معرفی کتاب آدمها در راه پایان
نویسنده اکبر تقینژاد، انتشارات ققنوس
کتاب "آدم ها در پایان راه" اثر اکبر تقی نژاد، مجموعه داستانی از 12 داستان کوتاه است که به بررسی زندگی و مرگ انسان ها می پردازد. تقریبا در تمام داستان های این مجموعه، مرگ نقشی کلیدی دارد. نویسنده به بررسی مرگ از زوایای مختلف، از جمله مرگ ناگهانی، مرگ تدریجی، مرگ خودخواسته و مرگ غیر منتظره میپردازد. ر کنار موضوع مرگ، نویسنده به دنبال پاسخ به این سوال است که "معنای زندگی چیست؟" او به بررسی زندگی انسانها از بدو تولد تا مرگ میپردازد و نشان میدهد که چگونه هر انسانی در جستجوی معنای زندگی خود است. سرنوشت نیز یکی از مضامین کلیدی این کتاب است. نویسنده به بررسی این سوال میپردازد که آیا زندگی انسانها از پیش تعیین شده است یا انسان ها آزاد هستند که سرنوشت خود را انتخاب کنند. تنهایی یکی دیگر از مسائلی است که ذهن نویسنده درگیر آن بوده است. نویسنده به بررسی تنهایی انسانها در دنیای مدرن میپردازد و نشان میدهد که چگونه انسانها در روابط خود با دیگران دچار تنهایی و انزوا میشوند.
سبک داستانی کتاب آدمها در راه پایان
سبک داستانهای این کتاب واقع گرایانه است. نویسنده به دنبال به تصویر کشیدن زندگی انسانها به گونهای است که واقعی و باورپذیر باشد. او از زبانی ساده و روان استفاده میکند و از به کار بردن اصطلاحات پیچیده و دشوار خودداری می کند. شخصیت های داستان های این کتاب انسان های معمولی هستند که با مشکلات و چالش های زندگی روزمره روبرو هستند. نویسنده به خوبی شخصیتهای داستان های خود را پرداخت کرده است و خواننده می تواند به راحتی با آنها همذات پنداری کند. فضای داستانهای این کتاب بیشتر در ایران معاصر اتفاق می افتد. نویسنده به خوبی فضای داستانهای خود را به تصویر کشیده است و خواننده میتواند به راحتی خود را در آن فضا تصور کند. لحن داستان های این کتاب بیشتر تلخ و غم انگیز است. نویسنده به دنبال به تصویر کشیدن واقعیتهای زندگی انسان ها است، حتی اگر این واقعیت ها تلخ و ناگوار باشند.
درونمایه داستانهای آدمها در راه پایان
تنهایی عشق سرنوشت امید ایمان بخشش رهایی
بخشی از کتاب:
محمد معروف به مسکین موقع مرگ سی ساله به نظر میرسید، اما نه کارتی برای شناسایی همراه خود داشت نه مادری مادری آمد و به صورتش چنگ انداخت و گریه و زاری کرد.
تقی نژاد درباره آدمها در راه پایان می گوید:
این کتاب درباره مرگ نیست، بلکه درباره زندگی است. درباره لحظاتی که میگذرند و دیگر برنمیگردند. درباره فرصتهایی که از دست میدهیم و آدمهایی که از دست میدهیم. نوشتن این کتاب برای من تجربه سختی بود. من به خاطر مرگ پدرم و مرگ برخی از دوستانم بسیار غمگین بودم. اما نوشتن این کتاب به من کمک کرد تا با غم و اندوه خود کنار بیایم. همه ما روزی به پایان راه میرسیم، اما مهم این است که چگونه زندگی کنیم. من امیدوارم که این کتاب به خوانندگان کمک کند تا زندگی خود را با ارزشتر و معنادارتر زندگی کنند. من در این کتاب به دنبال پاسخ به این سوال نیستم که معنای زندگی چیست. من فقط میخواهم خواننده را به فکر کردن وادار کنم.