در این رمان شاهد آشنایی راوی با یک دختر خاص هستیم. این دختر بیش از اینکه به سمت مدرن بودن برود، به کلاسیک بودن نزدیک میشود. او روسریاش را به طرز خاصی گره میزند و لباسهایش لباسهای چند دهه پیش فرانسه است. این فرد مالیخولیا و نوستالژیای دارد که در تمام رمان حکمفرماست. نام این دختر کریستین استرتر است که نوستالها و مالیخولیاهای خیلی خاص خود را دارد و مرد راوی داستان از خلال آشنایی با او وارد مکاشفه کریستین در مکان میشود...