داستان یک دسته گل بنفشه که نام کتاب از آن گرفته شده، روایت عشقی ناتمام است. عشق معلم به شاگرد. دانا معلم پیانو بود. آن روز صبح قبل از آنکه برای تدریس از خانه خارج شود یادداشت آندرآ را دریافت کرده بود. فقط چند قطره اشک ریخته بود. چون مثل همیشه باید سر وقت سر درس خود حاضر میشد ولو میبایستی آرام باشد. معلم هرگز حق ندارد عصبی باشد.
کتاب «یک دسته گل بنفشه» اثر آلبا دسس پدس، مجموعهای از ۲۱ داستان کوتاه است که در سال ۱۹۳۸ منتشر شد. داستانهای این کتاب به موضوعات مختلفی از جمله عشق، خیانت، فقر، نابرابری اجتماعی و جنگ میپردازند.
در داستانهای دسس پدس میتوان جامعهی ایتالیا را در خلال جنگ شناخت و به آنچه در میان فرهنگ آنها جاری است پیبرد. آنچه در این داستانها به چشم میآید اهمیت دادن او به مسئله زنان در خلال جنگها و سنتها و فرهنگها است.
و بازتاب زندگی و نوع نگاه جامعه به آنها است.
داستانهای این نویسنده بهخاطر روایت روان و گیرا، شخصیتپردازیهای قوی و نگاه انتقادی به جامعه شناخته میشوند. او در این داستانها، بهخوبی از طنز و تراژدی برای پرداختن به موضوعات اجتماعی استفاده میکند.
کتاب «یک دسته گل بنفشه» اثری ارزشمند است که با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی، مخاطب را به تأمل و اندیشه وا میدارد. این کتاب، بهخاطر ارزشهای ادبی و اجتماعی خود، به یکی از آثار کلاسیک ادبیات ایتالیا تبدیل شده است.