«محمود و نگار» مجموعهای از داستانهای کوتاه نوشتهٔ عزیز نسین نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد. این مجموعه شامل ۱۱ داستان کوتاه است که با طنز گزندهٔ نسین، به مسائل اجتماعی و سیاسی ترکیه در آن زمان میپردازند.
داستان «محمود و نگار» داستان اصلی مجموعه است که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است. این داستان، یک روایت عاشقانهٔ است. محمود و نگار با وجود مخالفت خانوادههایشان، عاشق یکدیگر میشوند و تصمیم به ازدواج میگیرند. اما سر راه آنها مشکلات زیادی وجود دارد که مانع از رسیدنشان به یکدیگر میشود. در این داستان، نسین با طنز خود، به مسائلی مانند فقر، نابرابری اجتماعی و تعصبات خانوادگی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه این مسائل، مانع از رسیدن انسانها به عشق و خوشبختی میشوند. داستانهای دیگر مجموعه نیز با موضوعاتی مشابهی سر و کار دارند.
«محمود و نگار» یکی از آثار مهم و ماندگار عزیز نسین است. این مجموعه، با طنز گزندهٔ خود، به مسائل اجتماعی و سیاسی ترکیه در آن زمان میپردازد و همچنان برای مخاطبان امروزی نیز جذاب و خواندنی است.
«اینها رو که واسهت تعریف میکنم بنویس آقا روزنومه چی؟ بنویس تا عالم و آدم ماجرای ما رو بخونن و عبرت بگیرن. اسم من محموده، اسم اون نگار… اسم قصهمونو بذار «محمود و نگار»، بذار ملت بخونن و گریه کنن، بخونن و زار بزنن… بلاهایی که سر «لیلی و مجنون»، سر «اصلی و کرم»، سر «شیرین و فرهاد» اومد پیش بلاهایی که سرِ ما اومده اصلش به حساب نمیآد… اصل داستان داستانِ ماست، داستانِ اونا سیری چنده… آدمای دیگه از این دموکراسی به مال و منان رسیدن، مملکتو صاحب شدن و انداختن پشت قبالهشون، اون وقت ما نتونستیم یه زنو عقد بکنیم و سر و سامون بگیریم. حالا یه سیگار روشن کن، پُکی بزن و با حوصله گوش کن… خانواده ما از اشراف «آقسو» به حساب میآد… یه همسایهای داریم اسمش حمزه افندیه. این حمزه افندی دختری داره اسمش نگاره. الان چون پرنده از چنگمون پریده و رفته، تا اونجا که زبون تو دهنم میچرخه این نگارو واسهتون تعریف میکنم.
نگار یه دونست. نگار دُردونه است، تا حالا کسی مثل اون از مادر نزاییده، از این به بعد هم نمیزاد…»