کتاب روباه و انگور اثر گیلیرم فیگیردو، نمایشنامهای در سه پرده است که بر اساس یکی از حکایات مشهور ایزوپ به همین نام نوشته شده است. این کتاب نخستین بار در سال 1953 به زبان پرتغالی منتشر شد و به سرعت به شهرت جهانی رسید.در این داستان، روباهی گرسنه در حال گذر از باغی است که خوشههای انگور رسیده و آبدار را میبیند. او که به شدت تمایل به خوردن انگور دارد، تلاش میکند تا به خوشهها برسد. اما هرچه تلاش میکند، به دلیل ارتفاع زیاد درخت انگور، ناکام میماند.
روباه که از رسیدن به انگور ناامید شده است، برای توجیه ناکامی خود، به خود تلقین میکند که انگورها ترش و کال هستند و اصلا ارزش خوردن ندارند.
جمعبندی:
کتاب روباه و انگور، به خواننده یادآوری میکند که انسان در مواجهه با ناکامی، به جای پذیرش واقعیت، گاه به توجیه و انکار آن میپردازد. این کتاب به نقد این رفتار میپردازد و خواننده را به پذیرش واقعیت و تلاش برای حل مشکلات به جای فرافکنی و توجیه، تشویق میکند.