"آفتاب پرست نازنین" رمانی است که در دل کوهستان‌ها و برف‌های مرزی ایران و عراق جریان دارد و خواننده را به سفری پر پیچ و خم در میان روابط انسانی پیچیده و عواقب جنگ می‌برد. محمدرضا کاتب، نویسنده این اثر، با زبانی ساده و روان، داستانی را روایت می‌کند که در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما لایه‌های پنهان و معماگونه‌ای را در دل خود جای داده است.
محمدرضا کاتب کارگردان و نویسنده در سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. او در رشته کارگردانی در دانشگاه به تحصیل پرداخت و بعد از آن مشغول ساخت فیلم و سریال شد. کتاب هیس او را به عنوان یک نویسنده در جامعه‌ی کتاب‌خوانان و نویسندگان شناساند و همچنین به عنوان رمان برتر سال برگزیده شد. یکی از ویژگی‌های قابل توجه آثار او این است که به هیچ عنوان قطعیتی در روند داستان‌هایش وجود ندارد، به نحوی که هرگز نمی‌توان در مورد پایان داستان‌های او قاطعانه نظر داد.
داستان این کتاب حول محور دختری جوان می‌چرخد که درگیر یک ماجرای آدم‌ربایی می‌شود و در این مسیر، به دنبال پاسخ پرسش‌های بسیاری درباره زندگی و روابطش است. از سوی دیگر، مردی عراقی با گذشته‌ای تلخ، به ایران آمده تا انتقام مرگ فرزندش را بگیرد. این دو روایت، در میانه‌ی رمان به هم گره می‌خورند و تصویری کامل از تأثیرات مخرب جنگ بر زندگی افراد را به نمایش می‌گذارند.
کاتب در این رمان، به بررسی روابط پیچیده مادر و دختر، اعتماد و خیانت، انتقام و بخشش می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه جنگ، ریشه‌های عمیقی در روان انسان‌ها می‌کارد و باعث ایجاد تنش و اختلاف بین افراد می‌شود. کارگاه مجسمه‌سازی، به عنوان فضایی نمادین، محلی برای تلاقی فرهنگ‌ها و هویت‌های مختلف است. در این مکان، انسان‌هایی با گذشته‌ها و انگیزه‌های متفاوت، در کنار هم به کار مشغول‌اند و در عین حال، در رقابت و سوءتفاهم با یکدیگر زندگی می‌کنند.
یکی از ویژگی‌های بارز این رمان، استفاده از روایت دوگانه است. این شیوه روایت، به خواننده اجازه می‌دهد تا از دیدگاه شخصیت‌های مختلف به داستان نگاه کند و درک عمیق‌تری از اتفاقات رخ داده پیدا کند. همچنین، پایان‌بندی غیرمنتظره و معماگونه رمان، خواننده را به تأمل و بررسی بیشتر داستان وا می‌دارد.
"آفتاب پرست نازنین" رمانی است که به سادگی از کنار آن نمی‌توان گذشت. این رمان، با پرداختن به موضوعات پیچیده و انسانی، خواننده را به فکر وامی‌دارد و او را به دنیایی می‌برد که در آن، مرز بین خیر و شر، سیاه و سفید، بسیار مبهم است.
مخاطبان این رمان افرادی هستند که به داستان‌های پیچیده با روایت‌های چندگانه، بررسی روابط انسانی، و تأثیر جنگ بر زندگی افراد علاقه‌مندند.