شیطان 
 لئو تولستوی

لئو نیکلایویچ تولستوی، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان و به ویژه ادبیات روسیه است. آثار او همچون "جنگ و صلح" و "آنا کارنینا" به عنوان شاهکارهای ادبی شناخته می‌شوند و تأثیر شگرفی بر ادبیات جهانی گذاشته‌اند.
شیطان، اثر کوتاه و تأمل‌برانگیز لئو تولستوی، در سال ۱۸۸۹ نگاشته شده و در سال ۱۹۱۱ با پایانی متفاوت منتشر شد. این اثر که در مرز میان رمان و داستان کوتاه قرار می‌گیرد، به بررسی عواقب احساسات جنسی و تأثیر آن بر زندگی انسان می‌پردازد.
لئو تولستوی اگرچه بیشتر به خاطر رمان‌های حماسی و جامعه‌شناسانه‌اش شناخته شده است، اما رمان کمتر شناخته‌شده‌ی «شیطان» نشان می‌دهد که او در اعماق وجودش چه پرسش‌های عمیقی را مطرح می‌کرده است. آن‌قدر که از ترس واکنش همسرش، دست‌نوشته‌ی این رمان را پنهان می‌کرد و تا پایان عمر اجازه انتشار آن را نمی‌داد.

یوگنی و آندری، دو برادر جوان، پس از درگذشت پدرشان، وارث ثروت هنگفتی شدند. اما این میراث با بدهی‌های سنگینی همراه بود. یوگنی با پذیرش این میراث و خرید سهم برادرش، تصمیم گرفت تا بخش بزرگی از زمین‌ها را بفروشد و بخش دیگری را آباد کند. در حالی که یوگنی در روستا زندگی می‌کرد و در مزرعه کار می‌کرد، دلتنگ روزهای خوش گذشته در سنت‌پترزبورگ و روابط عاشقانه‌اش شد. زندگی روستایی برای یوگنی که به زندگی شهری عادت داشت، بسیار متفاوت بود. او که در مزرعه مشغول کار بود، کنجکاوی‌اش برانگیخته شد تا با اهالی روستا آشنا شود. پس از پرس‌وجو از اهالی، او به زنی معرفی شد که شوهرش در شهر زندگی می‌کرد و در روستا تنها بود.

بخشی از متن کتاب :

«دو جور زندگی برای من ممکن است. یکی آن که با لیزا شروع کردم، زندگی خدمت و اداره‌ی ملک و فرزندداری همراه با احترام مردم. اگر این زندگی را می‌پسندم جایی برای ستیانیدا نیست. بایست همان طور که گفتم او را از این جا دور کنم یا از میانش بردارم. باید که او نباشد… زندگی دیگر همین است این که ستیانیدا را از شوهرش بگیرم. به شوهرش پول بدهم و شرم و رسوایی را از یاد ببرم و با او زندگی کنم»

اگر به ادبیات کلاسیک، فلسفه و نقد اجتماعی علاقه‌مند هستید، خواندن کتاب شیطان را به شما پیشنهاد می‌کنم. طنز تلخ و هوشمندانه تولستوی در این کتاب، لحظات خواندنی و تأمل‌برانگیزی را برای شما رقم می‌زند.