کتاب "آتیلا رهبر هونها" اثر بانی کارمن هاروی، تاریخ زندگی و شرح لشکرکشی های آتیلا، پادشاه هونها را به تصویر میکشد. این کتاب با ترجمه، رضا علیزاده به فارسی ترجمه شده و توسط نشر ققنوس به چاپ رسیده است.
کتاب به بررسی زندگی آتیلا، از دوران کودکی تا به قدرت رسیدن و تبدیل شدن به رهبر هون ها میپردازد. هاروی در این کتاب، به شرح لشکرکشی های آتیلا و نبردهای او با امپراطوری روم و دیگر اقوام میپردازد. همچنین، تصویری از فرهنگ و آداب و رسوم هون ها در این کتاب ارائه میشود. او با زبانی ساده و روان به روایت این بخش از تاریخ پرداخته و با استفاده ار منابع معتبر اطلاعات درست و دقیقی را در اختیار مخاطبش میگذارد.
کتاب "آتیلا رهبر هونها" منبعی ارزشمند برای علاقه مندان به تاریخ باستان و به خصوص تاریخ هونها و آتیلا است.
«هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که «منظری هولناک داشتند؛ جمجمههایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود، دو شکاف به جای چشم و گونههایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک» . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته میشدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت میکنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفسگیر به میدان نبرد میرساندند و آنگاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند، به آسانی یاریشان میکردند. مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشتانگیز سر میدادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند، به هول و هراس میافکندند. همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه میپیچیدند، ظاهرشان را مخوفتر میکرد. آتیلا ، شاه هونها، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری میکرد. آنگاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه میراند، جنگجویانش هر حرکت او را میپاییدند. عزمِ جزم او از آروارههای فشردهاش پیدا بود. او به افرادش اشاره میکرد تا با سرعت هر چه بیشتر پیش بتازند. هونها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال 447 میلادی آغاز کرده بودند».