مدیر مدرسه
جلال آلاحمد
«مدیر مدرسه»، اثر برجسته جلال آل احمد، رمانی کوتاه اما تأثیرگذار است که در سال ۱۳۳۷ منتشر شد و تصویری انتقادی و واقعگرایانه از نظام آموزشی و مسائل اجتماعی ایران در آن دوران ارائه میدهد. این داستان، زندگی معلمی را روایت میکند که از شرایط دشوار شغلی خود خسته شده و به امید آسودگی و درآمد بیشتر، مدیریت یک مدرسه را میپذیرد، اما با چالشها و موانع پیشبینینشدهای روبرو میشود.
درباره نویسنده:
جلال آل احمد (۱۳۰۲-۱۳۴۸)، از نویسندگان تأثیرگذار معاصر ایران، با آثارش نقش مهمی در نقد اجتماعی و روشنفکری ایفا کرد. وی در کنار نویسندگی، به ترجمه و نقد ادبی نیز پرداخت. مهمترین اثر او، کتاب غربزدگی، اصطلاحی نوظهور را در ادبیات و تفکر ایرانی مطرح کرد که هنوز هم مورد توجه است. او همسر سیمین دانشور، نویسنده برجسته، بود و آثارش اغلب با زبانی صریح و نثری روان نوشته شدهاند.
ویژگیهای کتاب:
● زبان طنزآمیز آل احمد، در کنار توصیفات دقیق و شخصیتپردازی قوی، فضایی ملموس و باورپذیر خلق میکند.
● نثر گزنده و انتقادی او، همراه با طنز تلخ، از ویژگیهای بارز این اثر است.
● نشان دادن در حال گذار از سنت به مدرنیته بودن جامعه ایرانی و تضاد در جنبههای مختلف داستان
محتوای کتاب:
داستان حول محور شخصیتی میگردد که از معلمی به مدیریت مدرسه پناه میبرد، اما درمییابد که مدیریت نیز چالشهای خاص خود را دارد. مدرسه، یک دبستان نوساز در حاشیه شهر است که با مشکلات متعددی از جمله کمبود امکانات، بیتوجهی مسئولین، مشکلات دانشآموزان و خانوادههایشان دست و پنجه نرم میکند.
تلاش مدیر برای بهبود وضعیت مدرسه با موانع و مقاومتهای گوناگونی از سوی سیستم اداری، همکاران و حتی اولیای دانشآموزان مواجه میشود. این داستان، نقدی بر نظام آموزشی ناکارآمد و ساختارهای اداری فاسد آن زمان است.
بخشی از متن کتاب:
«همهی جیرهخورهای اداره بو برده بودند که مدیرم و لابد آنقدر سادهلوح بودند که فکر کنند روزی گذارشان به مدرسهی ما بیفتد. همان روز فهمیدم که از هر سه نفرشان یک نصف حقوقش را پیش خور کرده یا مساعده گرفته، یا قالی و سماور قسطی خریده و سفتهای داشته که باید از حقوقش کم بگذارند.
حسابدار قبلی هم که زده بود به چاک و حسابها درهم شده بود. علم صراطی بود. دنبال سفتهها میگشتند؛ به حسابدار قبلی فحش میدادند؛ التماس میکردند که این ماه را ندیده بگیرید و همهی حق و حسابدان شده بودند و یکی که زودتر از نوبت پولش را میگرفت صدای همه در میآمد. آن روز رعایت ادب چنان کلافهام کرد که پیه دو سه روز تاخیر حقوق را به تنم مالیدم. اما بدی کار این بود که در لیست حقوق مدرسه، بزرگترین رقم مال من بود.»
«مدیر مدرسه» نه تنها داستانی درباره یک مدرسه و مشکلات آن، بلکه نقدی بر کل جامعه و ساختارهای ناکارآمد آن است. آل احمد با زبانی صریح و بیپرده، به چالشها و نارساییهایی میپردازد که همچنان در جامعه ما وجود دارند و این امر، ارزش و اهمیت این اثر را دوچندان میکند.