ریچارد براتیگان، نویسندهی آمریکایی، در رمان "ژنرال جنوبی اهل بیگسور"، ما را با ژنرالی بازنشسته همراه میکند که به جای رویاپردازی درباره گذشتهی پرافتخار خود، درگیر فلسفهبافیهای بینتیجه و میخواری است. این رمان، با زبانی طنزآمیز و روایتی آشفته، به جنگ داخلی آمریکا و پیامدهای آن میپردازد.
ریچارد براتیگان در ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۳۵ در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد و همانجا رشد کرد تا زمانی که روزهای مأیوسکنندهٔ جنگ جهانی دوم باعث شد تا به شهرهای دیگری مثل اورگان و یوجین برود. براتیگان در جوانی به تشخیص پزشکان، به خاطر ابتلا به جنون جوانی پارانوئیدی در بیمارستان، تحت شوک درمانی و مراقبت ویژه قرار گرفت و پس از مرخص شدن، به سان فرانسیسکو رفت. این زمان، دوران اوج جنبش بیت بود و نویسندگان و شاعران سرشناس این جنبش در این شهر فراوان یافت می شدند. براتیگان تحت تأثیر این جنبش قرار گرفت و نخستین مجموعه شعرش را در بیست و یک سالگی منتشر کرد. کمی بعد براتیگان اولین رمانش را خلق کرد. این رمان "ژنرال جنوبی اهل بیگسور" نام داشت و در سال ۱۹۶۴ منتشر شد.
داستان این کتاب از زبان "جس"، دوست ژنرال، روایت میشود. جس ما را با لیملون، ژنرالی که پس از فریب خوردن به سان فرانسیسکو پناه آورده است، آشنا میکند. لیملون، شخصیت اصلی رمان، فردی هنجارشکن و بیهدف است که به فلسفه پناه میبرد تا از واقعیت تلخ زندگی فرار کند. او در تلاش است تا معنایی برای زندگی بیهدف خود پیدا کند، اما هر چه بیشتر میکوشد، بیشتر در باتلاق پوچی فرو میرود.
براتیگان با استفاده از زبانی طنزآمیز و روایتی آشفته، به جنگ داخلی آمریکا و پیامدهای ویرانگر آن میپردازد. او با شخصیتپردازیهای اغراقآمیز و روایتی غیرخطی، خواننده را به سفری سورئال و طنزآمیز میبرد. لیملون و جس، دو شخصیت اصلی داستان، نماد نسلهایی هستند که از جنگ خسته شدهاند و به دنبال معنا در زندگی میگردند.
این کتاب برای دوستداران ادبیات مدرن و پستمدرن، به ویژه کسانی که به طنز و نقد اجتماعی علاقهمند هستند، مناسب است. همچنین کسانی که به آثار نویسندگان نسل بیت علاقه دارند، از خواندن این رمان لذت خواهند برد.