MMohammad Sadegh Rafizadeh
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۶/۸
عجیب بودن داستان های مارکز این هست که در بستر یه فضای کاملا واقعی اتفاقات غیرواقعی می افته و همین داستان های مارکز و جذاب تر می کنه،و وقتی جذاب تر میشه که یادداشت ها کرانه ای مارکز خونده باشید، تقریبا تمام داستان هایی که در این کتاب هست در یادداشت های کرانه ای درباره اش صحبت شده یا بصورت یک داستان کوتاه تر بصورت یک طرح اولیه برای تکمیل در آینده نوشته شده. علاوه بر اون با سیر تکامل داستان و وقایعی که به این داستانها مرتبط هست آشنا میشید و همین موضوع باعث جذاب تر شدن داستان ها میشه
اکثر داستان های براساس زندگی واقعی خود نویسنده شکل گرفته، 3 یا 4 تا هم براساس داستان هایی که شنیده .
داستان های : قدیسه، فقط آمده ام تلفن کنم، باد سرد شمالی، تابستان سعادمند خانم فوربس و رد خون تو روی برف از جذاب ترین داستان های این کتاب بود.
برگرفته از goodreads
AArdavan Bayat
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۸/۱۴
داستان «زیبای خفته و هواپیما» خیلی ایدهی زیبایی داشت... امیدوارم فرصت باشه کل کتاب رو بخونم...
برگرفته از goodreads
A ۱۳۹۶/۶/۲۵
بحران وجودی یا هستیگرایانه هنگامی گریبانگیر فرد میشود که او، از منظر فلسفی، نسبت به آزادی خود در مقابل دنیایی به ظاهر پوچ مطّلع شود و یا، از منظر اجتماعی و انسانی، نسبت به جایگاه و موقعیّت خود در جامعه به عنوان موجودی هوشمند در اندیشه فرو رود. به منظور تسلیم نشدن در مقابل پوچی ظاهری دنیا و یا در تردید و نوسان وجودی یا شخصیتی نبودن نسبت به جایگاه خود در جامعه، فلسفه هستیگرایی مجموعه اصولی را پیش روی انسان میگذارد تا به وسیله آنها بتواند دنیا و جامعه را در طول زندگی خود تحمل کرده و بتواند به بهترین شکل ممکن به گذران لحظات و زندگی هدفمند بپردازد. مجموعه داستان کوتاه شب مینا از گابریل گارسیا مارکز دارای دوازده داستان در این زمینه میباشد که در آنها مارکز ما را با زندگی مردمی در نبرد با چنین بحرانهای وجودی مواجهه میکند، مردمی که تلاش دارند تا زندگی معناداری را در مقابل بحرانهای وجودی که گریبانگیر آنها هستند برای خود رقم بزنند.
_
در روایت داستان های این کتاب نکته ای که مورد توجه خواننده قرار می گیرد این است که مارکز تلاش دارد به طور ماهرانه ای فضای تیره و تار داستان را به سوی امید هدایت کند. در واقع، گوشه گوشه ی این داستانها غباری از تنهایی بر زندگی شخصیت های داستان سایه افکنده و با مرور خاطرات هر یک از آنها نویسنده قصد دارد دوران گذشته را زنده سازد.
_
همچنین، این اثر را به خاطر محل وقوع حوادث و فضای داستانی اش می توان متمایز از دیگر آثار مارکز دانست. وجود شخصیت هایی چون پابلو نرودا (شاعر)، میگوئیل اترا سیلوا (نویسنده ونزوئلایی)، پیرو دلا چنسکا (نقاش)، لیسیا البانز(خواننده) و … بر جذابیت داستان های این مجموعه افزوده است.
_
مارکز در مصاحبه ای درباره این کتاب گفته: “این داستانها قطعاً قطعاتی از خاطرات خود من هستند که آنها را از دفتر گمشده ام بازسازی و بازآفرینی کرده ام”.
برگرفته از goodreads
ععلیرضا میم
4 out of 5 stars
۱۳۹۴/۹/۳۰
مجموعه داستان های کوتاهی از مارکز هست که ...
نمیدونم، در مجموع بد نبود. هرجه رو به جلوتر میرفت کتاب کارها ضعیف تر میشدند
و خب ارتباط من با داستان کمتر
فکر کنم قبلا مقدار زیادی ش رو خونده بودم. ولی خیلی یادم نمونده بود. یک مقدار روحم فرسوده و کدر شده. برام داستان هایی که صددرصد واقعی نباشند و مقداری تخیل توش باشه، حتی بدشانسی های متوالی و عجیب و ...، برام غیر قابل تحمل میشه و کتاب رو برام سنگین میکنه.
ایشالا راه بیفتم دوباره
برگرفته از goodreads
A ۱۴۰۰/۱۱/۲
قلم مارکز در تک تک داستانها نمود داره و در بعضی از داستانها آدم از رئالیسم جادویی مختص مارکز لذت میبره. به نظرم برای آشنایی با قلم مارکز و اشراف بر صد سال تنهایی خواندش میتونه مفید باشه.
ترجمهی بهمن فرزانه در این کتاب هم مثل صد سال تنهایی و عشق در زمان وبا دوست داشتم.
برگرفته از goodreads
H ۱۳۹۵/۱۱/۱۵
باید بگم از دوازده داستان کتاب، هفت تا از داستان ها رو دوست داشتم. مارکز سبک خاص خودشو توی داستان نویسی داره و هرچی آدم بیشتر با سبکش آشنا می شه، لذتی هم که می بره از نوشته هاش به مراتب بیشتره. بهترین داستان ها از نظر من این هفت تا بودند : "آقای رئیس جمهور سفر بخیر، فقط آمدم تلفن کنم، اتومبیل مشکی، باد سرد شمالی، تابستان سعادتمند خانم فوربس، نور مثل آب است و رد خون تو روی برف" که الحق همگی بی نظیر بودند.
برگرفته از goodreads
S ۱۳۹۹/۲/۱۴
نقاشیهایی جادویی بودند با کلمهها.
انقدر فضاسازیها و توصیفها قوی بود که با هرداستان در یک جهان شگفتانگیز سیر میکردم.
برگرفته از goodreads
F ۱۴۰۰/۶/۶
فوق العاده، عاشقانه هایی با طعم امریکای جنوبی
کتاب پر از استعاره ها و تشبیه های زیبا است، انعام یبوست وار، قدم هایی ضیافت وار، رنگ پوستی به رنگ نان، بهمن انسانی، پوستی به رنگ شهد نی شکر و ... حتما مترجم نقش مهمی در بازافرینی این استعاره ها و تشبیهات داشته
بعضی از داستان ها را باید فقط خوند و لذت برد، نباید دنبال چیز خاصی باشی، مثل یک قطعه موسیقی یا یک تابلوی زیبا، فقط باید دید و شنید و لذت برد.
در تمام داستان ها رد پای آمریکای جنوبی دیده میشود، رفتارهای معمولی و روزمره زندگی به خوبی به متن تبدیل شده اند
کتاب فوق العاده ای هست، نمیدانم چرا در معرفی ان نوشته شده که پختگی کارهای بعدی نویسنده را ندارد، اتفاقا شاید همین شور جوانی نویسنده، خواندن کتاب را لذتبخش کرده است
هواپیمای زیبای خفته، فقط آمدم تلفن کنم، باد سرد شمالی، نور مثل آب است و رد خون تو روی برف، محشر بودند
برگرفته از goodreads
SShokoofih
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۲/۳
من خیلی از قلم مارکز خوشم میاد، داستان ها دونه دونه من و جذب می کرد.
برگرفته از goodreads
MMohammad Balouchi
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۱۹
داستانهای آقای رئیسجمهور سفر بخیر، اتومبیل مشکی و فقط آمدم تلفن کنم رو از دست ندید!
برگرفته از goodreads
S ۱۳۹۶/۲/۲۳
بعد از ملاقات با فروشنده ی قبر، ماریا پراسِس یک روز یکشنبه به دیدار قبر خود رفت و در اطراف آن گل های چهار فصلی را در گلدان کاشت. او اغلب به آن جا می رفت و علف های سبز اطراف قبر را کوتاه می کرد تا به اندازه ی چمن های شهرداری شود و آن ها را آب پاشی می کرد و به قدری با محیط تازه خو گرفته بود که نمی فهمید چطور در آغاز آن جا را غمزده و ملالت بار تصور کرده بود.
برگرفته از goodreads
H ۱۳۹۸/۹/۱۲
یک مجموعه فوق العاده از هرچیزی که به عنوان داستان کوتاه و رویا و جادو و واقعیت و ترس میخواهید .
برگرفته از goodreads
S ۱۳۹۹/۳/۱۹
این کتاب رو حدود سه سال پیش خوندم و تعدادی از داستانهاش تو خاطرم هست و شامل دوازده داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز هست و من با داستان قدیسه اش فهمیدم رئالیسم جادویی یعنی چی!
برگرفته از goodreads
AAli Amiri
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۹/۱۹
حاضرم هزار صفحه کتاب بخونم اگه مطمئن باشم چیزی به شگفتی داستان فاحشۀ پیری که خودش رو برای مرگ آماده میکنه، با همچین کیفیت پرداختی توش هست. حالا کاری ندارم که دونهدونۀ داستانهای این کتاب عالی بودن.
برگرفته از goodreads
M ۱۴۰۱/۹/۳۰
داستانهای اولش بهتر بودن آخرهای کتاب داستانهاش یه جوری بود
برگرفته از goodreads
A ۱۴۰۲/۷/۹
اگه دوست ندارین همه داستانهای این کتابو بخونین، پیشنهاد میکنم داستانهای زیر رو بخونین:
فقط آمدم تلفن کنم
رد خون تو روی برف
تابستان سعادتمند خانم فوربس
باد سرد شمالی
وحشتهای ماه اوت
برگرفته از goodreads
S ۱۴۰۱/۱۰/۲۰
یه داستان کوتاه عالی میتونه دقیقا مثل یه رمان اثر خوب داشته باشه. نوشتن به ساخت ادبیات خوب بستگی داره و مارکز یکی از سازندگان ادبیات خوب و شگفت انگیزه.اون توی داستان سرایی مهارت داره .
این یکی از تنها مجموعه داستانهای کوتاهیه که واقعاً از خوندنش لذت بردم. معمولاً نمیتونم با داستانهای کوتاه ارتباط برقرار کنم، چون همیشه رشد شخصیتها توش کمه.
مجموعهای از دوازده داستان که هر داستان توی یه کشور اروپایی متفاوت اتفاق میافته همراه با لمس رئالیسم جادویی که از مشخصههای بارز آثار گارسیا مارکزه.
نکتهای که باید بهش توجه کنیم اینه که مارکز برای نوشتن این داستانها زمان زیادی صرف کرد، داستانهایی که از پیشنویسی به پیشنویسی دیگه میرفتن بعضی از اونا سالها توی دفتر اون فراموش شدن و برخی دیگه حتی توی سطل زباله انداخته شدن.
مارکز سبک رئالیسم تخیلی-جادویی رو خیلی منظم اجرا میکنه، دقیق در برقراری ریتم به طوری که آمیختگی بین اونچه واقعی و جادوییه به هیچ وجه احساس نمیشه.من اونقدر توی یکی از داستانها گم شده بودم که توی پاراگراف آخر متوجه شدم که این داستان نمیتونه توی دنیای واقعی اتفاق بیفته.فقط در دنیای ادبیات اتفاق میافته و یه بار دیگه ادبیات عظمت خودشو توی جهان نشون میده.
تفاوت آداب و رسوم و باورها به خوبی در هر یک از داستان ها به تصویر کشیده شده .
مارکز توی نوشتن این داستان ها بسیار خلاق بود.طوفانی پر از انواع احساسات و تراژدیها بود.
کلمات زیادی برای توصیف جادویی که هنگام خوندن گارسیا مارکز شدم ، وجود نداره.
به نظر میرسید که زمان نمیگذره و دوست داشتم کتابو توی یه لحظه تموم کنم.
داستانها باعث میشن رویاپردازی کنی .این کتاب سرشار از شور و احساسات بسیار خوب و متنوعه که هنگام خوندنش حس خوشایندی در شما ایجاد میکنه برای کسانی که به دنبال خوندن کتابی سرگرم کننده هستن، پیشنهاد میشه.
برگرفته از goodreads
E ۱۳۹۷/۱۱/۹
آه گلبم. واقعا تحت تاثیرم الان که تموم شده
چهار تا داستانش واقعا عالی بود و میارزید به خوندن کل ۱۲ تا.
فقط امدم تلفن کنم. ۱۰/۱۰
رد خون در برف . ۸.۸/۱۰
تابستان خانم فوربس ۷/۱۰
ماریا پرازرش ۷.۶/۱۰
برگرفته از goodreads
BBanafsheh Parsa
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۷/۲۹
کتابهای گابریل گارسیا مارکز تا با شرایط و محل زندگی ایی که داستان در اونجا میگذره آشنا نباشی ، یه کم خوندنش سخته. معمولا خیلی اسم و شخصیت تو کتابهای مارکز هست و خیلی وقتها حوصله خواننده نمیکشه که کتاب رو تموم کنه. نمیگم کتاب جذابی بود ولی تمومش کردم. بد نبود این هم داستانی بود برای خودش. به نظرم از کتاب صد سال تنهایی اش بهتر بود.
برگرفته از goodreads
NNiloufar arbabian
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۲۵
خیلی برام جذاب نبود
برگرفته از goodreads
MMohadese sakhaie
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۲۵
روایتی طنزآمیز از برخوردهای ناگهانی:)
برگرفته از goodreads
P ۱۴۰۱/۵/۱۸
داستان «فقط آمدم تلفن کنم» واقعا هراس انگیز بود!
و داستانهای «تابستان سعادتمند خانم فوربس» و «رد خون تو روی برف» را از باقی داستانها بیشتر دوست داشتم.
برگرفته از goodreads
FForough Sharifi
4 out of 5 stars
۱۳۹۳/۴/۵
داستان ابتدایی و انتهایی کتاب تاثیرگذارتر از سایر داستانهایی بود که هرکدام به تنهایی زیبابودند. داستان قدیس، مردی که بیست و دو سال جنازه دخترش را با خود حمل میکند تا بتواند ثابت کند که او قدیس بوده و داستان لکه های خون برف که حکایت عروس و دامادی است که در ماه عسل درگیر یک اتفاق عادی میشوند که تاثیر عجیب و باورنکردنی در زندگی آنها میگذارد. این داستان آخری و آن اتفاق و تاثیر عجیبش در زندگی آنها من را به یاد صد سال تنهایی انداخت. جاییکه رویا و واقعیت، حقیقت و خیال آنچنان در هم تنیده میشوند که برای خواننده افتراق آنها از هم سخت میشود و انگار ناخودآگاه خواننده تصمیم میگرد هرآنچه را که میخواند باور کند یا اینکه ناخودآگاه نویسنده این را به خواننده تلقین میکند که هرچیزی که میخوانی واقعیت است. وقتی کتاب را میبندی و به دنیای واقعی برمیگردی تازه پیش خودت میگویی مگر میشود زخمی که حتی جای آن روی بدن معلوم نیست و زخم بسته شده آنچنان خونی از آن بیرون بیاید که همه ماشین را پر کند؟؟؟ و باز هم میبینی که مارکز آن تاثیری را که میخواسته روی تو گذاشته. تو باز هم واقعیت و خیال درهم تنیده ی او را باور کرده ای
برگرفته از goodreads
S ۱۳۸۹/۶/۲۱
داستان هایی زیبا و امید بخش که انسان از خوندنشون لذت می بره
برگرفته از goodreads
AAysan Abbasi
2 out of 5 stars
۱۳۹۴/۵/۲۷
داستان رئیس جمهور رو از بقیه بیشتر پسندیدم ولی در کل اونقدری که انتظار داشتم خوب نبود.
برگرفته از goodreads