بیشک چیزهایی بوده که در کودکیمان درست از آب درنیامدهاند؛ والدینمان بینقص نبودهاند؛ در معرض موقعیتهای سختی قرار گرفتهایم؛ مشکلاتی وجود داشته که باید با آنها مواجه میشدهایم، اما در سنین پایین نمیتوانستهایم بهدرستی با آنها کنار بیاییم و … . تا جایی که توانستهایم تلاش کردهایم خودمان را سازگار کنیم، اما معمولاً این زخمهای اولیه در بزرگسالی همچنان فشار شومی بر زندگیمان وارد میکنند.
در ٰکتاب "کودکی و آسیبهای روانی به روایت مدرسه دوباتن" با زبانی ساده و قابلفهم، نقش دلبستگی در سلامت روان، انواع تجربیات آسیبزا در دوران کودکی، پیامدهای تجربیات آسیبزا و مقابله با این تجربیات را بررسی میکند و به تأثیر آنها بر سلامت روان در بزرگسالی میپردازد.
اشاره به این تجربیات میتواند معذبکننده باشد، زیرا چنین به نظر میرسد که صرفاً داریم بهانه جور میکنیم، اما درواقع داریم حقایق مهمی را بررسی میکنیم دربارهی اینکه چرا اینگونهایم. اینکه ببینیم مشکل از کجا آب میخورد میتواند تغییر عظیمی در آگاهیمان از خود ایجاد کند.