غلامحسین ساعدی در رمان تاتار خندان، خواننده را به سفری در تاریخ ایران میبرد و برشی از جامعه ایران با دغدغههای خاص آن را به تصویر میکشد. تاتار خندان نام روستایی است که یک پزشک جوان برای رهایی از شکستهای زندگی مدرن شهری به آن پناه میبرد و خود را به تبعیدی خودخواسته میفرستد.
داستان از چه قرار است؟
راوی داستان، پزشک جوانی است که از زندگی در شهر و نقشی که مدرنیته به او تحمیل کرده، خسته شده است. او به دنبال یافتن آرامش و معنای زندگی، راهی روستای تاتار خندان میشود. داستان با ورود او به روستا آغاز میشود و با جا افتادن او در میان روستاییان و پیدا کردن جایگاه خود در آن جامعه، رو به جلو حرکت میکند.
طنز و طعنه در داستان
با وجود اینکه داستان تاتار خندان به مسائلی جدی و گاه تلخ میپردازد، اما ساعدی با استفاده از طنز و طعنه، آن را از یکنواختی و کسالت دور میکند. لحن طنز داستان، خواننده را مجذوب خود میکند و به او کمک میکند تا با شخصیتها و موقعیتهای داستان ارتباط برقرار کند.
تاتار خندان، رمانی خواندنی و جذاب است که خواننده را به سفری در اعماق ایران و کشف معنای زندگی میبرد. این رمان، تصویری از جامعه ایران در دورهای خاص را ارائه میدهد و خواننده را با چالشها و دغدغههای انسان مدرن آشنا میکند.