"تابستان گند ورنون"، رمانی است که با زبانی صریح و نگاهی انتقادی به اعماق جامعه آمریکا نفوذ میکند. دیبیسی پیر، نویسندهی این اثر، با روایتی شیطنتآمیز و گاه تلخ، داستان ورنون، نوجوان بیگناهی را روایت میکند که به اشتباه درگیر یک تراژدی بزرگ میشود.
دیبیسی پیر متولد سال ۱۹۶۱، یک نویسنده استرالیایی است. رمان تابستان گند ورنون اولین رمان او است که در سال ۲۰۰۳ موفق به دریافت جایزه ادبی بوکر شد و همچنین او سومین استرالیایی است که این جایزه را دریافت کرده است. پس از دریافت جایزه ادبی کاستا در سال ۲۰۰۳، او اولین نویسندهای شد که هر دو جایزه ادبی من بوکر و جایزه ادبی کاستا را برای یک اثر دریافت کردهاست.
داستان این کتاب از جایی آغاز میشود که بهترین دوست ورنون در یک اقدام خشونتبار، تعدادی از دانشآموزان را به قتل میرساند. ورنون که تنها شاهد این رویداد هولناک است، به عنوان مظنون اصلی دستگیر میشود. در این میان، رسانهها و افکار عمومی به دنبال یک قربانی میگردند و ورنون به راحتی در این نقش جا میگیرد. او که به هیچ وجه به این جرم دست نداشته، مجبور میشود در کنار محکومان به اعدام زندگی کند و منتظر اجرای حکم شود.
ورنون، با طنز سیاه و نگاهی تیزبین، به جامعهای انتقاد میکند که به جای ریشهیابی مشکلات، به دنبال قربانی میگردد. او به ما نشان میدهد که چگونه یک نوجوان بیگناه میتواند قربانی بیعدالتی و تعصبات جامعه شود. پیر با زبان ساده و محاورهای، به خوبی توانسته است صدای نسل جوانی را که با مشکلات پیچیدهی جامعه دست و پنجه نرم میکند، به گوش مخاطب برساند.
یکی از نکات قابل توجه در این رمان، ترجمه روان و دقیق مریم محمدیسرشت است. مترجم با کمک چارلی لامار، نویسندهی آمریکایی، موفق شده است زبان محاورهای و طنزآمیز متن اصلی را به فارسی منتقل کند و خواننده را به دنیای ورنون ببرد.
"تابستان گند ورنون" رمانی است که فراتر از یک داستان جنایی است. این رمان، یک نقد اجتماعی است که به مسائل مهمی مانند خشونت، بیعدالتی، نقش رسانهها و مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی میپردازد. این کتاب برای همه کسانی که به ادبیات معاصر و مسائل اجتماعی علاقهمند هستند، خواندنی است.
در نهایت، "تابستان گند ورنون" فریادی است از دل یک نسل که به دنبال پاسخ سوالات بزرگ و پیچیدهای است. این رمان، ما را به فکر وا میدارد و به ما نشان میدهد که دنیای اطراف ما پیچیدهتر از آن است که در نگاه اول به نظر میرسد.