کتاب «واقعهی عاشورا: تحلیلی ساختارگرایانه از درام» روایت طبری از واقعه عاشورا را با استفاده از روش ساختارگرایی کلود لوی-استروس تحلیل میکند.
او به دنبال کشف الگوها و ساختارهای زیربنایی در روایت طبری است که میتوانند به درک عمیقتر معنای این روایت و پیامهای آن کمک کنند.
هیلن در این راستا، به بررسی عناصر مختلف داستان مانند شخصیتها، کنشها، فضا و زمان میپردازد و نشان میدهد که چگونه این عناصر در خدمت انتقال پیامهای خاصی هستند.
او همچنین به بررسی تناقضات و ابهامات موجود در روایت طبری میپردازد و نشان میدهد که چگونه این تناقضات میتوانند به درک عمیقتر پیچیدگیهای واقعه عاشورا کمک کنند.
ارائه رویکردی نو و بدیع به بررسی واقعه عاشورا، استفاده از روش ساختارگرایی برای کشف لایههای پنهان معنایی در روایت طبری، توجه به ظرافتها و جزئیات روایت طبری و پرداختن به تناقضات و ابهامات موجود در روایت طبری از نکات برجستهی این کتاب است.