جای خالی سلوچ
محمود دولتآبادی
محمود دولتآبادی (زاده ۱۳۲۵ در سبزوار) نویسنده، مترجم و روزنامهنگار برجسته ایرانی است که به خاطر رمانهای حماسی و بلندش، به ویژه مجموعه کلیدر، مشهور است. او از جمله نویسندگان جریان واقعگرایی اجتماعی در ادبیات ایران به شمار میرود و آثارش به زبانهای مختلف ترجمه شده و جوایز متعددی را کسب کردهاند.
رمان جای خالی سلوچ، اثر ماندگار محمود دولتآبادی، به روایت زندگی زنان، به ویژه زنان ایرانی، در تقابل با سختیها و چالشهای زندگی میپردازد. این زنان به تنهایی بار زندگی و مسئولیتهای آن را بر دوش میکشند و با وجود تمام دشواریها، استوار و مقاوم به مسیر خود ادامه میدهند.دولتآبادی در دوران حبس سه سالهاش در زندان ساواک، بذر داستان جای خالی سلوچ را در ذهن خود کاشت. پس از آزادی از زندان این داستان را طی ۷۰ روز به رشته تحریر درآورد و آن را به یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران تبدیل کرد.
رمان جای خالی سلوچ، اثر ماندگار محمود دولتآبادی، نخستین بار در سال ۱۳۵۸ منتشر شد. این رمان که بیشک در زمره ی ستونهای ادبیات مدرن ایران جای میگیرد، روایتگر زندگی پرفراز و نشیب زنی روستایی به نام «مِرگان» است. مرگان در روستای دورافتادهای به نام «زمینج» در ایران زندگی میکند. ناگهان، سلوچ، همسر مرگان، ناپدید میشود و او را با دو پسر به نامهای عباس و ابراو و یک دختر دوازدهساله به نام هاجر تنها میگذارد. مرگان با تمام توان تلاش میکند تا گرمای کانون خانواده را حفظ کند و فرزندانش را در این شرایط سخت بزرگ کند.
داستان، فراز و نشیبهای زندگی زنی را به تصویر میکشد که در عین عشق به سلوچ، از او به خاطر رها کردن خود و خانوادهاش خشمگین است. مرگان در این میان با چالشهای متعددی از جمله بحران هویت، فروپاشی زندگی روستایی، تغییر شغل به سمت زندگی صنعتی و مهاجرت به شهر دست و پنجه نرم میکند.
کتاب "جای خالی سلوچ" به زیبایی، تصویری از مشقتهای زندگی روستایی و محرومیتهای مردم در دهه چهل ایران را به نمایش میگذارد. این اثر، نمونهای بارز از نقش ادبیات داستانی در آموزش تاریخ از طریق روایتهای داستانی است.
حضور پررنگ سلوچ در داستان، در عین غیبت فیزیکی او، از نکات بارز این رمان است. نبود سلوچ، تار و پود داستان را فرا گرفته و مرز بین "بودن" و "نبودن" را به چالش میکشد. داستان، روایتگر تلاشهای مرگان و فرزندانش برای کنار آمدن با این فقدان بزرگ است.