SSara Kamjou
1 out of 5 stars
۱۳۹۶/۳/۱۱
من سعی میکنم صلحی بین و سبک خاص کتابهای روسی برقرار بشه ولی خب باز هم تلاشم با شکست مواجه شد.
قمارباز داستان مردی هست که به نوعی به قمار اعتیاد داره و معتقده باید برای خودش قمار کنه تا برنده بشه. تو این کتاب یک جورهایی بیارزشی پول نشون داده میشه. داستان برد و باختهای متوالی و بر باد رفتن پولهای باد آورده.
شخصیتپردازیها خوب اما دور از ذهن بود. شاید این موضوع به خاطر شکاف زمانی باشه ولی با هیچکدوم از شخصیتها ارتباط برقرار نکردم.
دیالوگها گاهی اونقدر طولانی میشد که حالت سخنرانی پیدا میکرد و اونقدر تکرار میشد که خستهکننده شد برام. این موضوع سلیقهست و ممکنه این سبک به مذاق یکی خوش بیاد. صرفا با سلیقهی من جور نبود.
در آخر اینکه ترجمهی کتاب فوقالعاده بد بود و احتمالا دیگه کتابی با ترجمهی جلال آلاحمد نخونم، مگر به ضرورت. متن اصلا روون نبود و بعضی جملات رو چند بار میخوندم و باز هم سر در نمیآوردم منظور مترجم چیه! به امید اینکه به زودی اونقدر زبانم خوب بشه که بتونم کتابها رو به زبان اصلیشون بخونم.
برگرفته از goodreads
PPeiman E iran
5 out of 5 stars
۱۳۹۴/۹/۱۶
آنقدر موضوعِ کتاب جذاب و گیرا هستش که باعث شده فیلم هایِ بسیاری با همین موضوع یا با اندکی تغییر ساخته بشه، من که خیلی لذت بردم، کلاً داستایوفسکی انگارِ بیمارِ اینِ که مدام قهرمانِ داستان یا همون شخصیتِ داستان هایِ خودش رو بینِ خوبی و بدی ببره و بیاره، عاشقِ این حرکتشم... از دیدگاهِ من، داستایوفسکی استادِ جدال نیکی و بدی در داستان نویسی هستش، شاید روان بودنِ داستان باعث شه خواننده فکر کنه این داستان خیلی سطحی هستش، ولی از نظرِ من، داستانِ پخته ای بود، فکرِ همه جا رو کرده بود، حتی پولینا که اول داستان و آخر داستان سر و کلش پیدا شد
بهترین جملۀ کتاب از دیدگاهِ من: « وحشی گری، زورگویی و کاربردِ قدرتِ بی اندازه رویِ یک حشره، برایِ بشر لذت آفرین است، بشر از نظرِ نهادی ستمکار بوده و میل دارد شکنجه گری کند» ... خیلی جملۀ پر محتوایی بود، این جمله به اندازۀ یک کتاب تو خودش سخنِ نهفته داره
پیروز باشید و ایرانی
برگرفته از goodreads
EElham Asgari
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۴/۲۴
فارغ از لذتی که با خوندن هر صفحه نصیبم شد، قمارباز برای من بیش از هر چیز کلاس «شخصیتپردازی» استاد داستایوفسکی بود ؛)
برگرفته از goodreads
HHaniye safarpour
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۴/۲
امان از توصیفات داستایوفسکی…
من که تو زندگیم نه قمارخونه دیدم و نه قمارباز و فرایند قمارکردن، میتونستم احساسات و تپش قلب قماربازها و فضای حاکم بر اون مکان رو بهطور واضح حس کنم!
برگرفته از goodreads
A ۱۳۹۷/۱۱/۲۴
کتابی که وقتی میخونی شاید اون قدر درگیرت نکنه یا برات ملموس نباشه ولی وقتی تموم میشه خیلی اوقات واسه بعضی تصمیمات حس میکنی جای شخصیت اصلی هستی و داری با زندگیت قمار میکنی
برگرفته از goodreads
Y ۱۳۹۸/۶/۱۹
ارزش پول را ما تعیین میکنیم ، پول قمار هرچقدر زیاد باشد نمیتواند ارزشمند باشد چرا که مشت مشت بهدست آمده و مشت مشت از دست میرود.
به عنوان اولین تجربم از داستایوفسکی خیلی دوستش داشتم و هیجانانگیزتر از انتظارم بود
و البته ترجمه سروش حبیبی و صدای آرمان سلطان زاده ترکیب فوقالعادهای برای یک کتابِ خوب بود
برگرفته از goodreads
MMohammadreza
5 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۵
آقايان، به راستي چه كسي به جز داستايوسكي توان نگارش رنج و حقيقت انساني را دارد؟ بگذاريد خودم پاسخ بدهم. "هيچ شخصي". اگر سارتر و هايدگر اگزيستانسياليسم و رنج را با فلسفه و جمله بندي هاي پر طمطراق توضيح مي دهند، بهتان اطمينان مي دهم داستايوسكي اين وجودِ انساني ،خطاهايش،آزادي و عشقش را سطر به سطر بر شما مي نماياند.
"چه بسا روح آدميزاد، بعد از چشيدن اين همه احساس هاي تند، ديگر سيري نمي شناسد و به عكس تشنگي اش تيزتر مي شود و خواهان احساس هاي تند ديگري است، احساس هايي هر چه شديد تر و تند تر تا آنكه از رمق خالي شود"
قمار باز-فيودور داستايوسكي
برگرفته از goodreads
SSaeed tavakoli
5 out of 5 stars
۱۳۹۶/۶/۲۸
دوباره خواندم. بار اول برام متوسط بود. و این بار فهمیدم که خوانش اولم خیلی سطحی بوده
برگرفته از goodreads
PPooya Kiani
4 out of 5 stars
۱۳۹۲/۴/۲۹
تنها برنده قمارخانه است
برگرفته از goodreads
MMahdiye HajiHosseini
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۵/۷
.
قمارباز یکی از داستانهای استاد بزرگه که به وضوح سر هم شده تا پولی ازش دربیاد. چیز عجیب داستان، زیبایی در اثریه که در هر گوشهاش استیصال برای پول موج میزنه، حتی در قصد نویسندهاش برای نوشتنش.
.
.
لینک طاقچه برگرفته از goodreads
M ۱۴۰۲/۲/۴
شاید قشنگ ترین نقدی که از این کتاب خوندم این باشه:((شاید پیام اصلی کتاب قمارباز همین باشد. اینکه رفتار آدمها و انتخابهای آنان درست شبیه قمار است. اینکه زندگی در کل شبیه قمار است و شما هرگز نمیدانید چه چیزی در انتظارتان است. از بین گزینههای مختلف یکی را انتخاب میکنیم چون احساس میکنیم درست است و به موفقیت میانجامد، اما در عین حال میبینیم که زندگی چیز دیگری را برایمان انتخاب کرده است. شانسمان را در جای دیگری امتحان میکنیم چون فکر میکنیم کار درست همین است و مشخص میشود که حق با ماست و احساس میکنیم که زندگی روی خوشی به ما نشان داده است.))
برگرفته از goodreads
SSara bakhshiani
5 out of 5 stars
۱۴۰۱/۱۲/۴
هرموقع میخوام که به کتابای داستا کمتر از پنج بدم
حقیقتا وقتی به لذتی که موقع خوندش بردم فکر میکنم میبینم نمیتونم.
نمیدونم چرا تو ژانر کتاب کمدی رو بهش بها ندادن
چون با یه قسمتایی واقعا میشه خندید، اینقدر که فیریکی مینویسه این بشر :دی
و از ترجمه خفن آقای حبیبی هم نباید غافل شد
وگرنه که این همه زیبایی و لذت به روح من منتقل نمیشد.
برگرفته از goodreads
A ۱۴۰۲/۲/۱۵
قمارباز از شاهکار های داستایوسکی هست که تو مدت کوتاهی تمومش کردم. از ماجراش لذت بردم و مثل همیشه انگار این شخصیت ها خیالی نبودن و داستایوسکی داشت هرچی که میدید رو روایت میکرد نه اینکه ایدهی خودش باشه. ترجمه از روسی بودنش هم لذتش رو چند برابر میکرد. جالب ترین بخشش برای من دیدگاه متفاوت و واقعی داستایوسکی درمورد عشق بود. بنظرم عشقی که الکسی به پولینا داشت نمونهای از یک عشق واقعی بدون اغراق و دروغ بود. از نقاط ضعیف کتاب میشه به این اشاره کرد که متون فرانسوی و آلمانی تو پاورقی ترجمه شده بود و خواننده هی مجبور میشد به پاورقی مراجعه کنه. از نظر خودم نیاز نبود چون متن فرانسویه باید تو پاورقی ترجمه بشه. خاصه اینکه بخش زیادی از رمان رو متون فرانسوی تشکیل میداد. درمورد خود رمان هم بنظرم مستر آستلی بیش از حد نرمال درمورد شخصیت ها اطلاعات داشت و نظر میداد و اوایل رمان خیلی برای خواننده مبهم بود.
برا همین یه ستاره کمتر امتیاز دادم. ولی درکل لذت بردم و بیشتر جاهاش با اشتیاق متن رو دنبال کردم. سپاس از آقای سروش حبیبی عزیز🤍
برگرفته از goodreads
BBanafsheh
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۵/۲۵
دومین کتابی بود که از داستایفسکی خوندم و باید بگم خیلی بهتر از اولین کتابش بود برای من ( اولین کتاب شبهای روشن بود)
به نظرم داستایفسکی از اون آدمای ساده پیچیده بوده. چون این کتاب هم همینجور بود. یه داستان ساده ولی به شدت درگیر کننده و جذاب که البته وقتی به انتهاش میرسی تازه میفهمی چقدر پیچیده بوده !!
شخصیتهایی که خودشون رو بهت میشناسونن ولی نهایتا این خودتی که باید تحلیلشون کنی. روایت اول شخص کتاب رو هم خیلی خیلی دوست داشتم. پایان تلخش رو هم همینطور. کلا همه چیز در عین سادگی برام غیر قابل پیش بینی و غافلگیر کننده بود.
حس میکنم باید بیشتر ازش بخونم. باید خودش رو بشناسم تا بتونم کتابهاش رو بفهمم.
برگرفته از goodreads
H ۱۴۰۱/۵/۲۲
نمیدونم مشکل کجاست ولی من با این کتاب ارتباط نگرفتم. بنظرم سطحی و تند پیش میرفت و نتونست من رو درگیر قضایا کنه.
نکته قابل توجه در این کتاب برای من، مسئله اعتیادآور بودن قمار هست. و طمعی که باعث میشه نتونی از بازی کردن دست بکشی.
درکل جزو کتابای پیشنهادیم نیست.
مطالعه کتاب چهار سال پیش انجام شده
امیدوارم در فرصتی دوباره بخونمش. میخوام بدونم باز هم همین نظرو خواهم داشت یا نه.
برگرفته از goodreads
KKatayoon Salehi
4 out of 5 stars
۱۳۹۷/۱۱/۱۲
و باز هم نویسنده روسی گل میکاره... اگه روس هارو نداشتیم چیکار میکردیم؟
برگرفته از goodreads
MMohammad Mirzaali
3 out of 5 stars
۱۴۰۰/۷/۱
قمارباز رمان بدبینانهای است و داستایفسکی آن را با انزجار قابل لمسی از فریبکاریها، آزمندیها و فخرفروشیهای اشراف و اسنوبها نگاشته است. راوی قصه به چشم خود میبیند که فضیلت و سوادش در چنین جهانی بیمصرف است و احترامی در اطرافیانش نمیانگیزد. بخت و اقبال (قمار) اینگونه گریزگاهی جایگزین به نظر میآید که بنا بر ذات سرابگونهاش ویرانگر است و داشتهها را یکشبه آتش میزند و البته تبدیل به وسواسی جنونآمیز میشود
برگرفته از goodreads
T ۱۴۰۱/۳/۲۳
شخصیتها، دغدغههای قهرمان داستان، کلنجاری که با خودش میره و.. همه و همه نشان از قلم گیرای داستایوفسکی داره اما، اما اگر برادران کاراماروف و جنایت و مکافات رو خوندیدن، این کتاب جذابیت آنچنانی واستون نداره و میشه گفت یه قصهی سادهست نه در حد اون داستایوفسکیای که میشناسیم!
برگرفته از goodreads
R ۱۳۹۵/۵/۱۱
کتاب قمار باز کتابی بود که درس های زیادی برای انسان داره و اینکه اگر انسان عقلش رو فراموش کنه تا آخر بدبختی و درماندگی میره و آخر هم میفهمه که اشتباه رفته راهشو.....در زندگی عقلمون رو فراموش نکنیم تو هر کاری......
من خود کتاب رو نخوندم بلکه خلاصه اش را خوندم. چون واقعا کتابای داستایوفسکی در عین زیبایی عمیق و توصیفات مسحور کننده، بسی حوصله عمیق میخواد خوندنشون.امیدوارم بتونم ابله اش رو دیگه خود کتابشو بخونم و حوصله کنم متنشو و امیدوارم مثل جنایات و قمارباز خیلی توصیفی نباشند گرچه بعید میدونم، صلاح از ما چه می جویی که مستان را صلا گفتیم/ به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست/ که از آن دست که او می کشد می رویم
آلکس به قمار زندگی اش دست زده بود تا به ظهور قدرت در دیدرس او (پولینا) نزدیک شود. بیش از صفر به حساب آید اما در پایان دریافته بود کمتر از
صفر است....
برگرفته از goodreads
FFereshteh
5 out of 5 stars
۱۳۹۲/۱۱/۱۰
کلن از ادبیات روس لذت می برم. این داستان هم محشر بود.بارزترین خصلت شخصیت های این اثر به نظرم بی عقلی و بی ثباتیشون بود و این که کسی نمی تونست رو کمک و عقل یه نفر دیگه حسابی باز کنه. تقریبا غیر از اقای استلی " دوست انگلیسی" سایر افراد داستان این خصلت رو در وجودشون داشتن.تغییر ناگهانی و بی حد و مرز ادما در جاهایی از داستان شوک اور بود !
برگرفته از goodreads
RRoya Arbabi
4 out of 5 stars
۱۴۰۲/۱۱/۱۶
هیچ نویسندهای رو مثل داستایوفسکی ندیدم که به این دقت و جزئیات بتونه احساسات و عواطف آدمهارو توصیف کنه. اوایل کتاب تا حدودی برام مایوسکننده بود، مخصوصاً به خاطر توقعی که بعد از برادران کارامازوف و جنایت و مکافات برام به وجود اومده بود، اما هرچه پیشتر رفت برای جذابتر شد، مخصوصاً طنز به خصوصش که برام از قلم داستایوفسکی تازگی داشت.
در کل شاید بتونم بگم که داستایوفسکی هیچوقت آدم رو ناامید نمیکنه و همیشه چیزی برای یاد دادن به خوانندش داره.
برگرفته از goodreads
SSeyed Mohammad
5 out of 5 stars
۱۳۹۶/۵/۱۳
از لحاظ ادبی بهترین کاری بود که از داستایفسکی خوانده ام. درست است که مضامین کتاب همتراز اثری مثل شیاطین نیست. در عوض اما، پرگویی های آثار پرحجم روسی را ندارد و ساختار روایی اش با مهارت تراش خورده است.
تم حقارت و خودویرانگری در این اثر نیز مثل آثار دیگر داستایفسکی نقش محوری دارد. همانطور که میتوان از نام کتاب حدس زد، در این اثر، این خودویرانگری خود را در میل قمار نشان می دهد.
برگرفته از goodreads
N ۱۳۹۹/۲/۲۵
متأسفانه ادبیات روسیه فضای عجیب و کسل کننده ای داره.
این حجم از اشرافی گری اصلا برای من خوشایند نیست و تمام داستان با خودم فکر میکردم که اصلا نمیتونم با فضا، شخصیت ها و دیالوگ ها ارتباط برقرار کنم.
ترجمه ی جلال آل احمد نثری متکلّفانه و آزاردهنده داشت و شاید یکی از مواردی که من رو اذیت میکرد همین ترجمه بود.
روند داستان خیلی کنده و تقریبا اتفاق مهمی نمیفته.
البته چنین کتابی واقعا اثر بزرگیه؛ ولی در طول سالیان دراز، فضای ذهنی مردم و جامعه خیلی تغییر کرده.
من کتاب هایی که جامعه ی امروزی رو به تصویر میکشن ترجیح میدم.
برگرفته از goodreads
R ۱۳۹۹/۱۱/۲۶
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش / بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
بیش از آنچه فکر می کردم و حدس می زدم، از این رمان خوشم اومد.
صحنه های قمارخونه رو طوری توصیف می کرد که انگار خودم سر میز قمارم. همون استرس موقع گذاشتن پول، همون شعف پس از برد، همون سرخوردگی پس از باخت.
برگرفته از goodreads
R ۱۳۹۸/۱۲/۱۹
"خُنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر"
توضیحی کامل برای کتاب از مولوی
برگرفته از goodreads
E ۱۳۹۸/۸/۲۴
همونطور که رمانهای ایرانی رو با سنگ محک “رمان ایرانی” میسنجیم بیاییم رمان خارجی را هم با همون معیار “رمان خارجی” بخوانیم. بخصوص که نویسندهی اثر داستایوفسکی باشد.
یک رمان حرّاف و پر از اظهار نظرهای بی ربط در مورد فرانسویها، انگلیسیها، آلمانها و روسها.
تنها نقطه مثبتش شخصیتپردازی خوبی بود که انجام شد.
در کل حوصله سربر بود.
اگر نویسندهی دیگهای بود ۳ میدادم. اما با توجه به توضیح ابتدای مرور همان ۲ کافیست.
ترجمهی آل احمد افتضاح بود. اولین ترجمهش بود و به نظر تجربه و جسارت لازم رو هنوز بدست نیاورده بوده.
برگرفته از goodreads
R ۱۴۰۲/۱۰/۵
دیگه انتظارم از داستایوفسکی بالا رفته و این کتاب نتونست راضیم کنه.
ولی توی این کتاب، با داستایوفسکی طرف بودم که تا حالا هیچوقت ندیده بودم! تصور نمیکردم یه روز با کتابی از داستایوفسکی اینقدر بخندم😂
رابطهی الکسی و پولینا بامزه و عجیب بود
شخصیت موردعلاقهم هم مادربزرگه بود که واقعاااا خیلی کیوت بود😂💙
برگرفته از goodreads
B ۱۳۹۷/۱۰/۳۰
قمار باز کتاب بعد از جنایات و مکافات هست ، در ۲۶ روز بی وقفه نوشته شده ، کاملا حس میشه که داستایفسکی از کلمه اول تا اخرو توی ذهن داشته و لحظه ای برای شروع فصل جدید احتیاج به فکر کردن نداشته . تا قبل از اینکه سراغ داستایفسکی برم فکر میکردم بیشتر از یک رمان باشه وفکر میکردم با یک متن غیر روان و کلی کلمه های سنگین روبه رو باشم ، ولی کاملا برعکس ی داستان کاملا کلاسیک بود . ولی به راستی که روس ها چه خصوصیت خاص و مشخصی دارند که به راحتی با خوندن چند خط از کتاب کاملا مشخص میشه ک نویسنده روس هست ، مونولوگ های طولانی یا پر حرفی شخصیت ها ، تعداد زیادشون و اصرار برای نام گذاری تک تک آنها . حتی پیشخدمت که ممکنه فقط دو خط از کتاب شامل بشه اسم داره ،
افراد غریبه خیلی راحت با هم شروع به حرف زدن میکنند و خارجی ها ( اروپایی ها ) اغلب نقشی تو داستان دارن .
قمار باز و جنایات مکافات به صورت اتفاقی هم زمان شروع کردم درسته ک هردو شخصیت کتاب افراد حقیری هستن که مرتکب جرم یا گناه میشن مدام درگیر هستن و لحظه ای نیست ک از زندگی لذت ببرن ولی بااینکه دوکتاب پشت سرهم نوشته شدن نمیشه گفت شخصیت های داستان تکرار شدن .
به احتمال زیاد چون خود داستایفسکی قمار تجربه کرده کاملا باطرز فکر یک فرد معتاد آشنا میشی ، اینکه چطور توجیحه و بهانه برای دوباره قمار کردن میاره ، وسوسه برد و باخت، اینکه فرد با اینکه هست و نیستشو میبازه ولی بخاطر اعتیاد هست که علاقه به بازی داره و نه پول .
با اینکه داستان خیلی قوی هستش و مشابه ای نداره از خوندن داستان خیلی لذت نبردم و به دو ستاره فک میکردم تا وقتی که به فصل آخر رسیدم و بعد تموم شدن کتاب علت موندگاریشو فهمیدم .
برگرفته از goodreads
k ۱۴۰۰/۲/۱۹
چند وقت پیش جزو کتابایی بود که میخواستم بخونم، بعدش رفیقم که واسه اولین بار میدیدمش این کتابو بهم هدیه داد و این شد بهترین تجربه کادو گرفتنم :) خلاصه که خوندم کتابو. ولی با ترجمه ی ال احمد که هر چقدر جستجو کردم تو گودریدرز پیداش نکردم. برای منم مثل همه ترجمه ی آل احمد کتاب رو گنگ کرده بود اما یکم که گذشت دیگه برام روان شد و الله وکیلی که دوست داشتم کتاب رو :))) بنظرم کتاب خوب یکی از ویژگی هاش اینه که نویسنده کاری کنه که با شخصیت اول داستان همزاد پنداری کنی، و خب من خیلی با شخصیت اول داستان که "معلمی بود که خونه ی یک ژنرالی کار میکرد و در ادامه هم به یک قمارباز تبدیل میشه"همزاد پنداری کردم.
.
.
من حالا چه هستم؟ هیچ! صفر. فردا چه خواهم شد؟ فردا ممکن است باز از میان مردگان برخیزم و زندگی نویی را شروع کنم. و انسان را تا هنوز کاملا در من تباه نشده کشف کنم.
برگرفته از goodreads
E ۱۳۹۷/۵/۱
به کتاب پنج ستاره میدم . چون تو دسته داستان واقعا کامل و بی نقص بود . خط داستانی کاملا هیجان انگیز و غیر قابل پیش بینی . که واقعا جذاب بود . یکی از ویژگی های بزرگ داستایوفسکی شخصیت پردازی بی نظیرشه جوری که خواننده با تکه پازل هایی که نویسنده تو داستان قرار میده اروم اروم شخصیت هاو رفتاراشونو با کوچکترین جزئیات تو ذهنش مجسم میکنه و این شخصیت پردازی به حدی دقیقو ظریفه که ناخودآگاه توقع رفتارهای به خصوصی رو ازشون داریم
برگرفته از goodreads
PPooya Kiani
4 out of 5 stars
۱۳۹۳/۱۱/۲۳
آدم میمونه از به اوج رسوندن ادبیات متقدمینش بگه یا از انواع و اقسام فرم و محتوایی که راسا تولید میکنه. از شخصیت پردازیا بگه یا از توصیف های هیجانی عجیب غریبش. از نقد اجتماعیش بگه یا حتی از ملیت پرستی غیر ترسناکش. این کتاب واقعا خوبه. هیچ نقد غیراستادانه ای بهش وارد نیست. ما هم که استاد نیستیم :دی
برگرفته از goodreads
ssetoude.s
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۶/۲۸
سراسر زندگی و تک تک انتخابهای ما چیزی جز قمار نیست
برگرفته از goodreads
ننیما اکبرخانی
5 out of 5 stars
۱۳۹۸/۱/۲۷
من اولین بارم بود داستایوفسکی می خوندم ، الحق که لقب انسان شناس کبیر برازنده ست بر قامتش .
تحلیل افکار و درونیات یک آدم تا این حد جزئی و دقیق واقعا کار بزرگ و عجیبی ست.
اصلا من کی باشم بخوام بگم این خوب بود ؟ تا همینجا هم زیاده روی کردم ریویو نوشتم .
فوق العاده ست . لذت بخش بود .
پی نوشت : کلاسیک خوندن سخته و نیاز داره دراینکار مهارت پیدا کنید. این کتاب ها به لحاظ فضا و زمان از دنیایی که ما می شناسیم خیلی دور هستند . اگر خواندید و خسته شدید و ادامه ندادید و .... نگذارید پای بد بودن اثر یا بد سلیقگی خودتان . دلیلش همان است که بالا گفتم . دنیا خیلی عوض شده .
برگرفته از goodreads
N ۱۳۹۷/۸/۷
خب نکته ی خیلی مثبت کتاب شخصیت پردازیِ قویش بود جوری که من احساس می کردم کنارشون دارم زندگی می کنم و این اتفاقات رو از نزدیک می بینم. و این که به نظرم داستایفسکی خیلی دقیق و واقعی زندگی یه قمارباز رو شرح داده. در کل همه ی اینا باعث میشن که خیلی خوب با کتاب و شخصیت هاش ارتباط برقرار کنی...
ولی در عوض پایان بندی بسیار بی منطق و بدی داشت و وقتی کتاب رو تمام می کنی حس می کنی داستان هیچ سر و ته ای نداشته.. به شخصه هر چقدر با داستان ارتباط برقرار کرده بودم بعد از پایان کتاب پرید...
برگرفته از goodreads
A ۱۴۰۰/۳/۲۷
کتاب رو به سرعت خوندم و فکر میکنم بهترین جمله ای که از این کتاب تو ذهنم مونده همینه:
افراد ثروتمند برای تفریح بازی می کنند و آدم های فقیر به امید برنده شدن کل زندگیشان را قمار میکنند
این اتوبیوگرافی داستایفسکی میتونه برای کسانی نوشته شده باشه که تو زندگیشون میخوان بدون تلاش کردن از بقیه جلو بزنن و مسلما جهانی که ما درش زندگی میکنیم اینجوری ساخته نشده و انسان باید برای پیشرفت و موفقیت صبر و تحمل زیادی داشته باشه.
برگرفته از goodreads
EEhsan Me'marbashi
4 out of 5 stars
۱۴۰۱/۶/۲۷
توصیفات داستایفسکی این بار بیشتر پیرامون قمار و قماربازی بود. قماری که در جهت برآورده کردن نیازهایی انجام میشد؛ از عشق گرفته تا محروم کردن دیگران از ارث و ...
پولی که بابت قمار به دست میآمد، چه دگرگونیهایی که به بار نمیآورد. انسانِ پیش از قمار، با انسانِ پس از قمار زمین تا آسمان تفاوت داشت. حتی هنگام برخورد با عشق خود. دقیقاً مانند قمار که در آن یا پولدار میشوی یا چنان در گرداب بیپولی غرق میشوی که بیرون آمدن از آن شاید نشدنی باشد.
توصیفاتی که داستایفسکی از قمارخانه بیان میکرد، آنقدر زیبا بود که تنها کافی است خود را جای شخصیت کتاب بگذاری تا استرس را با تمام وجود خود حس کنی.
جایی خواندم که داستایفسکی، خود قمارباز بوده و این کتاب را هم از روی زندگی و تجربهی خود نوشته. درست مانند الکسی، شخصیت اصلی داستان، که دار و ندار خود را به پای قمار میریزد. معلم است ولی درآمدش گویا از قمار است! درآمدی که ماندگاری ندارد. پولی که برای آن زحمت (هرچند اندک) نکشی، به همان راحتی هم از دستت میرود. شخصیت انسانها درست مانند صفحه رولت در قمار است. یک بار دور خوبی بهشان میخورد و خوب هستند، دو بار، صد بار، ولی امان از زمانی که قمار را ببازند. آنچنان بد میشوند که دانته میتواند به جای یهودا در بازپسین طبقه دوزخ، سر آنها را در کام اهریمن جا دهد. چون دیگر خدا را بنده نیستند.
برگرفته از goodreads
ممحمدقائم خانی
4 out of 5 stars
۱۳۹۹/۳/۲۶
.
لکسی ایوانویچ قمارباز، که گویا صورت تنزیلی دورهای از حیات خود داستایفسکی است، به قمار عادت میکند و یا بهتر است بگویم معتاد میشود: «وﻟﯽ اﯾﻦ ﮐﺎر را ﮐـه میﮐﺮدم، ﭼﯿﺰي اﺣﺴﺎس نمیکردم، ﻫﻤﯿﻦﻃﻮر ﻣﺎشینوار، ﺑـﺪون ﻓﮑـﺮ ﮐـﺮدن، ﻣﻨﺘﻈﺮ اﯾﺴﺘﺎده ﺑﻮدم و باز هم بردم». عادت، نفی اختیار و اراده است و انسان، وقتی عادت میکند، چیزی جز یک ماشین مکانیکی نخواهد بود. قبلتر، مادربزرگ او هم به قمار عادت کرده و معتاد شده است.
عادت کردن، وضعیت انسانهایی است که به ظاهر عالم اولویت دادهاند. اولویت دادن یعنی بر جایگاه ولایت بر نشاندن. اولویت دادن به ظاهر، به انکار باطن عالم خواهد انجامید. بقای انسان و انسانیت در انس است و بقای حیوان و حیوانیت در عادت. عادت، تکرار ظاهر عملی است که از باطن، منتزع شده است و فقط در سایهی انس است که ظاهر و باطن عمل، ربط و نسبت پیدا میکنند. انس، مقولهای است باطنی و محصول اولویت باطن عالم بر ظاهر آن. انسان، وقتی به چیزی انس میگیرد، همواره آن را میبیند و از جلوی چشمانش، کنار نمیرود. این وضع، همان بهشت است. اما وقتی انسان به چیزی عادت میکند، دیگر اصلاً آن را نمیبیند؛ این وضع، همان جهنم است.
برگرفته از goodreads
B ۱۳۹۸/۱۲/۲۸
در "قمارباز" یک زندگی واقعی با همهی مشخصههایش در جریان است؛ انسانهایی درگیر نفاق، انتخاب، عشق، شهوت، حرص و... دنیای کتاب، خیلی خاص است و گرچه بعضی اتفاقات برای من ملموس نبود، اما بهراحتی میتوان با کتاب همراه شد و به درک جالبی از قمار و تاثیری که بر زندگی میگذارد رسید. عمدهی اتفاقات حول محور قماربازی میچرخند و انگار نسبت انسانهای کتاب در رابطه با قمار تعریف شده است.
پینوشت: باید در مورد شخصیتهای کتاب، اتفاقاتی که برايشان افتاد، تصمیمهایشان و... بیشتر فکر کنم. نکاتی هست که به نظرم میرسد باید در آنها دقیقتر شوم و فکر میکنم از آنها میشود مطالب مهمی دریافت.
برگرفته از goodreads
س ۱۳۹۹/۱/۲۳
کل حوادثی که برای الکسی اتفاق می افتاد خودش مثل رولت بود. انگاری خودش و زندگیش رو سپرده بود به بخت و اقبال. رابطه ش با پولینا، طوری که قماربازی میکرد، رفتنش به پاریس. و آخر کتاب که شاید بالاخره میخواد خودش انتخاب کنه و ما مطمئن نیستیم که تواناییش رو داره یا اینکه دوباره پیش بینی دوست انگلیسیش درست از آب درمیاد.
برگرفته از goodreads
M ۱۳۹۶/۵/۲۹
هيچ قسمت از كتاب رو دوست نداشتم 😑
برگرفته از goodreads
H ۱۳۹۷/۸/۱۲
نثر روونی داره و تند پیش میره، ولی نه از اون جهت که جذاب باشه و آدم دلش بخواد تمومش کنه، بلکه از اون جهت که هیچ نکته جالب و قابل توجهی نداره که روش مکس کنم، و بخوام دوباره بخونمش.
سعی کردم تا آخرش بخونم، چون گفتم لابد یه نکته جالبی داشته که جلال آل احمد تا آخرش ترجمهش کرده.
ولی واقعا هیچ جذابیتی برام نداشت و نتونستم تمومش کنم.
و شخصیت اول داستان بقدری زیاد حرف میزنه که آدم بخواد خودش را غرق داستان کنه و تصورش کنه، سرسام میگیره.😐
البته بعد از اینکه این کتاب را با ترجمه جلال را نصفه خوندم و رهاش کردم، شنیدم که این ترجمه از نظر بقیه هم مقبول نیست و ارتباط برقرار کردن با داستان را سخت کرده و ترجمه سروش حبیبی خیلی بهتره.
شاید در آینده اون ترجمه را کامل بخونم.
برگرفته از goodreads
EElham Tolouei
4 out of 5 stars
۱۳۹۶/۵/۱۱
در کل برام جذاب بود . ولی یه جاهایی واقعا حرصمو درمی آورد مخصوصا مادمازل بلانش و حماقت مردای اطرافش که انقدر بهش اختیار میدادن تا زندگیشون رو بر باد بده و همه ی داراییشون رو سَر بکشه. قسمت دیگه ی داستان باخت های مکرر مادربزرگ بود که واقعا از بیان صریح و ترجمه ی خوب احساس میکردم که تو کازینو حضور دارم ... یکبار دیگه علاقمند به نوشته های داستایوفسکی شدم به قول خودم عمو فئودور :)) حتما کتاب های دیگرشو هم خواهم خوند.
برگرفته از goodreads
س ۱۳۹۸/۳/۱۰
آخرین باری که از خوندن کتابی احساس وجد بهم دست داده بود رو یادم نمیاد ولی حین خوندن این در یه چیز با خودم تو توافق کامل بودم و البته اولین باری بود که چنین حسی داشتم. هر صفحه ای رو که می خوندم حسرت می خوردم که چرا من ننوشتمش!
برگرفته از goodreads
AAbolfazl Sheybani
3 out of 5 stars
۱۳۹۸/۵/۳۰
خيلى وقت بود كتاب رو داشتم ولى يه روز سر كلاس استادمون راجع به اين كتاب صحبت كرد و گفت من چندبار اين كتاب رو خوندم و شاهكاره كه من خيلي ترغيب شدم كه سريعا كتابو بخونم.كتاب خوب بود ولي من با ذهنيتي سمت كتاب رفته بودم كه توقعم خيلي بيشتر بود
برگرفته از goodreads