بیبی شهرزاد
شیوا ارسطویی
رمان «بیبی شهرزاد» نوشتهی شیوا ارسطویی، اثری نوگرا در ادبیات داستانی ایران است که به بررسی مسائل، معضلات و تنگناهای چند نسل از زنان ایرانی میپردازد. این داستان با روایتی غیرخطی و سیال، تصویری چندوجهی از زنان در جامعهای مردسالار ارائه میدهد و به جستجوی هویت زنانه در این ساختار میپردازد.
درباره نویسنده:
شیوا ارسطویی (اردیبهشت ۱۳۴۰، تهران) داستاننویس، مترجم و شاعر ایرانی است. او در این رمان، با تمرکز بر شخصیت زن و دغدغههای او، به نقد جامعهی مردسالار و ساختارهای سنتی میپردازد. او با زبانی شاعرانه و روایتی غیرمتعارف، داستان زنانی را روایت میکند که در جستجوی هویت و جایگاه خود در جامعه هستند. گم کردن شناسنامه توسط راوی در بخشی از داستان، نمادی از گمگشتگی هویت زنانه در جامعهای است که هویت زن را در نسبت با مرد تعریف میکند.
یکی از ویژگیهای برجستهی این رمان، شیوهی روایت آن است. نویسنده با استفاده از زبانی شاعرانه و تصاویری بدیع، داستان را از زبان راوی اصلی، شهرزاد، روایت میکند. شهرزاد که خود نقاشی روشنفکر است، با مردی عیاش به نام علی ازدواج کرده تا به خیال خود از جنگیدن با ناملایمات زندگی رهایی یابد. اما ورود مریم، معشوقهی سابق علی، به زندگی آنها، سرآغازی برای تحولی عمیق در زندگی شهرزاد میشود.
مریم با زیبایی اثیری و چشمان سرگردانش، شهرزاد را مجذوب خود میکند و به او الهامی برای نقاشیهایش میبخشد. این دیدار، رابطهای دوستانه بین این دو زن شکل میدهد و شهرزاد را به دنیای مریم و دغدغههای او وارد میکند. نگرانی مریم از آیندهاش و تلاش برای وادار کردن معشوقش، خشایار، به ازدواج با او از طریق جنینی که در شکم دارد، بخشی از داستان را به خود اختصاص میدهد.
شخصیت دیگر داستان، گلی، دختر علی است که با دیدن زشتیها و فساد دنیای اطرافش، دچار گوشهگیری و اندوه شده است. او در تلاش برای فرار از این دنیای آزاردهنده است. این شخصیتها، هر کدام به نوعی، نمایانگر بخشی از تجربهی زنان در جامعهی ایرانی هستند.
نام «بیبی شهرزاد» و اشارههای مکرر به این شخصیت در طول داستان، نمادی از زنانگی و تاریخ پر فراز و نشیب زنان است. شهرزاد به عنوان مظهر زنانگی، تمام غمها، رنجها و محدودیتهایی که در طول تاریخ بر زنان تحمیل شده را به دوش میکشد. این مفهوم در بخشی از داستان که راوی میگوید «نام تمام اجداد من، حتی اگر به نامهای دیگر صداشان زده باشند، شهرزاد است» به خوبی نمایان است. این جمله نشان میدهد که تمام زنان داستان، به نوعی، نوادگان بیبی شهرزاد هستند و میراثدار تجربیات و سرنوشت او.
«بیبی شهرزاد» نه فقط داستان یک زن، بلکه داستان تمام زنانی است که در طول تاریخ، با چالشها و محدودیتهای مشابهی روبرو بودهاند. این رمان، با زبان و روایتی خاص، مخاطب را به تفکر در مورد مسائل زنان و جایگاه آنها در جامعه دعوت میکند.