreads![Mohammad Mirzaali.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a8e4247f95a6c1e7a916c5820f8dfad536aa26674f45c37890919a243196ec21/mohammad-mirzaali.jpg)
Mohammad Mirzaali
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۲/۱۸
تصمیم گرفتم به ترتیب زمانی چاپ آثار جین آستین، با جهانش آشنا شوم. کتابِ اول این آشنایی شیرین را برایم با لطافت و معصومیت جهان نویسنده در هم آمیخت و مشتاقم کرد که این دوستی را ادامه بدهم
برگرفته از goodreadsحقیقتا که من برعکس خیلی ها از جین آستین خوشم نمیاد... ساری
برگرفته از goodreads![this is shin.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/fd00f46410ad68de52520478aa641a293c936cd5de6f188f32a531676dac122c/this-is-shin.jpg)
this is shin
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۷/۲۶
سال ها پیش در یک سفر خوندمش در نوجوونی
یادمه که با اشتیاق چسبیده بودم بهش
درسته که واقعا غرور و تعصب اثر خیلی بهتر و برتریه از هر لحاظ
اما این رو من جور دیگه ای دوست دارم
برگرفته از goodreadsکتاب های جین آستین کلن به نظر من به عنوان زنگ تفریح واسه وقت هایی که نمی تونی جدی و با تمرکز مطالعه کنی خوب هستند.
معمولا داستان ساده و پیش پا افتاده ای دارند که مثل سریال های ماه رمضونی ایرانی همیشه در انتها به ازدواج ختم میشن.
عقل و احساس هم دقیقا همین رویه رو دنبال میکرد ، ولی با این حال حس میکنم اکثر مادرها از این کتاب خوششون بیاد ، اگه دنبال یک کتاب میگردید تا به مادرتون هدیه بدید من این کتاب یا کلن کتاب های جین آستین رو به شما توصیه میکنم. :دی
برگرفته از goodreadsقبلا غرور و تعصب و از جين آستين خونده بودم كه يادمه تا وسطاش برام ملال آور بود اما آخراش و دوس داشتم اما اين كتاب تقريبا در كل ملال آور بود و فقط يه جاش يه شك كوچيك داشت كه اونم انگار نويسنده توي داستان زورچپون كرده بود و از نظر منطقي خيلي مسخره ميومد .عشق هايي هم كه به تصوير كشيده شد خوب پرداخت نشده بود انگارو نويسنده فقط قصد داشت همه جووناي قصه رو زوج كنه و يه هپي انديگ شبيه قصه هاي بچه ها داشته باشه.از نظر نشون دادن فرهنگ و سنت هاي انگليسي توي اون زمان و حال و هوا جالب بودو ديد خوبي به آدم ميداد.به نظرم ترجمه هم يه جاهايي تو ذوق ميزد البته من تخصصي تو اين زمينه ندارم فقط يه جاهايي اينو احساس ميكردم .
دركل زياد خوشم نيومد و فعلا حالاحالاها سراغ آستين نمي رم چون حتي عاشقانه هاي سطح متوسط ايراني و بهش ترجيح ميدم .
برگرفته از goodreads![Hedieh Madani.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/be109b032af5d883ff175a18aaed1871c719c469c3587d525a9a3a78c49aae9d/hedieh-madani.jpg)
Hedieh Madani
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۵/۴
خیلی لوس و خیلی مسخره و خب، برای دویست و خورده ای سال پیشه! طبیعیه من از جین آستین خوشم نیاد اما طبیعی نیست الزام به اینکه حتما بخونمش :)
برگرفته از goodreadsبین کتاب های عاشقانه ی کلاسیک خارجی، یکی از لوس هاش بود.
دو تا خواهر که یکیشون احساساتی و عجوله و دیگری منطقی، هر دو از طرف پسری که دوستش دارن طرد می شن! :|
برگرفته از goodreadsاین کتاب واقعا بینظیر بود .
عقل و احساس استعاره از دو خواهر در این داستان داره .
عقل نماد الینور و احساس نماد ماریان
بنظر من نباید عقل رو با احساس یا در واقع این دو خواهر رو با هم مقایسه ایی بکنیم که بخوایم ازین مقایسه ، به نتیجه خاصی برسیم .
یعنی نباید بنظرم منتظر نتیجه ی اخلاقی خاصی بود و اونو به کل تعمیم داد .
بهره بری از عقل کامل شاید آدمو از خیلی چیزا مصون بداره اما از برخورداری از یسری از موهبت ها هم جلوگیری میکنه .
و آدمی که صرفا احساساتی عمل میکنه ، هزینه ی کار خودش رو نقد پرداخت میکنه . و اون هم لطف و موهبت های خودش رو داره .
ازونجایی که افراط در هیچ چیز درست نیست ، بنظر شخص بنده ، در هیچکدوم ازین احساس ها هم درست نیست .
و البته تفریط هم در هیچکدوم ازین احساسات درست نیست .
در آخر داستان ، چیزی که خیلی خیلی خیلی نظرمو جلب کرد ، (( واقعی )) به اتمام رسیدن داستان بود ….
مثلا انتظار میرفت ویلوبی چون خیلی بد کرد به ماریان ، بدبخت و بیچاره شه😂 ( شبیه کلید اسرار 😂) اما اینجوری نبود و به زندگی اش ادامه داد و ….
من قضاوت ها یا نتیجه گیری های الینور رو خیلی دوست داشتم مخصوصا از رفتار های ویلوبی و لوسی …
چجوری میتونستن ندید بگیرن یسری چیزا رو و اینکه چجوری الینور اینهمه خویشتن دار بود ؟! برام خیلی جالب بود .
(( غرور و تعصب )) هم به اندازه همین کتاب زیبا بود و یا حتی “ بیشتر “
البته نمیدونم بیشترش بخاطر این بود که اول خوندمش یا چی .
یه چیز دیگه هم که برام جالب بود این بود که تو این داستان های کلاسیک بیشترین چیزی که مایه سعادت فردی میشه “ زیبایی “ هست و تنها چیزی که میتونه جای زیبایی رو پر کنه “ ثروت “ و “ مقام “ هست .
در واقع این دو آپشن ، نوعی “ ارزش “ به حساب میان .
ولی به زعم خودم ،
در دو اثری که از شارلوت برونته خوندم ، این رو حس نکردم . تو اون دو اثر ، (( عقل و فکر و تدبیر )) جای خودش رو داره و ارزش محسوب میشه و در جایگاهی که لیاقت واقعی این قوه هست ، ستوده میشه . نه آنقدر نمایشی و نه کم .
البته اینا نظراتم مطابق با مطالعات محدودمه .
برگرفته از goodreads![Sarah S.Azizi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/6c1dffa68dc721166aa100993357817a1ced3083f720c5aed88a82fd8ae19535/sarah-sazizi.jpg)
Sarah S.Azizi
2 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۱/۲۱
این اولین رمان جین استنه ، در واقع نسخه ی له شده ی غرور و تعصب هستش چون بیس داستان ها و کرکتر ها خیلی شبیه به همه.استایل نوشتن جین استن طوریه که هر کسی نمی تونه تحملش کنه ، دیالوگ های طولانی ، توضیحات اضافی و.... داستانشو خیلی کند میکنند و اگر کتابخون نباشید نمی تونید تحملش کنید.من استایلشو دوست دارم اما خیلی از جاهای کتاب برام بیش از حد «بریتیش» بود و بعضی جاها هیچ منطقی نداشت.من فیلمشم دیدم و به نظرم یه فیلم لطیف و اروم بود که اقتباس خوبی از کتاب اصلی بود.من خیلی نتونستم با کتاب ارتباط برقرار کنم و از صفحه ۱۰۰ به بعد احساس خفگی میکردم اما برای سبکش احترام قائلم و تقریبا میتونم بفهمم چرا خیلی ها دوسش داشتن.
برگرفته از goodreadsداستانهای جین آستین. داستانهای پیچید��ای نیستند اما شخصیت پردازی قوی دارد.هر کاراکتر را راحت میتوانی بشناسی و عکسالعملش را حدس بزنی برای همین خیلی برام جالبند.
از شخصیتهای جالب این داستان برای من ویلوبی بود.
برگرفته از goodreads![Saqqa Alamdar.](https://pod.rahpooyan.ir/demo1/media/avatars/review-default.svg)
Saqqa Alamdar
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۴
عقل و احساس
یک رمان عاشقانه و دخترانه ی زیبا از جین آستین. خیلی خوب تفاوت شخصیت ها و روحیات دو خواهر رو مطرح کرده. شخصیت کلنل برندون هم خیلی خوب و جذاب از آب در آمده.
«عقل و احساس» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/119001 برگرفته از goodreadsضعیف ضعیف ضعیف
برای منی که عاشق کتاب"غرور و تعصب" بودم با این کتاب بدجوری خورد تو ذوقم. کتاب اصلا توصیفات و شخصیتپردازی دقیقی نداشت و نمیشد با شخصیتها همزاد پنداری کرد چون اصولا نمیشناختیمشون. فقط میدونستیم دوتا خواهر داریم که یکی احساسی و یکی منطقیه. اگه هم کسی بخواد براش تعریفش کنم خلاصهش میشه اینکه از اینجا پاشدن رفتن اونجا عاشق آدم اشتباه شدن بعد از لندن برگشتن عاشق آدم درست شدن و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردن. باید برم دوباره غرور تعصب رو بخونم تا بشوره ببره پوووف.
برگرفته از goodreadsاگر به داستانهای خیلی ساده، عاشقانه و البته پر از تکلُّفهای انگلیسی علاقه دارین،انتخاب خوبیه،ولی خب متاسفانه ترجمهی چاپ افق کمی خشکه و این نسخهی گودریدز رو اصلا من ندیدم.بخشهایی از ترجمهی رضایی رو هم خوندم که کمی روان تره.
خوانش گویندهی نسخهی صوتی خوبه هرچند جاهایی سکته هایی داره.
در مجموع کتاب برای گذران وقت گزینهی مناسبیه.
برگرفته از goodreads![Arefe Shahhosseini.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/428a26ed21c8425c3bb589208a10fd0068fe644efc8f2b25342ba89dd421f5d3/arefe-shahhosseini.jpg)
Arefe Shahhosseini
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۳/۲۰
دومین کتابی که از جین آستین خوندم و تا حدود زیادی بیشتر از قبلی (اِما) دوستش داشتم.
هرچند بعد از دیدن فیلم اِما حس کردم راجع به کتاب کمی زیاده روی کردم و نقدم کمی دور از انصاف بود!
توی نظرات دیدم که بعضیا عقل و احساس رو کتابی سراسر خاله زنکی میدونن. منم زمان خوندنش به این مسئله فکر کردم، به اینکه چرا ارزش آدمها با دارایی هاشون سنجیده میشه یا اینکه چرا تنها هدف زندگی یک آدم (البته بیشتر یک دختر) رو ازدواج میدونن؟ همون اعتراضی که نسبت به اعتقادات مادربزرگم دارم! تمام مدت فکر میکردم کتاب و نویسندهای که تا حدود زیادی سطح پایینه چرا باید تا این اندازه معروف و حتی الگو باشه؟
تا اینکه توضیحاتی راجع به نویسنده و قلمش خوندم. در واقع تمام داستان نویسنده داره این دیدگاه که در بالا بهش اشاره کردم رو نقد میکنه و اتفاقا هدفش همین بوده که خواننده به این فکر کنه چقدر انسانها در اون زمان سطح پایین فکر میکردند. چقدر بی دغدغه بودند. چقدر از رسالت های اصلی انسانی دور بودند. و این نشون میده که جین آستین چقدر نویسنده قدرتمندیه که تونسته به بهترین شکل به هدفش برسه.
خوندن اون توضیحات و نگاه کردن به این دوتا کتاب با یک عینک خوشبینانه باعث شد تقریبا به این نویسنده علاقمند بشم و بخوام باقی آثارش رو هم بخونم.
این کتاب به نظر من طنز خیلی بیشتری از اِما داشت و من جاهای طنزش رو خیلی دوست داشتم.
احساسات شخصیتهای کتاب مخصوصا ماریان خیلی خوب توصیف شده بود و من واقعا میتونستم درکشون کنم.
چقدر بده که یک انسان افراطی باشیم و نتونیم توازن رو بین احساسات و عقلمون به وجود بیاریم. افراطی بودن در عقل یا احساس اول از همه به خودمون و در خیلی از موارد به اطرافیانمون آسیبهای سنگین و گاهی جبران ناپذیر میزنه، هرچند رعایت اعتدال واقعا کار سختیه.
بین امتیاز سه و چهار شک دارم ولی برای اینکه بی انصافیم راجع به اِما رو جبران کنم بهش چهار میدم اما در مجموع حس میکنم 3.5 بهترین امتیاز باشه براش.
در آخر باید اینو بگم که لوسی استیل خیلیییییی آدم بیشعور رو مخی بود ازش متنفرممممممم.
برگرفته از goodreads![Yasamin Yaldaei.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/13d4843ed943b2d3f1a1e4a1b424218d2549ee7caf4bed329be5881243a111d8/yasamin-yaldaei.jpg)
Yasamin Yaldaei
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۴/۱۵
این کتاب،نوشته اول آستن هست و قطعا ارزش کمتری نسبت به اما و غرور و تعصب داره.
با این وجود در کل هنر نویسندگی جین آستن باعث میشه که همین کتاب به همراه دو کتاب قبلی،سه اثر برتر جین آستن رو تشکیل بدن.
مثل همه ی آثار دیگه ی این نویسنده،این اتفاقات نیستن که موجب باارزش شدن کتاب میشن،بلکه کاراکترها و شخصیت شناسیشون در طول رمان این ارزش رو به وجود میارن.
و در انتها اگر بخوام به نقاط ضعف این کتاب اشاره کنم،باید بگم دیالوگ ها زیاد چنگی به دل نمیزد و حوادث ایجاد هیجان نمیکردن و کاملا قابلا پیشبینی بودن.
با این شخصیت ها و اعمالشون این ضعف هارو جبران کرده و کتاب به اثر قابل قبولی تبدیل کرده.
برگرفته از goodreadsکتاب عقل و احساس اثر جین آستین ،از سری عاشقانه های کلاسیک است که شخصیتهای داستان دو خواهر به نامهای الینور و ماریان است، هنگامی که درگیر ماجراهای عاطفی شان هستند، عشق و دلشکستگی را نیز تجربه میکنند.
این کتاب شخصیت پردازی خوبی داردو اینکه قلم نویسنده به صورتی بوده است که به راحتی می شود داستان را درک کرد و خود را به جای آنها گذاشت اما موضوع داستان خیلی شبیه اثر دیگر جین آستین به نام غرور و تعصب است.
این داستان به صورتی است که هر لحظه منتظر اتفاق و یا رویدادی هستیم اما داستان به صورتی است که به دلیل کند پیشرفتن کمی خسته کننده می شود .
برگرفته از goodreadsنسبت به غرور و تعصب جذابیت روایتش کمتر بود اما دقت آستین این بار نه به داستان که به رفتار شخصیتها بود
گزارههای قشنگی رو چیده بود گزارههایی که فردی رفتارشناس و سرد و گرم چشیده میتواند اینگونه بچیند
اگر خوشی را انتخاب کنی و به فکر لذتجویی باشی میشود به آن رسید اما باید کمی وجدان فدا کنی و کمی دل
کتاب علیالخصوص در نیمهی دوم سرشار از این درسهاست
درسهایی که انسان در برخورد با انسانهای دیگر با مد نظر قرار بگیرد
شاید بهتر بتواند رفتارها را تحلیل کند و از پیشداوری دست بکشد
برگرفته از goodreads![Kosar Taheri .](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/de1fc1a048d204cbe0680b8efbe43f2480639a3fb7b0f437db2fdbe234556b15/kosar-taheri.jpg)
Kosar Taheri
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۹/۲
داستان در مورد دو خواهر با شخصیت های متفاوت است.
الینور _خواهر بزرگتر_ شخصیتی خردمند با قوه ی درک و تشخیص بالا است که تصمیماتش سنجیده و بر پایه عقل است! در مقابل خواهر کوچکتر _ماریان_ احساساتش را زود بروز می دهد و بر پایه احساس تصمیم می گیرد و به همین خاطر اغلب دچار قضاوت های نسنجیده و زود هنگام می شود!
و این کتاب داستان مواجهه ی این دو خواهر با مقوله ی عشق و شکست است و روایت کننده ی واکنش های این دو.
کتاب خوبی بود اما در مقایسه ی با «اما» و یا «غرور و تعصب» از نظر من متوسط حساب می شود.
برگرفته از goodreadsكتاب هاي جين آستين خيلي خوب مي تونن حس سرزندگي رو به آدم منتقل كنن و آدم رو ميبرن به زمان هاي دور. كتاب عقل و احساس بيشتر در مورد شخصيت دو خواهره، الينور بيشتر عاقلانه به مسائل نگاه مي كنه تا احساسي، البته جاهايي كه لازم باشه پر از احساس ميشه و ماريان كه احساساتيه و حسابي مي تونه به احساساتش پر و بال بده و اين باعث ميشه در برخورد با مشكلات تقريبا يكسانشون كاملا متفاوت رفتار كنند ... كتاب خوبي هست اما جذابيتش كمتر از غرور و تعصب هست.
برگرفته از goodreads![J.J. Rodeo.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/6d978915fa88beefa71b17604fa096b42b0136e9b5654f7a98cc0d6d8a60dbbc/jj-rodeo.jpg)
J.J. Rodeo
3 out of 5 stars
۱۳۸۶/۱/۲۰
بر خلاف کتاب غرور و تعصب، این یکی اثر جین آستین اصلا به دلم ننشست. نمی دانم چرا؛ شاید چون خیلی طولانی بود، یا اینکه دنیای جین آستین برایم تکراری شده بود... یا شاید هم واقعا اثر چندان قوی ای نبوده. راستش گاهی از خودم می پرسم چرا باید بعضی ها به خودشان زحمت ترجمه چنین کتاب طول و دراز و خسته کننده ای را بدهند؟
برگرفته از goodreadsخب راستش خیلی به دلم ننشست... نمیدونم چرا ولی اون چیزی نبود که همه تعریف میکردن نوع ادبیاتی خاصی داشت خیلی خلاصه گو و کم دیالوگ😐نمیدونم شاید مشکل از منه که بس که کتاب های ویکتور هوگو خوندم عادت کردم به توضیح ها و توصیف های مفصل چند صفحه ای...
برگرفته از goodreadsوقتی کتابخوندن سخت میشه بهترین کار خوندن یکی از کتابای جین آستینه.
برگرفته از goodreadsمن نمیدونم چرا با این جین اوستین کنار نمیام!!!
حدسم درست بود بعد از 50 صفحه ولش کردم
برگرفته از goodreadsحقیقتا جوری که رابطه های شخصیت های اصلی پیش رفتن دوست نداشتم ولی الینور تبدیل شده به یکی از کاراکتر های موردعلاقم و البته یکی از اونایی که بیشتر از همه بهش احساس نزدیکی میکنم.
_________
از جمله دلایلی که آستین رو دوست دارم :
۱.توصیفش از اخر و عاقبت ویلن ماجرا
《کل رفتار لوسی در این ماجرا ، و عاقبت خوشی که پیدا کرد ، میتواند نمونه دلگرم کننده ای باشد از این که دنبال کردن پیگیرانه و بی وقفه منافع فردی ، ولو علنا با موانعی مواجه شود ، بالاخره به نتیجه میرسد ، و هیج چیز در این راه لازم نیست قربانی شود جز زمان و وجدان.》
۲.این نقل قول :
سر جان گفت:《 میفهمم. حالا میتوانید تورش بزنید. اصلا به فکر برندن بیچاره هم نباشید.》
ماریان با حرارت گفت:《،از این اصطلاح هیچ خوشم نمیآید. از عبارت های پیش پا افتاده ای که برای مزاح می گویند بدم میآید. "تور زدن" از همه بدتر. زمخت و عوامانه است. اگر هم یک زمانی هوش و زکاوتی برای این الفاظ خرج شده باشد، حالا دیگر مدت هاست لفطشان را از دست داده اند》
برگرفته از goodreads![Elnaz PLV.](https://pod.rahpooyan.ir/demo1/media/avatars/review-default.svg)
Elnaz PLV
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۲/۱۲
اصلا" بدون نقطه ضعف نبود؛اما من از خوندنش لذت بردم.کلا" خوندن رمان یا دیدن فیلم های کلاسیک انگلیسی حس خوبی بهم میدن...
شاید یه سری موضوعات اصلی کتاب برام قابل درک نبودن؛مثل اینکه تنها مسئله ی مهم زندگی یه خانواده و دخترهاش ازدواج کردنشون بود،نه هیچ چیز دیگه.یا مثلا" اینکه معیار همه ی ازدواج ها دارایی و ثروت اشخاص بود؛اما خب شاید واقعا" توی اون زمان ها آدما اینجوری بودن و نمیتونم به این بخش هاش ایرادی بگیرم...
تا جایی که میدونم این اولین کتابیه که از جین آستین چاپ شده و به خاطر همین ترجیح دادم خوندن آثارشو با این کتاب شروع کنم.البته فیلم غرور و تعصب ر�� هم دیدم که فوووووووق العاده دوستش دارم؛اما هنوز کتابشو نخوندم.و اینکه حتما" باید فیلم عقل و احساس رو هم ببینم...
امتیازم به این کتاب ۳/۵ هست که چون اینجا نیم امتیاز نداره و ۳ هم به نظرم براش به خورده کم بود؛۳ دادم.اما خب ۴ هم یکم براش زیاد...
برگرفته از goodreadsچرخشهای پلات و آرک شخصیتیشون تو کتم نمیره همچنان. انقدر ناگهانی و گلدرشت که دیگه باورپذیر نبود اونقدر.
مخصوصن ادوارد.
[هرچند که ویلوبی جذابتر و باورپذیرتر و منطقیتر از ویکهام بود.]
برگرفته از goodreadsانگار کتابو یه دختر نوجوون بعد از دیدن چندتا سریال ترکی و هندی، نوشته..!
همونقدر آبکی و تخیلی و سرشار از خیانت..
واقعا فاجعه بود…..
برگرفته از goodreads![_.eameli .](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/26106e1d4c0011445d8f2f83263e0ff2733e81bed53600a036b8a47b9debf6cf/eameli.jpg)
_.eameli
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۹
نمیتونم درموردش زیاد حرفی بزنم چون نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم....
برگرفته از goodreadsاتمام
۲۰دی ۱۴۰۱
(صوتی)
۷:۵۵ صبح
برگرفته از goodreads![Farzan Davand.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/7323d3116ca35d567a737597a329760e8d77d5b35bb601c50232285037939a96/farzan-davand.jpg)
Farzan Davand
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۱/۲۷
داستانی ساده و روان درباره دو خواهر که یکی بر مبنای عقل تصمیم می گیرد و دیگری احساساتش مانع از از تصمیم گیری درستش می شود. داستانی که اینقدر ساده نوشته شده که میتوان آغاز و پایان و تمام اتفاقای داستان را پیش بینی کرد و حتی غافلگیری های معدود آن هم چندان منطقی به نظر نمی آید .
بعد از دیدن فیلم شگفت انگیز و جذاب «غرور و تعصب» ساخته جو رایت و همچنین تعریف و تمجیدهای بیشمار ویرجینیا وولف از جین استن در کتاب «اتاقی از آن خود» تصمیم داشتم که یکی از کتابهای جین استن را در نوبت مطالعه قرار بدم و چون تنها کتابی که از این نویسنده داشتم عقل و احساس بود به همین دلیل از این کتاب شروع کردم و میتوان گفت به عنوان اولین کتاب یک نویسنده در اوایل قرن نوزدهم کتاب چندان بدی نیست اما نه اینکه برای خواندن آن را در اولویت قرار دهیم. البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که تحسین وولف بیشتر بدلیل تأثیر نپذیرفتن متون جین استن از شرایط زمانه و نگاههای جنسیت زده مردم آن زمان می باشد و نه صرفاً خود داستانهای نوشته شده توسط این نویسنده. بهرحال تنها با خواندن یک کتاب از استن -مخصوصاً اینکه این اولین کتابش هم بوده- نمیتوان وی را مورد قضاوت قرار داد و از نظر من خواندن «غرور و تعصب» که مطرح ترین کتاب این نویسنده می باشد ضروری به نظر می رسد.
برگرفته از goodreadsبنظرم شما هرچقدر هم کتابای سنگین و فلسفی و... بخونید بازم باید سالی چند تا عاشقانه کلاسیک بخونید تا روحتون بره چندین سال پیش و غرق ی داستان عاشقانه بشه تا حس سرزندگی بکنید:)))
کتاب قشنگی بود فقط کاش با دونفری که از اول حدسشو میزدیم ازدواج نمیکردن:(
برگرفته از goodreadsشروعِ جین آستین خوانی من با غرور و تعصب آغاز شد. غرور و تعصبی که مطرحترین اثر جین آستین بود و هنوز هم در کنار اسمِ خود آستین، یا بطور کلیتر در میان کل ادبیات انگلیس، از مشهورترین و موفقترین آثاری است که به چشم میخورد. همانطور که گفتم، شروع من با غرور و تعصب بود، اما الزاما هر شروعی ادامه و یا حتی پایانی ندارد. این اثر برای من ادامهای نداشت و به پایان نرسید. چون به اصطلاح خودمان، داستانهای لاو-هیت (love-hate) منِ آن دوران را جذب نمیکرد. همچنین اینکه کمی مبهم به خاطر میآورم که شروع داستان به مادری میپرداخت که دوست داشت به هر قیمتی برای دخترانش همسری پیدا کند. در آن زمان نمیتوانستم قبول کنم که شاید در آن دورانِ انگلستان،از مهمترین و ارزشمندترین کارهایی که یک دختر برای زندگی خودش میکرد، ازدواج با مردی ثروتمند بود و همین مسائلی که به اصطلاح آنهارا با عبارت جنسیتزدهی خالهزنک خطاب میکنیم، اهمیت زیادی داشتند.
خواندن چند صفحهای از غرور و تعصب در سالهای قبل، دیدی بازتر نسبت به آنچه مقرر شده تا در عقل و احساس یا به قول قدیمیترها حس و حساسیت با آن مواجه شوم به من داد.
به قطع، یک روز نه چندان دور دوباره با همین دیدگاه تصفیه شدهای که پیش از شروع عقل و احساس داشتم، به سراغ غرور و تعصب خواهم رفت.
این دیدگاه تصفیه شده و این کنار آمدن، باعث شد که من مثل روزهای ۱۴ یا ۱۵ سالگیام در بطن ماجراهای عاشقانه فرو بروم و غرق شوم. با ماریان عشق زود هنگامش به ویلوبی را تجربه کنم، با او پشت پیانو بنشینم و قطعهی محبوب ویلوبی را اجرا کنم و به انتظار هوای آفتابی بنشینم تا بتوانم در تپهها به تنهایی قدم بزنم یا اینکه قلبم با غصههای الینور به درد آید و همراه با او قدرت مقاومت و سکوت داشته باشم.
تمامی این لذات و شوقهای جوانی برای غرق شدن در ماجراهای رمانتیک، برای عقل و احساس و سوالاتی که ذهن مرا به عنوان تماشاگر روابط ماریان، ویلوبی، کلنل برندن، ادوارد و النور درگیر و با خود همراه میکرد، کافی نبود. سوالاتی که در طی چند روز بعد از پایان کتاب و دورهی دقیقتر آن به کمک تماشای فیلم ساختِ ۱۹۹۵و سریال ساختِ ۲۰۰۸ به ذهنم میرسیدند بیشتر به سوالات عقلانی میماندند. عقلانیتر از آنچه که النور، سمبل عقل و منطق داستان، از خود میپرسید یا بر طبق آن رفتار میکرد. به عنوان مثال، این پرسش مطرح میشد که چرا النور که با منطق بر احساسش غلبه میکند، حاضر به بخشش ادوارد میشود و به درخواست ازدواجش با اشک شوق پاسخ مثبت میدهد؟ ادواردی که ۴ سال نامزد مخفیانهی لوسی استیل بوده و پیش از آنکه نامزدیاش را به پایان برساند به فرد دیگری دل میدهد؟
مثال دیگری که میتوان زد در راستای مردِ بسیار محبوب داستان، کلنل برندن است. مردی ۳۵ ساله که به شدت دل به دختر ۱۷ سالهی داستان یعنی ماریان باخته. اما چرا؟ به این علت که ماریان برای او تداعی کنندهی زنی است که در جوانی به او علاقهمند بوده. آیا چنین شرایطی میتواند برای فردی که انتظار پیوندی عاشقانه را میکشد، مناسب باشد؟
در طول این روزهایی که عقل و احساس تمام شده، بسیار پیش آمده که به آن فکر کنم. به تشکری که به جین آستین بدهکارم بابت رهاییهای چندساعتهی ذهن از روابط حقیقی، یافتن سبزهزارهای دِوِنشِر در هوای بارانی، دعوت شدن به مجالس رقص، ماریان بودن و کلنل برندن داشتن و از خواص ادبیات همین است. هر چه پیشتر میروم بیشتر درمییابم که از ادبیات، برای زیباتر شدن و رهایی استفاده کنم، برای صرفا شور داشتن به ایدهآلها و نه الزاما برای حقایق.
هر چند با توجه به عنوان کتاب انتظار داشتم جدال بیشتری از عقل و احساس ببینم و در بطن داستان به قدر کافی آن را نیافتم، اما در پایان، باز به جدال درونی خودم دامن زدم. دریافتم که به احتمال قوی، حتی اگر احساساتی پاک و شفاف همچون ماریان در قلب باشد، باز هم امکان این وجود دارد که ویلوبی داستانت ترکت کند و تمامی زنها به خوش شانسی ماریان نیستند که شریکی مثل کلنل برندن بر سر راهشان قرار بگیرد. همین جاست که نتیجهگیریام از جمله بالاتر مستحکم میشود که ادبیات، به خصوص عاشقانهها، همیشه حقیقی نیستند و دنیا پر از ویلوبیهاست و بخشِ رمانتیک زندگی امروز ما، به برندنهای بیشتری نیاز دارد.
پ.ن: درسته که مدت زمانی می گذره از اینکه من این review رو نوشتم، اما تازه به این مسئله پی بردم که اون سوالاتی که برام پیش اومده احتمال قوی اشتباهن. نه که غیرمنطقی باشن ولی اینجا جای خاصی ندارن، چون رمان رمان sentimental و این حرفاس :)
برگرفته از goodreads"من مکافات این دلبستگی را کشیدم...
بی آنکه شیرینی آن را چشیده باشم..."
برگرفته از goodreadsداستان اصلی حول و حوش زندگی دو دختر آقای "دش وود" می گذرد؛ "ماریانه" که "احساساتی" است، و "الینور" که بیشتر "منطقی"ست. آقای "دش وود" ثروت و ملکش در "نورلند پارک" را به "جان"، تنها پسرش از همسر اول، واگذار کرده، و از او خواسته تا همسر دومش "خانم دش وود" و سه دخترش "الینور"، "ماریانه" و "مارگارت" را اداره کند. ضعف و خودخواهی "جان" و خباثت و پول پرستی همسرش "فانی"، سبب می شود "جان" مقرری ناچیزی برای خانم دش وود و دخترانش تعیین کند، و خانه ی اربابی "نورلند" را صاحب شوند و خانم دش وود را وادارند جایی برای خود و دخترانش دست و پا کند. الینور و ماریانه، هر دو ابتدا در عشق، سرخورده و مایوس می شوند. در طی ماجراهای بسیاری که بر آنها می گذرد، ماریانه می پذیرد که احساساتی بوده و در اغلب موارد، حق با خواهر منطقی اش، الینور بوده است. شخصیت های اصلی این رمان آستین، نظیر الینور دش وود، ادوارد فرارز و سرهنگ براندون، نمونه هایی ضد سنت، بی توجه به موقعیت اجتماعی و ثروت و لقب و گذشته؛ از شخصیت های برجسته ی آثار ادبی دوران ویکتوریایی هستند.
اگرچه جین آستین به دبستان رمانتی سیسم منسوب ا��ت اما آثار او بسیار واقع گرایانه (رئالیستیک) بنظر می آیند. مشهور است که پس از شکسپیر و دیکنز، جین آستین بالاترین محبوبیت، و بیشترین خواننده را در بین کلاسیک های انگلیسی زبان دارد. در میان آثار جین آستین، سه رمان بلندش که تا سی سالگی نوشته، بیش از همه مشهوراند؛
Sense and Sensibility 1811، 1813
Pride and Prejudice و 1814
Mansfield Park .
رمان های کم تر مشهورش؛ "اما"
(Emma 1816) و
صومعه ی نورث هنگر
(Northanger Abbey)
و "ترغیب" (Persuasion)
هستند. آثار آستین تا دهه ها پس از مرگش، دیده و پذیرفته نشد اما از 1940، صد و چند سال پس از مرگش، مورد ستایش و تحسین قرار گرفت و بصورتی گسترده خوانده شد.
شرح کوتاهی درباره ی دوران ویکتوریا؛
https://www.goodreads.com/author_blog... برگرفته از goodreads![ستارهی دنبالهدار.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a8c388fa3769d4d922e87a330bf8582394e7034c7069e43ee6a85a061d8fe20b/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DB%8C-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B1.jpg)
ستارهی دنبالهدار
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۶/۷
با خوندن بعضی کتاب ها از جمله همین حس و حساسیت یه حسرت شدیدی حس میکنم که چرا زودتر نیومدم سمت این کتاب ها... چرا اینقدر وقتمو صرف رمان های آبکی که تو سایتها ریخته بود کردم...
احتمالا میدونید چه کتاب هایی رو میگم😊 یادمه اون موقع کل مدرسمون رقابت داشتیم سر اینکه کی بیشتر و زودتر خونده!
هرچند اون موقع لذت میبردم ازشون ولی یقین دارم
سمت و سوی زندگیم خیلی عوض میشد اگه به جای اون کتاب ها، انتخاب های الانمو داشتم...
برگرفته از goodreadsدر طول داستان از همراهى و شباهت با ماريا در هيجانى اما پايان داستان ميفهمى ايكاش النور بودى! ظرافت نويسنده در بيان جزئيات و آداب انگليسى امكان سفر در زمان را فراهم ميكند هر كدام از كاراكترهاى داستانى به نظر من بخوبى پرداخته و ساخته شده و هر كدام نماينده يه تيپ و حالت شخصيتى و روحى انسانيست ،انتقاد احتمالى خوانندگان رمانهاى عصر پست مدرن ! و طرفداران منطق فازى بجاست اما اين كتاب شاهكار نويسنده قرن ١٨ امى انگلستان جين آستين است
برگرفته از goodreadsخیلی دوستش نداشتم. از همون فصلهای اول منو یاد غرور و تعصب انداخت و ناخودآگاه با اون مقایسهش میکردم.نسبت به غرور و تعصب کار ضعیف تری به نظرم اومد
برگرفته از goodreadsسبک کلاسیک جین آستین، رمانی شیوا، با روایتی به سبک باقی آثار جین آستین، شخصیت پردازی مناسب و پایان بندی زیبا
برگرفته از goodreadsعقل و احساس داستان واكنش ها و پاسخ هاى متفاوت دو خواهر ( يكى عاقلانه و يكى احساسى ) در مقابل پيش آمدهاى يكسان بيرونيست ، جالب هست چون در نهايت به دو نتيجه ى مجزا مى انجامد.
كتاب مثل زندگى ياد ميدهد وقتى احساسات جاى خودش را پيشكش عقل و خويشتن دارى ميكند امور با پختگى به اختيار شخص در مى آيند.
رمانى كلاسيك كه نشان دهنده نزديكى برخى افكار جامعه ى آن موقع انگلستان به طرز فكر اكنون جامعه ى ايران است ، اصالت داشتن حول محور موضوع پول ميچرخد و زنان جايگاهى در اجتماع ندارند . حضور فعال زنان فقط در مهمانى ها ديده مى شود و دل مشغولى هايشان صحبت و توجه به زندگى ديگران است و ازدواج اوج موفقيت محسوب ميشود.
بخش هايى از كتاب ؛
📌غرور حسى كه در بيشتر مردها ديده ميشود مردها دوست دارند بهتر، بالاتر و مهمتر از بقيه بنظر برسند براى همين سعى ميكنند با سردى و بى محلى به ديگران خودشان را مهم جلوه دهند
📌پسر ابتدا به قصد ازدواج با دختر رابطه برقرار كرده ولى احساساتى شدن بيش از حد دختر و دسترسى اسان پسر به دختر و دورى بين انها شعله هاى عشق را در دلش خاموش كرده است
📌"متن اين نامه رو خيلى دوست داشتم ؛"
نامه اى كه شخصيت ناپايدار و غيرقابل اعتماد او را اشكار ميكند كلماتى مودب و بى رحمانه ؛
خانم محترم خيلى خيلى از شما متشكرم كه بنده را مفتخر به دريافت نامه هايتان ميكنيد اميدوارم تاسف عميق مرا بخاطر رفتار شب گذشته ام بپذيريد من نميتوانم علت ناراحتى شما را در مورد خودم بفهمم ولى اگر رفتارم باعث رنجتان شده مرا ببخشيد دوستى و اشنايى با شما و خانواده محترمتان برايم باعث افتخار بوده و هست اگر در معاشرتم با شما طورى رفتار كردم كه باعث ايجاد تصورات اشتباه شده باز هم عذر ميخواهم قطعا برخورد صميمانه من باعث بوجود امدن اين احساسات شده ولى بدانيد من ابدا منظور خاصى از اين معاشرتها نداشتم مدتهاست ذهن و احساسم متوجه شخص ديگرى شده و بدون شك تا هفته هاى بعد اين رابطه صورت واقعى ترى به خودش ميگيرد در اخر بازهم بخاطر مهمانوازى هايتان تشكر ميكنم در نهايت افتخار .......بر طبق فرمايش خودتان برميگردانم
خدمت گزار وفادار شما ...
📌خواهر عزيزم قبل از هر چيزى بايد قدرتت رو به دشمنت نشون بدى اجازه نده دشمن ناراحتيت رو ببينه
📌مشغوليات دنيا چطور فكر و ذهن ادمها را به سمت تباهى كشانده ، باعث شده شرافتشان را قربانى هوس و پول كنند
بعضى از ادمها شايد در ظاهر بدى ميكنند اما در باطن خودشان از ظلمشان ناراضى هستند
برگرفته از goodreads![Faezeh Hasanzadeh.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a66550082863c634e5bb180b6a93535848e217619a908500dc5f906f154eb5d7/faezeh-hasanzadeh.jpg)
Faezeh Hasanzadeh
1 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۲۹
خب اینم از بدترین کتاب سال
داستان درباره ی دوتا خواهر از قشر متوسط رو به پایینه که خواهر بزرگتر عاقل هست و کوچکتری خیلی احساسی و اصلا اسم کتابم به همین خاطر هستش و خیلیا کتابو تقابل عقل و احساس میدونن
ولی به نظر من بیشتر تقابل سیاه و سفید بود، یعنی همه ی شخصیتا یا سیاه بودن یا سفید و حتی اگر یه ذره ممکن بود ذات یکی عوض شه، نویسنده نمیذاشت و با ماجراهای مصنوعی ماست مالیش میکرد
جدا از شخصیت پردازی افتضاح، عشق هایی که بوجود میومدن خیلی الکی بودن، که البته اون زمانم همین بوده
حالا از تمام اینا که بگذریم(به هرحال تمام اینایی که گفتم یه جورایی از ویژگیهای کتابای عاشقانه کلاسیک هستن)
از یه جایی به بعد دیگه داستان جلو نمیرفت، انگار نویسنده منصرف شده و فقط میخواد یه جوری تمومش کنه و این بدترین قسمت خوندن این کتاب بود چون ماشاالله کم حجم هم نیست که من بخوام ساعت ها وقت بزارم و بعد نویسنده اینجوری همه چیو بهم بیاره
و بزارید بگم که من از کتابای کلاسیک عاشقانه بدم نمیاد، اتفاقا به نظرم خوندنشون هر از چند گاهی میتونه جالب باشه، ولی این یکی اصلا ارزش خوندن نداشت و موقع خوندنش قشنگ حس میکردم که نویسنده برای نوشتش وقت نذاشته و فقط یه چیزی تحویل داده
چرا خانم آستن؟چرا؟ غرور و تعصب که خوب بود(عکس خبی رو تصور کنین)🤷♀️
برگرفته از goodreadsوقتی ادم یک اثر مشهور کلاسیک رو می خونه ممکنه تحت تاثیر شهرت نویسنده قضاوت کنه و من تمام سعیمو کردم تحت این شهرت نقد اشتباهی ننویسم. تصور این که زنی در سال های دور تونستته چنین داستانی را بنویسه و اون قدر از احساسات و شخصیت های مختلف حرف بزنه برام جذابه من نسخه ی کوتاه شده ی انگلیسی رو خوندم و دارم نسخه فارسی رو هم می خونم
این اولین کتاب از جین استین بود ه خوندم. واژه های توصیفیش خیلی قوی بود. داستانش آن قدرها برام جذاب نبود شاید از ناکافی بودن ذوق ادبیم باشه ولی واقعا چیز هیجان انگیزی من رو تکان نداد ولی برام سرگرم کننده و شیرین بود . اخرین رمانی که حسابی تکانم داد لیدی ال از رومن گاری بود و بعد از اون هیچ داستانی اون قدر منو هیجان زده نکرد ولی هم چنان دوست دارم بقیه اثار استین رو بخونم
بهمن 99
برگرفته از goodreads![Bahar_dpr.](https://pod.rahpooyan.ir/demo1/media/avatars/review-default.svg)
Bahar_dpr
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۶/۲۹
عقل و احساس رمانی خواندنی است که متنِ روان و ساده ای دارد. داستان در موردِ تفاوت های شخصیتیِ دو خواهر هست که چگونه منطقی بودن یا احساسی بودن فرد را در مسیرهای متفاوتی قرار میدهد و نتایجِ کاملا غیر قابلِ پیش بینی به دنبال دارد. نکته ای که برای من جالب بود, راحتیِ شخصیت های داستان درباره ی ازدواج با مقیاسِ پول و دارایی است... چقدر برای همه سخن گفتن از ازدواج برای پولدارتر شدن عادی بود. و عجیب آنکه الینورِ منطقی در نهایت با ادروارد ازدواج کرد که داراییِ چندانی نداشت با وجود اینکه الینور فردِ منطقیِ خانواده بود. شخصا انتظار داشتم که الینور با کلنل برندون ازدواج کند. بهرحال پایانِ متفاوتی داشت خیلی سریع داستان سرِ هم شد و پایان یافت.
برگرفته از goodreads![HamidrezaMpmm.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/fe1193668132f3261a22e23a4837529aba2a937e69e91f8d4191ad6f2d65f94f/hamidrezampmm.jpg)
HamidrezaMpmm
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
این کتاب من را یاد داستانهایی انداخت که در کودکی میخواندم، از آن دست کتابهایی که آدمی حس میکند آخرش همه چیز خوب تمام شده و شخصیتهای کتاب خوش و خرم تا پایان عمرشان در کنار هم زندگی میکنند و همینطور هم شد.
شاید اگر یک موضوع برای این کتاب در نظر بگیریم آن "ازدواج" است و همه چیز پیرامون این واژه اتفاق میافتد، اینکه آدمی این کتاب را میخواند و بعد با فرهنگ امروزه (به خصوص فرهنگ امروزه انگلستان که داستان در آن اتفاق میافتد) مقایسهای انجام میدهد به این نتیجه میرسد که چقدر تفاوت وجود دارد، از سن ازدواج گرفته تا اهمیت نظر اعضای خانواده.
اگر میخواهید کتابی بخوانید که هم روان باشد و هم پیچیده نباشد این کتاب پیشنهاد خوبی است.
برگرفته از goodreadsالینور گفت:《من خودم خیلی وقتها مرتکب چنین اشتباهاتی شدهام. گاهی شخصیت آدمها را غلط درک کردهام: بعضی را زیادی شاد یا زیادی غمگین، یا باهوشتر یا کمهوشتر از چیزی که هستند تصور کردهام، و تازه نمیتوانم بگویم چرا، یا اصلا علت بدفهمی من چه بوده. بعضی وقتها آدم تحت تاثیر حرفهایی که آنها درباره خودشان میزنند قرار میگیرد، خیلی وقتها هم تحت تاثیر حرفهایی که دیگران درباره آنها میزنند قرار میگیریم، بی آنکه فرصت کنیم خودمان تعمق کنیم و به نظری برسیم.》
برگرفته از goodreadsخیلی معمولی و سطحی بود داستان. همه چیز به داشتن یک شوهر برای دختران داستان خلاصه میشه، یکی که بیاد و خوشبخت شون کنه. تنها نقاط قوت داستان همون تفسیرات کلاسیک گونه از محیط انگلستان و لندن بود که حس خوبی در خواننده ایجاد میکنه، کشش داستان هم خوب بود.
Success and happiness= Husband
👎🏻👎🏻👎🏻
Why?
I can't believe a female author, wrote this book. Life is not all marriage, finding a guy and go to his house and be happy forever.
برگرفته از goodreads![amirhossein mohammadi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/2d51ec29470469843250e4fb43e6aef63c834f45b77a14840464cfd2a4296783/amirhossein-mohammad.jpg)
amirhossein mohammadi
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۷/۲۲
کلاسیکی به شدت رقیق و پایانی قابل حدس
صرفا اطلاعاتی که از وضعیت اجتماعی آن دوران میداد برایم لذتبخش بود و مفید واقع شد و گرنه خود کتاب چنگی به دل نمیزد.
از شخصیت ها هم آدم بَدِ داستان اگر اشتباه نکنم «ویلوبی»بر خاطرم مانده! در کل شخصیت ها هم چندان بر یاد خواننده ماندگار نمیشوند!
آن تقابل عقل و احساس هم چندان نویسنده نتوانسته بود بهش بپردازه!
همان بُعد اجتماعی و فرهنگی آن دوران که نویسنده بهش پرداخته بود به نظرم درخشانتر بود.
برگرفته از goodreads![NaSim AhMadi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/f2007473a4071f6815fe50a9d1f6a0b9d0d472a808f1b8ce6b2e12ba1e4d0ccd/nasim-ahmadi.jpg)
NaSim AhMadi
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۵/۱
شاید اغلب ، دختران خویشتنداری النور را بپسندند و حتی بسیاری همانند النور باشند . اما برای من لحظه به لحظه احساسات ماریان ملموس و آشنا بود . بهترین عنوانی که برای این کتاب میتوانست انتخاب شود ، همین «عقل و احساس» بود و در روند داستان به خوبی تقابل این دو لبهی چاقوی برندهی عشق ، دیده میشد . قلم روان «جین آستین» را همیشه و بهخصوص در این کتاب ستایش میکنم .
برگرفته از goodreadsواقعا نمیدونم شاید مشکل از منه این کتاب رو واقعا دوست نداشتم یعنی راستش اصلا انتظار نداشتم شخصیت اول کتاب همه جوره پرفکت و بی نقص باشه اخه چرا؟ همه چی در نهایت همونی شد که اون گفت و این حرفا خوب مگه اصلا هم چین ادمی پیدا میشع؟ من عصبانی شدم از اینکه همه جوره ادم خوبی بود اتفاق خاصی هم نیفتاد خیلی شاید باید از یه کتاب دیگه ی جین استین شروع میکردم🤦🏻♀️
برگرفته از goodreadsشاید برای من که دارم توی قرن بیست و یک زندگی میکنم، این کتاب سطحی باشه و توجهم رو جلب نکنه که راستش نکرد هم. محتوای داستان که درمورد عاقل بودن در هر زمینه ای بود
و یا چیزهایی رو نشون داد که امکان دارد برای هر کسی پیش بیاد مثل موفق نبودن در یک رابطه و سعی برای تسلی دادن اون درد، صد در صد قابل توجه بود ولی راستش از خوندن داستان خواهرهایی که دنبال شوهر بودن حوصلم سر رفت :)
برگرفته از goodreads![Negar Afsharmanesh.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/a51c3fb9a2c61fe6e6ff6a017864b63d85f2e1a8eacb28ffcca2110ed6278b14/negar-afsharmanesh.jpg)
Negar Afsharmanesh
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۳/۲۲
باز یک رمان کلاسیک از جین آستین، من عاشق رمان های کلاسیک هستم، خیلی دلنشین اند و جین آستین واقعا کتاب هاش دلنشین هست داستانی درباره غرور و عشق و سوءتفاهم های کوچک که میتونه توی زندگی خیلی تاثیر گذار باشند. فیلم این کتاب هم خیلی قشنگه و حال خوب کن.
برگرفته از goodreads![Arman Babaei.](https://pod.rahpooyan.ir/demo1/media/avatars/review-default.svg)
Arman Babaei
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱/۳۰
داستانش خیلی قشنگ بود و جذاب بود واقعا. ولی چند پاراگراف آخر شاید واقعا حرفی برای گفتن نداشتن و صرفا کش دادن داستان بودن.
برگرفته از goodreadsخلاصه :
" دخترجون خویشتن دار باش و زمام تصمیمات زندگیتو به عقلت بده تا خوشبخت بشی ، عشق همیشه برای خوشبخت شدن کافی نیست"
برگرفته از goodreads![امیرمحمد حیدری.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/1301a2906554c33d2bd8eb64a0a1c0fc3d0a3a3d0cb66e9ce0f2ff6eb5e5badd/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C.jpg)
امیرمحمد حیدری
1 out of 5 stars
۱۴۰۰/۳/۲۱
تم آن، تیپیکالی شبیه به زنان کوچک و این چرندیات دارد. اما هر تمی میتواند اثری عالی و کامل در قالب خود ارائه دهد. چه فایده؟ کار بسیار ضعیفی بود.
برگرفته از goodreads![Roqaye Ahmadi.](https://pod.rahpooyan.ir/demo1/media/avatars/review-default.svg)
Roqaye Ahmadi
1 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۱۷
کتاب خیلی ساده ای بود،برای رده ی سنی ۱۱ تا ۱۴ سال مناسب بود به نظرم.
برگرفته از goodreadsجمعه ۱۶ مهر ۱۴۰۰
به نسبت بقیه کتابهای جین آستین جذابیت کمتری داشت.
برگرفته از goodreads![Sara Ghafouri.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/53662bcd9c82316f65620fadc8c4807b9a323466d8d4eddb180d56fb54c0a247/sara-ghafouri.jpg)
Sara Ghafouri
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۹/۲۵
برای سنین دبیرستان خوبه
برگرفته از goodreads![Shekoofe Hejazi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/bf0e3f4717e1f4882d21fea9197105b707bd3bd74e3ce7622052bd0df3794bdd/shekoofe-hejazi.jpg)
Shekoofe Hejazi
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۰/۱۹
برای گذر وقت مناسبه اما نکته خاصی نداره که حتما خونده بشه.
غرور و تعصب عاشقانهی قشنگی داره و فکر میکردم این کتاب هم همونطوره اما خب عاشقانه خاصی نداشت.
برگرفته از goodreads![.Far. .mont..](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/2d3ccb88f5498fc87e50097d3432cb0c41917c1d6fe6b7d426fe384a84201619/far-mont.jpg)
.Far. .mont.
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۳/۲۸
ولی به تو گفت که دوستت دارد!
بله…نه…صددرصد نبود.هرروز حس میشد،اما علناً گفته نشد.گاهی فکر میکردم که شده…اما هیچ وقت گفته نشد.
برگرفته از goodreads![Fatemehshahvari.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/654529186c21121f7629baf5c479a2067e3c08eb972d4096f44bf0ea954c28d9/fatemehshahvari.jpg)
Fatemehshahvari
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۸/۲۷
من با نشر افق خوندم...
یکی منو با این کلاسیکها دوست کنه😟😟
برگرفته از goodreads![Saeed abedi.](https://pod.rahpooyan.ir/static/image/product-review-user-avatar-files/5a17012df8b7a6c6d337888a8c91d5223cc1ac1f38fcec162352a70071fb863e/saeed-abedi.jpg)
Saeed abedi
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۶/۱۹
چرخش رابرت بنظرم چندان منطقی نبود و حداقل دلایلش ترسیم درست نشده بود
برگرفته از goodreads