چیدن قارچ به سبک فنلاندی و چند داستان دیگر
وریا مظهر
مجموعه داستان «چیدن قارچ به سبک فنلاندی و چند داستان دیگر» نوشتهی وریا مظهر، شامل ۲۴ داستان کوتاه است که هر کدام به نوعی به روایت زندگی و تجربههای انسانی میپردازند.
نویسنده این اثر، وریا مظهر فرزند محمد فاروق شاعر و مترجم، نویسنده و نقاش کرد ساکن فنلاند است. از او چند دفتر شعر منتشر شده است از جملهی آنها میتوان به «اعترافهای گريز»، «ماده ۱»، «فكرهای فلزی»، «داد نزن؛ در اين آينه كسی نيست» و... اشاره کرد.
مظهر در این مجموعه، خواننده را به دنیایی از شخصیتها و موقعیتهای گوناگون میبرد و او را با زوایای پنهان زندگی آشنا میکند. یکی از داستانهای شاخص این مجموعه، داستان «چیدن قارچ به سبک فنلاندی» است که به عنوان نمونهای از سبک نویسندگی مظهر و درونمایههای پرتکرار در آثار او، مورد بررسی قرار میگیرد.
داستان «چیدن قارچ به سبک فنلاندی» با زاویه دید اول شخص روایت میشود و داستان مردی را بازگو میکند که از سر بیحوصلگی و برای گذران وقت، به همراه پیرمردی به چیدن قارچ در جنگل میپردازد. در ابتدا، این کار برای او فعالیتی بیمعنی و حتی مسخره به نظر میرسد. او هیچ علاقهای به چیدن قارچ ندارد و صرفاً به اجبار شرایط و همراهی با پیرمرد، این کار را انجام میدهد. اما با گذشت زمان و در خلال این تجربه، نگاه او به این فعالیت ساده و به ظاهر بیاهمیت، تغییر میکند.
نویسنده با ظرافت، تغییر تدریجی نگرش راوی را نسبت به چیدن قارچ به تصویر میکشد. او به تدریج با دنیای پیرمرد و عشق او به طبیعت و چیدن قارچ آشنا میشود. این آشنایی، دریچهای جدید به روی راوی میگشاید و او را با لذتی پنهان و حسی نو درگیر میکند. او کمکم متوجه میشود که چیدن قارچ، صرفاً جمعآوری چند قارچ نیست، بلکه تجربهای است از حضور در طبیعت، ارتباط با آن و درک زیباییهای پنهان آن. این تجربه، نوعی ارتباط معنوی با طبیعت و با خود راوی را نیز به همراه دارد.
نکتهی قابل توجه در این داستان، پرداخت شخصیت پیرمرد است. پیرمرد به عنوان نمادی از تجربهی زندگی و ارتباط عمیق با طبیعت، نقشی کلیدی در داستان ایفا میکند. او با رفتارش، دانشش و عشقی که به چیدن قارچ دارد، تأثیر عمیقی بر راوی میگذارد و او را به درک جدیدی از زندگی میرساند.
داستان «چیدن قارچ به سبک فنلاندی» به خوبی نشان میدهد که چگونه یک فعالیت ساده و به ظاهر بیاهمیت، میتواند به تجربهای عمیق و تحولآفرین برای انسان تبدیل شود. این داستان، به ما یادآوری میکند که گاهی اوقات، لذتهای واقعی زندگی در چیزهای ساده و کوچک نهفتهاند و برای درک آنها، نیازمند نگاهی متفاوت و قلبی گشوده هستیم.
وریا مظهر در این داستان و دیگر داستانهای این مجموعه، به خوبی توانسته است با زبانی ساده و روان، به مسائل عمیق انسانی بپردازد و خواننده را به تفکر و تأمل در زندگی وادار کند. این مجموعه، اثری قابل تأمل و ارزشمند در ادبیات داستانی معاصر به شمار میرود.