Parastoo Khalili
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۰/۱۲
واای خدا تموم شد :)) اولاش خوب بود خیلی جوری که نمیخاستم کتابو زمین بذارم، ولی تهش گیج کننده بود، انگار نویسنده عجله داشت کتابو تموم کنه، کاش یذره بیشتر توضیح میداد و جزئیات داشت(همون اخراش از فصل ۵۰ به بعد)!! ولی درکل دوس داشتنی بود
#پیشنهاد_میشود
برگرفته از goodreads
Shaghayegh.l3
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۲۸
فکر می‌کردم برای کتابهای تینیجری -مثل فیلم و سریال‌هاشون- پیر شده باشم، اما نه؛ این کتاب رو خیلی دوست داشتم. روون و غیرقابل‌پیش‌بینی و جالب بود و حال خوبی داشت خوندنش؛ مثل برگشتن به روزایی که بهترین خاطرات برات اتفاق افتادن.
برگرفته از goodreadsکتاب به عنوان بهترین رمان عاشقانه سال ۲۰۱۳ انتخاب شده ، به نظرم الان توی سال ۲۰۲۱ دیگه نمیتونه بهترین باشه ؛ شاید اگر هم سن شخصیت های داستان بودم ،۱۷-۱۸ ساله، احتمالا عاشق این کتاب میشدم
البته بازهم یه جاهایی از کتاب رو واقعا دوست داشتم و نوع بیان احساسات عاشقانه‌اش رو دوست داشتم .
کاراکتر ها و خط داستانی به خوبی روشون کار شده و شما با زندگی ها و اشخاص مختلف به خوبی در داستان آشنا میشید .
کتاب راحتخوانی هست و در مدت زمان کمی میتونید تمومش کنید .
در کل هم ، دوستش داشتم و هم نداشتم و به عنوان کتابی که قبل خواب یا زمانهای استراحت یا کادو ، انتخاب خوبیه ❤️
«آدم فکر میکند اگر کسی را محکم نگه دارد ، به او نزدیک تر میشود . فکر میکند می‌تواند او را چنان محکم نگه دارد که وقتی رهایش میکند ، همچنان او را احساس کند ؛ انگار او را روی بدنش حک کرده باشد » از متن کتاب
برگرفته از goodreadsالنور و پارک زیادی شیرین و دور از واقعیت نبود.
روایتی دقیق از فضای نوجوانی بود و یک حس نوستالژی قوی به همراه داشت.
کمبود اعتماد به نفس، آزار همکلاسی‌های مدرسه، مشکلات خانوادگی، اضافه وزن، نارضایتی از مو و ظاهر، فقر و بی پولی، اختلاف طبقاتی، نژادپرستی و غیره و غیره همگی به میزان لازم به کتاب اضافه شده ان.
النور بی‌نقص نبود و این یکی از قشنگیای این کتاب بود.
واقعا دوستش داشتم...
این روزا برای دانلود و شنیدن آهنگا تلاش زیادی لازم نیست؛ ولی من در نوجوانی برای شنیدن آهنگای جدید دردسر داشتم و توصیف‌های نویسنده رو با تمام وجودم درک می‌کردم. موسیقی نقش پررنگی تو این کتاب داره. واکمن ها، نوار کاست ها، نگرانی تمام شدن باتری و خواننده‌های راک... با داستان عجین شده ن.
کاش این کتابو تو سن ۱۵-۱۶ سالگی میخوندم... اون موقع دو برابر لذت می‌بردم.
برگرفته از goodreadsدقیق متوجه نشدم رمان برای نوجوان ها بود یا بزرگسالان؟ :| واقعا بهترین رمان عاشقانه از نگاه کاربران گودریدز بوده؟
نه اینکه بد باشه ولی اگر نظر منو میخواستن هرگز بهش رای نمیدادم.
اگر مثل من زمان های زیادی رو در مترو میگذرونید و صدای فروشندگان و دیگر مردم باعث عدم تمرکزتون میشه میتونید این رمان رو برای خوندن انتخاب کنید چون انقدر زبان ساده و راحتی داره که نیازی به تمرکز نداره D:
و امیدوارم روزی بیاد که دیگه در کتاب های ترجمه شده این حجم از سانسور رو مشاهده نکنیم :|
برگرفته از goodreads
Narges Amooei
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۱۹
داستان آروم و ساده‌ای داشت. فضاش قدری جاهایی آروم و مهربون بود که تحت‌تاثیر زیباهای کوچیکی که دو طرف برای هم می‌ساختن، قرار می‌گرفتی. متن و داستان روونی داشت، میشه گفت با درصد کمی بالاوبلندی، داستان یکنواختی داشت.
به عنوان کتابی که وقت خالیت رو باهاش پر کنی و دنبال چیزی که فکرتو درگیر نکنه و ساده باشه باشی، خوب بود.
برگرفته از goodreadsحقیقتش از اول می‌دونستم به درد سن و سلیقه‌ی من نمی‌خوره:)))
برگرفته از goodreadsبه شدت لوس و بی منطق با شخصیت هایی دوست نداشتنی.
از خواندنش پشیمانم.
برگرفته از goodreads
Amene Mohammadi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۱۰
داستانی پر از حس خوب.با وجود اینکه داستان بیش از حد بعضی جاها طولانی میشد ولی منو یاد وقتایی که بی دغدغه تو نوجوونیم ساعت ها کتاب میخوندم انداخت.یاد همه ی حسای خوبی که وجود دارن تو دنیای وحشتناک امروز و شاید یادمون رفتن.شاید این کتابو به عنوان اثر ادبی به کسی معرفی نکنم ولی میدونم که برام با تلخی همراه نخواهد بود.
برگرفته از goodreads
Fateme H.
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۲/۱۶
دیشب وقتی نشستم که بخونمش، به خودم اومدم و دیدم که دو ساعت گذشته و کتاب داره تموم میشه. این قدر توی داستان غرق شده بودم که حتی یه ذره هم گذر زمان رو حس نکردم.
داستانایی که من دوستشون دارم این مدلی‌ان، خبری از عشقای اساطیری و زیبایی افسانه‌ای آدم‌هاش نیست. شخصیتا معمولی‌ان، نه خیلی خوشگلن، نه خیلی پولدار و نه غیره، آدمای معمولی‌این که هر روز دور و برمون می‌بینیم و اگر چیز خاصی دارن، اون چیز خاص یه ویژگی اخلاقیه.
کلا خیلی عالی بود. کتابای رینبو راول ماجراهای عجیب و هیجان‌انگیزی ندارن و در نگاه اول روزمره و حوصله سربر به نظر می‌رسن. اما وقتی می‌خونی‌شون... ههععیی، اکثرشون واقعا عالی‌ان!
برگرفته از goodreads
Negin Seyyedzadeh
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۱
وقتی اولین بار این کتاب رو دیدم مثل بقیه ی رمان هایی نبود که از چندین نفر تعریفشو شنیده باشم، یه چیزی بود که خودم خیلی ناگهانی کشفش کردم. چیزی که خیلی توجهم رو جلب کرد جمله ی روی کاور کتاب بود که نوشته بود: هیچ وقت عشق اولت را فراموش نمیکنی. دوستم امتیازاتش رو نگاه کرد و گفت به نظر کتاب خوبی میاد و برش داشتم. داستان کتاب دقیقا مثل روندیه که من کتاب رو پیدا کردم :))) قضیه شاید توی نگاه اول خیلی کلیشه ای باشه ولی آدمای این داستان آدمای بی نقص و آرمانی نیستن. از بین اون همه شلوغی به صورت کاملا ناگهانی النور و پارک همدیگرو پیدا میکنن و به شکل خیلی غیر قابل پیش بینی ای، بعد مقدار زیادی تنفر پراکنی عاشق هم میشن.
این اولین کتابی بود که از رینبو راول خوندم، میتونم بگم فضای داستان و آدماش منو خیلی زیاد یادِ داستانای جذاب جان گرین انداخت.
به نظرم واقعا ارزش خوندن داره. صد در صد
برگرفته از goodreadsمن این کتابو تو یه روز خوندم...خیلی متنش روان و کشش دار بود...تا وسطاش خیلی قشنگ داشت پیش میرفت خیلی خیلی قشنگ بعد نمیدونم چرا یه دفعه انقد سقوط کرد...شایدم توقع من ازش بالا بوده نمیدونم🥲شاید مثلا اگه پارسال میخوندمش عاشقش میشدم...شاید اگه انقد معروف نمیبود و توقعم بالا نمیبود امتیاز بیشتری میدادم بهش
برگرفته از goodreadsفوق العاده لطیف و پر احساس بود و حالا که تموم شده من فقط دلم میخواد گریه کنم….
برگرفته از goodreads
Books_with_kimi
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۱/۲۸
دقیقا جایی از داستان که کتاب داشت برام خسته کننده میشد اتفاقات افتاد و تاثیرشو رو من گذاشت🥲🤌
برگرفته از goodreadsخوب بود. اما من کلا با این عشق های آتشینی که تا سال ها بعد هنوز به همدیگه فکر می کنن و کاملا می میرن برای همدیگه مشکل دارم. :| و ناامید شدم از زندگی با خوندن این کتاب. (که چرا مثلا من شخصیت یه داستان نیستم و از این حرفا.) ولی خب شخصیت النور رو دوست داشتم. و همینطور ساده و روون بودن قلم نویسنده رو.
البته آخرای کتاب یکم پرشش زیاد بود. انگار مثلا نویسنده می خواست زودتر کتاب رو تموم کنه. شاید هم مشکل از ترجمه بود. :|
ولی پیشنهاد می کنم بهتون اگه می خوایید فقط برای سرگرمی، یه چیزی بخونید. :)
برگرفته از goodreads
Imaydahjr
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۲/۲۵
نگه داشتن دست النور مثل نگه داشتن یک پروانه بود، مثل تپش قلب، مثل نگه داشتن یک چیز کامل و زنده.
برگرفته از goodreads
معصومه توکلی
2 out of 5 stars
۱۳۹۸/۲/۱۷
شاید تقصیر ترجمه اش بود (که بود) ولی یک عالم نقطه ابهام و جای خالی و شخصیت های سؤال برانگیز از خواندنش برایم باقی ماند...
برگرفته از goodreads
امیرمحمد حیدری
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱/۲۶
چطور من این کتاب را در غرفه‌ی نوجوان می‌فروختم؟ به‌هرحال، داستان حول محور یک کلیشه‌ی تازه‌به‌دوران رسیده می‌چرخد که دونفری را که کاملا با دنیای اطراف‌شان غریبه‌اند و تنهایند و دچار مشکلات خانوادگی اجتماعی هستند را به‌هم می‌رساند. اما داستان سادگی قلم نویسنده را داشت که کتاب را جذاب میکرد. اِی، بدک نبود.
برگرفته از goodreadsاخرش میتونست بهتر تموم شه چون خیلی اپن بود
برگرفته از goodreads
Tina Hajibagheri
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۲/۲۵
این کتاب احتمالاً هزاران فرسخ از من دوره، اما اینکه من انقدررر باهاش همزاد پنداری کردم و مچاله شدم از خوشی و غصه و استیصال و دلتنگی، بی ربط با تواناییِ نویسنده در توصیفاتِ به جا و کافی نیست. من کیف کردم. زیاد.
برگرفته از goodreadsشاید هم کتاب خوبیه و فقط قضیه اینه که فضای عشق‌های تینیجری برای من قابل درک نیست.
برگرفته از goodreadsمی‌نویسم از دیدگاه کسی که علاقه ای به کتابهای رمنس نداره...
شاید از جهاتی الان که حدودا ۱۵ دقیقه از اتمام کتاب گذشته بهترین زمان برای برای نوشتن ریویو باشه ولی از نظر خودم من در حال حاضر به شدت درگیر احساسات پایانی کتابم و مطمئن نیستم که ده روز آینده هم همین نظر رو نسبت به کتاب خواهم داشت یا نه...
کتابای رمنس و عاشقانه معمولا برای من خسته کننده هستن و من قانونی نانوشته دارم که تا حد امکان سراغ اونها نمی‌رم ... ولی این کتاب.... بیشتر شبیه شیرینی بستنی وانیلی بعد از یه روز گرم تابستانی میمونه... ممکنه بیشتر دلت یه بستنی شکلاتی بخواد ، ولی این باعث نمیشه که از بستنی وانیلی لذت نبری...
این کتاب شیرین و ساده بود ... مثل یه بستنی قیفی ... یه طعم قدیمی، ساده و بچگانه ... با اولین گاز شیرینی خوش ایندی رو حس کردم... همون طور که آغاز کتاب به بهترین شکل شروع شد و پیش رفت... وقتی به وسطاش رسیدم یجورایی به طعم شیرینش عادت کرده بودم و میشه گفت بخش زیادی از جذابیتش رو برام از دست داده بود ... ولی انتهاش مثل رسیدن به آخر بستنی قیفی بود ...رسیدن به شکلات ته نون ... جایزه ای برای کسی که به انتها برسه ... و فرقی نمیکنه اینجا خواننده ی کتاب باشی یا کسی که یه بستنی میخوره ... جفتشون در نهایت لذت بخش بودن ...
در واقع بهترین قسمت کتاب پایانش بود ... تلخی شکلات((و کتاب))، برام شیرینترش کرد..... :)))
برگرفته از goodreads
Sara Behnam
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۳۰
درجه‌ی درام این کتاب خیلی زیاده و خیلی تلخ بود😭😭
من دلم میخواست یه پایان خوش داشته باشه
حسرت به دل یه پایان خوش موندم تو کتاب های عاشقانه‌ی تینیجری
خب اینا که مریض نبودن که بگیم احتمال مرگ هست چی میشد به هم میرسیدن، درسته جداهم نشدن ولی یه پایان باز تلخی داشت دیگه😭
از ریچی متنفرم متنفرم متنفرم😒
رابطه‌ی النور و پارک خیلی قشنگ بود و خیلی از خوندن این کتاب لذت بردم، یه جورایی حس رمانتیک کتاب کاملا بهم منتقل شده بود و دلنشین بود
برگرفته از goodreadsشاید این یکی از دورترین پیام‌های این کتاب باشه، ولی به هرحال بیشتر از همه تو چشم من اومد ...
It just happens ...
برگرفته از goodreads
Shamim Valian
2 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۱۰
بچه که بودم یکی از کتابهای محبوبم هوگو و ژوزفین بود
سادگی روایت النور و پارک، من رو به شدت به یاد اون کتاب مینداخت
پایان بندی کتاب شتابزده، گیج و گنگ بود و اصلا دوستش نداشتم
برگرفته از goodreads
Helenaaghilii
2 out of 5 stars
۱۴۰۱/۵/۸
مسخره بود بنظرم 🚶🏽♀️
یه داستان معمولی یه ایده ی قدیمی یه پایان بی معنی شب بخیر اقا🚶🏽♀️🚶🏽♀️
برگرفته از goodreads
Aishin ( woman, life, freedom)
1 out of 5 stars
۱۴۰۰/۲/۴
باید بگم وقتتونو سر این کتاب تلف نکنید :)
عاشقانه ضعیف و مفهوم کلی ضعیف‌تر.
برگرفته از goodreadsخیلی لذت بردم. نویسنده خیلی ساده اما گیرا یه داستان عاشقانه رو به نثر کشیده که آدم رو خسته نمیکنه. باید این کتاب رو خیلی قبل تر میخوندم
برگرفته از goodreads
Hamta karimi
3 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۷
خیلی آروم بود داستانش
هی منتظر بودم که یه اتفاقی بیافته که یکم هیجان انگیز شه🤦🏻♀️
ولی خب در کل دوسش داشتم و بنظرم خوندنش خالی از لطف نیست
برگرفته از goodreadsمن انتظار همچین پایانی رو داشتم ولی خب یکم هم ناامیدم کرد.
شایدهم نویسنده بهترین پایان رو برای النور و پارک انتخاب کرده. به هرحال داستان زندگی اوناست.
برگرفته از goodreadsداستان این کتاب مثل یه نسیم پاییزی بود..
میتونستی ازش لذت ببری و فقط بذاری اون نسیم خنک صورتتو نوازش کنه و نفس بکشی اما بعدش همون نسیم مریضت میکنه و از پا درت میاره!
کتاب از شخص سوم درباره زندگی پارک و النور روایت میشه و با اینکه از زبان خود شخصیت ها نیست ولی به راحتی میتونی باهاش ارتباط بگیری و لمسش کنی.
دو تا نوجوون ۱۶ ساله که اولین بار در اتوبوس مدرسه همدیگرو میبینن و اتفاقی میافته که اصلا فکرشو نمیکنن.
احساسات النور کاری میکنه که با وجود خانواده‌ی سمی ای که داره خطر هر چیزیو به جون بخره و شجاعتشو نشون بده ؛ در مقابل پارک هرکاری برای این عشق میکنه!
پایان بندی کتاب رو دوست داشتم و اینکه بعضی وقتا نویسنده مرموزبازی در میاورد برام باحال و اعصاب خوردکن بود!
یکی از چیزایی که رو مخم بود این بود که کتاب یکمی کند پیش میرفت و بعضی وقتا خسته کننده میشد ولی اونقدر زیاد نبود.
در کل به عنوان یک کتاب رومنس تینیجری دوستش داشتم و از خوندش تو هوای پاییزی لذت بردم!
پ.ن1 : وقتی به موقعیت النور توی مدرسه و توی خونه فکر میکنی فقط دلت میخواد بغلش کنی و باهاش گریه کنی..
پ.ن2 : خانواده پارک به شدت دوست داشتی بودن!
پ.ن3: این کتاب رو در حالی تموم کردم که تو حیاط بودم و اولین نم پاییزی اومده!(ذوق)
شاید اگه هنوزم دبیرستانی بودم، خوندن النور و پارک، قلبم رو به تپش مینداخت. یه داستان نوجوون پسند که نشون داد شکل گیری اولین عشق چطوری بود. فصل های ابتدایی، رغبتم برای پیوسته خوندنش کم بود. جوری نبود که نتونم کتاب رو زمین بذارم و به سرعت تمومش کنم. اما از اونجایی که عشق النور و پارک قوی تر شد و گره هایی که توی داستان ایجاد شده بود شروع به باز شدن کردن
، خوندن منم سرعت گرفت و اینجوری شد که چیزی نزدیک به 300 صفحه رو توی چند ساعت تموم کردم و خسته نشدم. بارزترین حسی که موقع خوندن عاشقانه النور و پارک بهم دست میداد این بود که چقدر موقتی به نظر میاد، هرچند که امیدوار بودم واقعا موقتی نباشه شاهد یه رومنس طولانی تر باشم.
النور و ناپدریش.
پارک و خط چشم کشیدن هاش.
ایمپالا و فرار.
مینه سوتا، شهر هزار دریاچه.
و عشقی به کوتاهی یه چشم برهم زدن.
اگه شما هم مثل من کتاب النور و پارک توی قفسه کتابخونه تون نشسته تا قبل از اینکه دیر بشه خوندنش رو شروع کنین چون توی بیست و دو سالگی اونقدر که باید قلبتون رو به تپش نمیندازه. اما درس های زیادی برای یادگیری داره.
پی نوشت:مبحث نژاد پرستی توی این کتاب به خوبی توصیف شده بود. که به نظرم یکی از امتیازهای مثبتش محسوب میشد.
برگرفته از goodreads
Mohadese p
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۹/۱۷
یک عاشقانه ی تینیجری!
عشق دو نوجوون ۱۶ ساله
النور،دختری مو قرمز و درشت هیکل از خانواده ای پرجمعیت و تقریبا فقیر است، ناپدری النور مردی الکلی، عصبی و بدرفتار است که زندگی را برای النور سخت کرده و النور از او متنفر است
و
پارک پسری نیمه کُره ای است علاقه ی زیادی به کتاب های مصور و موزیک دارد و کمی منزوی است. النور در اولین روز مدرسه، در اتوبوس کنار پارک می نشیند و کم کم شروع به خواندن کتاب های مصور در دستان پارک می کند و به آن ها علاقه مند می شود.پارک متوجه این علاقه می شود. پس از مدتی، پارک کتاب هایش را به النور قرض می دهد,علایق مشترکشان کم کم باعث دوستی این دو می شود و بعد چیزی بیشتر از دوستی معمولی...
توصیفات عاشقانه ی کتاب خیلی لطیف بود و به دل می نشست...از اواسط برام خسته کننده شد و فقط می خواستم بدونم سرنوشت دوستی النور و پارک چی می شه!
از متن کتاب:
حق با النور بود او هیچ وقت خوب به نظر نمی رسید او مثل هنر بود و هنر هیچ گاه خوب به نظر نمی رسد؛ به نظر می رسد تنها باعث ایجاد حسی در شما می شود.
برگرفته از goodreadsهنگام خوندن این کتاب واقعا نمیتونستم بفهمم سانسور شده یا خود نویسنده اینطور نوشته. مثلا اینکه هرگز نمی‌فهمیم دلیل اینکه تاکید داشت روی حمام رفتن النور و اینکه اینقدر سختش بود و حتما باید ریچی خونه نبود، چی بود. البته چند صفحه‌ای از کتاب اصلی خوندم و به نظرم نیومد که خیلی سانسور شده باشد. (به هرحال جملات کتاب خیلی ساده و برای انگلیسی خوندن بسیار مناسبه. ای کاش زبان اصلی خوانده بودم حداقل)
شخصیت‌پردازی کتاب خیلی ضعیف بود. اصلا نتونستم بفهمم چرا پارک عاشق النور شد. چون از نظرش زیبا نبود که بگیم در نگاه اول عاشقش شده و ازش شناختی هم نداشت که بگیم رفتار و اخلاقیاتش رو دوست داشته. در مورد ریچی هم نویسنده فقط با ذکر عبارات بدی‌ش رو نشون میداد و خیلی کارهایش رو توصیف نمی‌کرد تا بتونیم موقعیت النور را بیشتر ترک کنیم. نویسنده خیلی سعی داشت مشکلات و سختی‌های زندگی النور رو بگه ولی طرز گفتنش ملموس و درک‌شدنی از سوی من مخاطب نبود. در انتها هم نفهمیدم النور به چه علتی پارک رو طرد کرد.
برگرفته از goodreads
Reza Jalali
2 out of 5 stars
۱۳۹۷/۲/۱۷
خب برای دوستان ایرانی که میخوان این کتاب رو بخونن باید بگم که اگر اهل کتاب های جدی هستید به هیچ وجه این کتاب رو حتی ورق نزنید.
شخصا توی این این سبک کتاب های زیادی خوندم ولی "الانور و پارک" از اون دسته کتاب هایی بود که من خودم رو چنگ میزدم تا تموم بشه.
قلم خانم راول جذاب است مخصوصا نحوه داستان سرایی ولی چیزی که اذیت کننده است اینه که در بیشتر جاهای این کتاب اینقدر اضافه کاری انجام شده که تو هر لحظه خسته تر از قبل میشی و با خودت میگی "خدای من... واقعا؟!؟" بطور مثال اولین مکالمه تلفنی این دو نفر که یک بخش از کتاب بهش داده شده و تا صدای نفسهای دو نفر رو شما حس میکنید!
فکر کنم این کتاب برای دبیرستانی ها جذاب باشه چون اون گرمای عشق های اول و کودکانه رو خوب روایت کرده ولی هیچ جذابیتی در اون نیست.
برگرفته از goodreadsمن در مورد این کتاب خیلی تعریف شنیده بودم اما وقتی خودم شروع کردم به خوندنش واقعا ازش لذت نمیبردم و حتی خواستم وسطش کتابو ببندم بذارم کنار...
۱ ماه طول کشید که بخونمش و یه سری مسائلش برام حل نشدنی بود
مثلا اصلا مشخص نبود که فضای کتاب برای دهه ی ۱۹ میلادیه
یا تا صفحات آخر کتاب مشخص نبود که کی روی کتاباش مینویسه
۵۰ صفحه ی آخر که خیییلییی سریع پیش میرفت و اصلا نفهمیدم که چیشد
اون قسمتی که پارک داشت النور رو میبرد خونه ی داییش و النور خوابید ناراحت شدن پارک عجیب بود... این دختر داشت از خونه اش فرار میکرد و ناپدریش دنبالش بود و ساعت های پر استرسی رو گذرونده بود اینکه بخوابه خیلی چیز نرمالیه...
درکل جزو کتابای مورد علاقه ام نبود..
برگرفته از goodreadsاصلا به من که نچسبید. خوب بود یه جورایی چون میگفت دیدگاه افراد توی عشق میتونه متفاوت باشه.
اما کلا تمام پانچ لاین های کتاب رو میشد ریخت توی یکی دو صفحه و بقیه اش و اصلا نخوند!
سبک عشق بازی شون هم خنده دار بود : کف دست هم رو فشار میدادن؟ این دیگه چه کاریه و اینکه پسره بعد از دیدن لباس نیمه برهنه دختره همه اش زیرش رو تلاش میکرد تصور کنه... این تیکه اش حالم رو به هم میزد.
چون اصلا عشق نیست و توهین به انسانه از نظر من. چون میتونه باعث بشه کسی ارزش برای عاشق واقعی قائل نشه. کسی که برای عشقش زحمت میکشه و شب و روز گریه میکنه. یه جورای به مغز آدم فرومیکنه که حتی تفاوت های عاشق ها هم محدوده و بهرحال زیر لباس معشوق رو همه تصور میکنن. که حال به هم زن بود.
اما در نهایت حقشون بود که به هم برسن
برگرفته از goodreadsاگه بخوام از این کتاب حرف بزنم باید روزها و هفته ها بنویسم و صحبت کنم. رینبو راول نویسنده محبوب منِ و کتاباش همیشه در عین روزمره بودن به طرز خارق العاده ای دلنشینن! که از بین همه کتاب هاش این کتاب برای من جای جداگانه و خاصی داره.
عاشق نوشته ی روی کتابم که میگه:
" آنها انقدر باهوش هستند که بدانند اولین عشق هیچگاه دوام ندارد، اما آنقدر شجاع و مصمم هستند که برای با هم بودن تلاش کنند."
اگه تا حالا عاشق شدید و از داشتن اولین عشقتون پشیمون نشدید، این کتاب کلی حس خوبو راجع به اون فرد توی دل و ذهنتون زنده میکنه =)
برگرفته از goodreadsنویسنده خیلی قشنگ دنیای نوجوونا رو به نمایش گذاشته؛ به نظرم برای افرادی که به این ژانر علاقه دارند کتابِ مناسبیه!
پایانِ کتاب به شدت باز بود و یهو تموم شد و من انتظار داشتم بهتر تموم بشه اما جمله‌های آخر رو دوست داشتم.
این کتاب به من یاد داد که عشق و عاشقی برای همه هست و فقط خوشگلا حقِ عاشق شدن رو ندارند؛ به نظرم ما آدما همه‌مون یه تابلوی نقاشی هستیم و افرادِ کمی قادر به دیدنِ تمومِ رنگ‌ها و زیبایی‌های ما هستند و اگه کسی تواناییِ دیدنِ شما رو نداره دلیل نمیشه که شما یه اثرِ به دردنخور باشید! پس همیشه دنبالِ کسایی بگردین که نه تنها تواناییِ دیدنِ شما بلکه تواناییِ کشفِ شما رو نیز داشته باشند.
برگرفته از goodreadsبخشی از کتاب:
النور زمزمه کرد: «وقتی با هم نیستیم، انگار حتی نفس نمی‌کشم. صبح روز دوشنبه که تو رو می‌بینم، مثل اینه که شصت ساعت نفس‌مو حبس کرده‌م. احتمالا به خاطر همینه که سگ می‌شم و واسه همینه که مدام می‌پرم بهت. تمام مدتی که پیش هم نیستیم، فقط به تو فکر می‌کنم، به تمام کارایی که با هم انجام می‌دادیم. خیلی دردناکه، چون هر ثانیه‌ش برام مهمه. و چون از کنترلم خارجه، نمیتونم به خودم کمک کنم. من حتی مال خودمم نیستم، من مال توام، و چی میشه اگه تصمیم بگیری دیگه منو نخوای؟ چطور میتونی همون جوری که من تو رو می‌خوام، منو بخوای؟»
برگرفته از goodreadsبعد از یک سال، بعد از همراه شدن کتی با پارک تو جشن رقص فارغ‌التحصیلی، النور فقط با سه کلمه جواب تمام نامه‌های فرستاده شده از سمت پارک رو داد. پارک لبخند زد!
مملو از هیجان، حس تازه‌ی عشقِ جوانی و نوجوانی و بلوغِ حاصل از تجربه تپیدنِ قلب و لرزیدنِ دستت برای یک شخصِ غیر.
موزیک و کتابهای کمیک، بهترین اتصال دهنده‌ی قلب آدمهای غیرعادی بهم بود!
با نگاهی آسیب شناسانه به زندگی زنانی که شجاعت ندارند و عدم این توانایی نه تنها به خودشان بلکه به اطرافیان و فرزندانشون هم لطمات جدی وارد میکند.
برگرفته از goodreads
Katherine Bloom
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۱۰
حتی وقتی سرت خیلی شلوغه هم راحت میتونی این کتابو بخونی چون خیلی روون نوشته شده ..
عشقشونو دوست داشتم ، سبکشم دوس داشتم چون سبکش تینیجری بود و نزدیک به سن و سال من و قطعا کسی به سن من بهتر میتونه این کتابو درک کنه ..
کتابش باعث شادیم میشد ولی آخرش واقن غمگین شدم خیلی غمگین تموم شد ..
مشکلات خانوادگی النور هم به خوبی نمایان میشد که واقعا حال آدمو خراب میکرد از این آشفتگی .. 😔
" هیچوقت عشق اولت را فراموش نمیکنی "
برگرفته از goodreadsکاملا مطمئن بود که به او، برای نجات زندگی‌اش یک تشکر بدهکار است. نه فقط دیروز بلکه تمام روزهایی که از آشنایی‌شان گذشته بود. این باعث میشد حس کند خنگ‌ترین و ضعیف‌ترین دختر دنیاست. اگر کسی نتواند زندگی خودش را نجات دهد آیا زندگی‌اش اصلا ارزش نجات دادن دارد؟
سعی کرد به او بگوید تو زندگی مرا نجات دادی، نه تا ابد، نه برای همیشه، احتمالاً فقط به طور موقت. ولی زندگی مرا نجات دادی. پس حالا به تو تعلق دارم. منی که اکنون وجود دارد متعلق به توست. برای همیشه.
برگرفته از goodreadsمیشه گفت این اولین کتاب عاشقانه نوجوانان بود که خوندم( اولیش Turtles all the way down بود که بیشتر روانشناسی محسوب میشه تا عاشقانه)و پر از احساسات و حسرت‌ها و دلتنگی‌ها بود.
رابطه عاشقانه الینور و پارک ممکنه اولش عجیب به نظر برسه(خیلی عجیب و کند و آهسته)ولی هر چی جلوتر پیش میره این وابستگی و علاقه بینشون بیشتر میشه و من رو جذب روابط و مکالماتشون کرد.
چیز بیشتری نمیشه گفت—یا حداقل من نمیتونم بگم—پر از حس سردرگمی و عجایب رابطشون بود…
«سجاد.ع»
برگرفته از goodreads-پایان بازش چون یکم محدودیت داشت دوست داشتم
-واقعنی عشق بین دوتا ادم زیر ۱۸ سال خیلی حال به هم زنه
-بابای پارک چجوری پدره ؟ پدر نمونه به این میگن :p :/
-فکر کنم میتونه ادامه it ends with us میتونه باشه این کتاب
-یه جاهاییش واقعا "وات د هل" هه ، یه جاهای دیگش"آخه چرا"، مثل اولش
-انتظار همچی چیزیو داشتم ، اون یه ستاره هم بخاطر جاهاییش که خوشم نیومد
برگرفته از goodreads
Bella Mousavi
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۱۹
پارک رو دوست داشتم. خیلی خیلی زیاد! و چقدر پدرش خوب بود. همه خونوادش عالی بودن. همشون پیش میومد رفتاری داشته باشن که رو مخ باشه و خوب نباشه ولی درکل عالی بودن.
النور رو خیلی وقتا درکش نمیکردم. شاید چون خودم هیچوقت تو همچون شرایطی نبودم. از ناپدریش متنفرمممم چی میشه که یه نفر انقدررر بد بشه اخه :/
من داستانای عاشقانه زیاد نمیخونم زیاد علاقه ای ندارم ولی خوشحالم که این کتابو خوندم
برگرفته از goodreads
Hamideh Parsaeian
2 out of 5 stars
۱۳۹۶/۱۰/۱۷
رمان نوجوان همیشه از این جنبه برام جذاب بوده که میتونم پابه‌پای قهرمان قصه یه سری چیزا رو از نو تجربه کنم، اولین عشق، اولین فقدان، اولین تجربه‌ی سوگ و الخ. خب این کتاب نتونست این حس رو در من ایجاد کنه. ایشالا که به خاطر کبر سن نیست :دی
برگرفته از goodreads
Nazanin. S.t.
2 out of 5 stars
۱۳۹۹/۲/۲۷
داستانش.. خب چطور بگم. ساده بود. هیچ پیچش یا هیجان خاصی نداشت کاملا قابل پیش بینی بود و نسبت به وقتی که گرفت(با توجه به ترجمه ی.. نه چندان خوبش) چیز خاصی بهم اضافه نکرد.و فکر کنم حتی یکم پشیمونم از وقتی که براش گذاشتم.
برگرفته از goodreads
Parniabooks
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۴/۲۴
بعضی‌وقت‌ها به نظر می‌رسید که هرگز قادر نخواهد بود درمقابل چیزهایی که پارک بهش داده بود؛چیزی به او بدهد.مثل این بود که هر روز گنج‌هایی را بدون اینکه حتی بهش فکر کند بر سر او می‌ریخت؛بدون اینکه ارزشش را درک کند:)✨️
برگرفته از goodreads
Gazal Farahbakhsh
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۱۸
نه نه نه نه نه نباید اینجوری تموم میشد لعنتی
لعنت بهت ریچی واییییییییییی
نمیتونم:)
دیگه بسه:)
شخصیت پردازی خوب بود ولی عالی نبود
اوایل (تا اواسط )به نظرم حس پارک قوی تر بود ولی آخرش پشیمون شدم🥺🤌🏻
مادر پارک یکم رو مخ بود ولی بعدش باهاش کنار اومدم
برگرفته از goodreads
Amirreza Piw
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۴/۱۱
از اون دفعاتی که تاسف خوردم واسه اینکه سنم گذشته از اینجور کتاب ها !!!
برگرفته از goodreadsخیلی ناراحت شدم. ولی خیلی خوب بود
برگرفته از goodreadsبسیار داستان زیبا،عاشقانه و تاثیر گذار بود که تاثیر عشق رو به زندگی به خوبی نشون میداد
برگرفته از goodreads
Arefe Shahhosseini
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۱/۲۳
رمان بدی نبود... اما نمیدونم واقعا چیزی ازش یاد گرفتم یا نه ! بنظرم میتونست محتوی قوی تری داشته باشه ...
برگرفته از goodreads
Sina Abdi
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۰/۷
فکر کنم ده سالی دیر بود برام خوندن این کتاب، داستان خوب و قابل لمس هستش ولی بیشتر مناسب سنین ۱۸ تا ۲۳ هست
برگرفته از goodreadsFaezeh Ghaffari
5 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۰/۲۴
رفتار و طرز فکر "پارک" تحسین‌برانگیز بود!
برگرفته از goodreadsMohammadamin Kouti
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۴/۷
عالییییی
برگرفته از goodreadsبد نبود. من دوستش داشتم ولی خب همیشه موقع خوندنش این حس رو داشتم که for the love of god they are just 16 و خب اره به خاطر همین نمیتونستم خیلی جدیشون بگیرم..
برگرفته از goodreads
Mina Sharifi
5 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۰/۳
عالی.
برگرفته از goodreads
MARYAM Torabi
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۱۵
برای سنین نوجوان بنظرم خیلی هم خوبه
برگرفته از goodreads
Amir Mahdi
2 out of 5 stars
۱۴۰۰/۱۲/۲۵
نمي دونم بايد چي بگم بعد از مدت ها يك كتاب صرفا عاشقانه خوندم و اصلا از كتاب لذت نبردم به نظرم از يك جايي به بعد ديگه لوس بازي شده بود البته اين نظر منه و واقعا درك نمي كنم چجوري اين كتاب بهترين كتاب عاشقانه گودريدز شد يعني كتاب بهتر نبود؟ قبلا فن گرل رو خوندم و اون هم منو جذب نكرد و فكر كنم كلا نمي تونم با قلم و تفكر خانم راول ارتباط بر قرار كنم
برگرفته از goodreads
Haniyeh Mir
3 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱/۱۸
یکی از قشنگ ترین کتابایی بود که خوندم راستش :)
داستان گیرا و جذابی داشت واقعا شدیده زیبا بود.
برگرفته از goodreadsعاشقانه‌ی کیوت و دوست داشتنی‌ای بود:)
برگرفته از goodreadsSara Hasanpour
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱/۱
یه عشق تینیجری جذاب بود. از اون رمانایی بود که مطمئنم فیلمشم میسازن. داستان دو تا نوجوانی که خیلی با هم فرق میکنن ولی اگه بزرگسال باشید و به این سبک علاقه نداشته باشید حوصلتون سر میره.
برگرفته از goodreads"النور و پارک"اولین رمان نویسنده آمریکایی رینبو راول است. داستان عاشقانه ی دو نوجوان 16 ساله با نامهای النور و پارک...!
کتابی بسیار شیرین و غمگین!
یه جورایی نویسنده می خواست بهمون بگه که لازم نیست عشقمون حتما کامل باشه! یا طرف مقابل خاص باشه تا بتونیم عاشقش بشیم...
همینکه خودش باشه ، کافیه..!
النور و پارک به سادگی هم رو دوست داشتن.فقط همدیگه رو دوست داشتن و حتی نمیدونستن دلیل اینکه عاشق هم ان چیه...!البته شاید بهتره بگم نمیتونستن توضیخ بدن دلیلش رو ، چون عشق رو نمیشه توصیف کرد...
به قول جین وبستر در رمان بابالنگ دراز :
(..اگر عاشق بوده اید که نیازی به شرح و بسط نیست و اگر نبوده اید که من نمیتوانم برایتان شرح بدهم..)
یهو به خودت میای میبینی یه نفر رو به حد مرگ دوست داری...
از خودت میپرسی :چرا؟!
خودت جواب میده :نمیدونم😶
این عشقه..❤
دلیل هم واسش پیدا میکنیاااا...اما اون دلیلارو عشق پیدا نکرده...عقل تراشیده واسمون..😉
در مجموع ساده و خالصانه بود و پیشنهاد میشود..😶✌
برگرفته از goodreads
This is Feyre
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۳/۴
یه عصر پاییزی اینو تو کتابخانه یک غریبه پیدا کردم
چند ساعتی زیر نور غروب خوندمش
اوایل داستان خوب شروع میشه ولی یجایی از کار افت بدی پیدا میکنه ولی همین ریتم ؛ کشش لازم رو برای ادامه دادنش ایجاد میکنه
از آشناییشون تا آخر داستان.... و خودم به شخصه خلاقیت های النور رو تو داستان دوست داشتم .
برگرفته از goodreadsMaryam Mesforush
3 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۲۳
شخصیت‌های النور و پارک، متفاوتند.
از آن دست کتاب‌هایی نیست که عاشقانه محض باشد، نویسنده شما را درگیر تفاوت‌های شخصیتی، اجتماعی، خانوادگی و حتی نژادی کاراکتر‌ها میکند.
النور برخلاف هر آن‌چیزی است که در تمام داستان‌های عاشقانه شنیده‌ایم.
و پارک هم، شاهزاده جنگجو و قوی‌ای نیست که از یک قهرمان مرد داستان عاشقانه انتظار داریم.
ولی عشق این دو نوجوان، ظریف است و قابل درک.
تمام آن‌چیزی است، که ممکن است برای هرکسی اتفاق افتاده باشد.
النور زیبایی‌اش، شخصیتش، خانواده‌اش، مشکلاتش و حتی لباس پوشیدنش خاص خودش است. و پارک، این خاص خودش بودن النور را دوست دارد.
داستان این دو نوجوان، داستان آشنایی است.
برگرفته از goodreads
Hasti Nekouzad
1 out of 5 stars
۱۳۹۹/۳/۱۷
خیلیییییی کتاب ضعیفی بود از همه نظر های داستان ،پایان،شخصیت و حتی طرز نوشتنش
اصلا نخونینش
برگرفته از goodreads
