جولیو بروجینی، مردی جاافتاده و مشاور موفق حقوقی، خواسته یا ناخواسته، از روی عشق یا هوس، شبانهروز به ایوانا میاندیشد. دختری نه زشت و نه زیبا، نه دوستداشتنی و نه نفرتانگیز، دختری که ساده است و نیست، معصوم است و نیست، دختری که به رغم روزمرگی درنیافتنی است.
آنچه جولیو را در خود کشیده است اگرچه بنا به گفتههایش هوسی بیش نیست، اما چنان ژرف است که بازشناسیش از عشق ساده نیست.
این رمان داستان غرق شدن مردی در عشق یک دختر بسیار جوان است. دختری که نه ویژگیهای خاصی دارد و نه آنقدر زیبا است که بتواند بروجینی را که ادعا میکند علاقهای به ازدواج ندارد دچار چالشی پیچیده کند و باعث میشود تصمیمی بگیرد که زندگی هردوی آنها را دستخوش تغییراتی عجیب و پیشبینی ناپذیر کند.
آلبا دسس پدس در این رمان سعی داشته تصویر انسان را در آینهی سرنوشت دیگری نشان دهد. تصویری که گاهی ما را به یاد گذشتهی خود میاندازد و مانند جولیو راه خلاصی از آن را نداریم. او به زیبایی توانسته مفاهیم عشق، دوستداشتن، درک زندگی و هویتیابی را این رمان نشان دهد.
همانند دیگر آثار این نویسنده در این اثر نیز با شخصیتپردازی قوی، روایت جذاب، تعلیقهای به موقع و زبانی روان و ساده مواجهایم.
عروسک فرنگی، یکی از آثار مهم ادبیات ایتالیا است که در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. این رمان، به زبانهای مختلفی ترجمه شده است و مورد استقبال خوانندگان سراسر جهان قرار گرفته است.