"خفاش شب" اثر سیامک گلشیری، رمانی جنایی و رازآلود است که بر اساس پرونده واقعی یکی از مخوفترین قاتلان زنجیرهای ایران، غلامرضا خوشرو، نگاشته شده است. این کتاب با زبانی روان و روایتی جذاب، ما را به دل یکی از هولناکترین پروندههای جنایی ایران میبرد و ابعاد تاریک روان یک قاتل بیرحم را به تصویر میکشد.
سیامک گلشیری، یکی از پرخوانندهترین نویسندگان ایرانی و یکی از نویسندههای حرفهای ایران است. او پسر احمد گلشیری و برادرزاده هوشنگ گلشیری است. گلشیری با آثار متعدد خود، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران پیدا کرده است. از دیگر آثار معروف او میتوان به "تصویر دختری در آخرین لحظه"، "از عشق و مرگ" و "آخرین رؤیای فروغ" اشاره کرد
داستان کتاب "خفاش شب" با دستگیری و اعدام غلامرضا خوشرو آغاز میشود؛ اما نویسنده با نگاهی دقیق و موشکافانه به گذشته این قاتل میپردازد و با بررسی اسناد و مدارک موجود، چگونگی شکلگیری شخصیت او و انگیزههایش را بررسی میکند. خوشرو، از همان جوانی به ارتکاب جرایم مختلفی دست میزد و پس از چندین بار دستگیری، موفق به فرار شد. اما آنچه نام او را بر سر زبانها انداخت، قتلهای زنجیرهای بود که در اواسط دهه هفتاد در تهران مرتکب شد. او با فریب زنان، آنها را به مکانهای خلوت میبرد و پس از تجاوز، به قتل میرساند.
سیامک گلشیری با بهرهگیری از جذابیتهای ادبی و روایتی روان، این پرونده واقعی را به رمانی خواندنی و مهیج تبدیل کرده است. او با کنکاش در شخصیت پیچیده خوشرو، تلاش کرده تا ریشههای این رفتارهای خشونتآمیز را در عمق روان او بیابد. این کتاب، علاوه بر جنبهی جنایی، یک روایت روانشناختی قوی نیز هست و به ما کمک میکند تا با درونیات یک فرد نابهنجار بیشتر آشنا شویم.
"خفاش شب" تنها یک داستان جنایی نیست؛ بلکه روایتی است از ترس و وحشتی که در دهه هفتاد بر دل مردم ایران سایه افکند. این کتاب با زنده کردن خاطرات آن دوران، به ما یادآوری میکند که چگونه یک فرد میتواند به یک تهدید جدی برای جامعه تبدیل شود. اما در عین حال، این رمان به ما میآموزد که با شناخت بهتر از شخصیتهای نابهنجار، میتوانیم از وقوع چنین حوادثی جلوگیری کنیم.