ژوسلین، زنی میانسال است که در یک شهر کوچک زندگی میکند. او در زندگی خود با چالشهای زیادی روبرو بوده و از آرزوهای جوانی خود دور شده است. ژوسلين وقتی دختر جوانی بود آرزو داشت طراح لباس شود و با مردی عاشقپيشه ازدواج کند.ولی از زندگی نصيبش شوهری بیاعتنا و يک مغازهی خرازی در شهر کوچک آراس میشود. تا روزی که اين امکان برايش پيش میآيد که تمام آرزوهايش را برآورده کند. چه خواهد کرد؟ پس از آن زندگیاش چگونه خواهد شد؟ اين رمان که حکايت خوشیهای سادهی زندگی است، تنها در فرانسه بيش از پانصد هزار نسخه به فروش رفته و به بيست و نه زبان دنيا ترجمه شده است. همچنين تئاتر و فيلم موفقی نيز از آن ساخته شده است؛ رمان "کلاف آرزوها" در سال 2008 منتشر شد . این کتاب به مضامین مختلفی مانند عشق، امید، خانواده و دوستی میپردازد.
جملات برگزیده از کتاب:
· "هیچگاه برای دنبال کردن آرزوهای خود دیر نیست."
· "امید قدرتمندترین نیرویی است که در جهان وجود دارد."
· "عشق واقعی میتواند زندگی شما را دگرگون کند."