دگرگونی نمایشنامهای اثر ارنست توللر، نمایشنامهنویس آلمانی اکسپرسیونیست است. این نمایشنامه برای اولین بار در سال ۱۹۱۹ منتشر شد و داستان مرد جوانی را روایت میکند که در جامعهای بیروح و ماشینی به بیگانگی دچار شده است. این نمایشنامه به پنج پرده تقسیم شده است و در زندان اتفاق میافتد.
فردریش، شخصیت اصلی نمایشنامه، در جستجوی هویت خود است. او از خانواده، عشق و تحصیل در دانشگاه دست میکشد و داوطلبانه به میدان جنگ میرود. اما با دیدن کشتار بیرحمانه و نابسامانیها، در هدف خود تردید میکند. او به دنبال راهی برای آگاه کردن مردم از فجایع جنگ و خدمت به انسانیت است.
شخصیتها:
· فردریش: جوانی در جستجوی هویت
· مادر: نماد سنت و خانواده
· عشيق: نماد عشق و شور
· ژنرال: نماد قدرت و جنگ
· مردان و زنان: نماد مردم
مضامین:
· جستجوی هویت: فردریش در تلاش است تا جایگاه خود در جهان را پیدا کند.
· نقد جنگ: توللر بیرحمی و پوچی جنگ را به تصویر میکشد.
· صلحطلبی: نمایشنامه به دنبال ترویج صلح و دوستی بین انسانها است.
· انساندوستی: فردریش به دنبال کمک به دیگران و ساختن دنیایی بهتر است.
جمع بندی:
نمایشنامه دگرگونی نقدی تند و تیز از جامعه صنعتی است، که انسان را به ماشین تبدیل میکند.برتولت برشت آن را «یکی از مهمترین نمایشنامههای زمان ما» نامید و گئورگ لوکاچ آن را «یک اثر کلاسیک اکسپرسیونیسم» توصیف کرد. این نمایشنامه به فیلم و اپرا نیز تبدیل شده است.