MMaryam Hosseini
4 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۱/۱۰
.بعـضـی ها بعـد از خوردن شـلاّق عـوض می شـوند
.یعـنی یک تیـپ ِخـاص هـســت کـه هــم شـلاق می خـورد و هــم عـوض می شـود
و کسـی که عوض شـد ، اگر دوباره فـورا عوض نشـود و به موضـع قبـلی برنگـردد ، ممـکـن اسـت تا آخـر به هـمان صورتِ عوض شـده باقی بمـاند
...آ ن وقـت وحـشـتنـاک تـرین موجـودِ دنیــا در زندان خــلق می شـود
برگرفته از goodreads
ممحمد یوسفیشیرازی
3 out of 5 stars
۱۳۹۳/۲/۲۷
درست است که برخی داستانهای براهنی چفتوبست مناسبی ندارند و انسجامی که انتظار میرود، در آنها یافت نمیشود؛ اما بهباورمن، براهنی در توصیف، دستی چیره دارد و آدم را غرق میکند در لذت تصویرآفرینیهایش. زبانش را خیلی دوست دارم. این داستان را هم احتمالاً نمیتوان داستانی قوی پنداشت؛ ولی خواندنش لذتبخش بود. فضای ناامن و پردلهرهی طاغوت بهروشنی در این اثر ترسیم شده است. شاید ایراد اصلی داستان نداشتن کشمکش و نقطهی اوج باشد و اینکه درنهایت، ماجرای داستان بهسمتی میرود که شخصیتی بهجز شخصیت اصلی، در کانون توجه قرار میگیرد و برجسته میشود. شاید هم این را بتوان تکنیک خاصی نامید. نمیدانم.
برگرفته از goodreads
N ۱۳۹۹/۷/۱۶
با اینکه ترتیب براهنی خوندنهام خیلی نامناسب و پرته، ولی از همشون دارم لذت کافی رو میبرم! :))
برگرفته از goodreads
S ۱۳۹۸/۵/۲۵
اولین کتابی که از براهنی خوندم و با خوندن همین صد و ده صفحه فهمیدم چقدر دلم میخواد هرچی زودتر بقیه ی آثارشو بخونم!
داستان از اون جایی شروع میشه که حمید به خاطر فروش یه طپانچه توسط ساواک دستگیر و زندانی میشه. هم سلولی حمید یه فردیه که تو داستان به اسم دکتر میشناسیمش. >به نظر من< براهنی این کتاب رو نوشته تا حرفای خودشو از زبون دکتر به خواننده برسونه و فضای ترس و خفقانی رو که تو زندونای ساواک حاکم بوده رو نشون بده.
دکتر تو شرایط مختلف حرفای جالبی درباره ی موضوعات مختلف میزنه که میتونه خواننده رو به فکر کردن وادار کنه. خیلی از حرفای دکتر جوری نیستن که فقط درباره ی زمانی که کتاب نوشته شده صدق کنن و میتونن نشون دهنده ی فضای حاکم بر زندان های هر دوره و زمانی باشن :) .
کتاب نثر ساده و روانی داره و میشه حتی تو یه روز به راحتی تمومش کرد. فضای کتاب تاریکه و خب اگه یکی روحیه اش زیادی حساس باشه نمیتونه بعضی قسمتارو تحمل کنه؛ توصیف شکنجه ها با جزئیات و این حرفا😅. . .
_____________
در این مملکت همه جور آدم پیدا میشود: میلیونر مارکسیست٬ وزیر سوسیالیست٬ اشراف بیپول٬ گدای گردن کلفت٬ سرتیپی که حاضر است ترور بکند، نویسندهی مامور و گاهی آدم در بدترین جاها، بهترین آدمها را پیدا میکند.
برگرفته از goodreads
ه ۱۳۹۵/۱۲/۲۴
« گاهی ناگهان آدم در بدترين جاها، بهترين آدمها را میبيند.»
داستان ارزش خوندن داشت؛ و واضحترین نتیجهای که از خوندنش گرفتم، خود عنوان کتاب بود. «چاه به چاه»
برگرفته از goodreads
A ۱۳۹۷/۷/۵
چاه به چاه اولین کتابیه که از رضا براهنی خوندم. (نایاب بودن کتابهاشون برای خرید، دلیلیه تا سریع اولین اثری که به چشمم میاد رو بخرم.) بااینکه داستان اون چنان که باید آبوتاب و کشش خاصی نداره و شخصیتهای رشدنیافته اینجا و اونجا زور میزنند تا چیزی رو به مخاطب منتقل کنند، ولی خواندنش لذت و جذابیت خاصی دارد. زمینه این لذت خاص بنظرم میتونه اون حس وطندوستی و مبارزهای باشه که همیشه در طول تاریخ همراه ما ایرانیها بوده و هست. و ارتباطی که بین حالات درونی، رنجها و آرمان شخصیتها و این زمینه ایجاد شده، به جذابتر شدن داستان کمک زیادی کرده.
شاید شخصیتهای حمید و پدرش روشن نباشند و یا دکتر گنگ و غریبه بنظر بیاید و بدون تشخص لازم، به شکل کلیشهمانند و تکراری مثل همه آدمهای فهیم خیالی، با جذابیتهای نمایان و اغراقشده، از بالا به همه چیز نگاه کند و بتواند در موقعیتهای استثنایی در عین خونسردی به سقف خیره شود و بگوید مسخره است؛ ولی با همه این اوصاف روایت داستان، من مخاطبِ جوان و عامی ادبیات که هیچ تصویر نزدیکی از انقلاب و جوّش ندارم را به همراه خود میکشد. به هر حال قسمتهایی از آن وصیت دکتر و پدر حمید به من هم میرسد و متاثرم میکند.
برگرفته از goodreads
PPeymanjafari
3 out of 5 stars
۱۴۰۲/۴/۲۷
تم بیشتر داستان های رضا براهنی در مورد فضای ترس و خفقان و زندان و شکنجه است...
این کتاب بنظرم بیشتر خشونت مأموران اطلاعاتی رو به تصویر میکشه...
بنظرم قشنگترین نقطه داستان همون طور که از اسم کتاب معلوم است(چاه به چاه)
به سخره گرفته شدن مأموران توسط یک دختر بچه بود که چاه به چاه مأمورهای خشن رو از این چاه فاضلاب متعفن به چاه متعفن دیگه میکشید و این تصویر بسیار هنرمندانه و با کنایه خاصی خلق شده.
برگرفته از goodreads
H ۱۴۰۱/۱۲/۲۱
چیزهایی که در مورد رمان دوست داشتم اول از همه اسمش بود و قسمتی که در مورد روزمرهبودن مبارزه صحبت میکرد اما خب در کل اینو کمتر از رمانهای دیگهش دوست داشتم و راستش یه مقدار فضا و دغدغهها تکراری شده برام. شایدم نباید پشت سر هم بخونم کارای یک نفر رو.
برگرفته از goodreads
HHamidreza Hosseini
3 out of 5 stars
۱۳۹۴/۴/۳
توصیف کوتاه شکنجه و دردهای زندانیان واقعا ناراحت کننده بود.
حرفهای دکتر هم سلول حمید رو واقعا دوست داشتم. خصوصا اونجاها که از فدا نکردن بیخودی جان در راه مبارزه میگفت و بیشتر تاکید بر روشنگری و نوشتن میکرد به جای عمل انقلابی بی حاصل و بی پژواک
برگرفته از goodreads
AAmin Dorosti
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۱۴
یک رمان معمولی متأثر از فضای مبارزات سیاسی علیه حکومت پهلوی بود و از هر جهت کاملا معمولی بود و هیچ چیز شاخص و چشمگیری در آن دیده نمیشد. نقطه ضعف آشکار کتاب هم شعارزدگی است که گاهی به یک بیانیه سیاسی شبیه شده است، البته در آن فضای سراسر شور و شوق انقلابی نمیتوان توقع چیز دیگری داشت
برگرفته از goodreads
NNassim Arefi
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱/۲۹
متن دقیق رضا براهنی با جزییاتی که به زیبایی پرداخته شده اند،ما را وارد فضای تاریخی داستان میکند تا به یاد بیاوریم در این سال ها بر این سرزمین چه ها گذشته است.تا در این روزهای درد و خفقان مرور کنیم که مردم این سرزمین همواره با فشار و استبداد مبارزه کردند،تحمل کردند و در این راه چه چیزهایی از دست داده اند.بعد از خواندن این کتاب به یاد آوردم که ما مردم این سرزمین در هر دوره ای با حاکمان مستبد زمان خود رو در رو بوده ایم و برای آزادی وعده داده شده جنگیده ایم.
“چرا به شهادت خود اعتراض میکنی؟برای شهیدی چون تو،یک فرد هم جماعت است.”
برگرفته از goodreads
اامیرمحمد حیدری
4 out of 5 stars
۱۴۰۰/۶/۹
او شاید بهقدر ساعدی بداند اما بهقدر او تجربه نکرده است. این داستان زیبا که سایههای برعهدهگرفتن مسئولیت ستمهای روا داشته بر خود را دارد، در فضای زندانی سیاسی ترسیم میشود. دکتری دانا که دهانش مهر و زبانش دوخته شده است، و سپاهیِ سابقی که حالا چریک شده و علیه ستمکاران میجنگد_چه دانسته، چه اتفاقی.
برگرفته از goodreads
A ۱۴۰۱/۸/۲۷
آخر از پشه نه کم باشد، تنم
ملک نمرودی بپر بر هم زنم
مولوی
برگرفته از goodreads
M ۱۳۹۸/۱۲/۷
باید جمعیت باشد، جمعیت نباشد شهادت نیست. دکتر می گفت که کنج خانه مردن، دق مرگ شدن، کشته شدن، سینه ی دیوار گذاشته شدن و تیرباران شدن، فقط نوعی مظلومیت است. چرا اسم مظلومیت را شهادت می گذارید؟
گاهی ناگهان آدم در بدترین جاها، بهترین آدم ها را می بیند.
داستانی از رضا براهنی. به نظرم در توصیف فضا بسیار موفق بوده و در تعریف روابط آدمها. اما گاهی دچار شعار زدگی شده.
برگرفته از goodreads
T ۱۳۹۳/۱۱/۲۶
یک داستان عالی که با یک نثر عالی در قالبی عالی نقل شده! خیلی دوستش داشتم
برگرفته از goodreads
P ۱۳۹۴/۱۲/۹
نثر و زبان و لحن خوب و کلمات انتخاب شده از ویژگی های یک نویسنده ی شاعر.
برگرفته از goodreads
F ۱۳۹۷/۹/۲۷
از برخی شعارزدگی ها از زبان دکتر که بگذریم داستان روانی بود
برگرفته از goodreads
BBahar Baradaran
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۷/۶
گاهی در بدترین جاها بهترین آدمها را میتوان پیدا کرد
برگرفته از goodreads
G ۱۳۹۸/۷/۲۰
یه رمان کوتاه و خیلی خواندنی. همراه بغض، حسرت، ناراحتی و لعنت به مملکتی که همیشه در آن شکنجه جز جداییناپذیر زندانهایش بوده و هست. آقای براهنی، قلمت برای من معناهای پررنگی دارد. سرت سلامت مرد.
برگرفته از goodreads
ححجت دلگرم
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۲/۲۸
خیلی نثر روان و پخته و راحتخوانی دارد اینجا، برخلاف، آثاری مثل روزگار دوزخی آقای ایاز.
لذت بردم از خواندنش.
برگرفته از goodreads
S ۱۴۰۰/۸/۷
یه داستان کوتاه بود دوست داشتم توی این چند روز یه نوشته کوتاه از براهنی رو بخونم که خوب بود اینم .
چرا تاحالا نمیشناختمش؟
برگرفته از goodreads
NNarges Tkh
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۷/۶
دکتر میگفت : به دستگاه اعتماد نکن، به کسی که به تو دروغ می گوید، به کسی که یک لحظه به تو میگوید مادر ...! و لحظه دیگر وقتی تو از ترس به او اعتماد کرده ای الکی به تو اعتماد می کند ، هرگز اعتماد نکن ! به کسی که دو نوع زبان دارد، دو نوع صدا دارد، با یک زبان و صدا تورا می کوبد ، وبا زبان وصدای دیگر تورا می بوسد تا تورا آماده ی جوخه ی اعدام بکند ، هرگز اعتماد نکن.
برگرفته از goodreads
MMojtaba Rafiei-korogan
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۱۱/۲۷
براهنی که به اعتقاد من مهمترین نویسندهی ایرانی در حوزهی ادبیات داستانیی سیاسی است، در این اثر هم (مثل «بعد از عروسی چه گذشت») احوال یک زندانی را در اسارت ساواک تصویر میکند. زندانیای که به دلیل فروش یک طپانچه به یک چریک گرفتار شده. درخشانترین فصل کتاب صحنهی ملاقات با پدر و مادر و یافتن طپانچه توسط افسر مسئول است
برگرفته از goodreads
S ۱۴۰۱/۱۲/۲۱
چقدر فضا سازی خوبی داشت، باهاش به سرداب رفتم، به انفرادی رفتم و شلاق خوردم.
قلم خیلی خوبی داره جناب براهنی
و توصیفها خیلی خوب و حق
شخصیت دکتر گرچه یه جاهایی صحبتهاش مصنوعی به نظر میومد ولی به عنوان یه نماد برام خیلی جالب بود
نمادها کلا خیلی جالب بودن.
این رمان رو توصیه میکنم به همه هوادارن ساواک جنایتکار.
برگرفته از goodreads
M ۱۳۹۸/۳/۱۸
«و هرگز یک شهید را لحظهای پیش از شهادت ندیدهام. فقط موقعی که گفتهاند یک جوان نوزده ساله مرگ را، سلطنت را، زندان و شکنجه را و حتی جوخهی اعدام را به بازی گرفته، حرفش را زده، گریهام گرفته. وقتی که یک نفر جلو حاکم خفقان پوزخند زده. وقتی که به او گفته، من میمیرم ولی مرگ بر تو! من گریهام گرفته.»
برگرفته از goodreads
P ۱۴۰۱/۸/۲۴
برای سفر تهران به رشت به دنبال کتابی بودم که بتوانم در راه تمامش کنم. چاه به چاه را با خود برداشتم و در اتوبوس مشغول به خواندنش شدم. داستان بسیار روانی دارد که گمان میکنم از پیچیدگیهای معمول فرمی براهنی کمتر بهره برده. اما کشش فراوانی دارد و آخ از شخصیت دکتر.
برگرفته از goodreads
MMohamad Amin
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۰/۱۰
چقدر که فضا سازی این کتاب خوب و ناب بود. هیچ کجا داستان برام ملال اور نبود و از اول تا اخرش رو با اشتیاق خودندم .برای من به عنوان اثر خیلی نزدیک به شاهکار ادبی تلقی میشه که قطعا دوباره به سراغش خواهم رفت
برگرفته از goodreads
E ۱۳۹۷/۹/۲۵
کتاب رو بعد از معرفی شدن توسط بامداد خوندم
و هنوز میخونم بی هیچ قضاوتی
برگرفته از goodreads
HHanie Ghasemy
2 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۲۱
همه شاعرند علی الخصوص آنهایی که فکر میکنند شاعر نیستند.
برگرفته از goodreads
NNegin Psh
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۲/۲۶
کشش و جذابیت بالایی داشت یکم تحت تاثیر قومیت گرایی بود ولی شخصیت هاش خیلی جالب بودن مخصوصا دکتر و مادر . وصیت پدر در اخر داستان خیلی قشنگ تمومش کرد
برگرفته از goodreads
S ۱۳۹۸/۴/۲۷
خیلی وقت بود که سر کتابی گریه نکرده بودم...
برگرفته از goodreads
PPedram Maleki
4 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱۰/۱
اولین کتابی بود که از براهنی خواندم و سبکش شبیه کتابهای احمد محمود بود ، داستان یک زندانی رو پر کشش دنبال میکنه و متن خیلی خوبی داره و از همه مهمتر پایان بندی خوبی داره
برگرفته از goodreads
M ۱۳۹۹/۳/۵
یهو وسط داستان کسل کننده، چند خط جمله بندی های خفن میخوندی حالت جا میومد باز ...
نمیتونم بگم بی نظیر بود اما بد نبود.
برگرفته از goodreads
MMortaza Raeyati
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۶/۴
کتاب متن خوب و روونی داره و میشه خیلی سریع خوند
بنظرم نوسینده نظرات واعتقادات خودش رو از زبون دکتر داره بیان میکنه
برگرفته از goodreads
K ۱۳۹۸/۹/۳۰
دكتر میگفت، مردم مثل يک جنگل هستند! يک درخت را میتوان با تبر زد و انداخت، میتوان صد يا هزار درخت را با تبر زد و انداخت، ولی هيچ كس نمیتواند جنگل را بزند و بيندازد.
هيچ كس اين قدرت را ندارد پس بايد قدرتی مانند قدرت جنگل داشت.
برای زنده ماندن نمیتوان فقط به زندگی تكيه كرد، بايد به زندگی ديگران هم تكيه كرد؛ بايد جزئی از جنگل بود، به دليل اينكه جنگل، تقريبا هميشه دست نخورده باقی میماند.
برگرفته از goodreads