"بی‌پدر" رمانی است که مژده سالارکیا، نویسنده‌ی جوان و پرآتیه‌ی ایرانی، با الهام از قصه‌ی فرود، پسر سیاوش در شاهنامه‌ی فردوسی خلق کرده است. این رمان که دومین اثر اوست، با روایتی گیرا و ریتم تندی، خواننده را به سفری در اعماق تاریکی‌های یک خانواده‌ی پیچیده می‌برد.
مژده سالارکیا (متولد سال ۱۳۶۶) نویسنده‌ی جوان اهل ایران است. او در دانشگاهْ زبان و ادبیات فارسی خوانده، و کار داستان‌نویسی را از عنفوان جوانی به طور جدی آغاز کرده است.
داستان کتاب "بی‌پدر"از جایی آغاز می‌شود که راوی، زنی جوان و گوینده، برای سالگرد درگذشت جریره، زنی که در زندگی‌اش نقشی کلیدی داشته، به ملک پدری بازمی‌گردد. این بازگشت، آغازگر سفری است به گذشته‌ای مبهم و سرشار از راز و رمز. راوی در این سفر، با حقیقت‌هایی تلخ و تکان‌دهنده‌ای درباره خانواده و پدر مرموزش روبرو می‌شود.
سالارکیا در "بی‌پدر"، با زبانی روان و شیوا، به بررسی موضوعاتی همچون هویت، خانواده، گذشته و تأثیرات آن بر حال، و همچنین جنگ و آسیب‌های روانی آن می‌پردازد. او با خلق شخصیت‌هایی پیچیده و چندبعدی، به خوبی موفق شده است تا خواننده را درگیر داستان کند و او را به تفکر و تأمل وادارد.
یکی از ویژگی‌های بارز این رمان، بهره‌گیری از عناصر اسطوره‌ای و تاریخی است. سالارکیا با استفاده از قصه‌ی فرود، به دنبال ایجاد ارتباطی بین گذشته‌ی اسطوره‌ای و حال حاضر است. او نشان می‌دهد که چگونه اسطوره‌ها و روایت‌های تاریخی می‌توانند بر زندگی افراد و جوامع تأثیرگذار باشند.
"بی‌پدر" رمانی است که هم برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و هم برای کسانی که به دنبال خواندن رمانی با مضامین اجتماعی هستند، جذاب خواهد بود.
