رویای بارانی
پویان ترکزبان
رویای بارانی، اثری تأثیرگذار از پویان ترکزبان، ما را به سفری عمیق به درون ناخودآگاه انسان ایرانی میبرد. این داستان سورئال با زبانی خاص و روایی منحصر به فرد، به مواجهه انسان با مرگ و خاطراتی که پس از آن برمیخیزند، میپردازد.
روایتی که مرز واقعیت و خیال را در هم میآمیزد و به لایههای پنهان ذهن انسان نفوذ میکند.نویسنده با استفاده از زبانی نمادین و پر از کنایه، به بیان احساسات و افکار پیچیدهای میپردازد که در ناخودآگاه انسان نهفته است.مرگ به عنوان محرکی برای روایت داستان عمل میکند و خواننده را به تفکر درباره ماهیت زندگی و مرگ وا میدارد.گذشتهای که به صورت خاطراتی مبهم و گاه دردناک، بر حال حاضر شخصیتها سایه میاندازد.رمان به صورت ضمنی به مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر نیز اشاره دارد و خواننده را به تأمل درباره وضعیت کنونی جامعه دعوت میکند.
در این داستان، پسری که خود را با درخت چنار یکی میپندارد، در روزی ابری با فقدان پدرش روبهرو میشود. از همان لحظه، او به روایت گذشتهاش میپردازد؛ زمانی که پدر سیبیلویش از پدربزرگ و چشمهای رنگیاش برایش میگفت و از چمدانی مرموز سخن میراند. کنجکاوی پسرک او را به سوی آن چمدان میکشاند و تلاش میکند تا قفلش را بشکند، اما پدرش ناگهان ظاهر میشود و او را تنبیه میکند. پسرکِ درمانده به پناهگاه همیشگیاش، پارک محل و پلههای سیمانیاش پناه میبرد...
درمجموع، رویای بارانی کتابی است که خواننده را به سفری عمیق و تأملبرانگیز میبرد. اگر به دنبال داستانی متفاوت و خاص هستید، قطعا خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم.