کتاب دشمن مردم نمایشنامهای از آرتور میلر است که در سال 1950 منتشر شد. این نمایشنامه اقتباسی از نمایشنامهای به همین نام اثر هنریک ایبسن است که در سال 1882 منتشر شده بود.دکتر توماس استوکمن ، پزشک آبگرمهای یک شهر کوچک، متوجه میشود که آب آشامیدنی شهر آلوده است. او این موضوع را به مقامات شهر اطلاع میدهد، اما آنها به دلیل ترس از اینکه این موضوع به صنعت گردشگری شهر آسیب برساند، از افشاگری او جلوگیری میکنند. استوکمن علیرغم مخالفت مقامات شهر، تصمیم میگیرد مردم را از خطر آلودگی آب آشامیدنی آگاه کند.دشمن مردم به مسائلی مانند مسئولیت فردی، قدرت، فساد و اهمیت حقیقت میپردازد. این نمایشنامه به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه یک فرد میتواند در برابر قدرتمندان بایستد و از آنچه درست است دفاع کند.از این کتاب چندین بار به فیلم و تئاتر اقتباس شده است. از جمله اقتباسهای مشهور این نمایشنامه میتوان به فیلمی به همین نام محصول سال 1971 به کارگردانی پیتر زینر اشاره کرد.
آرتور میلر:
واژه «اقتباس» برای من مفهوم ناخوشایندی دارد. ظاهراً به این معنیاست که نویسندهای خطر جابهجا کردن ساختار کاری را بپذیرد و یا بدتر از آن عناصری را بدون اجازه نویسنده اصلی حذف کند و یا تغییر دهد. بیشتر اوقات، اقتباس زمانی اتفاق میافتد که نویسندهای توان خلق اثری را ندارد و یا بهانهایاست برای ننوشتن. از آن جایی که من هنوز گرفتار چنین مخمصهای نشدهام، گمان میکنم باید درباره اینکه چه چیز باعث شد که من روی نمایشنامه دشمن مردم کار کنم و چرا این کار را کردم، توضیح دهم. ایبسن دارای ویژگی خاصیاست که کمتر نویسنده جدی میتواند آن را نادیده بگیرد... او عصاره کاملی از توانایی، مقاومت و دارای اعتقادی تمام و کمال است که سعی بر این دارد اینها را بگوید و میخواهد تماشاگر نیز آنها را بشنود... در سالهای اخیر اجراهایی که از آثار ایبسن انجام میشد چهره او را کمی مخدوش کرده بود که این موضوع میتوانست لطماتی را به تئاتر وارد کند. از این رو من تصمیم گرفتم روی دشمن مردم کار کنم زیرا همیشه علاقه شخصی داشتم که نشان دهم آثار ایبسن واقعاً شایسته تئاتر امروز ما هستند، قدیمی نیستند و کسانی که او را محکوم میکنند، دراصل تئاتر و همه نمایشنامهنویسان را محکوم میکنند و با این کارشان در مسیر بیمقصد ابتذال و هدر دادن استعدادهای نمایشیمان افتادهاند. همچنین امیدوار بودم بتوانم از این ایده که نمایشنامهنویس باید با ذهن و قلبش فکر کند حمایت کنم. این یک ضرورت است که مردم بفهمند صحنه جایی برای ارائه ایدهها، نظریهها و بحث در باب تقدیر بشریت است. یکی از اساتید چنین بحثهایی هنریک ایبسن است و من مسلم دانستم تا یک بار دیگر آن را یادآور شوم.